eitaa logo
أندر تأملات | علی رشیدی
233 دنبال‌کننده
68 عکس
5 ویدیو
5 فایل
🖊نوشته‌های علی‌ رشیدی آدمی ناچار به نوشتن است، چرا که در دنیای دیالوگ به سر میبریم و نه مونولوگ.. ارتباط با بنده: @Ali_rsh21 صفحۀ ویراستی: https://virasty.com/Ali_rsh21
مشاهده در ایتا
دانلود
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ ● بنیان فکری و گفتمان حاکم بر سپاه پاسداران، مُنفک از ارگانها و ساختارهای دیگرِ حاکمیت است. این تفاوت را در قضیۀ اخیر - لجن‌پراکنی رسانه‌های دشمن راجع‌ به سردار قاآنی - شاهد بودیم. ○ غرض دستگاههای تبلیغاتی غرب، از فعالیتهای مغرضانه و لجن پراکنی‌های متعصبانه‌، تقابل و واکنشی عجولانه و اضطراب‌آمیز از طرف نیروهای نظامی‌ بود، در صورتی که گفتمان سپاه پاسداران، تهی از کنش‌پذیری و تقابلی منفعلانه است؛ فلذا همین امر سبب شد که سپاه پاسداران در این مواجهه، رسانه‌های تبلیغیِ جبهۀ باطل را کوچک بشمارد و خفت و خواری را بدان تحمیل سازد. این گفتمان، میراث پیر خمین است. همان گفتمانی که رهبرانقلاب در جمعۀ نصر، با سیره‌ای جبروتی پاسخ متقنی به یاوه‌گویی‌های هیتلرمآبانِ کنونی داد، همان گفتمان را نیز فرماندۀ سپاه قدس، با سیره و کنشی شبه‌سلیمانی، در میان جمعیتی ایرانی، به دشمنان داد. ● درصورتی که در چنین مواجهاتی، ارگانهای علمی، قضایی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، به راحتی از موضع منفعلانه پاسخگوی دشمن می‌شوند و مانند طفلی مضطرب و هراسناک، از موضعِ پاسخگویی به دوربین به دست‌ها و قلم به مزدهای غرب، مرعوبانه افعال خویش را منکر می‌شوند. کارگزارانی که چه‌بسا پول، مقام و منزلت خویش را مدیون انقلاب و آرمانهایش هستند، اما حاضر به هزینه دادن در پای این آرمان نبوده و نیستند. نقطه مضحک آن این‌ست که این عقبگرد گفتمانی خویش را نیز به علت خواست مردم و مصلحت نظام توجیه می‌کنند! ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ اگر شيعه‌اى خود را در برابر جوانى اسرائيلى يا روستایى اسرائيلى يا مسلحى اسرائيلى يا وضعيت اجتماعى سياسی‌اى اسرائيلى ببيند؛ اين شيعه ازطريق دولتش يا ازطريق فرقه‌اش يا خودش دو راه بيشتر ندارد: يا دربرابر اين چالش تسليم شود و يا با آن مبارزه كند. تسليم شدن يعنى در برابر اين اسرائيل سر خم كند و آلت دست اين نيروى بزرگ در منطقه شود كه نتيجۀ آن فساد و كوتاه آمدن است. بی‌گمان بيشتر شيعيان اين را نمی‌پذيرند، هيچكس نمى‌تواند امّتى را وادار كند كه در فساد سقوط كند و از بين برود. بنابراين، تنها راه پیشروى شيعه در ۲۵ سال آينده مقابله با اين چالش است. اين مقابله پاسخى تمدّنی است. بايد سطح روستاهاى خود را تا سطح روستاهاى اسرائيل بالا ببريم؛ سطح جوانانمان را تا سطح جوانان اسرائيل؛ سطح سلاح و تفكرمان را تا سطح سلاح و تفكر اسرائيل. اين كار در منتهاى سختى است. اما كارى‌ست كه بايد صورت بگيرد؛ هراندازه هم كه سخت باشد. تصور من اين است كه در اين ربع قرن شيعه، نخبۀ مسلمانان و عرب خواهد شد. شيعه در اين ۲۵ سال آينده در نتيجه وجود دشمن اسرائيلى نقش تاريخى خود را بازپس می‌گيرد؛ نقش تاريخى خود را در هدايت عربها و مسلمانان به سوى پيشرفت و تمدن بازپس خواهد گرفت، من شخصا به آينده شيعه خوشبين هستم و به اذن خدا براين اساس کار خواهم کرد. 🗞 کتاب آنچه خود گفت/ص٥٦و٥٧ @andar_tamolat
هدایت شده از مجموعه گرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | چرا ساکتی؟! 🔸 در شرایطی که نخبگان ما، دانشگاه‌ ما، هنرمندان ما باید دیگر جوامع را به دلیل سکوتشان بازخواست کنند، صدای سکوتِ خودشان بلندتر است. 👤 محمدصادق شهبازی 🌐 🆔 @geraa_ir
أندر تأملات | علی رشیدی
🔻چند سطری خطاب به برادران «هم‌میهن»! 🔹قسمت یادداشت سردبیری روز گذشته‌ی روزنامه هم‌میهن، یادداشتی را
‌ در رابطه با واکنش روزنامۀ هم‌میهن در مقابل مباحث چند شب گذشتۀ آیت‌الله میرباقری، یادداشت گذشتۀ بنده خطاب به این روزنامه خواندنی‌ست. نکاتی که در واکنش به این روزنامه در یادداشت مزبور ذکر کردم، باز هم از جانب آنها تکرار و آشکار شده. امّا مختص به مصاحبۀ امروزِ هم‌میهن، یادداشتی خواهم نوشت...
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🗞بغض کهنۀ چهل ساله! 🔹تیتر یک روزنامۀ هم‌میهن در مواجهۀ با سخنان چند شب گذشتۀ آیت‌الله میرباقری، بر فضای رسانه‌ای/ژورنالیستی سایه‌ای افکند و اتمسفر کلی رسانه را از آنِ خود کرد. روزنامۀ نامبرده با توجه به تمسخر روز گذشتۀ یکی از انبیاء، تلاش بر این امر داشته که فعل خویش را در اذهان عمومی به فراموشی سپرده و از موضع پاسخگویی به موضع بازجویی نقل مکان کند. تیتر يک روزنامۀ هم‌میهن فارغ از ظاهر تأمل‌برانگیزش، حاوی یادداشت و مصاحبه نیز بود، و نیز باید حرف به حرف، کلمه به کلمه و سطر به سطر آن را خواند، اندیشید و بر پشتوتانه‌ و غرض نویسندۀ آن چیره شد. 🔸یادداشت نویسندۀ ذکر شده در روزنامه، گویای کینه‌ایست که از متفکرین و اندیشمندان آرمانخواه و انقلابی‌گرا به دل دارند. نویسنده سعی بر این امر دارد قبل از طرح بحث، آیت‌الله میرباقری را خلف علامه مصباح به مخاطب بقبولاند و حضرتشان را متمایل به جبهۀ پایداری و داعیه‌مند رهبری این جبهه بداند. درصورتی که دیدگاه فلسفی/حکمرانی آیت‌الله میرباقری و علامه مصباح در برخی موارد ریشه در اختلافی عمیق دارد؛ اما آنچه که نویسنده بر آن اصرار دارد، قبولاندن رهرویِ سیاسی آیت‌الله میرباقری از علامه مصباح است. درصورتی که در انتخابات اخیر، آیت‌الله میرباقری با عدم حمایت‌های حزبی و شخصیتیِ خود، توهمات و خیالات این قلم به مزدها را به قهقراء کشاند. قلم زدنها و فعالیتهای رسانه‌ایه دگر اندیشان و توسعه‌طلبان خاطرات دهۀ هفتاد را برای برخی زنده می‌کند. تیترها، یادداشت‌ها و فعالیتهای رسانه‌ای که در دهۀ هفتاد علیه استاد فکر -علامه مصباح- انجام می‌گرفت، به نُدرت و برای چندمین بار نیز علیه آیت‌الله میرباقری شکل گرفته. به راستی که چرا دست به تخریب شخصیتهای دیگری نگرفته‌اند؟! آری، تمدن‌خواهی و ایستادگی در مقابل با تفکر و ایدئولوژی توسعه‌طلب و غربگرا، هزینه‌ساز است. هزینه‌ای که امام خمینی، شهیدان بهشتی و مطهری چهل سال قبل و علامه مصباح در دهۀ هفتاد داده اند، حال نیز باید همان هزینه را آیت‌الله میرباقری، برای آرمانخواهی و عدالت‌طلبی خود بدهد. ادامه دارد.. @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🗞بغض کهنۀ چهل ساله! 🔹تیتر یک روزنامۀ هم‌میهن در مواجهۀ با سخنان چند شب گذشتۀ آیت‌الله میرباقری، ب
‌‌ ‌🔹در یادداشت مزبور، سعی بر این است که طرح بیان شده از آقای میرباقری را، ضد مردمی و ضد توسعه قلمداد کند؛ به اینگونه که جنگ را هم ضد خواستگاه مردم دانسته و هم ضد توسعه! در پاسخ باید به این امر پرداخت که این دگر اندیشان همیشه و همه‌جا توجیهی به عنوان مردم را ذکر کرده و در این چهل سال نیز ذکر کرده و می‌کنند. اما آنچه که باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد، «جامعه‌شناسیِ متعصبانه‌ای‌»ست که چند دهه بر آن ممارست دارند، در صورتی که اتفاقاتی همچون تشییع جنازۀ ۲۵میلیونی سپهبد سلیمانی، تشییع جنازۀ شهید رئیسی و پیاده‌روی اربعین، این نوع شناخت از جامعه را منکر شده. پس اصولا مسئلۀ مردم را باید مورد واشکافی قرار داد تا قشر خاکستری به تصاحب امیال و مقاصد احزاب، در نیایند. باتوجه به پیشینه و گذشتۀ روزنامۀ نامبرده، تعصبی نسبت توسعه داشته و مخالفین توسعه طلبیِ استعمارگونه را با انواع برچسب‌ها، ناسزاها و دروغ‌ها سعی بر تخریب آنان دارند. به ظاهر، «توسعه‌طلبیِ شکست خورده‌»ای را که آیت‌الله میرباقری از آن سخن به میان آوردند را شکست خورده نمی‌دانند و آن را پذیرفته‌اند و این بازی‌های رسانه‌ای صرفا سعی بر تخریب تفکر بنیادگرایی و انقلابی‌خواه دارد و نه سعی بر گفتگویی علمی. 🔸روزنامۀ هم‌میهن فارغ از چنگ‌زنی بر صورت رهبران فکریِ انقلابی، در تکاپوی این است که قشر روحانیت را نیز در برابر هم قرار دهد. بدین معنا که مصاحبۀ با «روحانیت توئیتریسمِ اصلاح‌طلب» را در مقابل گفتمان آیت‌الله میرباقری قرار دهد تا به مخاطب بفهماند که نگاه به اسلام، زیستی اومانیسمی، تن‌پرور و استکبارزده است نه نگاهی آرمانگرا، تحول‌خواه و مقاوم. صحبت‌های فاضل میبدی نیز آکنده از همان کینه‌های چهل سالۀ نسبت به قشر انقلابی‌ست. میبدی، نگاه خود از دین را نسبت به زیست بشریت، زیستی آسوده و راحت طلب و صلح‌جو اذعان می‌کند و خواستگاه خویش را نیز صلح‌طلبیِ میان جهانیان می‌داند. نگاهی متوهمانه که چهل سال است گریبانگیر دگر اندیشانی چون او قرار گرفته، نخفته، چه‌بسا نیز جانی بیشتر به خود گرفته! میبدی که با تعابیری همچون «ردیف بودجه کلان» که به آیت‌الله میرباقری نسب می‌دهد، بغض خفتۀ خود نسبت به آقای میرباقری را هویدا می‌کند. وی بر صورت صدا و سیما نیز چنگی می‌زند و این ارگان را دارای نفوذ می‌داند. میبدی همان حرف‌های دهه هفتاد محمد هاشمی را تکرار کرده و باز هم خواستگاه خویش را به خواستگاه مردم سوق می‌دهد. در دهۀ هفتاد و بعد از جنگ تحمیلی که فتح خونِ شهید آوینی که مرورگر فضای جبهه و جهاد بود، با مخالفت مدیر آن روز و به بهانۀ سازندگی، امید و آرامش مردم مواجه شد، حال نیز میبدی معتقد است که برنامه‌هایی همچون جریان که به مباحث مقاومت می‌پردازند، باید حذف و برنامه‌هایی دیگر جایگزین شود، زیرا او هم مانند همفکرانش، جهاد و مقاومت را مانع زیست آرامش‌گونه و امید جوانان می‌داند. در آخر آنچه که تأمل برانگیز است، فعالیت چنین روزنامه‌هایی در حاکمیت است. فضای ژورنالیستی‌‌ِ لیبرالی که مرتضی آوینی را به میانۀ قتلگاه فکه کشاند، آیا تمامی ندارد؟ ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌‌ 🗞مقاله‌ای با موضوع «آثار و بازتابهای شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی» نوشتۀ حمید قزوینی 🕰 به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌ 🕯حاج‌آقا مصطفی، الگوی زیستِ یادگاران امام! 🔹با توجه به امروز که سالروز شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی - فرزند ارجمند امام خمینی - است، خاطراتی از منشِ سید مصطفی خمینی در کتب، مقالات و یادداشت‌ها به چشم می‌خورد و داستان‌هایی از سیره و رفتار او از طریق افراد و اقشار مختلف به گوش می‌رسد. در هیاهوی این خواندن و نوشتن‌ها و گفت و شنودها، «آقازادگیِ متفاوت» شهید سید مصطفی خمینی هویداست. 🔸همه بر این امر متفق و مصممند که سیره و زیست اجتماعی/سیاسی مجتهدِ شهید‌، زیستی فارغ از آقازادگیِ مشهور و زندگی اشرافانه‌ایست. به سیر زیست او بنگریم، طلبه‌ای ساده مانند طلاب دیگر میابیم که با اندک شهریه‌ای زندگی میکرده و با قلم، کتاب و درس، زیستی عالمانه داشته است. 🔹می‌توان گفت سید مصطفی خمینی، قبل از نهضت و قیام امام خمینی، تأسیس تعریفی شکل داد و آقازدگی را جور دیگر معنی کرد. آقازادگی و به ارث گرفتن را در خانۀ اجاره‌ای، تدریس فلسفه، اجتهاد در فقه و اصول و نگرش بصیرت‌گونۀ سیاسی معنی کرد. به راستی اشخاصی که خویش را یادگار امام معرفی می‌کنند، خانه‌اجاره‌ای را از فرزند امام آموخته‌اند و یا نگرش بصیرت‌گونۀ سیاسی را؟! آیا یادگاران امام هم مانند سید مصطفی، با شهریه‌ای ناچیز زندگی را سپری میکنند یا با.......؟! آری، به حق درست فرمود رهبر انقلاب:«از لحاظ جنس و فلز شخصیتی، حاج آقا مصطفی نسخه دوم خود امام بود.»۱۳۹۶/۷/۳۰ باشد که یادگاران امام، از شهید سید مصطفی خمینی زیست خمینی‌گونه را درس بگیرند...علی رشیدی @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌‌ «ای برادران عزیز! ای کسانی‌ که به اذن خدا اهل قلم، فکر و نظر و دارای صدای رسای پربرکت هستید؛ بر ما واجب است که با تمسک به مقاومتمان، حقمان و تکلیفمان در دفاع از وطن و ملتمان، در میدان ثابت‌قدم باشیم و روی پای خود بایستیم.» فــــرازی از نامــۀ شهـــــــید ســـــید هـــاشم صفی‌الدین به رزمندگان جبهۀ مقاومت @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌‌ https://virasty.com/Ali_rsh21/1729921908530736047 مطالبه‌ای - انتقام - را که پنج سال است به دنبال رقم خوردن آن هستیم، امروز به نتیجۀ آن رسیده‌اند. از سال ٦٧ که تهران توسط صدام موشکباران شد، تا بحال هیچ ارتشی به خود اجازه تعدی به مرزهای ایران را نداده بود. آری، شهادت حاج قاسم آغاز این قبح شکنی و دومینوی ترور فرماندهان و رهبران مقاومت بود. @andar_tamolat
کورکورانه تحلیل نکنیم!📢 ● ایدئولوژی و شالودۀ فکری رهبر انقلاب اسلامی را نمی‌توان با صرف یک کلیپ و یک تیتر منتشر شده از سایت حضرتشان متوجه شد؛ همانطور که به استراتژی نظام، نیروهای مسلح و مسئولین هم نمی‌توان با تحلیل‌های تقلیل یافتۀ مجازی و رسانه‌ای پی برد. ● برای تحلیل فضای استراتژی و فضای نظامیِ منطقه، هم باید بیانات و نکات رهبری را سطر به سطر، کلمه به کلمه و حرف به حرف مطالعه کرد و مسائل و محتویات آن را تأمل و مباحثه کرد و هم باید راجع به فضای منطقه، صحبت‌های دیپلمات‌ها، نظامی‌ها و پژوهشگران حوزه‌ دیپلمات و بین الملل را شنید. @andar_tamolat
أندر تأملات | علی رشیدی
‌‌ 🖋آرمان، یونسِ زمان! 🔸چند روزی‌ست که بنا به ضرورتِ فهم تاریخ و شناخت اتمسفر آغازین قیام امام خمینی رحمة‌الله، کتاب تاریخی نهضت امام را ورق میزنم؛ چند روزی که مقارن شده با سالروز شهادت طلبۀ شهید آرمان علی‌وردی. این چند روز، در اوایل سال ٤٢نفس میکشم و میانۀ مدرسۀ فیضیه، شاهد هجوم، غارتگری و یورش دژخیمانِ رژیم هستم. طلبه‌ای را از بام فیضیه به پایین پرت می‌کنند و طلبۀ دیگری را هم در کنج حجره‌ای زیر باد مشت و لگد گرفته‌اند. مدرسه هم مالامال از نیروهای رژیم است که شغال‌گونه به این طرف و آنطرف می‌دوند. در این میان یک چیز جلوه‌گر است؛ قرآنِ پاره‌پاره‌، عبای سوخته، لمعۀ تکه‌تکه شده و عمامه‌‌های خونین است که در میانۀ حیاط فیضیه موج می‌زند. 🔹در میان این طلاب، طلبه‌ای بنام سیدیونس رودباری نیز، مانند باقی طلاب مورد هجوم قرار گرفته، که بعد از سختی‌ها و فشارهای صورت گرفته توسط آن گرگ‌صفتان، به شهادت می‌رسد. شهیدی که چه‌بسا نیست، اما نام و یادش ماندنی‌ست. طلبه‌ای که چند ماه بعد، امام خمینی در همان مدرسۀ فیضیه از آن چنین سخن به زبان می‌آورند:«بنی‌امیه و خاندان یزید با خاندان پیغمبر مخالف بودند. بنی‌هاشم را نمی‌خواستند و غرض آنها از بین بردن این شجرۀ طیبه بود. همین سؤال اینجا مطرح می‌شود که دستگاه جبار ایران به مراجع سر‌جنگ داشت، با علماء اسلام سر ‌جنگ داشت، علماء اسلام مخالف بود، به قرآن چه کار داشتند؟ به مدرسۀ فیضیه چکار داشتند؟ به طلاب علوم دینیه چکار داشتند؟ به سید هجده ساله ما چکار داشتند سید هجده ساله ما به شاه چه کرده بود؟ (گریۀ حضار) به این نتیجه می‌رسیم که آنها با اساس کار دارند با اساس اسلام و روحانیت مخالفند». 🔸شهید هجده ساله‌ای که در ماه‌های آغازین نهضت در میانۀ کارزارِ درس، مبارزه و نهضت جان خود را غریبانه فدا کرده، زنده است. آری؛ آرمانش، هدفش، مقصدش و روحیه‌ش زنده و استوارست. بدین معنا که ٦۰سال بعد، طلبه‌ای نیز همانگونه، با عبایی سوخته، لمعه‌ای تکه‌تکه شده، عمامه‌ای خونین، انگشتری شکسته و خودکاری جوهر پَس داده و با همان هدف و مقصد و روحیه شهید می‌شود. آرمان علی‌وردی که جوانی از نسل چندم انقلاب اسلامی و ثمرۀ قیام رهایی‌بخش امام خمینی و امثال شهید رودباری‌هاست، نیز، با همان اوصاف شربت شهادت را سر می‌کشد. به راستی، چه خونی‌ست که با خودش خونی دگر می‌پروراند و چه مکتبی‌ست که با خودش مکتبی دگر می‌آفریند. به حق این است همان روحانیتی که پیر خمین فرمود:«آنانکه حلقۀ ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزه‌ها و روحانیت را درک کرده‌اند در خلسه حضورشان آرزویی جز شهادت ندیده‌اند». آری، آرمان یونسِ زمان است.. ✍ علی رشیدی @andar_tamolat
‌ باید از مشهوراتِ مجازی، روایات ناصوابِ رسانه‌ای و گزارشات جعلیِ تاریخی بیرون آمد و تاریخ خواند! تاریخی فراجناحی و فارغ روایتی مغرضانه و متعصبانه. «بزرگترین زندان زمین» کتاب خوبی‌ست در باب چنین روایت تاریخی‌ای از پیشینۀ رژیم غاصب و فلسطین. نویسنده: ایلان پاپه(مورخ اسرائیلی) مترجم: مهدی خانعلی‌زاده/مریم قره‌گزلو 📚خرید نسخۀ الکترونیکی @andar_tamolat