eitaa logo
أندر تأملات | علی رشیدی
229 دنبال‌کننده
68 عکس
5 ویدیو
5 فایل
🖊نوشته‌های علی‌ رشیدی آدمی ناچار به نوشتن است، چرا که در دنیای دیالوگ به سر میبریم و نه مونولوگ.. ارتباط با بنده: @Ali_rsh21 صفحۀ ویراستی: https://virasty.com/Ali_rsh21
مشاهده در ایتا
دانلود
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ در نمازجمعۀ امروز، رهبرانقلاب سعی بر این امر داشتند که نکات و دغدغه‌های خویش را با سیره و کنشِ خویش، منتقل کنند و نه صرفا با بیانات. سیره و رفتاری معنادار، جلوه‌گر و پرکنایه که نیازمند واشکافیِ عمیقی‌ست.. فردا عمری باشد، ان‌شاءالله خواهم نوشت.. @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🔻حزنِ یار..! ۱ 🔹نمازجمعه و اجتماع جمعه سیزدهم مهرماه، آکنده از شور و شوقی از جانب مردم نسبت به دیدار با امامِ خویش بود. شور و شوقی که از شبِ عملیات وعدۀ صادق۲ تا ابتدای ورود آیت‌الله خامنه‌ای به مصلّی دوام داشت؛ پس از آن، بغضِ در گلو و اضطرابِ در دلهای مردم بود که جای آن شور و شوق را ستانده بود. داغی که چند روز قبل، رهبر انقلاب از آن سخن به میان آورده بودند، خود را در سیرت ایشان نمایان کرده بود. سیمایی اندوهگین که پوسته‌ای بر ابُهت حیدریِ پسر فاطمه هویدا زده و نگاه زن و مرد، پیر و جوان و کودک و خردسال را مجذوب خویش کرده و خود را غالب بر همۀ دیدگان ساخته بود. 🔸حزنِ آیت‌الله خامنه‌ای، بیانگر رابطۀ قلبی و فکری ایشان با سید حسن نصرالله است. غم و اندوه نادری که از رهبر انقلاب در برخی بزنگاه‌ها و مناسبات نظاره می‌شود، مختص به افراد ممتازی‌ست. چنین اندوهی در برخی موارد مانند شهادت شهید رئیسی و شهید سلیمانی هم عیان شد. سوال این‌ست که چرا در بابِ فقدان این شخصیتها، رهبر انقلاب احساس خسران کردند! 🔹عامل اصلی را می‌توان درک فکر و دغدغۀ ولیّ از جانب این افراد پنداشت. در میان سیاستمداران، روحانیون، نظامیان، نخبگان و موثرانِ در حاکمیت، دریافت و فهم فکر و ایدئولوژی امام و حکمران، محال‌ست. زیرا در ساخت‌و‌پاخت‌های سیاسی و حاکمیتی، ولایت فقیه را صرفا یک جایگاه سیاسی انگاشته‌ و تئوریِ ولایت فقیه و تئوریِ انقلاب اسلامی را فهم نکرده‌‌اند. بنابراین درصورت عدم‌فهمِ تئوریِ ولایت فقیه، نظرات و اندیشه‌های او را در عرْض نظرات باقی متفکرین سیاسی/اجتماعی قرار داده و از میان آنان، سیاست و اندیشه‌ای متمایلانه و شاعرانه را گزینش می‌کنند. همین امر موجب می‌شود که دستگاه فکریِ حاکمیت دچار اختلال شده و فاقد سیاستی واحد باشد. - که طبق معمولِ همیشگی، سیاستمداران، اندیش‌های میلی و آسوده را و آن‌ هم به نام مصلحت نظام و خواست مردم برمی‌گزینند - . حاکمیتی که دربند روزمرگی، تن‌آسایی و محافظه‌کاری‌ست، هیچگاه تن به عدالتخواهی، انقلابیگری و ایدئالیسم نمی‌دهد؛ همین امر موجب می‌شود که افکار و اذهان کارگزاران حاکمیت مالامال از ایدوئولوژی‌های بازنشسته و تکراری شود و هیچ تصوری هم حتی از ایده‌ها و اندیشه‌های جدید به ذهن نسپرده باشند. ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🔻حزنِ یار..! ۲ 🔸در میانِ این پیکار و منجلاب سیاست و حاکمیت، افرادی گلچین شده که هم به تئوریِ ولایت فقیه پی برده‌اند و هم رابطه‌ای قلبی با ایشان دارند، برمی‌خیزند و عَلَم دغدغه‌ی امام را افراشته‌ می‌کنند و خود را وقف راه او می‌کنند. شهید رئیسی در عرصۀ سیاست و حکمرانی، شهید سلیمانی در رزمگاهِ جنگ نظامی و مقاومت، شهید نصرالله در گسترۀ وحدتِ دنیای اسلام و جبهۀ مقاومت، شهید طهرانی مقدم در ساحَت موشک‌سازی و مرحوم کاظمی آشتیانی در عرصۀ علم و فناوری. چنین اشخاصی که پا در جای پای آیت‌الله خامنه‌ای نهادند، پدیده، اسوه و الگویی برای تک تک سیاستمداران، نخبگان، روحانیون، نظامی‌ها و حتی توده‌ی مردم می‌توانند باشند. گفتنی‌ست که در هر عرصه و ساحتی که ایدئولوژی و مبنای آیت‌الله خامنه‌ای عینیت یافت، موفقیت و کامیابی به‌ جای گذاشت. 🔹آری، این‌ست که رهبری با روح و جانی تماماََ اندوهگین و حزن‌آلود خطبه‌های نمازجمعه را مستحکم و راسخ تقریر فرمودند. براستی که بازآفرینی فردی مانند نصرالله به راحتی نمی‌انجامد! تولید، پدیدآوری و انسان‌سازی افرادی مانند نصرالله کار یک عمْرَست. همین امر است که آیت‌الله خامنه‌ای را اندوهگین، آشکارا ساخته. آیت‌الله خامنه‌ای با سیره و رفتار خود در آن اجتماع بیانگر این موضوع بودند که توده و کارگزاران را بر این امر آگاه سازند که فردی فکری/نظامی و برجسته‌ای را از دست داده‌ایم و حال که خواهان این افراد و اشخاص برجسته‌ایم، تهی از این اشخاصیم و کمتر فردی وجود دارد که مانند این اشخاص، امر ولیّ را لبیک گوید. امّا به گفتۀ رهبر انقلاب، مکتب نصرالله ادامه دار است و ادامه خواهد داشت ان‌شاءالله. ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌‌ 🪑نه آن و نه این! در مراسم امروز آغاز سال تحصیلی دانشگاهیان، نُطق دانشجوی معترض و واکنش رئیس جمهور، حاوی پیامدهایی چندجانبه بود. 🔹۱.دانشجوی معترض که خواستگاهش، ایجاد بستری از جانب حاکمیت برای شنیدن دغدغه‌ها، صحبت‌ها و مطالبات دانشجویان بود، پشتوانۀ دغدغۀ خود را به این صحبت آیت‌الله خامنه‌ای سوق داد:«خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند.۱۳۷۲/۰۸/۱۲». حال اینکه آیا حیطۀ فکری آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به فعالیت سیاسی دانشگاه و دانشجو، به همین فعالیتهای شبه سیاسی دانشجویان تقلیل پیدا‌ می‌کند یا خیر، سوال برانگیز است! صرف باد در غبغب انداختن، طوطی صفتی و کارگزاران را به باد انتقاد بستن، فعالیت سیاسی مورد نظر رهبر انقلاب شمرده نمی‌شود. ارائۀ فکر نو به دستگاه‌های حاکمیت، عرضۀ طرح‌های پویا به مناسب دولتی و تأثیرگذاری در حیطه‌های متخلف علمی-میدانی را می‌توان جزو مطالبات و دغدغه‌های حضرتشان نسبت به فعالیت‌های سیاسی-حاکمیتی دانشگاه و دانشجویان برشمرد. به حق، کرسی‌های آزاد اندیشی که حدأقلی‌ترین کار سیاسی دانشجویان است، مداوم نبوده؛ درصورتی که رهبر انقلاب بر تشکیل چنین کرسی‌هایی، اهتمام ورزیده‌اند:«تشکیل میزگردها و کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها که بنده مکرّر این را تکرار کرده‌ام و تأکید کرده‌ام و توصیه کرده‌ام؛ و خب خیلی پیشرفتی نداشته. چه کسی باید این را بکند؟ [اگر] منتظر باشید که رئیس دانشکده یا معاون فرهنگی یا مانند اینها بکنند، فایده‌ای ندارد؛ خودتان باید بکنید. در دانشگاه‌ها کرسی‌های آزاداندیشی را باید تشکیل بدهید. ۱۳۹۸/۰۳/۰۱» به همین جهت، روح سخنوری دانشجوی مزبور، بیانگر عدم فهم فعالیت سیاسی و درون‌مایۀ فعالیت سیاسی دانشجویان بود. 🔸۲.کج‌خلقیِ طرف دوم این ماجرا که رئیس‌جمهور است، گوشها را به خود تیز و چشم را به خود جلب کرد؛ زیرا رفتاری بر خلاف گفته‌ها و شعارهای جنابشان، نظاره شد. شخصی که از رَوِش و منش امیرالمؤمنین، شاعرانه سخن به میان می‌آورْد، حال چه شد که در مواجهه‌ای ساده و کشمکشی لفظی، به راحتی مغلوب خشمِ خود می‌شود و منش و رفتار علی‌گونه را به فراموشی می‌سپرد؟! شخصی که آیت‌الله‌ خامنه‌ای را پیشوای سیاسیت‌ورزی خود می‌داند، چگونه‌ست که شمه‌ای از عطوفت حکیمانه، نصیحت پدرانه و خوش‌خلقی پیامرگونۀ رهبری را حس نکرده و درس نیافته؟! مواجهه و تعامل آقای پزشکیان، بیانگر فردی مدعی، مجوف و پوک بود که صرفا مشهوراتی راجع به رهبری زمزمه می‌کند و لاغیر! 🔹۳.روح کلی این نزاع، روشنگر چنین مطلبی است که گویا اختلافی پشت پرده نیز، بین دانشجویان و حاکمیت بوده و همین امر سبب شده که این بغضِ نسبت به حاکمیت، تبدیل به فریادی شود و در نزد دیگران نیز فاش شود. افکارِ در پسِ ذهن‌های فرسوده، افرادِ در پشت میزهای عنکبوت زده و اشخاصِ سکناگزیده بر صندلی‌های فئودالیزیسیونی، بازگوکنندۀ ایدولوژی لیبرال‌های چهل‌ساله است که به دانشجویان نه امیدی داشته و نه بهایی داده‌اند. به راستی که بایدهم میان دانشجویانی نخبه، دغدغه‌مند و ایده‌پرداز و کارگزارانی فرتوت و تاریک‌اندیش، اختلاف و نقطۀ آشوبی، سایه افکند! ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
💭دکتر نه، سردار! سفر اخیر رئیس مجلس به بیروت ستودنی بود، سفری که خلبانیِ پرواز و قدم زدن در قلب لبنان، به جذابیت این سفر، افزود. 🔹اما حال، بعد از کش و قوس‌های شب انتخاباتی، به خوبی در چشم‌ها عیان شد که قالیباف، سردار متبحری‌ست و نه سیاستمدار خبره‌ای! پیشینۀ نظامی او بیانگر توانایی او در این عرصه است و نیازمند تمجید نیست، اما پیشینۀ سیاسی او آکنده از عدم ایدۀ نو، فاقد مقبولیت مردمی و اختلاف ایدئولوژی او با مبانی امام خمینی رحمة‌الله است. آری، قالیباف همانند علی لاریجانی و محسن رضایی، چه‌بسا سابقه طویلی در امر سیاست داشته باشد، اما پاسدار و سردار بر آن زیبنده‌تر است تا سیاستمدار و کارگزار حکومت اسلامی! 🔸اگر سختگیراته به این سفر بخواهیم بنگریم، به درستی پی می‌بریم که سفرِ جناب قالیباف به عنوان رئیس مجلس، سفری بی‌مبنا و بی‌ربط است، زیرا طرح‌ها و لوایح نیمه‌کارۀ مجلس، نیازمند مجلسی پرشور و فعالیت‌ است که این اوضاع را ساماندهی کند. به حق، همدردی و خلق گفتمان دیپلماسی با کشورهای منطقه، مسئولیت دولت و وزارت خارجه است و سوار بر طیاره شدن و ابراز تفاخر و اقتدار بر بام شهر بیروت هم، مأموریت نیروهای نظامی‌ست و نه رئیس مجلس! درست است که سفر مزبور، بر روح و شعف برخی‌ها ابتهاجی سرایت داد، اما از ساحت فردی نظامی درخور تشویق بود، و نه از ناحیۀ ریاست مجلس. ✍️ علی رشیدی @andar_tamolat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ «گدایی خالصانه» بیانات مرحوم علامه مصباح رحمة‌الله در باب مقام و جایگاه حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ ● بنیان فکری و گفتمان حاکم بر سپاه پاسداران، مُنفک از ارگانها و ساختارهای دیگرِ حاکمیت است. این تفاوت را در قضیۀ اخیر - لجن‌پراکنی رسانه‌های دشمن راجع‌ به سردار قاآنی - شاهد بودیم. ○ غرض دستگاههای تبلیغاتی غرب، از فعالیتهای مغرضانه و لجن پراکنی‌های متعصبانه‌، تقابل و واکنشی عجولانه و اضطراب‌آمیز از طرف نیروهای نظامی‌ بود، در صورتی که گفتمان سپاه پاسداران، تهی از کنش‌پذیری و تقابلی منفعلانه است؛ فلذا همین امر سبب شد که سپاه پاسداران در این مواجهه، رسانه‌های تبلیغیِ جبهۀ باطل را کوچک بشمارد و خفت و خواری را بدان تحمیل سازد. این گفتمان، میراث پیر خمین است. همان گفتمانی که رهبرانقلاب در جمعۀ نصر، با سیره‌ای جبروتی پاسخ متقنی به یاوه‌گویی‌های هیتلرمآبانِ کنونی داد، همان گفتمان را نیز فرماندۀ سپاه قدس، با سیره و کنشی شبه‌سلیمانی، در میان جمعیتی ایرانی، به دشمنان داد. ● درصورتی که در چنین مواجهاتی، ارگانهای علمی، قضایی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، به راحتی از موضع منفعلانه پاسخگوی دشمن می‌شوند و مانند طفلی مضطرب و هراسناک، از موضعِ پاسخگویی به دوربین به دست‌ها و قلم به مزدهای غرب، مرعوبانه افعال خویش را منکر می‌شوند. کارگزارانی که چه‌بسا پول، مقام و منزلت خویش را مدیون انقلاب و آرمانهایش هستند، اما حاضر به هزینه دادن در پای این آرمان نبوده و نیستند. نقطه مضحک آن این‌ست که این عقبگرد گفتمانی خویش را نیز به علت خواست مردم و مصلحت نظام توجیه می‌کنند! ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ اگر شيعه‌اى خود را در برابر جوانى اسرائيلى يا روستایى اسرائيلى يا مسلحى اسرائيلى يا وضعيت اجتماعى سياسی‌اى اسرائيلى ببيند؛ اين شيعه ازطريق دولتش يا ازطريق فرقه‌اش يا خودش دو راه بيشتر ندارد: يا دربرابر اين چالش تسليم شود و يا با آن مبارزه كند. تسليم شدن يعنى در برابر اين اسرائيل سر خم كند و آلت دست اين نيروى بزرگ در منطقه شود كه نتيجۀ آن فساد و كوتاه آمدن است. بی‌گمان بيشتر شيعيان اين را نمی‌پذيرند، هيچكس نمى‌تواند امّتى را وادار كند كه در فساد سقوط كند و از بين برود. بنابراين، تنها راه پیشروى شيعه در ۲۵ سال آينده مقابله با اين چالش است. اين مقابله پاسخى تمدّنی است. بايد سطح روستاهاى خود را تا سطح روستاهاى اسرائيل بالا ببريم؛ سطح جوانانمان را تا سطح جوانان اسرائيل؛ سطح سلاح و تفكرمان را تا سطح سلاح و تفكر اسرائيل. اين كار در منتهاى سختى است. اما كارى‌ست كه بايد صورت بگيرد؛ هراندازه هم كه سخت باشد. تصور من اين است كه در اين ربع قرن شيعه، نخبۀ مسلمانان و عرب خواهد شد. شيعه در اين ۲۵ سال آينده در نتيجه وجود دشمن اسرائيلى نقش تاريخى خود را بازپس می‌گيرد؛ نقش تاريخى خود را در هدايت عربها و مسلمانان به سوى پيشرفت و تمدن بازپس خواهد گرفت، من شخصا به آينده شيعه خوشبين هستم و به اذن خدا براين اساس کار خواهم کرد. 🗞 کتاب آنچه خود گفت/ص٥٦و٥٧ @andar_tamolat
هدایت شده از مجموعه گرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | چرا ساکتی؟! 🔸 در شرایطی که نخبگان ما، دانشگاه‌ ما، هنرمندان ما باید دیگر جوامع را به دلیل سکوتشان بازخواست کنند، صدای سکوتِ خودشان بلندتر است. 👤 محمدصادق شهبازی 🌐 🆔 @geraa_ir
أندر تأملات | علی رشیدی
🔻چند سطری خطاب به برادران «هم‌میهن»! 🔹قسمت یادداشت سردبیری روز گذشته‌ی روزنامه هم‌میهن، یادداشتی را
‌ در رابطه با واکنش روزنامۀ هم‌میهن در مقابل مباحث چند شب گذشتۀ آیت‌الله میرباقری، یادداشت گذشتۀ بنده خطاب به این روزنامه خواندنی‌ست. نکاتی که در واکنش به این روزنامه در یادداشت مزبور ذکر کردم، باز هم از جانب آنها تکرار و آشکار شده. امّا مختص به مصاحبۀ امروزِ هم‌میهن، یادداشتی خواهم نوشت...
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🗞بغض کهنۀ چهل ساله! 🔹تیتر یک روزنامۀ هم‌میهن در مواجهۀ با سخنان چند شب گذشتۀ آیت‌الله میرباقری، بر فضای رسانه‌ای/ژورنالیستی سایه‌ای افکند و اتمسفر کلی رسانه را از آنِ خود کرد. روزنامۀ نامبرده با توجه به تمسخر روز گذشتۀ یکی از انبیاء، تلاش بر این امر داشته که فعل خویش را در اذهان عمومی به فراموشی سپرده و از موضع پاسخگویی به موضع بازجویی نقل مکان کند. تیتر يک روزنامۀ هم‌میهن فارغ از ظاهر تأمل‌برانگیزش، حاوی یادداشت و مصاحبه نیز بود، و نیز باید حرف به حرف، کلمه به کلمه و سطر به سطر آن را خواند، اندیشید و بر پشتوتانه‌ و غرض نویسندۀ آن چیره شد. 🔸یادداشت نویسندۀ ذکر شده در روزنامه، گویای کینه‌ایست که از متفکرین و اندیشمندان آرمانخواه و انقلابی‌گرا به دل دارند. نویسنده سعی بر این امر دارد قبل از طرح بحث، آیت‌الله میرباقری را خلف علامه مصباح به مخاطب بقبولاند و حضرتشان را متمایل به جبهۀ پایداری و داعیه‌مند رهبری این جبهه بداند. درصورتی که دیدگاه فلسفی/حکمرانی آیت‌الله میرباقری و علامه مصباح در برخی موارد ریشه در اختلافی عمیق دارد؛ اما آنچه که نویسنده بر آن اصرار دارد، قبولاندن رهرویِ سیاسی آیت‌الله میرباقری از علامه مصباح است. درصورتی که در انتخابات اخیر، آیت‌الله میرباقری با عدم حمایت‌های حزبی و شخصیتیِ خود، توهمات و خیالات این قلم به مزدها را به قهقراء کشاند. قلم زدنها و فعالیتهای رسانه‌ایه دگر اندیشان و توسعه‌طلبان خاطرات دهۀ هفتاد را برای برخی زنده می‌کند. تیترها، یادداشت‌ها و فعالیتهای رسانه‌ای که در دهۀ هفتاد علیه استاد فکر -علامه مصباح- انجام می‌گرفت، به نُدرت و برای چندمین بار نیز علیه آیت‌الله میرباقری شکل گرفته. به راستی که چرا دست به تخریب شخصیتهای دیگری نگرفته‌اند؟! آری، تمدن‌خواهی و ایستادگی در مقابل با تفکر و ایدئولوژی توسعه‌طلب و غربگرا، هزینه‌ساز است. هزینه‌ای که امام خمینی، شهیدان بهشتی و مطهری چهل سال قبل و علامه مصباح در دهۀ هفتاد داده اند، حال نیز باید همان هزینه را آیت‌الله میرباقری، برای آرمانخواهی و عدالت‌طلبی خود بدهد. ادامه دارد.. @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🗞بغض کهنۀ چهل ساله! 🔹تیتر یک روزنامۀ هم‌میهن در مواجهۀ با سخنان چند شب گذشتۀ آیت‌الله میرباقری، ب
‌‌ ‌🔹در یادداشت مزبور، سعی بر این است که طرح بیان شده از آقای میرباقری را، ضد مردمی و ضد توسعه قلمداد کند؛ به اینگونه که جنگ را هم ضد خواستگاه مردم دانسته و هم ضد توسعه! در پاسخ باید به این امر پرداخت که این دگر اندیشان همیشه و همه‌جا توجیهی به عنوان مردم را ذکر کرده و در این چهل سال نیز ذکر کرده و می‌کنند. اما آنچه که باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد، «جامعه‌شناسیِ متعصبانه‌ای‌»ست که چند دهه بر آن ممارست دارند، در صورتی که اتفاقاتی همچون تشییع جنازۀ ۲۵میلیونی سپهبد سلیمانی، تشییع جنازۀ شهید رئیسی و پیاده‌روی اربعین، این نوع شناخت از جامعه را منکر شده. پس اصولا مسئلۀ مردم را باید مورد واشکافی قرار داد تا قشر خاکستری به تصاحب امیال و مقاصد احزاب، در نیایند. باتوجه به پیشینه و گذشتۀ روزنامۀ نامبرده، تعصبی نسبت توسعه داشته و مخالفین توسعه طلبیِ استعمارگونه را با انواع برچسب‌ها، ناسزاها و دروغ‌ها سعی بر تخریب آنان دارند. به ظاهر، «توسعه‌طلبیِ شکست خورده‌»ای را که آیت‌الله میرباقری از آن سخن به میان آوردند را شکست خورده نمی‌دانند و آن را پذیرفته‌اند و این بازی‌های رسانه‌ای صرفا سعی بر تخریب تفکر بنیادگرایی و انقلابی‌خواه دارد و نه سعی بر گفتگویی علمی. 🔸روزنامۀ هم‌میهن فارغ از چنگ‌زنی بر صورت رهبران فکریِ انقلابی، در تکاپوی این است که قشر روحانیت را نیز در برابر هم قرار دهد. بدین معنا که مصاحبۀ با «روحانیت توئیتریسمِ اصلاح‌طلب» را در مقابل گفتمان آیت‌الله میرباقری قرار دهد تا به مخاطب بفهماند که نگاه به اسلام، زیستی اومانیسمی، تن‌پرور و استکبارزده است نه نگاهی آرمانگرا، تحول‌خواه و مقاوم. صحبت‌های فاضل میبدی نیز آکنده از همان کینه‌های چهل سالۀ نسبت به قشر انقلابی‌ست. میبدی، نگاه خود از دین را نسبت به زیست بشریت، زیستی آسوده و راحت طلب و صلح‌جو اذعان می‌کند و خواستگاه خویش را نیز صلح‌طلبیِ میان جهانیان می‌داند. نگاهی متوهمانه که چهل سال است گریبانگیر دگر اندیشانی چون او قرار گرفته، نخفته، چه‌بسا نیز جانی بیشتر به خود گرفته! میبدی که با تعابیری همچون «ردیف بودجه کلان» که به آیت‌الله میرباقری نسب می‌دهد، بغض خفتۀ خود نسبت به آقای میرباقری را هویدا می‌کند. وی بر صورت صدا و سیما نیز چنگی می‌زند و این ارگان را دارای نفوذ می‌داند. میبدی همان حرف‌های دهه هفتاد محمد هاشمی را تکرار کرده و باز هم خواستگاه خویش را به خواستگاه مردم سوق می‌دهد. در دهۀ هفتاد و بعد از جنگ تحمیلی که فتح خونِ شهید آوینی که مرورگر فضای جبهه و جهاد بود، با مخالفت مدیر آن روز و به بهانۀ سازندگی، امید و آرامش مردم مواجه شد، حال نیز میبدی معتقد است که برنامه‌هایی همچون جریان که به مباحث مقاومت می‌پردازند، باید حذف و برنامه‌هایی دیگر جایگزین شود، زیرا او هم مانند همفکرانش، جهاد و مقاومت را مانع زیست آرامش‌گونه و امید جوانان می‌داند. در آخر آنچه که تأمل برانگیز است، فعالیت چنین روزنامه‌هایی در حاکمیت است. فضای ژورنالیستی‌‌ِ لیبرالی که مرتضی آوینی را به میانۀ قتلگاه فکه کشاند، آیا تمامی ندارد؟ ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌‌ 🗞مقاله‌ای با موضوع «آثار و بازتابهای شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی» نوشتۀ حمید قزوینی 🕰 به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی @andar_tamolat