داستان #سنگ_تراش
روزی سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد ، از نزدیکی خانه بازرگانی رد میشد. در باز بود و او خانه مجلل ، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت : این بازرگان چقدر قدرتمند است و آرزو کرد که ای کاش مانند بازرگان باشد. در یک لحظه او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد ، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد : کاش من هم یک حاکم بودم آن وقت از همه قوی تر می شدم ! در همان لحظه او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد در حالی که روی تخت روانی نشسته بود و مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است. او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت ، پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است و تبدیل به ابری بزرگ شد.
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بار آرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید ، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا ، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با غرور ایستاده بود ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود ، نگاهی به پایین انداخت و سنگ تراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است.
🗞 @Ancients ⏳
۲۷ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۸ مهر ۱۴۰۰
هیچ جا خانه ی پدری نمی شود
جایی که بویِ بچگی هایت را می دهد ،
از دربِ رنگ و رو رفته ی کهنه اش که وارد می شوی صدای خنده و بازی های بچگی ات را می شنوی ، چشم هایت را می بندی و در خاطراتت جان می گیری ...
صدایِ کودکی را می شنوی که در گوشه هایِ حیاط و پشت درخت ها قایم باشک می کند ، می خندد و با خنده اش شبیهِ بچگی هایت ذوق می کنی ...
مگر می شود چنین جایی بود و شاد نبود ؟!
مگر می شود عطر متفاوتِ غذای مادرت را استشمام کنی و خوشحال نباشی؟
اصلا مگر می شود کنار مادرت بنشینی ، چند استکان چایِ اجباری اش را بنوشی و احساسِ خوشبختی نکنی ؟!
بهترین گوشه ی دنیا خانه ایست که کودکی هایت میان گُل هایِ باغچه اش نفس می کشد ...
بهترین کاخِ دنیا را هم که برایت بسازند ؛
هیچ کجا خانه ی پدری ات نخواهد شد ... !
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
اغلب ما زمانی که تلفن رو برمی داریم بیدرنگ از واژه “الو” استفاده می کنیم ؟! اما این کلمه به چه معنیه؟و البته بیشتر ما در کتاب زبان دبیرستان خوندیم که واژه ” الو ” (allo) از واژه انگلیسی hello اقتباس شده! اما به نظر شما دوستان ما در بلاد کفر اول کلام رو با سلام شروع میکردند؟جالبه بدونیم که Margaret Hello همسر گراهامبل بوده که اولین مکالمه گراهامبل با ایشون انجام شده ، جالب تر اینکه واژه hello خیلی زود به allo تغییر شکل می ده و ما همیشه اسم خانم Margaret Hello رو در مکالمات تلفنی به زبان خود جاری می کنیم.[۲] تلفن را الکساندر گراهام بل اختراع کرد اولین خط تلفن را به خانه معشوقه اش “آلساندرا لولیتا اوسوالدو “وصل کرد. در هر تماس او را با نام کاملش میخواند.گراهام بل مدتی بعد نام معشوقه اش را کوتاه کرد “آله لول اس”! و دفعات دیگر نیز کوتاهتر: الو. از آن پس بل با گفتن “الو” تلفن جواب میداد. بل به چند نقطه شهر خط تلفن کشید و انسان ها مانند بل موقع زنگ زدن تلفن “الو” میگفتند.امروزه از هر نقطه دنیا صدای “الو” شنیده میشود اما بیشتر افراد ماجرای الو را یا نمیدانند و یا اصلاً کنجکاوی هم نمیکنند. “
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبگوشت به سبک دهه پنجاه.:)
مجبوریم آب بذاریم روی اجاق تا جوش بیاد بعد نون تیلیت کنیم توش بخوریم.
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
"دربند"
قدمت دهکده دربند به ۲۰۰ سال قبل برمیگردد. به گفته مردم محلی اولین بار افرادی از طالقان به این منطقه کوچ کردند و خانواده تشکیل دادند و به این ترتیب، منطقه دربند را بنیان نهادند.
موقعیت عالی دربند باعث شد بسیاری از افراد ثروتمند و پادشاهان، در آن اقامتگاه های ییلاقی خصوصی برای خود بسازند و در دوره قاجار این منطقه مورد توجه بسیاری از شاهزادگان قرار گرفت و این امر در عصر ناصرالدین شاه ادامه یافت و در نتیحه یک عمارت ناهارخوری به این ییلاق تفریحی هم اضافه شد.
به فرمان رضاشاه بعدا در زمینهای دربند،مهمانخانه و تعدادی ویلا هم ساخته شد.
مهمانخانه دربند نخستین اقامتگاه مناسب برای پذیرایی از شخصیت های داخلی و خارجی بود که بعدها به هتل دیپلمات تغییر نام داد. در ادامه ساختمان شهرداری، کلانتری، پست و کارخانه برق نیز در این محله راهاندازی شد.
علاوه بر ایجاد پل بزرگی بر روی رودخانه ، تندیس کوهنورد نیز در میدان سربند نصب و به همین ترتیب کاخ سعدآباد در این منطقه خوش و آب و هوا ساخته شد
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند؛ اما کسی که زر دارد یا زور دارد عیب هایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی به حساب می آیند...
👤 علی شریعتی
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
شدت وحشی گری مغولان به حدی بود که ترس زیادی را در دل مردمان ایجاد کرده بود.
گویند مغولی که از لشگر جا مانده بود، ۷ ایرانی را در بیابان بیافت. طنابی نداشت که ببنددشان ، با شمشیر دورشان دایرهای کشید و گفت اگر از آن خارج شوید، میکشمتان!
۳ روز بعد با یارانش برگشت و هر ۷ تن را که هنوز آنجا بودند به بردگی گرفت!
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای اولین بار
ویدیوئی تاریخی و رنگى از "کنفرانس تهران" در محوطه سفارت شوروی در تهران (باغ اتابک) با حضور چرچیل، استالین و روزولت، آذر ۱۳۲۲، نوامبر ۱۹۴۳
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
فروش کاست و نوار ویدویی
تهران ۲۵ دی ۱۳۶۶
عکس از کاوه کاظمی
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
آقای نخست وزیر مشروب نمی خورد
آقای نخست وزیر دود نمی کشد
آقای نخست وزیر در خانه ای حقیر اقامت دارد
ولی بیچارگان حتی خانه حقیری هم ندارند...
کاش گفته می شد :
آقای نخست وزیر مست است
آقای نخست وزیر دودی است
اما حتی یک فقیر میان مردم نیست.
👤 برتولت برشت
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰
فرشته از شیطان پرسید: قویترین سلاح تو برای فریفتن انسانها چیست؟
شیطان گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست».
شیطان پرسید: قدرتمندترین سلاح تو برای امید بخشیدن به انسانها چیست؟
فرشته گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست»
🗞 @Ancients ⏳
۲۸ مهر ۱۴۰۰