استاد عندلیب همدانی
#اصول_1402_1403 🎙صوت درس خارج اصول 📆یکشنبه 1 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 1 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 110 #بر
جلسه اول اصول ۱۴۰۳.pdf
95.4K
#اصول_1403_1404
📄تقریر درس خارج اصول
📆یکشنبه 1 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 1 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 110 #بررسی_اخبار_علاجیه
🔰جلسۀ 405 #تخالف_الحجج
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#اصول_1402_1403 🎙صوت درس خارج اصول 📆یکشنبه 1 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 1 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 110 #بر
406.mp3
18.71M
#اصول_1402_1403
🎙صوت درس خارج اصول
📆دوشنبه 2 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 2 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 111 #بررسی_اخبار_علاجیه
🔰جلسۀ 406 #تخالف_الحجج
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#اصول_1402_1403 🎙صوت درس خارج اصول 📆دوشنبه 2 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 2 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 111 #برر
💠الطائفة السادسة؛ روایات التوقّف
1️⃣مقبولۀ عمر بن حنظلة(کافی، ج 1، ص 67، ح10) 👇
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ - عَنْ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَيْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِي دَيْنٍ أَوْ مِيرَاثٍ فَتَحَاكَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَ إِلَى الْقُضَاةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ؟
قَالَ مَنْ تَحَاكَمَ إِلَيْهِمْ فِي حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاكَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ وَ مَا يَحْكُمُ لَهُ فَإِنَّمَا يَأْخُذُ سُحْتاً وَ إِنْ كَانَ حَقّاً ثَابِتاً لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ يُكْفَرَ بِهِ. قَالَ اللَّهُ تَعَالَى«يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ.»
قُلْتُ فَكَيْفَ يَصْنَعَانِ؟
قَالَ يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ
قُلْتُ فَإِنْ كَانَ كُلُّ رَجُلٍ اخْتَارَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَرَضِيَا أَنْ يَكُونَا النَّاظِرَيْنِ فِي حَقِّهِمَا وَ اخْتَلَفَا فِيمَا حَكَمَا وَ كِلَاهُمَا اخْتَلَفَا فِي حَدِيثِكُمْ.
قَالَ الْحُكْمُ مَا حَكَمَ بِهِ أَعْدَلُهُمَا وَ أَفْقَهُهُمَا وَ أَصْدَقُهُمَا فِي الْحَدِيثِ وَ أَوْرَعُهُمَا «1» وَ لَا يَلْتَفِتْ إِلَى مَا يَحْكُمُ بِهِ الْآخَرُ.
قَالَ قُلْتُ: فَإِنَّهُمَا عَدْلَانِ مَرْضِيَّانِ عِنْدَ أَصْحَابِنَا لَا يُفَضَّلُ وَاحِدٌ مِنْهُمَا عَلَى الْآخَرِ.
قَالَ فَقَالَ يُنْظَرُ إِلَى مَا كَانَ مِنْ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا فِي ذَلِكَ الَّذِي حَكَمَا بِهِ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِكَ فَيُؤْخَذُ بِهِ مِنْ حُكْمِنَا وَ يُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ فَإِنَّ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَ إِنَّمَا الْأُمُورُ ثَلَاثَةٌ أَمْرٌ بَيِّنٌ رُشْدُهُ فَيُتَّبَعُ وَ أَمْرٌ بَيِّنٌ غَيُّهُ فَيُجْتَنَبُ وَ أَمْرٌ مُشْكِلٌ يُرَدُّ عِلْمُهُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ حَلَالٌ بَيِّنٌ وَ حَرَامٌ بَيِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ.
قُلْتُ فَإِنْ كَانَ الْخَبَرَانِ عَنْكُمَا مَشْهُورَيْنِ قَدْ رَوَاهُمَا الثِّقَاتُ عَنْكُمْ؟
قَالَ يُنْظَرُ فَمَا وَافَقَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ خَالَفَ الْعَامَّةَ فَيُؤْخَذُ بِهِ وَ يُتْرَكُ مَا خَالَفَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ وَافَقَ الْعَامَّةَ
قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ رَأَيْتَ إِنْ كَانَ الْفَقِيهَانِ عَرَفَا حُكْمَهُ مِنَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَادُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَإِنْ وَافَقَهُمَا الْخَبَرَانِ جَمِيعاً قَالَ يُنْظَرُ إِلَى مَا هُمْ إِلَيْهِ أَمْيَلُ حُكَّامُهُمْ وَ قُضَاتُهُمْ فَيُتْرَكُ «4» وَ يُؤْخَذُ بِالْآخَرِ قُلْتُ فَإِنْ وَافَقَ حُكَّامُهُمُ الْخَبَرَيْنِ جَمِيعاً
قَالَ إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَأَرْجِهِ حَتَّى تَلْقَى إِمَامَكَ فَإِنَّ الْوُقُوفَ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ خَيْرٌ مِنَ الِاقْتِحَامِ فِي الْهَلَكَاتِ.
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
🛑مورد اول از دستور به توقف ، بحث ترک عمل به شبهه // غیر مشهور // است در برابرش لزوم عمل به بین الرشد و مشهور است، و این یعنی یک دستور به توقف ( از یک عمل ) در عین دستور به یک عمل دیگر ولی توقف در آخر روایت صرف توقف است و مراد ما از توقف فعلا این دومی است ، یعنی حال که هیچ ترجیحی نیست ، چیزی به شرع نسبت مده و صبرکن تا امامت را ببینی.
🛑 سخن فقیهان از روات شیعه عین روایات بوده که گاهی برای تعلیم خلق ابتدائا فتوای خود را با روایات مختاره عندهم بیان می کردند و گاهی در مقام پاسخ به استفتاء ، روایتی را می آوردند و گاهی در مقام قاضی تحکیم ، ذکر روایت می کردند و گاهی خود شیعیان با تمسک به این روایت خصومات را حل می کردند و گاهی اگر موقعیت اقتضا داشت و قضاوت می کردند، با استناد همین روایات قضاوت می کردند، پس اگر هم مقبوله ، مربوط به مقام قضاوت هم باشد ، باز در حقیقت در مورد تعارض روایات معیارهایی را بیان فرموده است. و این مطلب همچنانکه از تاریخ روایت و افتادو قضاوت شیعه معلوم است ، از مقبوله هم استفاده می شود.
🛑چه عمر بن حنظله و چه هر شخص دیگر در آن عصر یا خود توانایی إعمال مرجحات را دارد یا ندارد ، در صورتی که خود توانایی ندارد ، طبیعی است که امر تشخیص مرجح به دست عالم است ، و در اینجا عقلایی این است که به هنگام اختلاف دو عالم ، اعلم را معیار قرار دهیم، و اینجاست که اگر به هر دلیلی نه خود مثل ابن حنظله و نه عالم دیگر نتوانست ترجیح دهد ، باید توقف کرد تا به معصوم دسترسی پیدا کنیم.
🛑به دو قرینه می توان گفت که در مورد لزوم توقف باید بین دو حالت تفکیک قائل شد، یکی جایی که امام حاضر است و احتمال رسیدن به محضرش کاملا قابل قبول است، با جایی که مثل زمان غیبت کبری است که ما از این فیض محرومیم. و اما آن دو قرینه:
الف/ زمان صدور روایت و فروض و صوری که عمر بن حنظله مطرح کرده است
ب/ نگاه عقلایی به دستور به توقف و سکوت و عدم عمل که نوع دوم از توقف بود، با مثل زمان امام صادق علیه السلام تطابق بیشتری دارد تا زمان ما که غیبت کبری است.
🛑 حال باید دید چرا در روایت سخن از تساقط و رجوع به اصل برائت و.. به میان نیامده است؟
پاسخ این است که چون فرض روایت ، زمان حضور و نه غیبت است ، و امکان فحص هست ، پس نمی توان حکم به تساقط و رجوع به اصول عملیه کرد ( در همین مورد اخیر مراجعه شود به تقریرات سید سیستانی ص ۵۴۹ و ۵۵۰)
🛑در تقریرات شیخنا الاستاد /دامت برکاته/ المغنی ج ۳ ص۱۰۶/ سخنی از محقق خویی/ اعلی الله مقامه / نقل و اشکال شده است و آن سخن اینکه روایت مقبوله در فقرهٔ دستور به توقف ، مربوط به زمان ما نیست بلکه مربوط به زمان حضور است ، به قرینهٔ جملهٔ حتی تلقی امامک؛ حضرت استاد اشکال می کنند که اگر جمله امام مشتمل بر تعلیل نبود ، فرمایش سید خویی تمام بود ، ولی امام برای حکم به توقف تعلیل آورد که ان الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات و از آنجا که تعلیل همواره ملازم با تعمیم است، پس دستور به توقف ، اختصاص به زمان حضور را ندارد ، مضافا الی کون العلة عقلیة فلا یقبل التخصیص. لذا از نظر استاد روایات تخییر با مثل مقبوله که دستور به توقف می دهد ، معارضه دارند.
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_التعامل_1403_1404 📄تقریر درس خارج فقه التعامل 📆یکشنبه 1 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 1 سال تحصیلی 1402-140
جلسه ۲ تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳.pdf
107.6K
#فقه_التعامل_1403_1404
📄تقریر درس خارج فقه التعامل
📆دوشنبه 2 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 2 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 2 #احکام_اهل_ذمه
🔰جلسۀ 902 #فقه_التعامل
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_التعامل_1403_1404 🎙صوت درس خارج فقه التعامل 📆دوشنبه 2 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 2 سال تحصیلی 1402-1403
3 (3).mp3
18.91M
#فقه_التعامل_1403_1404
🎙صوت درس خارج فقه التعامل
📆سهشنبه 3 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 3 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 23 #احکام_اهل_ذمه
🔰جلسۀ 903 #فقه_التعامل
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_التعامل_1403_1404 🎙صوت درس خارج فقه التعامل 📆سهشنبه 3 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 3 سال تحصیلی 1402-1403
👈أحکام القرآن (للجصاص)، ج 3، ص 124 و 127 و 128.
👈التبیان (للطوسی) ج 5، ص 202، ص203 و 204.
👈فقه القرآن (للقطب) ج 1، ص 254 و 255.
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#اصول_1403_1404 📄تقریر درس خارج اصول 📆یکشنبه 1 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 1 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 110
جلسه ۲ تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳ (2).pdf
110.1K
#اصول_1403_1404
📄تقریر درس خارج اصول
📆دوشنبه 2 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 2 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 111 #بررسی_اخبار_علاجیه
🔰جلسۀ 406 #تخالف_الحجج
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#اصول_1402_1403 🎙صوت درس خارج اصول 📆دوشنبه 2 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 2 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 111 #برر
407.mp3
17.23M
#اصول_1402_1403
🎙صوت درس خارج اصول
📆سهشنبه 3 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 3 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 112 #بررسی_اخبار_علاجیه
🔰جلسۀ 407 #تخالف_الحجج
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
✅توقف به چه معنایی است؟
✔️آیا مقصود از توقف ، توقف در اسناد و عدم اسناد روایاتی است به امام که به هر دلیلی برای ما قابل فهم و إفتاء نیست و معارض هم ندارد ، بله این درست است =ارجاع علمش به اهلش=عدم الرد و عدم الانکار جزما
✔️آیا مقصود توقف در اسناد متعارضین است به امام ، یعنی حجت بر اسناد به معصوم نداشته باشیم ، این مطلبی مردود است زیرا که با فرض تعارض روایتین ناسازگار است چون که تعارض فرع بر حجیت است.
✔️ آیا مقصود از توقف ، توقف در عمل و افتاء به روایتین متعارضین است، این یعنی عمل عدم رجوع به مرجحات منصوصه فضلا عن المرجحات العقلائیه ، هم در زمان حضور هم در غیبت ؟ این مطلب که هم خلاف ظاهر روایت ترجیح است و هم مخالف مقبوله که بحث ترجیح را ابتدا آورده و بعد سخن از توقف به میان آورده است و همچنین با روایت عیون که بعدا می آید.
✔️آیا مقصود از توقف ، عدم رجوع به تخییر است عند فقد المرجحات ، هم عند الحضور و هم فی زمان الغیبة ، این یعنی تعارض روایات تخییر و توقف که ما نخواهیم پذیرفت کما سیأتی ان شاءالله تعالی
✔️آیا مقصود از توقف یعنی بعد فقد المرجحات در زمان حضور که ولو پس از مدتی می توان خدمت امام رسید ، نه در زمان غیبب ، ما با این بیان مشکلی نداریم
✔️آیا مقصود از رد الینا که در تعبیر بعضی از روایات آمده همان توقف است فی زمان امکان رؤیة الامام ، باز ما با این هم مشکلی نداریم.
✔️آیا مقصود از رد الینا ، همان عرضهٔ روایات متعارضه به روایات معتبره موجوده است چه زمان حضور و چه غیبت؟ این هم مشکلی ندارد.
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
✅ بین دو توقف نباید خلط شود :
الف/ توقف از عمل به یکی از دو متعارضی که شاذ و غیر مشهور است ، و معارض مقابلش، مجمع علیه و غیر شاذ است در اینجا مسلم است که عمل به ما فیه الشبهه ( = شاذ) جایز نیست ( #توقف از این عمل لازم است ) ، این اولین نکته ای است که در مقبوله در این زمینه آمده است.اینجا اگر گفته شد ان الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات ، تعلیل عام است وهم زمان غیبت را و هم زمان حضور را، اگر چه سؤال و جواب در روایت مربوط به زمان حضور باشد ، ولی چون تعلیل عام است تعمیم می دهیم .
ب/ توقف از عمل به یکی از دو متعارضی که هر دو با معیارهای ترجیح سنجیده شده اند ولی هیچکدام بر دیگری ترجیح نداشت ، حال اگر در چنین فرضی سخن از توقف #تا_زمان_ملاقات_با_امام به میان آمد ، و علت هم ذکر شد که ان الوقوف عندالشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات ، این توقف با توقف صورت قبل تفاوت دارد چون بناست که لا و نعم در این شبهه سخنی نگوییم چون ان الوقوف فی الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات، و تعمیم این تعلیل در همین محدوده زمان حضور و عدم المرجح معنا پیدا می کند یعنی اگر در زمان حضور معنای یک روایت را که معارض هم ندارد نفهمیدیم باید توقف کنیم تا از امام بپرسیم ، و این توقف اختصاص به متعارضین ندارد.
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
«اَللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ أَنْ تَأْذَنَ لِوَلِيِّكَ فِي إِظْهَارِ عَدْلِكَ فِي عِبَادِكَ وَ قَتْلِ أَعْدَائِكَ فِي بِلاَدِكَ حَتَّى لاَ تَدَعَ لِلْجَوْرِ يَا رَبِّ دِعَامَةً إِلاَّ قَصَمْتَهَا وَ لاَ بَقِيَّةً إِلاَّ أَفْنَيْتَهَا وَ لاَ قُوَّةً إِلاَّ أَوْهَنْتَهَا وَ لاَ رُكْناً إِلاَّ هَدَمْتَهُ [هَدَدْتَهُ] وَ لاَ حَدّاً إِلاَّ فَلَلْتَهُ وَ لاَ سِلاَحاً إِلاَّ أَكْلَلْتَهُ وَ لاَ رَايَةً إِلاَّ نَكَّسْتَهَا وَ لاَ شُجَاعاً إِلاَّ قَتَلْتَهُ وَ لاَ جَيْشاً إِلاَّ خَذَلْتَهُ وَ اِرْمِهِمْ يَا رَبِّ بِحَجَرِكَ اَلدَّامِغِ وَ اِضْرِبْهُمْ بِسَيْفِكَ اَلْقَاطِعِ وَ بَأْسِكَ اَلَّذِي لاَ تَرُدُّهُ عَنِ اَلْقَوْمِ اَلْمُجْرِمِينَ وَ عَذِّبْ أَعْدَاءَكَ وَ أَعْدَاءَ دِينِكَ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِيَدِ وَلِيِّكَ وَ أَيْدِي عِبَادِكَ اَلْمُؤْمِنِينَ»
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد عندلیب همدانی
#فقه_التعامل_1403_1404 📄تقریر درس خارج فقه التعامل 📆دوشنبه 2 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 2 سال تحصیلی 1402-140
جلسه 3 تاریخ 3 مهر 1403.pdf
117K
📄تقریر درس خارج فقه التعامل
📆سهشنبه 3 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 3 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 3 #احکام_اهل_ذمه
🔰جلسۀ 903 #فقه_التعامل
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_التعامل_1403_1404 🎙صوت درس خارج فقه التعامل 📆سهشنبه 3 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 3 سال تحصیلی 1402-1403
4.mp3
16.27M
#فقه_التعامل_1403_1404
🎙صوت درس خارج فقه التعامل
📆شنبه 7 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 4 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 4 #احکام_اهل_ذمه
🔰جلسۀ 904 #فقه_التعامل
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
📄تقریر درس خارج فقه التعامل 📆سهشنبه 3 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 3 سال تحصیلی 1402-1403 🔰جلسۀ 3 #احکام_اهل_
جلسه 4 تاریخ 7 مهر 1403.pdf
109.7K
📄تقریر درس خارج فقه التعامل
📆شنبه 7 مهرماه 1403
🔰جلسۀ 4 سال تحصیلی 1402-1403
🔰جلسۀ 4 #احکام_اهل_ذمه
🔰جلسۀ 904 #فقه_التعامل
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
استاد عندلیب همدانی
#فقه_التعامل_1403_1404 🎙صوت درس خارج فقه التعامل 📆شنبه 7 مهرماه 1403 🔰جلسۀ 4 سال تحصیلی 1402-1403 🔰
لمیزان ج ۹ ص ۲۴۱ به بعد👇
فتلخص مما تقدم أولا : أن المراد بعدم إيمان أهل الكتاب بالله واليوم الآخر عدم تلبسهم بالإيمان المقبول عند الله ، وبعدم تحريمهم ما حرم الله ورسوله عدم مبالاتهم في التظاهر باقتراف المناهي التي يفسد التظاهر بها المجتمع البشري ويخيب بها سعي الحكومة الحقة الجارية فيه ، وبعدم تدينهم بدين الحق عدم استنانهم بسنة الحق المنطبقة على الخلقة والمنطبقة عليها الخلقة والكون.
وثانيا : أن قوله : « الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللهِ » إلى آخر الأوصاف الثلاثة مسوق لبيان الحكمة في الأمر بقتالهم ويترتب عليه فائدة التحريض والتحضيض عليه.
وثالثا : أن المراد قتال أهل الكتاب جميعا لا بعضهم بجعل « مِنَ » في قوله : « مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ » للتبعيض.قوله تعالى : « حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صاغِرُونَ » قال الراغب في المفردات : ، الجزية ما يؤخذ من أهل الذمة ، وتسميتها بذلك للاجتزاء بها في حقن دمهم. انتهى
.
وفي المجمع : ، الجزية فعلة من جزى يجزي مثل العقدة والجلسة وهي عطية مخصوصة جزاء لهم على تمسكهم بالكفر عقوبة لهم. عن علي بن عيسى. انتهى.
والاعتماد على ما ذكره الراغب فإنه المتأيد بما ذكرناه آنفا أن هذه عطية مالية مصروفة في جهة حفظ ذمتهم وحقن دمائهم وحسن إدارتهم
.
وقال الراغب أيضا : الصغر والكبر من الأسماء المتضادة التي تقال عند اعتبار بعضها ببعض فالشيء قد يكون صغيرا في جنب الشيء وكبيرا في جنب آخر ـ إلى أن قال ـ يقال : صغر صغرا ـ بالكسر فالفتح ـ في ضد الكبير وصغر صغرا وصغارا ـ بالفتحتين فيهما ـ في الذلة. والصاغر الراضي بالمنزلة الدنية : « حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صاغِرُونَ » انتهى.والاعتبار بما ذكر في صدر الآية من أوصافهم المقتضية لقتالهم ثم إعطاؤهم الجزية لحفظ ذمتهم يفيد أن يكون المراد بصغارهم خضوعهم للسنة الإسلامية والحكومة الدينية العادلة في المجتمع الإسلامي فلا يكافئوا المسلمين ولا يبارزوهم بشخصية مستقلة حرة في بث ما تهواه أنفسهم وإشاعة ما اختلقته هوساتهم من العقائد والأعمال المفسدة للمجتمع الإنساني مع ما في إعطاء المال بأيديهم من الهوان
.
فظاهر الآية أن هذا هو المراد من صغارهم لا إهانتهم والسخرية بهم من جانب المسلمين أو أولياء الحكومة الدينية فإن هذا مما لا يحتمله السكينة والوقار الإسلامي وإن ذكر بعض المفسرين.
واليد : الجارحة من الإنسان وتطلق على القدرة والنعمة فإن كان المراد به في قوله : « حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ » هو المعنى الأول فالمعنى حتى يعطوا الجزية متجاوزة عن يدهم إلى يدكم ، وإن كان المراد هو المعنى الثاني فالمعنى : حتى يعطوا الجزية عن قدرة وسلطة لكم عليهم وهم صاغرون غير مستعلين عليكم ولا مستكبرين.
فمعنى الآية ـ والله أعلم ـ قاتلوا أهل الكتاب لأنهم لا يؤمنون بالله واليوم الآخر إيمانا مقبولا غير منحرف عن الصواب ولا يحرمون ما حرمه الإسلام مما يفسد اقترافه المجتمع الإنساني ولا يدينون دينا منطبقا على الخلقة الإلهية قاتلوهم ودوموا على قتالهم حتى يصغروا عندكم ويخضعوا لحكومتكم ، ويعطوا في ذلك عطية مالية مضروبة عليهم يمثل صغارهم ، ويصرف في حفظ ذمتهم وحقن دمائهم وحاجة إدارة أمورهم
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات
✅ دو مطلب ایشان را بعدا خواهیم پذیرفت ، یکی معنای عدم تحریم محرمات و دیگری معنای « صاغرون » ولی با غمض عین از احتمال تبعیضیه بودن « من» در آیه ، من نفهمیدم چرا ایشان با همان روش تفسیر قرآن با قرآن ، بین اهل کتاب تفکیک قائل نشده اند .....؟
🆔@andalibhamedani|گروه نظرات