eitaa logo
تاریخ ایران و جهان باستان
80.1هزار دنبال‌کننده
37هزار عکس
4.7هزار ویدیو
13 فایل
ملتی که تاریخ خود را نداند، مجبور به تکرار آن است هر روز با مطالب جالب سیاسی و تاریخی 💐💐 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/4048027657C227a3cbb22
مشاهده در ایتا
دانلود
هزار بار پیاده طواف کعبه کنی قبول حق نشود گر دلی بیازاری بده تو ملکت و مال و دلی به دست آور که دل ضیا دهدت در لحد شب تاری #مولانا @ancients
آدمی همیشه عاشق آن چیزیست که ندیده است، نشنیده است و فهم نکرده است و شب و روز آن را می طلبد. اما از آنچه فهم کرده و دیده، ملول و گریزان است. #مولانا @ancients
هر ذره یی دوان است، تا زندگی بیابد تو ذره یی نداری آهنگ زندگانی آن‌ها که اهل صلحند، بُردند زندگی را وین ناکسان بمانند در جنگِ زندگانی... #مولانا 🗞 @ancients
‏در قیامت چون نمازها را بیارند در ترازو نهند، و روزه ها را همچنین، اما چون محبت را بیارند محبت در ترازو نگنجد، پس اصل محبت است... فیه_ما_فیه ⁩ ‏⁧ @Ancients
نه به رنگ است و نه بو نه به هآی است ونه هو نه به این است ُ نه او نه به جام است و سبو گر به این نقطه رسیدی ؛ به تو سر بسته و در پرده بگویم تا کسی نشنود این راز گهر بار جهان را : آنچه گفتند و سرودند تو آنی !! تو خودت جان جهانی گر نهانی و عیانی تو همانی که همه عُمر به دنبال خودت نعره زنانی! تو ندانی که خود آن نقطه ی عشقی همه اسرار نهانی! 🗞 @Ancients
هرکسی را همدم غم ها و تنهایی مدان سایه دنبال تو می آید ولی همراه نیست. ✍🏽 🗞 @Ancients
مشک‌را گفتند: تو را یک عیب هست با هرکه نشینی از بوی خوشت به او دهی. گفت: زیرا که ننگرم با کی ام به آن بنگرم که من کی ام ! ✍🏽 🗞 @Ancients
مشک‌را گفتند: تو را یک عیب هست با هرکه نشینی از بوی خوشت به او دهی. گفت: زیرا که ننگرم با کی ام به آن بنگرم که من کی ام ! ✍🏽 🗞 @Ancients
مشک‌را گفتند: تو را یک عیب هست با هرکه نشینی از بوی خوشت به او دهی. گفت: زیرا که ننگرم با کی ام به آن بنگرم که من کی ام ! ✍🏽 🗞 @Ancients
در مثنوی داستان را تعریف می کند؛ که در تاریکی دم صبح افسار الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت، وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد. دزد گفت چرا داد و بیداد می‌کنی؟ شیخ گفت ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه می‌کند؟ دزد گفت تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی. تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم می‌کنی. شیخ پرسید: پس چرا الاغ را ندزدیدی؟ دزد گفت: تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپرده‌اند به آن خیانت نمی‌کنم. مولانا سپس ادامه می‌دهد که: به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپرده‌اند خیانت نکنید. 🗞 @Ancients