eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
70 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️حجت‌الاسلام والمسلمین 🔻بيخود ما گمان مي‌كنيم كه اگر در زمان اهل بيت بوديم يا در كربلا بوديم جزء آن هفتاد و دو نفر بوديم. 🔸معلوم نيست؛ كار سخت بوده است. انسان است. يك نفر از لشكر ابن‌سعد براي گرفتن پاداش به شام رفت تا به يزيد گزارش پایان یافتن جنگ را بدهد و جایزه بگیرد. اما تا گزارش داد یزید گفت كه:« چرا آن ها را كشتيد؟ من از شما بدون اين كشتن هم راضي مي‌شدم. چطور شد؟» 🔹علت این که این طور برخورد کرد این بود که شخصيت پيچيده‌ي عجيبي داشته و دو رویی می کرده است؛ علاوه بر اینکه حضرت سيدالشهداء‌ عليه السّلام به دشمنانشان نفرين کرده بود که حتی به اهداف مادی که در این جنگ دارید نخواهید رسید و این نفرین گرفت تا جایی كه حتي يزيد هم از ایشان تقدير نكرد و سر بزنگاه‌ ها يزيد هم به اين ها خشم می ‌گرفت. 🔸آن شخص در جواب یزید گفت: «ما مواجه بوديم با گروهي كه توصیه به بیعت می کردیم نمی کردند؛ مي ‌داديم نمي ‌خواستند؛ پيشنهاد مالی مي ‌كرديم قبول نمي‌كردند. اين ها از مرگ هم نمی هراسيدند. ما هيچ راهی نداشتيم جز اينكه با اين ها بجنگیم.» 🔹ببينيد حضرت چقدر و چگونه وارد شده بودند که دشمن در موردشان این طور تحلیل می کند. 🔻ما خيال نكنيم مرگ يك ‌لحظه است و يك انتخاب است و من اگر در حال جهاد قرار بگیرم یک مرتبه آن را انتخاب می کنم و شهید می شوم و تمام می شود؛ نه، در جریان کربلا قدم به قدم اتفاقاتي مي ‌افتاد تا جوهره ‌‌ها رو بيفتد. 🔸لحظه به لحظه قضیه سخت مي‌ شده است. حمايت از حق سخت است. يعني در مواقع فشار و سختی درون‌ ها بيرون ریخته می شود. این خيالات است كه من بگويم اگر من هم عاشورا بودم مثل بودم. انسان نمي ‌تواند چنین ادعایی کند؛ به قول قرآن «إنّك لن تستطيع معي صبرا»‌ اين صبر و همراهي و صبر در همراهي كار هر كسي نيست. 🔹يک ‌لحظه نيست كه من الآن بگويم اگر امروز من را در موقعیتی مانند ظهر عاشورا قرار بدهند يك دفعه سينه‌ام را سپر مي‌كنم يك گلوله توي مغزم مي‌خورد و خلاص مي‌شوم! معلوم نيست اين‌جور پيش بيايد. بايد افراد زمينه داشته باشند و ، نوراني و باشند تا بتوانند مرحله مرحله مراحل را طي كنند. 🔸اصحاب حضرت در طول سفر همراه آقا بودند. خيلي‌ ها در این بین آمدند و رفتند؛ بخاطر اينكه فكر مي ‌كردند كه آقا سيدالشهداء دارند وارد يک شهري مي ‌شوند كه حكومت و امکانات آماده است بعد ديدند خبري نيست لذا برگشتند؛ ولي اين هايي كه ماندند؛ اين ها از همه‌ ی جهات ‌ترين‌ها و بهترين‌ ها و از آب گذشته بودند. 🔹بله لحظات آخر ، حضرت سيدالشهداء ديگر اين ها را راه دادند و آسمان را براي اين ها باز كردند و جاهايشان را نشان دادند اما اين ديگر لحظات آخر بود. 🔻شما ببینید گاهی و است يك ‌نفر تشنه‌ اش مي ‌شود و اخلاقش بد می شود؛ دمِ مغرب مي‌ رود یك گوشه مي ‌نشيند و لحظه شماری می کند تا اذان بگويند و آب بخورد اما شما آقا قمر بني ‌هاشم و اصحاب حضرت را ببینید دو سه روز آنجا آب نبوده است. 🔸آقا آمدند و به شريعه رسيدند دستشان را زير آب زدند. آب را نزديك دهانشان آوردند اما نمي‌خورند! اين آب خوردن كه براي حضرت نيست ولي شما ببینید چقدر ايشان پایبند به قواعد بوده اند؛ از جمله اینکه حضرت اباعبدالله فرزند فاطمه و امام است و از امام و احترام امام خیلی ضروری است تا جایی که چون الان امام تشنه است من حق ندارم آب نخورم. 🔻اين قواعد سی ‌سال در زندگی حضرت و تعامل با امام رعایت شده و جاي خودش را در شاکله و شخصیت آقا قمر بنی هاشم باز كرده كه الان می تواند يك همچنين کار شگفتی بکند و چنین اثري را بگذارد. 🔸يک حركت خيالي با يک حركت گام به گامِ رو به رشد فرق می کند. اين ها عمرشان را اين ‌جوري طي كرده بودند که در عاشورا توانستند چنین صحنه هایی را خلق کنند. اين كه آدم در طول حياتش حيات عادی خودش را داشته باشد و در طول زندگی مسیر صحیح و درست را نرود بعد دم مرگ يك انقلابی بشود و یک مرتبه ورق برگردد و همه چیز عالی شود يا نيست يا خيلي نادر است. 🔹حيات و ممات انسان بايد يكي و در يک مسير و يک جهت باشد تا آخر کار عاقبت بخیری و سعادتی این چنینی حاصل گردد. @andaki_tamol