eitaa logo
شناخت تفکرات صهیونیسم،andeeyshkade
187 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
86 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ویل یومئذ للمکذبین، فیعذبه الله العذاب الاکبر (بصیرت، اندیشه، وتحلیل،، چالشهای.پیش رو)
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ خیبر، قلعه‌ای شکست ناپذیر 1⃣ پس از شکست در مدینه، چهارمین خاکریز یهود، علیه پیامبر (ص) وارد نبرد شد. یهود در به تجمع نیرو پرداخت و خیبر را که در شمال مدینه قرار داشت، به پایگاهی برای توطئه و حرکت‌های نظامی علیه پیامبر (ص) مبدل ساخت. ، شمال مدینه را ناامن ساخته و مانع گسترش اسلام در آن مناطق بودند. 2⃣ پس از شکست بنی‌قریظه، یهودیان خیبر و قبایل هم‌پیمان آنان، با اطمینان به نیرو و امکانات خود، به ویژه قلعه‌ی شکست‌ناپذیر خیبر، نقشه‌ای برای حمله به مدینه طرح ریزی کردند. 3⃣ مسلمانان دریافته بودند که جز با قطع ریشه‌ی فساد، پایان نخواهد یافت. پس از صلح حدیبیه و آسوده شدن خاطر مسلمین از جبهه شرک، سپاه مسلمانان به فرمان پیامبر (ص) از مدینه به سوی خیبر رهسپار شد. 4⃣ عملیات خیبر در آغاز محرّم سال هفتم هجرت بود. عملیات نظامی در ماه‌های حرام از نظر اسلام ممنوع، اما دفاع جایز است. حرکت پیامبر (ص) در ماه محرم، یعنی ماه ممنوعیتِ هجوم، از بودنِ حرکت حکایت دارد؛ در حالی که تاریخ، حرکت پیامبر (ص) را هجوم معرفی می‌کند! 5⃣ خیبر دارای دژهای مستحکم و امکانات نظامی فراوانی بود و به پشتوانه‌ی همین امکانات، یهودیان گمان به شکست پیامبر (ص) داشتند و کمترین چیزی را که انتظار می‌کشیدند، تضعیف و کندسازی حرکت اسلام بود. 6⃣ یاران پیامبر (ص) یک یک دژها را فتح کردند و گاه برای گشودن یک قلعه، روزها جنگیدند. با رسیدن مسلمانان به آخرین قلعه، به نام نزار، عملیات متوقف شد. این قلعه در قلّه‌ی کوه بود و دیوار بلندی داشت که در زیر آن خندقی کنده شده بود و عبور از آن ناممکن می‌نمود. 7⃣ پس از تلاش فراوان و نافرجام مسلمانان برای دستیابی به قلعه، پیامبر (ص) پرچم نبرد را به دست علی بن ابی‌طالب (ع) سپرد و آن حضرت پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد. او درِ قلعه را با دستان پرتوان خویش کند و آن را سپر قرار داد و بر روی خندق انداخت تا رزمندگان از آن عبور کنند. ✍ نویسنده: حجةالاسلام مهدی طائب 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 goo.gl/vNiZRZ ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ خیبر، قلعه‌ای شکست ناپذیر 1⃣ پس از شکست در مدینه، چهارمین خاکریز یهود، علیه پیامبر (ص) وارد نبرد شد. یهود در به تجمع نیرو پرداخت و خیبر را که در شمال مدینه قرار داشت، به پایگاهی برای توطئه و حرکت‌های نظامی علیه پیامبر (ص) مبدل ساخت. ، شمال مدینه را ناامن ساخته و مانع گسترش اسلام در آن مناطق بودند. 2⃣ پس از شکست بنی‌قریظه، یهودیان خیبر و قبایل هم‌پیمان آنان، با اطمینان به نیرو و امکانات خود، به ویژه قلعه‌ی شکست‌ناپذیر خیبر، نقشه‌ای برای حمله به مدینه طرح ریزی کردند. 3⃣ مسلمانان دریافته بودند که جز با قطع ریشه‌ی فساد، پایان نخواهد یافت. پس از صلح حدیبیه و آسوده شدن خاطر مسلمین از جبهه شرک، سپاه مسلمانان به فرمان پیامبر (ص) از مدینه به سوی خیبر رهسپار شد. 4⃣ عملیات خیبر در آغاز محرّم سال هفتم هجرت بود. عملیات نظامی در ماه‌های حرام از نظر اسلام ممنوع، اما دفاع جایز است. حرکت پیامبر (ص) در ماه محرم، یعنی ماه ممنوعیتِ هجوم، از بودنِ حرکت حکایت دارد؛ در حالی که تاریخ، حرکت پیامبر (ص) را هجوم معرفی می‌کند! 5⃣ خیبر دارای دژهای مستحکم و امکانات نظامی فراوانی بود و به پشتوانه‌ی همین امکانات، یهودیان گمان به شکست پیامبر (ص) داشتند و کمترین چیزی را که انتظار می‌کشیدند، تضعیف و کندسازی حرکت اسلام بود. 6⃣ یاران پیامبر (ص) یک یک دژها را فتح کردند و گاه برای گشودن یک قلعه، روزها جنگیدند. با رسیدن مسلمانان به آخرین قلعه، به نام نزار، عملیات متوقف شد. این قلعه در قلّه‌ی کوه بود و دیوار بلندی داشت که در زیر آن خندقی کنده شده بود و عبور از آن ناممکن می‌نمود. 7⃣ پس از تلاش فراوان و نافرجام مسلمانان برای دستیابی به قلعه، پیامبر (ص) پرچم نبرد را به دست علی بن ابی‌طالب (ع) سپرد و آن حضرت پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد. او درِ قلعه را با دستان پرتوان خویش کند و آن را سپر قرار داد و بر روی خندق انداخت تا رزمندگان از آن عبور کنند. ✍ نویسنده: حجةالاسلام مهدی طائب 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 goo.gl/vNiZRZ
✡️ جنگ‌های خلفا و منفعت یهود از آن 1️⃣ یک نوع از جنگ‌های عصر خلفا، جنگ‌های خارجی و با هدف بود. نخستین مسئله مهمی که درباره این جنگ‌ها بایستی درباره آن بحث شود، موضع معصومان و به‌ویژه علی علیه‌السلام در برابر فتوحات خلفا است. 2️⃣ سیره پیامبر (ص) نشان می‌دهد که آن حضرت در تمام دوران 13ساله مکه، اجازه درگیری نمی‌داد و تنها در پی پرورش شخصیت‌های ناب اسلامی بود و پیوسته با بیان معارف عالی اسلام، در پی نشر اسلام بود. حتی پس از آن‌که پیامبر (ص) در مدینه مستقر شد و تشکیل داد، جنگ‌های ایشان همه وجهه‌ی داشت و تا آنجا که خطری متوجه اسلام نبود، وارد جنگ نمی‌شد. 3️⃣ علی (ع) نیز در اندیشه تربیت افراد بود و هرگز به کشورگشایی نمی‌اندیشد؛ لذا به محض این‌که حکومت را به‌دست گرفت، این‌گونه جنگ‌ها را تعطیل کرد. ولی با شهادت حضرت و انتقال حکومت به بنی‌امیه، این کشورگشایی‌ها دوباره آغاز شد. 4️⃣ هیچ‌یک از مورد تأیید امامان (ع) نبود. لذا در تاریخ ردّی از شرکت علی (ع) در این جنگ‌ها نخواهید یافت. آن حضرت دلسوزترین مردم به اسلام و قهرمانِ همیشه پیروزِ میدان‌های نبرد بود و بدیهی است اگر این نبردها به نفع اسلام بود، می‌بایست در آن پیش‌قدم باشد. 5️⃣ محققان درباره این‌که آیا امام حسن و امام حسین در این جنگ‌ها شرکت داشتند معتقدند: «حسنین (ع) در هیچ‌کدام از آن فتوحات شرکت نکردند، و آن فتوحات اصلاً در صلاح و نفع اسلام نبود؛ اگر نگوییم که آن جنگ‌ها به ضرر اسلام و مسلمین انجام یافت». موارد بسیاری در تاریخ آمده که علی (ع) از همراهی با آنان در این جنگ‌ها پرهیز می‌کند و پاسخ رد به آنان می‌دهد. 6️⃣ مسعودی آورده است: عمر درباره جنگ ایران با عثمان مشاوره کرد. عثمان گفت: مردی را به این جنگ بفرست که صاحب تجربه و علم و آگاهی به امور جنگ باشد. عمر گفت: کیست؟ گفت: علی. عمر به عثمان گفت: پس او را ملاقات کن و موضوع را مطرح کن ببین آیا می‌پذیرد یا نه. عثمان نزد امیرمؤمنان (ع) رفت و موضوع را مطرح کرد؛ اما حضرت آن را نپذیرفت. 7️⃣ مطلب دیگری که خط بطلان بر این جنگ‌ها می‌کشد، این‌که بایستی به اذن امام معصوم و یا حاکم منصوب او (به اذن خاص یا عام) باشد، و الا باطل است و ائمه اجازه شرکت در این نبردها را نمی‌دادند. روایاتی از ائمه رسیده که جهاد همراه با غیر امام عادل و مفترض‌الطاعه را حرام می‌دانسته‌اند. 8️⃣ وقتی اصحاب امام صادق (ع) با ایشان مشورت می‌کردند که در دیلمان با کفار می‌جنگند، آیا اجازه می‌دهید در جنگ‌های آنان شرکت کنیم؟ حضرت اجازه نمی‌فرمودند و می‌گفتند: ما در جنگ ایشان شرکت نمی‌کنیم. از نظر امام (ع) نبرد آنها در اطراف دیلم نبود چرا که مطابق با قوانین اسلامی نبود. 9️⃣ دلیل این ادعا که علی (ع) این جنگ‌ها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگ‌ها را تعطیل کردند و خود در آن جنگ‌ها شرکت نکردند. امام صادق (ع) نیز درباره این جنگ‌ها فرمودند: ‌«به خدا سوگند، اگر این جنگ‌ها به خیر و صلاح بود، هیچ‌کس در شرکت در آن جنگ‌ها نمی‌توانست از ما پیشی گیرد.» داعی در این جنگ‌ها عمر بود و عمر نیز داعی به باطل بود؛ در حالی که از شرایط حضور در جنگ آن است که داعی بر حق باشد. 🔟 البته در اینجا پرسشی مطرح می‌شود و آن این‌که چرا حضرت گاهی به آنان مشاوره می‌داد؟ پاسخ آن است که اگر مسلمانان شکست می‌خوردند، دشمن مدینه را می‌گرفت و در این صورت خطر متوجه اصل اسلام بود. حضرت در این موارد برای حفظ اسلام آنها را راهنمایی می‌کرد. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/ZnJJA ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter