هدایت شده از عبدالحسین خسروپناه
🔰 ارزیابی منطقی و اخلاقی مجلس دهم
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
🔸 دهمین دوره مجلس شورای اسلامی با ریاست جناب دکتر علی لاریجانی همانند هر دوره دیگری به پایان رسید. عده ای از عالمان و نخبگان به شکل کتبی و حضوری تقدیر کردند و مدح و ثنا نمودند و خدا قوت گفتند؛ ما نیز از باب ادای ادب لازم است تلاش خالصانه و خدمات مجلس و ریاست محترمش را سپاس گویم.
عقلانیت اسلامی اقتضا می کند که آزادانه و دور از تعارفهای معمولی به ارزیابی منطقی و اخلاقی مجلس دهم پرداخته و به پرسشهای جمع دیگری از نخبگان پاسخ داده شود.
🔸 امتیازهای مجلس دهم به تصریح رئیس محترم مجلس عبارتند از: داشتن ۶۲درصد رای مردم، سابقه اجرایی ۸۰ درصد نمایندگان، ۱۶۷ دکترا و پستاک، ۱۳۰ ایثارگر و ۱۶ فرزند شهید از ۲۹۰ نماینده، اصلاح قانون بازنشستگی و منع بکارگیری آنها، تصویب بودجه خاص برای شرکتهای دانش بنیان، تصویب قانون مربوط به توسعه اشتغال در مناطق روستایی و عشایری، تقویت و توسعه نظام استاندارد، حمایت از سپاه پاسداران علیه تروریست خواندن آمریکا و غیره.
🔻 اینک بعد از سپاس مجدد، پرسشهای اساسی را از مجلس دهم میپرسم:
1⃣ چرا مجلس دهم نظارت قانونی بر عملکرد نمایندگان را مصوب نکرد؛ نظارتی که از فساد اخلاقی و مالی آنها پیشگیری می کرد؟ آیا رد صلاحیت جمع قابل توجهی از نمایندگان توسط شورای نگهبان به جهت فساد اقتصادی یا اخلاقی، کارنامه مجلس دهم را متزلزل نمی کند؟
2⃣ نظارت مجلس دهم بر عملکرد دولت به ویژه وضعیت خودرو و فروش شرکتهای اقتصادی به ثمن بخس چگونه بوده است؟
3⃣ کارشناسان اقتصادی معترفند که اصلاح قانون مالیاتی و الکترونیک سازی آن به ویژه برای اقشار پردرآمد جامعه از جمله جراحان و وکیلان و ملاکان، مشکلات مالی دولت را ترمیم میکند؛ آیا مجلس دهم بدان اهتمام ورزید؟
4⃣ چرا هر نماینده ای که وارد مجلس میشود باید خودرو و مبلغی نزدیک به یک میلیارد تومان به او داده شود و چرا مبالغ کلان در اختیار آنها است و نظارتی بر نحوه مصرف مبالغ به ویژه در تبلیغات انتخاباتی آنها وجود ندارد؟
5⃣ چرا نمایندگان مجلس دهم بیش از هر دوره دیگر مجلس در امور اجرایی کشور دخالت کردند و وزرا به ویژه وزیر کشور را در تعیین استانداران و فرمانداران تحت فشار قرار دادند و همین باعث ضعف تقنین و نظارت مجلس گردید که وظیفه اصلی این نهاد ارزشمند است.
6⃣ طبق نظر متخصصان، قوانین ساختاری بانکها از مهمترین عوامل نقدینگی و تورم در کشور است و به جای گردش ثروت در مسیر اشتغال زایی و جهش تولید به سمت خرید و فروش زمین و ارز و طلا میروند؛ چرا مجلس به تجمیع بانکها و اصلاح قانون آنها گام اساسی برنداشت؟
7⃣ مطابق نظر کارشناسان اقتصادی، قدرتهای مافیای مالی و وارداتچی ها که مدیریت کالاهای اساسی کشور از کود و بذر و حبوبات و خودرو و ارز و طلا و غیره را در اختیار دارند؛ از عوامل مهم رکود تولید و اشتغال است؛ مجلس دهم برای مقابله با این تهاجم اقتصادی چه کرد؟ آیا نباید قصه دردناک گمرک را حل می کرد؟ آیا نباید جلو واردات بی رویه کالاها را می گرفت؟ چرا باید تولید بذر در کشور تعطیل شود و در وضع تحریم حداکثری محتاج غرب شویم؟ چرا با وجود ظرفیت تولید گیاهان دارویی و گل محمدی در کشور باید ۹۵ درصد اسانس کشور از خارج وارد شود؟
💢 جناب دکتر لاریجانی عزیز که عمری در خدمت سپاه و صدا و سیما و شورای عالی امنیت ملی و مجلس بودید؛ خداوند متعال را به خون دوستان شهیدم شاهد میگیرم که این پرسشها از رنج دل فقیران و مساکینی است که قلبم را به درد آورده است و نه از سر غرض ورزی یا گرایش سیاسی که این کمترین همانند عموم مردم از همه گرایشهای سیاسی که گرفتار رانت و فساد شدند برائت می جویم.
اعتدال و امت وسط بودن با خواندن و نوشتن خطبه های علی علیه السلام تحقق نمی یابد که باید از طریق انطباق عمل کارگزاران نظام با سیره علوی ظهور یابد.
امیدوارم مجلس یازدهم به ویژه هیات رئیسه آن به پرسشهای این مرقومه توجه نمایند که تا چشم به هم زنند چهار سال خواهد گذشت و در پیشگاه محکمه عدل الهی پاسخگو خواهند بود و در معرض داوری امت حزب الله قرار خواهند گرفت.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
✍ عبدالحسین خسروپناه
حوزه علمیه قم
دوم شوال ۱۴۴۱
🆔 @khosropanah_ir
✍ اسلام، دخترانایران را نجات داد.
بنا بر شریعت زرتشتی، پدر حق دارد فرزند خود (پسر یا دختر) را به عنوان بَرده به دیگری بفروشد. حتی اگر پدر بداند که دخترش قرار است شکنجه شود یا به هر طریق مورد آسیب قرار بگیرد باز هم میتواند فرزند خود را بفروشد.
سند:
کریستین بارتولمه، زن در حقوق ساسانی، ترجمه: دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی، تهران: مؤسسه مطبوعاتی عطائی، 1337، ص 40.
مشاهده اسکن کتاب: w57.ir/8
در قوانین زرتشتی، پدر حق دارد به زور با دختر خود همبستر شود.
سند: روایت آذرفرنیغ فرخزادان، بند 20
مشاهده اسناد کامل: w57.ir/9
ایرانیان مسلمان شدند. چون اسلام به همه یاد داد که دختر مایه برکت زندگی است. محمد (ص) میفرمود: در هر خانهای که دختر متولد شود ملائکه بر آن خانه نازل میشوند: مَا مِنْ بَيْتٍ فِيهِ الْبَنَاتُ إِلَّا نَزَلَتْ كُلَّ يَوْمٍ عَلَيْهِ اثْنَتَا عَشْرَةَ بَرَكَةً وَ رَحْمَةً مِنَ السَّمَاءِ وَ لَا يَنْقَطِعُ زِيَارَةُ الْمَلَائِكَةِ مِنْ ذَلِكَ الْبَيْتِ...
سند: محدث نورى، مستدرك الوسائل، ج 15، ص 116، حدیث 17709.
مشاهده اسناد کامل: w57.ir/7
امام صادق (علیه السلام)
دختران حسنه اند و پسران نعمت اند. براي حسنات پاداش آيد و از نعمت ها بازخواست شود.
اَلْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ اَلْبَنُونَ نِعَمٌ فَالْحَسَنَاتُ تُثَابُ عَلَيْهِنَّ وَ اَلنِّعْمَةُ تُسْأَلُ عَنْهَا.
سند: تحف العقول عن آل الرسول صلی ال، ج 2، ص 382
#رومینا_اشرفی
#رومینا
@andishaneh
#آموزه_های_اعتقادی_دین_اسلام
﴾﷽﴿
💠 اگر حدیث غدیر اهمیت بسیاری دارد و دلالت بر جانشینی بلافصل علی(ع) از پیامبر اسلام(ص) دارد چرا این حدیث در کتب اربعه شیعه ذکر نشده است؟
✍ موضوع کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق و تهذیب الاحکام شیخ طوسی (که دو کتاب از کتاب های موسوم به کتب اربعه هستند) چنانکه از نامشان پیداست در خصوص مباحث فقهی و احکام عملی است.
استبصار شیخ طوسی نیز تنها روایات متعارض در مباحث فقهی را جمع کرده است. با این حساب حتی همه مباحث فقهی را هم ندارد.
الکافی مرحوم کلینی روضه اش روایات متفرقه، فروع آن روایات فقهی است و تنها اصول آن بخشی از روایات اعتقادی را ذکر کرده و نه همه مسائل اعتقادی را. ضمن اینکه حدیث غدیر هم در اصول و هم در روضه کافی موجوده + خطبه غدیر 👈
https://basaer14.persianblog.ir/51d4ddx0LghQQwOajM9m-
بنابراین، از سویی تراث روایی شیعه محصور در کتب اربعه نیست و منابع ارزشمند دیگری نیز احادیث و روایات را نقل کرده اند. از دیگر سو، معیار شیعه در پذیرش یا رد روایات، بودن آنها در کتب اربعه نیست بلکه سنجه روایات چیزی دیگری است.
افزون بر این، کتب اربعه موضوعیت چندانی ندارد و از زمان شهید ثانی این واژه وارد سپهر واژگانی منابع شیعی شد. بله کتب اربعه روایات معتبر بیشتری را نسبت به منابع دیگر اورده از این رو، از اهمیت بالایی در نزد شیعه برخوردار است. با این حال به اعتراف دانشمندان شیعه، کتب اربعه حتی جامع همه روایات فقهی نیز نیست چه رسد به اینکه گنجایش همه روایات را داشته باشد.
شایان ذکر است ببشتر روایات کتب اربعه مبتنی بر پذیرفتن امامت مطلقه اهل بیت(ع) است که تنها یکی از صدها دلیل حقانیت آنان حدیث غدیر است.
حدیث مذکور از نظر همه عالمان خاصه و بسیاری از علمای عامه صحیح و معتبر است که مرحوم علامه امینی در کتاب بینظیر الغدیر؛ آن را از (۱۱۰) صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، و (۸۴) نفر از تابعین، و (۳۶۰) راوی حدیث، از کتب اهل سنت، از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجری قمری معرفی کرده است.
@andishaneh
#آموزه_های_اعتقادی_دین_اسلام
14.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 #معرفی_کتاب از زبان نویسنده
📚 آشنایی با کتاب "منظومه فکری امام خمینی"
📒 به قلم حجت الاسلام دکتر #عبدالحسین_خسروپناه
استاد فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
اثر شایسته تقدیر بیستمین همایش کتاب سال حوزه
▪️ به بهانه سیویکمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)
🆔 @khosropanah_ir
☀️ در هیچ دورانی شیعیان امیرالمومنین (ع) اقتدار امروز را نداشتند... 🕌 امروز سالروز آغاز دوران زعامت آیت الله سید علی خامنه ای ...
👌 مبانی معرفتی قوی، عقلانیت دینی+تدین و اخلاص امام خامنه ای از عوامل مهم موفقیت وی در تدبیر امور مملکت و رهبری انقلاب در سالهای پرافتخار گذشته است. (علی رغم مشکلات سنگینی که عوامل خارجی و عناصر داخلی بوجود آوردند).
🤲 ان شاالله با دعای شما مومنان، این مسیر تا ظهور امام عصر(عج) باقوت ادامه یابد.
✳️ دلایل عقلی نفی شبهه تحریف قرآن
برای اثبات تحریف ناپذیری قرآن به پنج دلیل عقلی می توان استناد کرد که عبارتند از:
1. فروپاشی برهان همآورد طلبی قرآن؛
2. کامل نشدن حجت الهی بر مردم؛
3. مخدوش شدن نظریه خاتمیت اسلام؛
1-1. فروپاشی برهان همآورد طلبی قرآن
از آنجا که اعجاز قرآن بر تحدی و همآورد طلبی قرآن استوار است، این همآورد طلبی با پیش فرض کامل بودن قرآن کنونی قابل دفاع است. زیرا ممکن است معاندان قرآن با فرض کاستی بخشی از قرآن موجود نسبت به قرآنی که فرود آمده، ادعا کنند که همآورد طلبی قرآن مردود است. زیرا در این صورت همه قرآن بر آنها عرضه نشده است تا عدم ارایه گفتاری همسان با این کتاب، دلیل آسمانی بودن آن باشد.
آنان می توانند مدعی باشند که چه بسا ما می توانستیم گفتاری همسان با آنها را ارائه کنیم. چنان که از جمله موارد اعجاز درونی قرآن هماهنگی و سازواری آیات و آموزه های آن دانسته شده است. چنان که قرآن در این باره به صراحت می گوید: « أَفَلَا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کثِیرًا» اثبات سازواری آیات قرآن نیز منوط به وجود همه آیاتِ فرود آمده در آن است.
به عبارت دیگر مخاطب تحدی قرآن به اعجاز در هماهنگی میان آیات، می تواند ادعا کند که بدون وجود همه آیات و مقایسه میان آنها اثبات هماهنگی ممکن نیست. زیرا ممکن است با در نگریستن در سایر آیات، عکس آن یعنی تناقض درونی آیات اثبات شود و این درست خلاف ادعای قرآن مبنی بر تحدی بر عدم اختلاف درونی آیات است.
2-1 . کامل نشدن حجت الهی بر مردم
یکی از سنت های مورد تاکید قرآن، اراده الهی مبنی بر اتمام حجت بر مردم است. بر اساس این سنت بنای خداوند در عرصه ابلاغ پیام و تمهید زمینه های هدایت آن است که راهی برای عذر تراشی مردم نگذارد.
بر اساس همین سنت الهی، خداوند در عالم ذرّ یا با فطرت آدمیان بر اعتراف به پروردگاری پیمان گرفته است. آن جا که می فرماید:
« وَإِذْ أَخَذَ رَبُّک مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکمْ قَالُوا بَلَی شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَک آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَکنَّا ذُرِّیةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ »
چنان که از ظاهر آیه پیداست خداوند علت چنین اشهادی را بسته شدن راه عذر برای مردم دانسته است:
« أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَک آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَکنَّا ذُرِّیةً مِنْ بَعْدِهِمْ »
یعنی ما این اشهاد را لازم دانستیم تا شما در روز قیامت نگویید که ما از ربوبیت خداوند آگاهی نداشتیم یا بخاطر روی آوری پدران خود به شرک ناگزیر به آن بودیم.
سنت کامل کردن حجت در شیوه ارایه استدلال های قرآن نیز مورد تاکید قرار گرفته است. چنان که خداوند ادعای مشرکان مبنی بر آن که شرک آنان و نیز اعلام حرمت برخی از اشیاء از سوی آنان، مستند به اراده الهی است و اگر خداوند نمی خواست نباید چنین رویکردی از آنان رخ می نمود، پس از این جهت آنان معذور اند، گزارش می کند، آن گاه در نقد ادعای آنان با تاکید بر اصل اتمام حجت از سوی خداوند، اعلام می دارد که اگر قرار بود اراده تکوینی الهی حتمیت پیدا کند، به جای آن که خداوند شرک و یا تحریم کردن ناروای حلال ها را برای آنان اراده کند، هدایت همه آنان را اراده می کرد:
« سَیقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَیءٍ کذَلِک کذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّی ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَکمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکمْ أَجْمَعِینَ »
بر اساس این آیه افزون بر آن که حجت و برهان از آنِ خداوند است، بلکه بنای خداوند رساندن حجت و برهان خود به مردم است.
نیز بر اساس سنت اتمام حجت ، خداوند هیچ امتی را بدون فرستادن پیامبری رها نکرده است: « إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِیهَا نَذِیرٌ » و تا پیامبری ارسال نشده و از رهگذر او حجت بر مردم تمام نشود، عذاب الهی محقق نمی شود: « وَمَا کنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا »
بر این اساس، خداوند پیامبر را برای اتمام حجت و هدایت انسان ها تا روز قیامت برانگیخت و به همین هدف قرآن را فرو فرستاد. از این رو در قرآن بر اکمال دین و اتمام نعمت تاکید شده است و با چنین نگاهی هر یک از آیات و سوره های قرآن را باید به مثابه پاره هایی از یک پازل دانست که با کامل شدن آنها نقشه کامل هدایت شکل می گیرد 👇👇
حال اگر کسی مدعی باشد که بخشی از آیات و سور قرآن از آن حذف شده است، به ناگزیر باید بپذیرد که نقشه هدایت الهی در کتاب موجود کامل نشده و بخشی از مجموعه ای که می تواند در کامل شدن حجت بر مردم تاثیرگذار باشد، در اختیار آنان قرار نگرفته است. این امر به معنای کامل نشدن حجت خداوند بر مردم است.
به عنوان مثال کسانی که مدعی اند آیات یا سوره هایی در زمینه ولایت و امامت حضرت امیر (ع) از قرآن حذف شده است و اختلاف پدید آمده در میان امت اسلامی از آغاز تا کنون را ناشی از این امر می دانند، در حقیقت پذیرفته اند که با حذف این بخش از قرآن حجت الهی بر مردم در زمینه امامت و ولایت کامل نشده است.
یعنی مردم در روز قیامت می توانند با خداوند محاجّه کنند که اگر مانع تحریف آیات و سور ناظر به امامت و ولایت می شد، آنان از نعمت هدایت در سایه اهل بیت (ع) محروم نمی شدند!
حال با پذیرش تاکید قرآن بر سنت اتمام حجت از سوی خداوند، آیا جایی برای چنین احتجاجی باقی می ماند؟!
3-1. مخدوش شدن نظریه خاتمیت اسلام
خاتميت به معناي پايان پذيرفتن نبوت است و خاتميت پيامبر اكرم (ص) به اين معنا است كه هيچكس پس از ايشان هرگز به مقام سفارت الهي و وساطت الهي ميان خداوند و مردم نرسيده و هيچگاه خداوند از رهگذر وحي با كسي سخن نخواهد گفت.
از این رو، قرآن در برابر سایر کتب آسمانی در کنار دو نقش تصدیقی و تکمیلی ، نقش مهیمنی را نیز برعهده دارد: « وَأَنزَلْنَا إِلَیک الْکتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ مِنْ الْکتَابِ وَمُهَیمِنًا عَلَیهِ »
مهیمن بودن قرآن در برابر سایر کتب آسمانی بدان معنا است که خداوند اراده کرده، کژتابی هایی آن کتب که عموماً از رهگذر تحریف در آنها راه یافته، با ظهور کتابی با پیراستگی کامل یعنی قرآن اصلاح نماید.
قرآن از این جهت نقش معیار و محک برای بازشناخت آموزه های سره از ناسره آن کتب را بازی می کند. راز آن که در میان همه کتب آسمانی تنها بر حفظ و صیانت قرآن تاکید شده همین نکته است.
به عبارت روشن تر، چون بنای خداوند آن بود که آموزه های تحریف شده سایر کتب آسمانی را با آمدن قرآن باز نمایاند، ضرورتی بر حفظ و صیانت آن کتب از عدم راهیافت تحریف در آنها نمی دید و از آن جا که برای قرآن افزون بر نقش هدایتی، نقش اصلاح آموزه های کتب آسمانی پیشین را در نظر گرفته است، می بایست صیانت آن را از هر گونه دخل تصرف تضمین می کرد که این امر به صراحت قرآن اتفاق افتاد.
حال اگر کسی مدعی راهیافت تحریف در قرآن باشد، به ناگزیر باید بر ضرورت نزول کتاب آسمانی دیگر پای فشرد تا در سایه آن تحریفات راه یافته در قرآن شناخته شده و به کنار گذاشته شوند و نزول کتاب آسمانی دیگر به معنای ضرورت برانگیختن پیامبری دیگر برای دریافت آن کتاب آسمانی از سوی خداوند است. پیداست که معنای این سخن مخدوش شدن نظریه خاتمیت اسلام است.
بنابر این اگر کسی خاتمیت اسلام را پذیرفته و مدعی است که قرآن آخرین کتاب آسمانی است که از سوی خداوند برای هدایت جهانیان فرو فرستاده شده است، به ناگزیر باید راهیافت هرگونه دخل و تصرف در این کتاب آسمانی را مردود اعلام کند.
برگرفته از کتاب «پیراستگی قرآن از تحریف» اثر استاد علی نصیری
@andishaneh
#آموزه_های_اعتقادی_دین_اسلام
خلاصه-غرب-شناسی-سید-احمد-رهنمایی-ویرایش-اسفند-97.docx
4.13M
📚✍📚✍📚✍📚✍
خلاصه کتاب غرب شناسی
نویسنده: سید احمد رهنمایی
@andishaneh
#آموزه_های_اعتقادی_دین_اسلام