🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_120 سخنرانی تموم و من مات حرفاش بودم واقعا مسائل سنگینی رو توضیح داده بود تقوا سیاسی چیه؟ ت
#پارت_121
*هشت ماه بعد....
لبه کوه ایستاده بودم و به اطرافم نگاه میکردم
با خودم میگفتم:
_این چند ماه چقدر زندگیم عوض شد،من کجا و اینجا کجا؟!!!
منی که هیچ اعتقادی نداشتم بدم میومد حالا اینجام و دارم...
صدای انفجار رشته افکارم رو پاره کرد
بی درنگ و با سرعت به سمت محل صدا دویدم
چند تا از بچه ها بدجور زخمی بودن
همه به هم ریخته بودن و سر و صدا زیاد بود
بلند داد زدم:
_علی کجاست؟
علی،علی
یکی یه نفر خیلی زخمی شده رو
نشونم داد
از نگرانی نفسم بند اومده بود
دویدم و خودم رو بهش رسوندم
_یعنی این واقعا علیه؟
اون صورت زیباش کجا رفته؟
اون قیافه معصومش کجا رفته؟
نمیدونستم دارم چه میکنم
بلند داد میزدم:
_پس این آمبولانس کجاست؟
سر علی رو تو دست گرفته
بودم و با گریه باهاش حرف میزدم:
_علی تورو خدا حرفی بزن
بدبختم نکنی
علی منم امین پاشو
الان آمبولانس میرسه
میبریمت بیمارستان بلند شو
تو که اینطور نبودی
بعد از چند دقیقه توی گرد و خاک
و هم همه صدا ها
صدای آژیر آمبولانس به گوشم رسید،بلند شدم دویدم و خودمو بهش رسوندم
بلند بهش میگفتم:
_دنبالم بیاید
یه ساعت کجایید
من میدویدم سمت علی و اون با
سرعت دنبالم میومدن
تو دلم میگفتم
_خدا این چه بلایی بود سرم اومد،بدبخت شدم
علی اگه بره من چکار کنم؟؟؟
ادامه دارد.....
✍️ط، تقوی
🌐 @andaki_tamol