eitaa logo
اندیشانه
56 دنبال‌کننده
665 عکس
133 ویدیو
288 فایل
تئولوژی @sadid20 : ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️متن سوال👇👇 سلام آیا افرادی مانند ادیسون مخترع برق با توجه به این اختراع موثر ومفید در آخرت به بهشت می رود لطفا با مثال وتوضیح مناسب جواب داده شود؟ ✅ پاسخ : 👇👇👇 1⃣ در يك نگاه كلي دربارة نتيجه اعمال نيك افراد غير مسلمان سه ديدگاه عمده وجود دارد: 1. نظر افراط: برخي از روشنفكران عقيده دارند كه بين مسلمان و غير مسلمان در پاداش و رفتن به بهشت فرقي وجود ندارد. شهيد مطهري مي‌نويسد: " معمولاً كساني كه داعيه روشنفكري دارند، با قاطعيت مي‌گويند هيچ فرقي ميان مسلمان و غير مسلمان، بلكه موحد و غير موحد نيست. هر كس عمل نيكي انجام دهد! خدمتي از راه تأسيس يك مؤسسة خيريه و يا اكتشاف و اختراع و يا از راه ديگر انجام دهد، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد. مي گويند خداوند عادل ميان بندگان خود تبعيض نمي‌كند. . . ". (1) طرفداران اين نگرش هم به دليل عقل استدلال كرده‌اند و هم به دليل نقل. دليل عقلي آنان بر دو مقدمه استوار است: يكم: خداوند با همه موجودات نسبتي مساوي داشته . . . بندگان و مخلوقات براي او يكسان هستند و با هيچ‌ كس خويشاوندي و رابطه خصوصي ندارد؛ بر اين اساس به افعال و عملكرد همگان پاداش و ثواب مي‌دهد؛ و چون نسبت خداوند به همة موجودات يكسان است، دليلي ندارد كه عمل نيك از يك نفر مقبول باشد و از يك نفر ديگر مقبول نباشد. (2) دوم: خوبي و بدي اعمال، قراردادي نيست، بلكه واقعي است، يعني حسن و قبح افعال ذاتي بوده و هر كدام آثار خود را دارد؛ از اين رو پاداش و ثواب آن در راستاي حسن ذاتي آن است. هر گاه اعمالي به‌وجود آمد كه حسن ذاتي داشته باشد، ثواب دارد. شهيد مطهري مي‌نويسد: ". . . از اين دو مقدمه چنين نتيجه مي‌گيريم كه چون خداوند اهل تبعيض نيست و چون عمل نيك از هر كس نيك است، پس هر كس كار نيك بكند ضرورتاً و الزاماً از طرف خداي متعال پاداش نيك خواهد داشت. . . ". (3) دليل نقلي نيز دليل عقل را تأييد و تأكيد مي كند؛ زيرا در آيات و روايات تصريح شده است كه عمل نيك پاداش و عمل بد عذاب را در پي دارد: "فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ. (4) پس هر كس هموزن ذرّه‏اى كار خير انجام دهد آن را مى‏بيند! و هر كس هموزن ذرّه‏اى كار بد كرده آن را مى‏بيند " يا آياتي مشابه كه در همين رابطه معنا مي شود (5) از اين قبيل آيات استفاده مي‌شود كه پاداش و عذاب بر اعمال مترتب بوده و مسلمان بودن در اعطاي پاداش شرط نشده، همان ‌طوري كه در عذاب شدن غير مسلمان بودن شرط نشده است.
2⃣ 🔰2. نظر تفريط:👇 برخي ديگر عقيده دارند كه به فعاليت‌هاي نيكوي غير مسلمانان پاداش داده نشده و به بهشت نمي‌روند. اين نگرش معمولاً از سوي مقدس مآب ها ابراز شده است. طرفداران اين نگاه نيز به دليل عقل و نقل استدلال نموده‌اند. دليل عقلي اين گروه اين است كه اگر بنا باشد اعمال غير مسلمان و يا مسلمان غير شيعه مقبول درگاه خداوند باشد، پس فرق ميان مسلمان و غير مسلمان در چيست؟ اصولاً اگر تفاوت مسلمانان با غير مسلمانان در پاداش ظهور نكند، اسلام و تشيع لغو خواهد بود. برخي از آيات نيز آمده است كه عمل كافر غير مقبول است. در آيه 18سوره ابراهيم اعمال كفار به خاكستري تشبيه شده است كه به وسيلة تند بادي پراكنده شود: " مَثَلُ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ في‏ يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى‏ شَيْ‏ءٍ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعيد؛ (6) اعمال كساني كه به پروردگارشان كافر شدند. همچون خاكستري است در برابر تندباد در يك روز طوفاني، آن‌ها توانايي ندارند كمترين چيزي از آن چه را انجام داده‌اند ، به دست آورند و اين گمراهي دور و درازي است. " شهيد مطهري بعد از بررسي اين آيات مي‌نويسد: « . . . از ضميمه ساختن اين آيه با آيه قبل چنين استنباط مي‌كنيم كه اعمال نيك كافران با همه ظاهر فريبا، سرابي بي واقعيت است و اما اعمال بد ايشان وامصيبتا شر اندر شر و ظلمت روي ظلمت است» . (7) 🔰3ـ ديدگاه اعتدال:👇 ديدگاه سوم، ديدگاه اعتدال است كه از آيات و روايات استفاده مي‌شود. شهيد مطهري و برخي از نظريه سازان اسلامي، طرفداران اين ديدگاه هستند. بر اساس اين نگرش فعاليت و خدمات غير مسلمانان مثل افرادي كه اعمال نيكي را انجام داده اند همچون مخترعان و مكتشفان و خادمان به بشريت ، پاداش داشته و در عذاب آن‌ها تخفيف داده مي‌شود . شهيد مطهري بعد از بررسي آيات و روايات درباره وضع مخترعان و مكتشفان غير مسلمان مي‌نويسد:" افرادي اين‌چنين كه البته در همه زمان‌ها كم يا بيش پيدا مي‌شوند، حداقل اين است كه در عذاب آن‌ها تخفيف داده مي‌شود و يا عذاب آن‌ها به كلي برداشته مي‌شود ". (8) پس عمل نيك فردي همچون اديسون نمي تواند او را بهشتي گرداند زيرا شرط مهم بهشتي شدن يعني ايمان در او وجود نداشت ؛ در تفسير نمونه در اين خصوص مي خوانيم : « از نظر جهان بيني اسلام مطالعه نفس عمل به تنهائي كافي نيست، بلكه عمل به ضميمه، محرك و انگيزه آن ارزش دارد، بسيار ديده شده كساني بيمارستان يا مدرسه يا بناي خير ديگري مي‌سازند و تظاهر به اين هم دارند كه هدف شان صد در صد خدمت انساني است به جامعه‌اي كه به آن مديونند، در حالي كه زير اين پوشش مطلب ديگري نهفته شده است و آن حفظ مقام يا مال و ثروت يا جلب توجه عوام، و تحكيم منافع مادي خود، و يا حتي دست زدن به خيانت هائي دور از چشم ديگران است!. ولي به عكس ممكن است كسي كار كوچكي انجام دهد، با اخلاص تمام و انگيزه‌اي صد درصد انساني و روحاني. مسلماً خداوند عالم عادل آن ها را محروم نمي كند، اما چگونه و چطور ؟ جزئياتش بر ما روشن نيست، همين اندازه مي توان گفت "خداوند اجر چنين نيكوكاراني را ضايع نمي‌كند" (البته اگر آن‌ها در مورد پذيرش ايمان ، مصداق جاهل قاصر باشند، مسئله بسيار روشن تر است). دليل بر اين مسئله علاوه بر حكم عقل، اشاراتي است كه در آيات و يا روايات آمده است.
3⃣ ما هيچ دليلي نداريم كه جملة « َإِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ(9) خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهد كرد » شامل اين‌گونه اشخاص نشود، زيرا محسنين در قرآن فقط به مؤمنان اطلاق نشده است، هم بندهاي يوسف در زندان بي آن كه او را بشناسند به او گفتند:« ِ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنينَ ؛(10) ما تو را از نيكوكاران مي‌دانيم». از اين گذشته آيه: « هر كس به اندازه سنگيني ذره اي كار نيك كند آن را مي‌بيند و هر كس به مقدار ذره اي كار بد كند آن را خواهد ديد» (11) به وضوح شامل اين‌گونه اشخاص مي‌شود. از پيامبر اكرم(ص) دربارة عبدالله بن جدعان كه از مشركان معروف جاهليت و از سران قريش بود، نقل شده : " كم عذاب ترين اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال كردند : چرا؟ فرمود : گرسنگان را سير مي‌كرد". (12) در روايت ديگري مي‌خوانيم كه پيامبر به عدي بن حاتم (فرزند حاتم طائي ) فرمود: دفع عن ابيك العذاب الشديد بسخاء نفسه : " خداوند عذاب شديد را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت". (13) ؛ در نتيجه هرچند در صدق عنوان عمل صالح براي رفتارهاي غير مسلمانان تاملاتي وجود دارد ، اما در هر حال كارهاي نيك آنان مورد توجه قرار مي گيرد . در عين حال اين نكته هم حائز اهميت است كه ما معتقد نيستيم تنها شرط ورود در بهشت مسلمان بودن است زيرا مشكل كفر و دوري از اسلام مربوط به افرادي است كه حقانيت دين اسلام بر آن ها آشكار و واضح گشت، ولي از روي تعصب و يا عناد و يا هواي نفس و يا عوامل ديگر از حق پيروي نكردند ؛ اين افراد قطعا در قيامت در عذاب خواهند بود . اما كساني كه در كشف حقيقت كوتاهي نكردند، ولي دين حق را نيافتند و يا اصلا در محيطي بودند كه امكان دسترسي به دين حق نداشتند و يا خوب به آن ها معرفي نشده، به آنان منكر و مخالف اطلاق نمي شود كه مستحق عقوبتي باشند. شهيد مطهرى (ره) در اين باره مى‏گويد : «اگر كسى در روايات دقت كند، مى‏يابد كه ائمه (ع) تكيه‏شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى‏آيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى‏بايست تحقيق و جستجو كند نكند اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مى‏برند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى‏روند، آنان در رديف منكران و مخالفان نيستند. ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مى‏دانند. اين گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و اميد عفو الهى درباره آنان مى‏رود». وى از مرحوم علامه طباطبايى نقل مى‏كند: «همان طورى كه ممكن است منشأ استضعاف، عدم امكان تغيير محيط باشد، ممكن است اين جهت باشد كه ذهن انسان متوجه حقيقت نشده باشد و به اين سبب از حقيقت محروم مانده باشد». (14) اين گروه در فرهنگ دين به عنوان مستضعفان فكري و فرهنگي شناخته مي شوند. اگر واقعاً و حقيقتاً به دنبال حقيقت و دين حق بودند، اما به دلايلي بر آن دست نيافتند ،ولي بر اساس باورهاي فطري و عقلي و يا ديني كه داشتند ،مؤمن بودند و انسان هاي درستكار بودند ،مورد عفو الهي اند. در قرآن هم خداوند مي فرمايد: ما از هر كس بيش از اندازه وسع و توانش تكليف نمي خواهيم (15)، پس محاسبه اعمال آنان، و بهشتي بودن يا نبودن و رتبه آنها در بهشت بر پايه عدل خداوندى به نسبت توان شان و ميزان مطابقت اعمال و كردار آنها با امور وجداني و فطري و عقلاني بشري و علم و باورهاي ديني آن ها صورت مي گيرد . بر اين اساس بدون آنكه بخواهيم در مورد اشخاصي همچون اديسون و ... و ماهيت دوري آنان از اسلام قضاوتي بنماييم ، اصل اين نكته حائز اهميت و قابل توجه خواهد بود و ممكن است بر اين اساس بسياري از غير مسلمانان اعم از مخترعان و نيكوكاران بزرگ يا افرادي عادي و ساده اهل بهشت گردند . در اين خصوص مطالعه كتاب عدل الهي استاد شهيد مرتضي مطهري را توصيه مي نماييم .
پي نوشت ها: 1. شهيد مطهري، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران 1374 ش ، ج 1 ص 279 . 2. همان، ص 337 ـ 338. 3. همان، ص 339. 4. زلزال (99) آية 7 ـ 8. 5. كهف (18) آيه 30. 6. ابراهيم (14) آية 18. 7. عدل الهي، همان، ص 347. 8. همان، ص 377. 9. هود (11) آيه 115 . 10. يوسف (12) آيه 36 . 11. زلزال (99) آيه 7 و 8 . 12. محدث نوري، ميرزا حسين، مستدرك الوسايل، موسسه آل البيت، قم، 1408ه.ق، ج7، ص247. 13. همان، ج7، ص14. 14. مرتضى مطهرى، همان، ج 1، ص 320 به بعد. 15. بقره (2) آيه 282 . کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup https://www.instagram.com/mobahesegroup2
◀️ الازهر: زیارت قبور و قرار دادن گیاه بر سر قبر سنت پیامبر است 🔻کمیته فتوای مرکز تحقیقات اسلامی الازهر: 🔹زیارت قبور، سنتی نبوی است و پیامبر(ص) فرمود: قبرها را زیارت کنید که شما را به یاد آخرت می اندازد. و از آداب زیارت قبور این است که زائر به اهل قبور بگوید «السلام علیکم دار قوم مؤمنین و إنا أن شاءالله بکم لاحقون». 🔹 قرار دادن گل بر سر قبرها نیز در سیره پیامبر دلیل دارد yon.ir/R3siA
💢 فتوای جدید و صریح «الأزهر» درباره توسل/ آغازی بر افول سیطره ✍کمیته فتوای مجمع تحقیقات اسلامی الازهر در فتوایی تاریخی درباره حکم توسل به پیامبر(ص) برای برطرف شدن بیماری اعلام کرده است توسل به پیامبر (ص) پس از وفات ایشان بنا بر قول جمهور فقهای مالکی و شافعی و متاخران حنفی و نزد حنبلی‌ها است. 🔹دانشگاه الازهر مصر در ادامه پاسخ خود به قول النووی اشاره کرده که می‌گوید: شخص می‌تواند برای حاجات خود به پیامبر متوسل شود و او را نزد خدای متعال، شفیع گرداند و ابن الحاج نیز می‌گوید: جایز است، زیرا پیامبر شفیعی است که او رد نمی‌شود و کسی را که درِ خانه اش آمده و از او کمک خواسته، نا امید نمی‌سازد و پس کسی که به او متوسل شود و از او حاجتی بخواهد، درخواست او را رد نمی‌کند. 🔴 @Tollabe_pasokhgoo
💢 قانون جذب اسلامی؟! 🔹برخی تئوری‌های ثابت نشده علمی از جمله از آنجا که مفاهیمی جذاب و دلخواه بشر را دارد با استقبال مواجه شده است. چرا که طبیعی است هر انسانی دوست داشته باشد با مثبت اندیشی مشکلاتش حل شود اما این تنها یک تئوری است و هیچ‌گاه به لحاظ علمی ثابت نشده است. اما آن استقبال مردم از این به اصطلاح قانون، موجب شده بسیاری از سودجویان با سوءاستفاده اقدام به برگزاری کلاس و فروش بسته‌های آموزشی با قیمت گزاف بکنند. 🔸به تازگی جریانی درصدد است تا این قانون را اسلامیزه کرده و شاهد کتاب‌های «مثبت‌اندیشی از منظر قرآن کریم»یا «کسب و کار و کارآفرینی از دیدگاه اسلام و اهل بیت» و .... باشیم. فارغ از این که برخی مدعیان این آموزه‌ها چندی پیش لباس روحانیت برتن داشتند و امروز با کت و شلوار وکراوات کلاس برگزار می‌کنند؛ سوال اساسی اینجاست. طبق ادعای آنها چرا تفکر مثبت حضرات معصومین(ع) به موفقیت مادی انها (به تعابیر امروزی) کمکی نکرد و این بزرگواران با مصائب گوناگون مواجه بودند؟ ❓سوال دیگر اینکه اگر مثبت اندیشی و بهترین راه حل برای مشکلات زندگی است و شما دغدغه‌مند هستید چرا برای بهره و برخورداری از آموزه‌های شما باید بیش از دو میلیون تومان هزینه کرد؟ کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup https://www.instagram.com/mobahesegroup2
جلسه دوم جریان منظومه فکری رهبری.mp3
14.28M
🔰 سخنرانی استاد عبدالحسین خسروپناه با موضوع جریان منظومه فکری امام خامنه‌ای   🆔 @khosropanah_ir
جلسه اول جریان منظومه فکری رهبری.mp3
24.51M
🔰 سخنرانی استاد عبدالحسین خسروپناه با موضوع جریان منظومه فکری امام خامنه‌ای   🆔 @khosropanah_ir
📌 مراسم رونمایی از دو کتاب جدید مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه‌های علمیه مربوط به در قم برگزار شد. ‍ 📌 تالیف این دو کتاب مهم و مفید در باب شبهات مربوط به کرونا گام مهمی در این زمینه است که واقعاً جای تقدیر و تشکر دارد. 🔻باید بین شبهه و سوال فرق گذاشت؛ در تولید یک شبهه قدری از حق و باطل با هم مخلوط می‌شوند 🔻 باید دانست که فردی که شبهه را باور کرده است عموماً به دنبال فهم حقیقت نیست اما کسی که سوالی را مطرح کرده است در اکثر اوقات به دنبال فهم حقیقت می‌گردد و در صورت پاسخ مناسب او می پذیرد 🔻 باید فرهنگ‌ پرسشگری راه انداخت و از آن استقبال کرد. چراکه موجب تبیین حقیقت برای مردم و سوال‌کننده می‌شود. 🔻 اینگونه نباید تصور کرد که به محض اینکه یک شبهه‌ای آمد باید به او فوراً و بدون تامل کافی پاسخ گفت چرا که اساساً برخی افراد دنبال جواب نیستند بلکه به دنبال تخلیه هیجانات و حرف‌های خود است و به چیزهایی که میگوید اعتقادی ندارد بلکه به دنبال گوش شنوایی برای درد دل است 🔻 گاهی برای پاسخ به یک شبهه باید تبارشناسی آن شبهه را دانست به عنوان مثال وقتی یک شبهه‌ای از سوی وهابیت مطرح می‌شود باید فهمید که آن شبهه در چه بستر تاریخی به وجود آمده است و متناسب با آن پاسخ گفت 🔻 پس از شیوع ویروس کرونا عده‌ای با شایعه‌پراکنی و ایجاد شبهه تلاش کردند تا تعارضی بین علم و دین نشان دهند که این دو کتاب در پاسخ به آنها تدوین شده است.
هدایت شده از المدرس الافضل
📸تصویری از مقام معظّم رهبری بر سر مزار 👈🏻 🍃باغ بهشت همدان/سال۱۳۷۷ ♦️انتشار به‌مناسبت سالگرد عالم‌ربانی حضرت‌آیت‌الله‌آخوندملاعلی‌همدانی @etelaresanihamedan
@Farsna(10).mp3
3.57M
🎙یا جواد الائمه ادرکنی...با نوای سید مجید بنی فاطمه
▪️سائل شبی که زائر باب المراد شد ▪️تسبیح وار، گرم دمِ "یا جواد" شد ▪️در اولین قدم به مراد دلش رسید ▪️سائل دمی که ساجد باب‌الجواد شد 🏴شهادت امام جواد (ع) تسلیت باد.
هدایت شده از صدرا علوی
✳️ آیا چهار رود بزرگ مهر صدیقه طاهره است؟! سلام علیکم آیا این روایت پذیرفتنی است؟ آیا آب برداشتن از فرات و نیل و ... دست‌درازی به مهریهٔ حضرت زهرا سلام الله علیهاست؟ ✅ پاسخ علیکم السلام اگر صدور و صحت چنین روایتی را بپذیریم، باید آن را حمل بر باطن کرد؛ همان گونه که طبق روایات مکرر ازدواج آن دو بزرگوار در آسمان انجام گرفت. پیداست اینها حکایت از باطن عالم دارد. از سویی دیگر حمل روایت بر ظاهر دچار چند اشکال اساسی است. مهر مالیت دارد و نوعی مثمن به حساب می آید که خداوند آن را در برابر بضع قرار داده است. از این حهت باید قابل تسلیم باشد. مثلا اگر مردی مهر همسر خود را قلب خود قرار دهد، باطل است؛ زیرا قلب قابل تسلیم و تملیک نیست. حال باید پرسید آیا آب رود نیل، فرات، دجله و نهروان یا بلخ قابل تسلیم بوده و هست؟! نیل طولانی ترین رود دنیا با حدود ۶ هزار کیلومتر است که میان چند کشور تقسیم شده است. اساسا در روز ازدواج حضرت امیر و فاطمه (ع) کشورهای شمال آفریقا همچون اتیوپی و مصر در اختیار مسلمانان نبود تا از تملک آنها سخنی به میان آید. تازه پسر از تصرف این سرزمین ها تملیک این رودها ممکن بوده است؟! از آن گذشته مهر قرار دادن چند رود و آب آنها به حسب ظاهر چه معنا و مفهومی دارد؟! به عبارتی چه امتیاز مادی یا معنوی خاص بر آنها مترتب است؟! این را مقایسه کنید با سرزمین فدک با آن همه زراعت و کشت و کار و باغ و نخلستان! عرض کردم اگر هم روایت صدورا صحیح باشد که جدا جای تامل دارد؛ زیرا به حسب تتبع ناقص در هیچ متبع موثقی جز در بحار الانوار مرحوم مجلسی یافت نشده است، باید حمل بر باطن شود. والله هو العالم
⁉️متن شبهه 👇👇👇 آیا وصلت پیامبر(ص) با ابوبکر، عمر و عثمان و انتخاب اسامی آنان توسط ائمه(ع) دلیل بر رضایت از آنان نیست؟ ✅پاسخ 👇👇👇 سؤال شما به سه بخش تقسیم می شود: 1. چرا پیامبر (ص) با دختران ابوبکر و عمر ازدواج کرده است؟ 2. چرا ازدواج هایی بین اهل بیت (ع) و خاندان خلفاء صورت گرفته است؟ 3. چرا ائمه (ع) اسامی فرزندان خود را ابوبکر، عمر، عایشه و ... گذاشته اند؟ 🔰قسمت اول 1. ماجرای ازدواج پیامبر (ص) با دختران ابوبکر و عمر: برای پاسخ به این سؤال باید به اهداف مقدسی که پیامبر اکرم (ص) از ازدواج هاى خود داشتند برگردیم یکی از اهداف آن حضرت(ص) جهت سیاسى - تبلیغى بود؛ تا با ازدواج موقعیت خود را به عنوان پیام آور و رسول خدا در بین قبایل مستحکم گرداند و بر نفوذ سیاسى و اجتماعی خود بیفزاید و از این راه براى رشد و گسترش اسلام استفاده نماید. در راستاى این هدف پیامبر (ص)با زنان زیر ازدواج کردند: عایشه دختر ابوبکر از قبیله «تیم» . حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدى» . ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنى امیه . ام سلمه از قبیله بنی مخزوم . سوده از قبیله بنى اسد . میمونه از قبیله بنى هلال . صفیه از یهودیان بنی مصطلق . ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعى است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیارى از خود به جا می گذارد. در آن محیطى که جنگ و خونریزى و غارتگرى رواج داشت، بلکه به تعبیر " ابن خلدون " جنگ و خونریزى و غارتگرى جزو خصلت ثانوى آنان شده بود [1] ، بهترین عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت ، پیوند زناشویى بود. از این روی، پیامبر(ص)با قبایل بزرگ قریش ، به ویژه با قبایلى که بیش از دیگران با پیامبر (ص)دشمن بودند ، مانند بنى امیه و بنی مصطلق، ازدواج نمود. اما با قبایل انصار که از سوى آنان هیچ خطرى احساس نمی شد و آنان نسبت به پیامبر(ص) دشمنى نداشتند، ازدواج نکرد. گیورگیو ، نویسنده مسیحى می‌نویسد: "محمد (ص)ام حبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان شود و از دشمنى قریش نسبت به خود بکاهد. در نتیجه پیامبر با خاندان بنی امیه و هند زن ابوسفیان و سایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و ام حبیبه عامل بسیار مؤثرى براى تبلیغ اسلام در خانواده هاى مکه شد". [2] آنها به همینقدر خوشحال بودند و مباهات مى کردند که زنى از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (ص) نامیده شده ، و این افتخار براى آنها حاصل گشته است ، و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعى آنها با پیامبر (ص) محکمتر، و در دفاع از او مصمم تر مى شدند. ام سلمه از طایفه بنى مخزوم - طایفه ابوجهل و خالد بن ولید - بود، وقتى که رسول خدا (ص) وى را به همسرى خویش درآورد ، خالد بن ولید موضعگیرى شدید خود را در برابر مسلمانان مورد تجدید نظر قرار داده و پس از مدتى نه چندان طولانى اسلام آورد. پس از ازدواج رسول خدا (ص) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکى را از سوى بنى نضیر و بنى مصطلق در برابر آنحضرت مشاهده نمى کنیم . از سوى دیگر، مشاهده مى کنیم که جویریه از جهت برکت آفرینى براى قوم و قبیله اش یک زن نمونه شناخته مى شود، و صحابه رسول خدا (ص) یکصد خانوار از اسیران قوم و قبیله وى را بخاطر ازدواج پیامبر(ص) با او آزاد مى کنند و مى گویند: اینان خویشاوندان رسول خدایند! و پر واضح است که چنین منت گذارى بر یک طائفه و قبیله از سوى مسلمانان چه تاثیر بسزایى در عمق جان آنان داشته است. بنابراین اگر ازدواج پیامبر با دختر کسی را بخواهیم دلیل بر بزرگی شخصیت آن فرد بدانیم باید بگوییم ابوسفیان نیز از افراد مورد علاقه پیامبر بوده است در حالی که کینه و عناد و دشمنی او و همسرش (هند) نسبت به اسلام و شخص پیامبر غیر قابل انکار است. ادامه در پست بعدی👆👆🔻👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup https://www.instagram.com/mobahesegroup2
ادامه پاسخ بالا👆👆🔻👇👇 2. ازدواج نمودن فرزندان پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) با فرزندان و نوادگان بعضی از صحابه هیچ دلیلی بر دوستی و محبت با شخص آن صحابی نیست چه بسا فرزندانی که با پدران و اجداد خود هم عقیده نبوده اند آیا در تاریخ اسلام امثال مصعب بن عمیرها که برخلاف پدر و مادر مشرک خود به پیامبر ایمان آورده و از یاران نزدیک پیامبر شدند کم بودند؟ آیا کسی شک دارد که محمدبن ابوبکر از یاران و شیعیان امام علی (ع) بود و چه بسیارند از این نمونه ها ! علاوه بر اینکه همیشه وصلت دو فرد دلیل بر این نیست که آن دو فرد در همه زمان ها از هر نظر دارای فکر و عقیده مشترکی بوده و هیچگونه اختلاف فکری نداشته باشند، چه بسا که در یک برهه ای از زمان، دو نفر با هم از جهاتی هماهنگ و هم عقیده باشند و نقاط مشترکی داشته باشند ولی بعد از گذشت اندک زمانی اختلافات بروز نماید و از آنجایی که پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) مأمور به قصاص قبل از جنایت نبودند با چنین ازدواج هایی مخالفت نکردند. بنابراین تنها ازدواج پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) با فرد نمی تواند دلیل بر صلاحیت آن فرد و خانواده اش از تمام جهات حتی جهات سیاسی باشد. و شاهد این نکته آن است که در زمان ما نیز ازدواج های متعددی بین دختر و پسر شیعه و سنی و یا خانواده مذهبی با خانواده ذهبی صورت می گیرد با این که دو خانواده با هم، هم عقیده و هم فکر نیستند ولی با یکدیگر ازدواج می کنند. اما در جریان ازدواج عثمان با دختران پیامبر باید متذکر شویم که: اولاً رقیه دختر پیامبر (ص) از حضرت خدیجه بود و پیش از بعثت در مکّه زاده شد . گرچه برخی معتقدند که وی با عتبه فرزند ابولهب (عموی پیامبر) ازدواج کرد، امّا مشهور آن است که همسر عثمان بن عفّان بود و همراه وی به حبشه کوچ کرد و پس از بازگشت به مدینه، در سال 2 ه‍. ق درگذشت . پیامبر در مرگ وی بسیار گریست و او را در قبرستان بقیع در مدینه دفن کرد و فرمود: "به گذشته شایسته ما، عثمان بن مظعون بپیوند ." [3] همچنین زینب دختر ارشد پیامبر (ص) و خدیجه، که در سال 23 پیش از هجرت، در مکّه متولّد شد. با پسر خاله‌اش ابوالعاص بن ربیع ازدواج کرد. هنگامی که در سال 2 ه‍. ق در غزوه بدر همسرش به اسارت سپاه اسلام در آمد، زینب گردن بندی را که مادرش در شب ازدواج به وی بخشیده بود، نزد پدر فرستاد و چون پیامبر (ص) یادگار خدیجه را دید، از وی به نیکی یاد کرد و گریست و از اصحاب خواست تا از حق خویش درگذرند و ابوالعاص را بدون فدیه رها سازند. با موافقت مسلمانان، پیامبر دامادش را رها کرد و از او خواست تا به محض ورود به مکّه، دخترش زینب را نزد او بفرستد، زیرا دختران مسلمان بر همسران مشرک حرام شده بودند. ابوالعاص به عهد خود وفا کرد. در جریان این سفر، زینب کودکش را سقط نمود.در سال 6 ه‍. ق نیز ابوالعاص در جنگی دیگر اسیر شد و به وساطت زینب رهایی یافت، امّا سرانجام در سال 7 ه‍. ق اسلام آورد و بار دیگر با زینب ازدواج کرد. نخستین فرزند زینب که پسری به نام علی بود در کودکی درگذشت و دخترش اُمامه، پس از شهادت خاله‌اش حضرت فاطمه زهرا به عقد امام علی (ع) در آمد. زینب در سال 8 ه‍. ق در 31 سالگی از دنیا رفت و در قبرستان بقیع در مدینه دفن شد . [4] خلاصه کلام این که رقیه و ام کلثوم، پیش از ظهور اسلام همسر دو پسر عبدالعزی بن عبدالمطلب (ابولهب) شدند و وقتی سوره "تبت" در نکوهش ابولهب نازل شد، با لجاجت و اصرار وی پسرانش، دختران پیامبر (ص) را طلاق دادند، این زنان پس از آنکه از همسران خود جدا شدند و اسلام آوردند یکی پس از دیگری به ازدواج عثمان درآمدند. [5] بنا براین، ازدواج ها دلیل بر رضایت پیامبر (ص) از موضع گیری های عثمان بعد از رحلت آن حضرت ندارد. اگر ازدواج با دختران پیامبر باعث امتیازی شود باید بگوییم شوهران قبلی آنان نیز دارای این امتیازات بوده اند درحالی که در اسلام امتیاز فقط به تقوی است که " .. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ.." [6] ثانیاً همانگونه که در نزد عقلای عالم، شخصی را به خاطر گناه و ظلمی که سال های بعد قرار است که انجام دهد، قبل از ارتکاب آن جرم، مجازات نمی کنند، نظر اسلام نیز همین گونه بوده و پیامبر (ص) و ائمه (ع) نیز موظف بوده که بر اساس ظاهر امور دنیوی با مردم رفتار نمایند. ادامه در پست بعدی 👆👆🔻👇👇 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup https://www.instagram.com/mobahesegroup2
ادامه پاسخ بالا قسمت اخر👆👆🔻👇👇 3. آنچه مسلم است این است که حضرات ائمه معصومین (ع) اسامی فرزندان خود را ابابکر، عمر، عایشه و ... گذاشته اند و حتی یکی از نام های امام زمان (عج) و یکی از کنیه های امام رضا (ع) ابوبکر است. [7] ولی دلیل انتخاب چنین نام هایی، این بوده است که: اولاً این نام ها، نام های مرسوم و رایج بین مردم عرب آن زمان بوده و اختصاص به شخص خاصی نداشته است با مراجعه به کتب رجال معلوم می شودچه حجم زیادی از راویان دارای این اسامی بوده اند. ثانیا: این اسامی که دارای معانی خوبی بوده است ائمه (ع) بر اساس آن معانی چنین نام هایی را بر فرزندان خود نهاده اند، مثلاً کلمه عمر یعنی کسی که عمر طولانی خواهد نمود. [8] ابوبکر یعنی پدر فرزند شاداب و تازه متولد شده [9] و عایشه یعنی کسی که زندگی و عمر طولانی نموده و انسانی مرفه است. [10] منابع : [1] مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286. [2] محمد پیامبرى که از نو باید شناخت، ص 207. [3] ذخایر العقبی 1 / 162 ؛ ریاحین الشریعه 2 / 267. [4] آرامگاههای خاندان پاک پیامبر(ص)271 ؛ منتهی الآمال 1 / 132. [5] شهیدی، سید جعفر، زندگانی فاطمه زهرا (س)، ص 45، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377. [6] حجرات،13 [7] طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، ص 60، انتشارات مسجد مقدس جمکران، 138. [8] بندر ریگی، محمد، المنجد، ج 2، ص 1184، حرف عین، انتشارات ایران، بی تا. [9] همان، ج 1، حرف باء، ص 96-97. [10] همان، ج 2، حرف عین، ص 1213، کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup https://www.instagram.com/mobahesegroup2
📌پاسخ به یک شبهه تاریخی آیا امیرمومنان علیه السلام و سر تاس بودند؟ اخیرا دکتر با تاثیر پذیری از وهابیت به تخریب شخصبت علی(ع) پرداخته است که در نقد او گفته می شود: 📍پاسخ: این که در زیارت حضرت علی(ع) تعبیر آمده، درست است، اما معنای این دو کلمه آن نیست که آقای سروش آن هم با تمسخر بیان می کند(کچل شکم گنده)؛ بلکه خود اهل بیت(ع) آن را معنا کردند. مثلا در روایت امام (ع) هست که این دو را (ص) به امیرمومنان (ع) داد است و معنای یعنی از و معنای یعنی پر شده از . اما انزع و بطین را به معنای ظاهری گرفته اند و آن هم جنبه آمیزش یعنی راه حضرت سروش را رفته اند! در حالی که به معنای ظاهری و جسمی نیز بخواهیم معنا کنیم معنای بدی ندارد زیرا انزع و اصلع در ادبیات تعبیر مدح آمیزی است و به کسی گفته می شود که: ◀️موی دو طرف جلوی سرش ریخته است و این حالت در عرب خوب بوده به خلاف فردی که پیشانی پرمویی داشته است. ◀️اما بطین به معنای شکم پر نیست بلکه به معنای است. یعنی امیرمومنان(ع) باتوجه به هیکل که داشته کمر باریک نبوده است. چطور می شود کسی شکم بزرگ داشته باشد در حالی که همانند معاوبه(لعنت الله) پرخور نبوده است؟! چطور کسی که اهل کار و تلاش بوده و در نبردها یکه تاز میدان بوده باشد؟! اما قد حضرت بر اساس روایتی از خود آن حضرت و همینطور شمائل نویسان، میان قامت و بود یعنی نه خیلی بلند و نه کوتاه. ◀️در نهاین به نظر می‌رسد که و از این دو اصطلاح معنای بد آن را ترویج داده اند تا به شخصیت امیرمومنان علی علیه السلام بپردازند. 📚 پاسخگوی شبهه: حجت الاسلام دکتر محمدرضا مدیر گروه تاریخ موسسه امام خمینی و موسسه امام رضا(ع). 👇👇 🌻 @ahlebait110
@Farsna(10).mp3
6.86M
🎙چشام پر از اشکه دلم مسافر شد...با نوای محمود کریمی @Farsna
🔺مناظره جالب امام محمد باقر علیه السلام گروه خوارج، با تمام جهالت و نادانى كه داشتند، در تنزيه خدا از جسم و جسمانيات به شيعه نزديكتر بودند و شايد علّت آن اين است كه سران خوارج، مدتها پاى منبر اميرمؤمنان (ع) و سخنرانى‌هاى ايشان بودند و اعتقاد به تنزيه براى آنان نهادينه شده بود، از اين جهت، بزرگان خوارج، (ع) را به آزمون كشيدند تا نظر او را دربارۀ تنزيه خدا از زمان و مكان بدانند. ❓خدا از كِى بوده است‌؟ نافع بن أزرق از سران خوارج در عصر امام باقر (ع) همراه با فرد ناشناس ديگرى با امام (ع) به مناظره پرداختند. نافع: به من بگو خدا از كى بوده است‌؟ (خدا از كى و در چه زمانى پديد آمده ا ست‌؟) ✅ امام باقر (ع): تو به من بگو خدا، كى نبوده است تا من به تو بگويم از كى پديد آمده است! منزّه است پروردگار من كه پيوسته بوده و خواهد بود، او يگانه است و بى‌نياز. هرگز همسر و فرزندى انتخاب نكرده است.( كافى، ج ۱، ص ۸۸.) پاسخ امام باقر (ع) آن چنان محكم و استوار بود كه او سكوت را برگزيد و ديگر سخنى نگفت ✍ما در توضيح سخن امام (ع) يادآور مى‌شويم: مفهوم خدا، برابر با «واجب الوجود» است، آن كس كه وجود او ضرورت دارد، مسبوق به عدم (نیستی) نخواهد بود تا دربارۀ او سؤال شود كه از كى به وجود آمده است‌؟ افزون بر اين، زمان و مكان دو پديدۀ امكانى هستند كه خدا آنها را پديد آورده است. ديگر نمى‌توان همراه خدا، زمان و مكانى را انديشيد كه خدا در آن مكان قرار بگيرد و در يكى از اجزاى زمان پديد آيد. ⁉️افراد عامى و ساده‌لوح، گاهى مى‌گويند: خدا ما را آفريده، پس خدا را چه كسى آفريده است‌؟ در اين پرسش تناقض وجود دارد، زيرا معنى خدا اين است كه هيچگاه مسبوق به عدم نبوده و وجود او ضرورى است، و چيزى كه چنين ويژگى دارد بى‌نياز از آفريننده خواهد بود. آن كس آفرينش مى‌پذيرد كه مسبوق به عدم و نيستى باشد، آن گاه، جامۀ هستى را بر تن كند و خدا از اين انديشه پيراسته است. 📚 کتاب مناظره‌های معصومان علیهم السلام، ، ص ۹۳، انتشارات توحيد
XiaoYing_Video_1595894049121(2).mp3
34.87M
1. کرونا و شکسته شدن شاخ غرور انسان غربی و علم مدرن! 2. کرونا و اثبات ناتوانی قرائت رسمی دين! 3. کرونا و اثبات عدم امتياز اسلام و تشيع نسبت به ساير اديان مذاهب! 4. کرونا و بطلان ادعای توانايی اسلام بر اداره و مديريت جهان! 5. کرونا و ناتوانی امام زمان نسبت به حل مشکلات بشر! 6. کرونا و تعطيلی مسجد الحرام برای اولين بار در تاريخ اسلام! ✅ اينها ادعاهايی است که جناب با تحليل ويروس کرونا مطرح کرده‌اند. ✅جناب استاد در اين فايل صوتي به بيان ملاحظات خود در اين شش مسأله پرداخته‌اند. 🔶اميدواريم که جناب سيدکمال حيدری به دعوت پايانی استاد شريفی مبنی بر برگزاری يک يا گفتگوی علمی در اين موضوع پاسخ مثبت بدهند و جامعه علمی ما شاهد يک مناظره جدی و عالمانه در موضوع "کرونا و دين و معرفت‌ديني و دعا و توسل و امثال آن" باشد. 🆔 کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964 🔹ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹‌
بسم الله الرحمن الرحیم چندی پیش کلیپی از جناب استاد سید کمال حیدری برای بنده فرستادند که متضمن نقد علم جدید و کارکرد اسلام و تشیع و دربردارنده نقد اثر دعا و توسل و وجه امتیاز مکتب اهل بیت بود. پاسخی خدمت دوستان فرستادم و جمعی درخواست انتشار آن را کردند. 1⃣ اولا قصه کرونا و دامن گیری جهان، قصه جدیدی نیست. بشر در طول تاریخش همیشه با بیماریهای جهان شمول مانند وبا و حصبه و غیره درگیر بوده وگاهی نیمی ازجهان را به آغوش مرگ می کشاند.عقلانیت و دینداری بشر باعث می شد که با امید به زندگی ومایوس نشدن فعالیتهای علمی را انجام بدهد و بیماران را نجات دهد. بی شک بشر دراین پدیده شوم باموفقیت بیرون خواهد آمد و نباید به سرعت قضاوت نادرست کرد.تحقیقات کنونی عقلا و متخصصان حکایت از توفیقات علمی و پژوهشی و تکنولوژیکی در درمان کرونا دارد. 2⃣ ثانیا این تصویری که ازغرب می دهد که ادعای خدایی می کند مربوط به قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم است ودانشمندان غربی نیمه دوم قرن بیستم با تاثیر پذیری از نیچه توانستند جریان پست مدرن را پدید آورند ونقد عقلانیت ابزاری و عقلانیت خودبسنده غرب راامثال هایدگر و هوکهایمر و هابرماس و دیگران داشته اند و غرب کنونی به هیچ وجه ادعای خدایی نمی کند و به معنویت و عبودیت گرایش زیادی پیدا کرده است. اینگونه سخنان غیر تخصصی درباره غرب ناشی از عدم اطلاع از غرب معاصر است‌.البته حوادثی مانند کرونا بر تواضع انسان معاصر می افزاید ونیازمندیش به خدای سبحان را بیشتر آشکار می سازد.‌ 3⃣ ثالثا مطلب ایشان درباره اسلام وتشیع به یک بحث کلیدی برمی گردد که انتظار ما از دین چیست؟ آیا کسی ادعا کرده که وظیفه دین درمان وبا و حصبه و کرونا است تا بعد به قرائت رسمی از دین خرده گرفته شود. ادعای طب نقلی درمانگر همه بیماریها،یک ادعای شاذ است نه قرائت رسمی از اسلام و تشیع. آری دین به ما سبک زندگی سالم راپیشنهاد می دهد هر کسی گوش دهد وعمل کند زندگی سالم خواهد داشت. احکام مربوط به خوردن و آشامیدن،نسخه تجربه پذیر موفق اسلام است که صدها تحقیق در باب آن انجام شده؛ حال مسلمانان جهان از جمله ایران بدان اعتنا نمیکنند و دچار ده ها بلیه در زندگی می شوند؛ آیا مقصر، اسلام و عالمان دین است یا مشکل از سبک زندگی نادرست ما است. این یک مغالطه جدی است که رفتار نادرست دینداران را به دین یا عالمان از دین نسبت می دهند و منشا بی اعتقادی به فرمایشات معصومین علیهم السلام می گردد. سبک زندگی فست فودی و رعایت نکردن در روابط شرعی و دهها رفتار نادرست که متاسفانه گاهی در جوامع اسلامی بیشتر از جوامع غربی است دلیل بر نادرستی اسلام و تشیع و مطالب گهربار اهل بیت علیهم السلام نیست. علت عقب ماندگی چند قرن اخیر جوامع اسلامی هم معلول فقدان عقلانیت اسلامی است که متاسفانه به لحاظ تاریخی بدان مبتلا بوده ایم. مگر در قرنهای سوم تا ششم و قرنهای دهم و یازدهم که عالمان بزرگی چون فارابی ‌و زکریای رازی و ابن سینا و سهروردی و خواجه نصیر تا شیخ بهایی مسلمان و اهل بیتی نبودند پس چگونه توانستند دانشهایی را تولید کنند که الگویی برای جهان غرب گردید وتوانست غرب قرن سیزدهم را متحول سازد وزمینه رنسانس در اواخر قرن پانزدهم رافراهم نماید. خداوند سبحان به بشریت عقل و وحی داده است؛هر گاه از هر دو درست استفاده کند سعادت نصیبش می شود و الا به شقاوت می انجامد.نه عقل جای وحی را تنگ کرده است و نه وحی جای عقل را. 4⃣ رابعا این بزرگوار چه نسخه ای برای کرونا دارد که بتواند درمانش کند حمله های خام و ناپخته کار راحتی است سخن ایجابی ایشان کجاست.ظاهرا این ادبیات نقادانه غیر مدللانه وخام اندیشانه وشبهه افکنانه،یک مدل جدیدی روشنفکر مآبانه است که تنها اعتقادات مردم را آسیب می زند. 🔸خلاصه سخن آنکه:دلایل عقلی ونقلی بر این مطلب دلالت دارد که وحی الهی آمده است تا با کمک عقل و تجربه دنیایی را آباد کند که سعادت آخرت را به همراه داشته باشد.انتظارات آبادانی دنیا از وحی بدون عقل و تجربه ادعایی نادرست است و هیچ عالم دین معتبری چنین نگفته است و از طرفی عقل و تجربه منهای وحی الهی دنیای پیشرفت را با ده ها بحران معاصر مانند بحران هویت و بحران محیط زیست همراه میکند.اصولا تفکیک دنیا از آخرت نامعقول است چون دنیا وآخرت دو ساحت یک واقعیت هستند و وقتی دین برای آخرت باشد و از طرفی دنیا وآخرت پیوند وثیقی داشته باشند پس نمی تواند دین بادنیا کاری نداشته باشد.احکام خوردنیها و آشامیدنی ها،نمونه ای از سبک زندگی اسلامی است. امیدوارم این بزرگوار که سالها درخدمت دفاع از اهل بیت برآمدند وشبهات نامعقول وهابیت را پاسخ دادند درمسیر دفاع حکیمانه از مکتب اهل بیت پیش بروند و اگر هم شبهه ای در ذهن دارند باحلم به شنیدن و خواندن جوابها اقدام نمایند.توفیق همگان ازجمله نگارنده مسکین را از هادی مطلق خواستارم. عبدالحسین خسروپناه 🆔 @khosropanah_ir