خورشید در میانه آسمان بود که سپاهیان
نادرشاه افشار وارد دهلی شدند به
پادشاه ایران زمین گفتند اجازه می دهید
وارد قصر پادشاه هند محمد گورکانی شویم ؟
نادرشاه گفت اینجا نیامده ایم پی تخت
و تاخ بگردید و مزدوران
اشرف افغان را بیابید .
هشتصد مزدور اشرف که سالها ایران
را ویران ساخته بودند را گرفتند.نادر رو به
آنها کرد و گفت:چگونه چندین سال در
ایران خون ریختید و به کسی رحم نکردید؟
آیا فکر نمی کردید روزی به
این درد گرفتار آیید؟
مزدوری گفت می پنداشتیم همه
مردان ایران مثل شاه سلطان حسین
ترسو و بزدل هستند و ما همواره
با مشتی ترسو روبروییم.
از میان سپاه ایران فریادی برخواست
که ما همه نادریم ! و مردان سپاه بارها
این سخن را از ته حنجره فریاد کشیدند.
ما همه #نادریم
و به سخن #ارد بزرگ: کشوری که دارای
پیشوایی بی باک است همه مردمش
قهرمان و دلیر می شوند .
اگر خوب گوش هایمان را تیز کنیم
فریاد های سربازان ایران را باز هم
می شنویم ما همه #نادریم.
🗞 @Ancients ⏳