🏴 تصويری نمادین از مهر شهادت بر صفحه شناسنامه سردار دلها
ولادت: ۲۰ اسفند ۱۳۳۵
شهادت: ۱۳ دی ۱۳۹۸
#انتقام_سخت
#قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
🌐 @andaki_tamol
✅ ۳ توصیه «شیخ حسین انصاریان» برای رفع مشکلات و گرفتاریها
🔸مشکلات و مصائب از آغازین روزهای بشر بوده و تا به امروز نیز ادامه دارد و اختصاص به زمان خاصی ندارد. مطمئنترین راه رهایی از مشکلات، دستورالعملهایی است که در آیات قرآن و کلمات ائمه (ع) بیان شده است.
🔸راهکار اول؛ تقوا و پرهیزکاری انسان ها در زندگی فردی و اجتماعی است، گناه و طغیان، موجب محرومیت از رحمت حق و سبب قرارگرفتن در معرض، بلایا و مشکلات است.
🔸راهکار دوم؛ استغفار است که در آموزهای دین به عنوان یکی از کلیدهای حل مشکلات و برون رفت از گرفتاری هاست.
🔸راهکار سوم؛ توسل به اهل بیت(ع) بویژه توسل به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) است. تمسک به حدیث کساء نیز برای رفع هم و غم، مورد سفارش بزرگان دین است.
🌐 @andaki_tamol
🔸انتهای جاده ی انتقام سخت ، کوچه های قدس است...
🔹۲۹ دی ماه روز غزه گرامی باد!
#انتقام_سخت
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا
🌐 @andaki_tamol
26.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت تاثیر نان حلال و زندگی عارفانه والدین حاج #قاسم_سلیمانی
🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#چقدردلبرانه😍
هر سمتی بریم حاج قاسم،حسن ختام به شما میرسه...عجب خدای رزاقی که هی دیدنتون رزقمون میکنه....
اللهمارزقنا🕊🌹
🌐 @andaki_tamol
به نظرتون کار به دست چه کسانی بهتر پیش میرود؟
به دست یقه سفیدها و سفید پوستان انقلاب
یا به دست لباس خاکی ها و چهره سوختگان انقلاب
اگر این عکس را ببریم اون سر دنیا نشون بدیم به نظرتون کسی باورش میشه اینها نظامیان یک کشور هستند.
اونها بت من و سوپر من دارن، ما مرد و قهرمان داریم، اونها نداشته هاشون رو بزرگ میکنن و ما...
🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
💢استاد فاطمی نیا : 🔸در حدیث داریم که آخرین درجه ی ایمان با این مشخّص می شود که مدح و ذمّ در نظر مؤم
💢استاد فاطمي نيا :
🔸مكان زندگي امام زمان (ع) براي ما مشخص نيست؛ اعمال و دعای مشخصی هم برای ملاقات و زيارت حضرت (ع) در دست نداریم. در حقیقت، ایشان به حسب مصلحت و به طور ناگهانی بر برخی از پیروان خویش ظاهر میشوند و توفيق عظيم زيارت ايشان نصيبشان مي شود. اما نکتهٔ بسيار مهم این است که انسان به گونهای زندگی کند که رضايت امام زمان (ع) را كسب كند .
🌐 @andaki_tamol
#داستانڪ_زیبا 👇🍂
🍂حضرت موسی به عروسی دوجوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت وحجله عروس و داماد دید!!!
از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟
🍂عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی درمیان بستر این دوجوان خوابیده ومن باید در زمان ورود آنها دراین حجله جان هر دو را به امر پروردگار دراثرنیش مار بگیرم .گ 🍂موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دوجوان نیکوکار و مومن قومش رفته وصبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت امادر کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا درحال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!!
🍂از خدا دلیل دادن این وقت وعمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شدو گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت.
موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟
🍂جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شمارا در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود وهمسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید.
🍂بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خودرا به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کردو گفت برای همسرم هم غذابدهید اونیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است.
🍂باخجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و اودرهنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت باپیامبر خدا دراولین روز زندگی مشترکمان را کردو رفت.
🍂وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ماهردو دیشب را تااکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید.
🔻جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت....☺️👌
🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_126 اونجا دلم لرزید و هر لحظه بیشتر به وجود اهل بیت و معصومین اعتقاد پیدا میکردم وقتی رسته عز
#پارت_127
اما حرفی که شنیدم کمی آرومم کرد:
_(لبخندی زد)علی خوب میشه
_اینو...اینو از کجا میگید
_با دکتر صحبت کردم گفت احتمال داره که خوب بشه بستگی به این یکی دو روز داره که چطور پیش بره
چشمام رو سمت بالا بردم و گفتم:
_خدایا خودت برش گردون
حالم دیگه بد نبود بلند شدم و گفتم:
_میخوام برم پیش علی
_باشه مشکلی نیست
خانم پرستار لطفا ایشون رو راهنمایی کنید به اتاق آريالا علی
_باشه جناب سرهنگ
خانم سفید پوش با مقنعه سیاه جلو میرفت و من پشت سرش راه میرفتم
بعد از رد کردن چند اتاق و چند تا راهرو رسیدیم پشت در
خانم پرستار برگشت به داخل اشاره کرد و گفت:
_بفرمایید اینجاست،فقط بیدارشون نکنید بدجور اذیتن
_باشه
در رو باز کردم،ته اتاق یه نفر روی تخت دراز کشیده بود
یه نفری که صورت نورانی و مهربونش جاش رو با سوختگی و ترکش عوض کرد
رفتم کنارش نشستم،خاطراتمون رو یادآوری میکردم اشک میریختم و تو دلم صحبت میکردم:
_علی کو لبخند مهربونت
کو صورت نورانیت کجا رفته اینا؟چرا یه دفعه اینجور شدی؟
مگه قرارامون یادت رفته؟
مگه نگفته بودی باهم بریم
حالا بی مرام شدی و تنهایی میخوای بری؟
هیچ وقت تاحالا حس امیدواری و ناامیدی این اندازه باهم قدرت نداشتن
جنگ سختی بپا شد بین دو حس درونم
جنگی که پیروزی نداشت
یه لحظه اون طرف غالب میشد لحظه بعدی این طرف
_تا حالا نبوده کسی اینجور موشک کنارش برخورد کرده باشه زنده مونده باشه
_اما علی زنده موند پس امیدی هست که برگرده
_فقط داره زجر میکشه اینم یک هفته دو هفته بعدش دیگه چی؟
_اگه خدا بخواد همه چیز میشه مثل زمانی که بابا تصادف کرده بود همه گفتن برنمیگرده ولی خدا خواست و برگشت
و این کنش ها ادامه داشت تا صدایی به گوشم رسید
_الله اکبر الله اکبر...
صدای اذان بود که خیلی آروم و ملایم از پشت در شنیدم
بلند شدم تو دلم از علی خداحافظی کردم و به سمت سرویس رفتم تا وضو بگیرم
بعد از وضو گرفتن به نماز خونه رفتم و برا نماز آماده شدم
ادامه دارد....
✍️ط، تقوی
🌐 @andaki_tamol
animation.gif
9.2M
﷽
سـ⛄️ـلام
روزتون پر از خیر و برکت💐
امروز دوشنبه
۳۰ دی ١٣٩٨ ه. ش
۲۴ جمادی الٵول ١۴۴١ ه.ق
۲۰ ژانویه ٢٠٢٠ ميلادى
🌐 @andaki_tamol