eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
70 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ از می‌پرسند چه شد که به این کمالات رسیدید؟! ✅ایشان در جواب، خاطره‌ای از دوران طلبگی تعریف و اظهار می‌کنند که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این نصیبشان شده است. 🔆«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم در جشن‌ها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری می‌گرفتیم. شبی مصادف شده بود با (س). اول شب نماز مغرب و عشا می‌خواندیم و شربتی می‌خوردیم. آنگاه با مجلس و سرور ترتیب می‌دادیم. آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که معدن ذوق بود. مدیر مدرسه‌مان، مرحوم آقا سیداسماعیل اصفهانی هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمی‌گذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» (زیباترین دختر روزگار). گفت: آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می‌کنم. اگر شما را مخیر کنند بین این‌که با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا این‌که جمال علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب می‌کنید؟ سوال خیلی حساب شده بود. یک طرف، دختر حلال بود و طرف دیگر، زیارت امام علی(ع) که عمل مستحبی بود. گفت: آقایان واقعیت را بگویید. جانماز آب نکشید، عجله نکنید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی، گفت: سیدمحمد! ما یک چیزی بگوییم نری به مادرت بگویی‌ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) این‌طور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوییم. آقا فرمودند دیگه! نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی(ع) معروف است که فرموده‌اند: «یا حارث حمدانی، من یمت یرنی» (ای حارث حمدانی، هر کی بمیرد مرا ملاقات می‌کند) پس ما ان‌شاءالله در موقعش جمال علی(ع) را ملاقات می‌کنیم! بازهم همه زدند زیرخنده. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد درصد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی. گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده حضار) 〽️ نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی‌توانم نگاه کنم، بدون اینکه نگاه کنم کاغذ را رد کردم به نفر بعدی و گفتم: من یک لحظه دیدار علی(ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی‌دهم. و از آنجا برخاستم و بیرون رفتم. ⚜یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. وارد حجره‌ام شدم، حالت غیرعادی، دیگر نفهمیدم، یک‌بار به حالتی دست یافتم. یکدفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی(ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم: این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی(ع) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم. رنگم پریده بود. نمی‌دانم شاید مرحوم شمس‌آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سیداسماعیل (مدیر) را که خطاب به آقا شیخ حیدر، گفت: آقا دیگر از این شوخی‌ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.» 🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_144 دوست زهرا رو رسوندیم خونه شون و راهی عمارت پدرمون شدیم تو راه با نگاه هایی که زهرا بهم می
رو بهش کردم و لب زدم: _آبجی من اصلا بهش فکر نکردم بزار بعدا _خب من میدونم ته دلت لرزیده،خواهر برادر رو نشناسه کی بشناسه اینو گفت و رفت زیر لب چند تا غر بهش زدم اما حقیقت چیز دیگه ای بود توی افکار خودم غلط میخوردم،نمیدونم اسمش دوست داشتنه عاشقیه چیه؟ولی فاطمه خانم برام با بقیه دخترا فرق داشت از بچگی وقتی از پسرا رو میگرفت برام فرق داشت ولی من به دید خواهر برادری نگاهش میکردم و واقعا مثل خواهرم بوده و هست و نمیتونم فکر دیگه ای کنم توی افکار خودم بودم که گوشیم زنگ خورد،از طرف یه شماره ناشناس بود برداشتم صدایی که از پشت گوشی بهم رسید جان تازه ای بهم داد _سلام داداش _سلام علی،خوبی داداش _ممنون تو چطوری _منکه خوبم،صورتت چطور شده نگفتن کی کامل خوب میشه؟ _میگن یه 20 روزی حدودا طول میکشه تا خوب بشه _ان شاالله _هنوز نرفتی سوریه؟ _نه،قراره همین چند روز آینده برم _موفق باشی،خواستی بری بیا یه سر بهم بزن _چشم ادامه دارد.... ✍️ط،تقوی 🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺تصویر معناداری که المنار منتشر کرد و دختر عماد مغنیه آن را به اشتراک گذاشت👆تصویری از شهید ، شهید جهاد مغنیه و محمدباقر 🌐 @andaki_tamol
😍 تصویری زیبا از شب برفی در بین الحرمین چه سرماهایی که با نگاهت گرم شد... چه زمستان‌ها بهار شد! صلّی‌الله علیک یااباعبدالله❤️ 🌐@andaki_tamol
💎💎💎💎 زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند. از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد :گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم… چند روز بعد پزشک ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت. بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی شناخت و وقتی همه چیز روبراه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی هوش بود. صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می شد. روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می گذشتم داشت می گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می شود و ما برمی گردیم. یک بار اتفاقی نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: خواهش می کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده مان نشود، وانمود می کنم که دارم با تلفن حرف می زنم. در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد و شمع روشن کردن و کادو پیچی و از اینجور جفنگ بازیها نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می کرد... 🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مرگبارترین روز خود را ثبت کرد؛ ۹۷ قربانی در یک روز 🔴 شمار قربانیان ویروس کرونا به ۹۰۴ نفر افزایش یافت ▪️دولت چین اعلام کرد که شمار قربانیان ویروس کرونا به ۹۰۴ نفر افزایش یافته است. ▪️براساس این گزارش، بیش از ۲۹ هزار نفر نیز مبتلا به این ویروس شناسایی شده‌اند که ۱۷۹۵ نفر از آنها بعد از درمان از بیمارستان مرخص شده‌اند . 🔴 مبتلایان به کروناویروس در ازای معرفیِ داوطلبانه خود پاداش می‌گیرند ▪️در برخی از مناطق چین به افراد مشکوک به که داوطلبانه خود را به مراکز درمانی معرفی می‌کنند، مبلغی به عنوان پاداش داده می‌شود. 🌐 @andaki_tamol
جناب روحانی در سخنرانی ۲۲ بهمن سردار سلیمانی در راه مذاکره بود که شهید شد نه میدان جنگ! پی نوشت : حتما دکتر ظریف فرمانده سپاه قدس است ! و حاج قاسم دیپلمات و وزیر امور خارجه ! حتما ابومهدی مهندس وزیر خارجه عراق بود که به استقبال حاج قاسم آمده بود و حتما .... !!! 🌐@andaki_tamol
حال و هوای جمع شهیدانم آرزوست .... تصاویر حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس در کنار مزار شهیدان مغنیه ✨ روضه الشهدای بیروت ✨ شبتون شهدایی ✨ 🌐@andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ سـ☃️ـلام روزتون پراز خیر و برکت 💐 امروز چهار شنبه 23 بهمن ١٣٩٨ ه. ش 17 جمادی الثانی ١۴۴١ ه.ق 12 فوریه ٢٠٢٠ ميلادى 🌐 @andaki_tamol
➣ ۞ ۞ {إِنَّ عِبَادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَٰنٌ إِلَّا مَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلْغَاوِينَ} قطعاً تو[شیطان] رابر بندگانم‌تسلطے نیست. 📒سوره مبارکه حجر؛آیه ۴۲ 🌐 @andaki_tamol
📜 ❤️قال امیرالمومنین علی علیه السلام: بدان كه دنیا، بلا خانه ای است كه صاحبش هرگز دَمی در آن نیاسود، مگر این كه آن آسودگی اش در روز قیامت، مایه افسوس او شد. 📚بحار الأنوار،ج ۳۳؛ص ۵۱۱ 👇👇 🌐 @andaki_tamol
ツ 🌷آیت الله حائــری شیرازی : حرف پراکنده نزنید و پراکنده گـوش نکنید تا فکرتان پراکنده نشــود. ↷↷↷ 🌐 @andaki_tamol
🛎 ✍زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند. کمی بعد، زن از سرویس‌دهی ضعیف داروخانه‌ی شهر به همسایه‌ی خود اعتراض کرد. او امیدوار بود همسایه‌اش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند. 🔅وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشاده‌رویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد و سريع داروها را طبق نسخه به او تحویل داد. 🔅زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت. 🔅زن گفت: « فکر می‌کنم تو به او بابت سرویس‌دهی ضعیفش تذکر داده‌ای!» 🔅همسایه گفت: « نه. اگر ناراحت نمی‌شوی، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب می‌تواند تنها داروخانه‌ی این شهر را اداره کند. به او گفتم که داروخانه‌ی او بهترین داروخانه‌ای هست که تو تا به حال دیده‌ای.» 👈زن همسایه می‌دانست که افراد به ، پاسخی می دهند. در حقیقت اگر با دیگران محترمانه رفتار کنید، تقریباً هر کاری که از دستشان بربیاد، برایتان انجام خواهند داد. این رفتار به آنها نشان می‌دهد که احساساتشان مهم، علایق‌شان محترم و نظراتشان با ارزش است. ‌‌➬ 🌐 @andaki_tamol
📚حضرت امام خمـــینی (ره): بچـــه ‌ها را بار بیاورید آقایان که تـــــربیت بچه‌ ها را انجام می ‌دهند مسائل سیاسی روز را هـم به آنها تعلیـــــم بکنند نمی‌گویم همه آن این باشد هــــــمه چـیز باید باشد یک بچـه ‌ای که از یک مدرسه بیرون می‌آید باید مسائل دینی‌اش را بداند مسائل نــماز و روزه‌ اش را بداند هم تـــربیت‌ های علمی بشود ... و هـــم 📙صحیفه نــــور ج ۵ ص ۱۰۹ 🌐 @andaki_tamol
🔔 ⚠️ زندگی مشـــــترک مثل اَلاکلنگ میمــــــونه 👇👇 باید یکی کـــوتاه بیاد اگه همیشه فقط یک نفر کوتاه بیاد هر دو نفــــر زده مــــیشن یکی از بالا موندن و دیگــری از پایین موندن. ↬ 🌐 @andaki_tamol
🔴 مطرح می‌شود تا خدمات انقلاب به دیده نشود! - 🔹امید به زندگی زنان 54 بوده و امروز 78 است 🔹3500 پزشک زن داشتیم الان 60 هزار پزشک زن و 30 هزار پزشک متخصص داریم 🔹داستان نویس زن کمتر از 10 نفر بودند و امروز 4 هزار نویسنده داستانی داریم 🔹۱.۴ درصد اساتید دانشگاه زن بودند و امروز ۲۴ درصد 🔹دانش‌آموختگان زن ۶ درصد بودند و امروز ۴۴ درصد 🔹۳۵ درصد باسواد بودند الان ۹۰ درصد باسوادند 🔹از ۷ رشته به ۴۰ رشته ورزشی زنان رسیدیم 🔹ورزشگاه اختصاصی زنان ۳۰ برابر شده 🔹از ۶ مسابقه خارجی به ۱۲۰۰۰ مسابقه خارجی رسیدیم 🔹درصد کارکنان زن عالی رتبه از ۱۱ به ۴۲ درصد رسیده 🔹سازمان‌های غیردولتی زنان از ۱۰ به ۲۰۰۰ رسیده 🔹الان ۸.۵ درصد قضات زن هستند (از ۳۰ نفر به ۱۰۰۰ نفر رسیده) 🔹۳۵ هزار زن مربی و ۱۶ هزار داور زن داریم 🔹از هر ۱۰۰۰۰ زن ۳۰۰ نفر در وضع حمل فوت می‌شد که الان به ۱۹ رسیده 🔹کارگردان زن نداشتیم الان بیش از ۲۰ کارگردان زن سینما و تئاتر داریم 🔹از ۳۹ زن وکیل به بیش از ۲۵۰۰۰ زن وکیل رسیدیم 🔹از ۱۰۰ پلیس زن به ۷۲۰۰ پلیس زن رسیدیم... 📝 محمدعلی الفت پور 🌐@andaki_tamol
🚨 🔻رهبری گفت: بنده چون درباره و قیمتش ندارم پس در اینجور مسائل دخالت نمی‌کنم و از تصمیم سران سه قوا حمایت می‌کنم.!!(کیهان هم گفت اینم حرف حساب!) 🔷ما مردم هم چون درباره تخصص نداریم،پس در شرکت نمی‌کنیم و نمی‌دهیم. اینم حرف حساب ما 🔆پاسخ : ✅رهبری اگه فرمودند تخصص ندارم اما گفتن نظر را قبول دارم. 👈پس عقل حکم می‌کند انسان هر جا تخصص ندارد بگیرد و حرف متخصصین را قبول کند. ✅شما وقتی مریض میشی اگر خودت دکتر نباشی و نتونی دردت را تشخیص بدی طبق استدلال خودت نباید پیش دکتر بری! 👈اینم ما 🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رای به اقدام علیه امنیت 🔻هر وقت به قدرت رسیدند دشمن به ما ضربه زده! غرب‌گرایی ادامه پیدا کنه منتظر صدمات بیشتر باشید! 🔷 سخنان صریح استاد در مورد غرب‌گرایان 🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما فرزندان مدرسه ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم. ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمی کنیم. ما حق خود را با خون هایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است باز پس می گیریم. "شهید عماد مغنیه" به مناسبت سالگرد شهادت ❤️ 🌐@andaki_tamol