eitaa logo
🌷🌷اندیشه ناب🌷🌷
163 دنبال‌کننده
6هزار عکس
3هزار ویدیو
149 فایل
مطالب فوق العاده جذاب و کاربردی، به روز و غیر تکراری، پاسخ به شبهات اعتقادی، داستان های جذاب و هر آنچه برای آرامش به آن نیاز دارید همه را در این کانال بجویید تبادل @yaali124
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌ اصلا حضرت رقیه (س)نه ، مثلا دختر خودت؛ یک شب میان کوچه بماند ،چه میشود؟ اصلا بدون کفش ،توی بیابان ،پیاده نه !!! در راه خانه تشنه بماند ،چه میشود ؟ دزدی از او به سیلی و شلاق و فحش ،نه ! تنها به زور گوشواره بگیرد ،چه میشود؟ گیریم خیمه نه ،خانه و یا سرپناه ،نه ! یک شعله پیرهنش را بگیرد،چه میشود ؟ در بین شهر ،توی شلوغی ،همیشه ،نه ! یک شب که نیستی ،بهانه بگیرد ،چه میشود؟ اصلا پدر ،عمو و برادر ،نه ، جوجه ای ، تشنه مقابل چشمش بمیرد ،چه میشود ؟ دست گناهکار مرا روز رستخیز ، یک دختر سه ساله بگیرد ،چه میشود ؟ ‌‌
🌹🌷🌹🌷🌹 روضه هایی که قبول نشدن😭 ✍ مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره )میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت : اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم . میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت : مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم . حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند . سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاک های محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند . سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت : تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت ، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم . وجود نازنین حضرت زهرا ، صدیقه کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود ؛ آسید علی اکبر مجالس روضه امروز قبول نیست. گفتم : چرا خانوم جان فرمود : نیتت خالص برای ما نبود . برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم ، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله ای داریم ! گفتم جانم خانوم ، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند :اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس با اخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول می کردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم می شد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. بنازم به بزم محبت که در آن گدایی و شاهی برابر نشیند... منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃✨🍃✨🍃✨🍃🏴اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام... 🍃✨🍃✨🍃✨🍃🏴السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🍃✨🍃✨🍃✨🍃ان شاءالله روز آدینه تون بخیر و سلامتی باشه 🏴اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر 🏴عــلامه حســن زاده ✨بدان صبـر مفتاح فرج است و 🍃اگر تلــخ است سر انجــام میــوه ✨شیرین دهد و در هر حال دست 🍃از دامن طلب بر ندار. 🍃✨🍃✨🍃✨🍃 http://eitaa.com/andishe_nab110 https://chat.whatsapp.com/Fpv7kJus8w67 🍃✨🍃✨🍃✨🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا البته میگویند داستان است ولی هرچه هست بسیار زیباست. 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . 🔹پیشنهاد میکنم هر وقت حال خوشی داشتید، این غزل را بخوانید.
گویند: دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت! در راه با پرودرگار سخن می گفت: ( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای ) در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت! او با ناراحتی گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند ندا آمد که: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه اباعبدالله الحسین
👆👆👆👆 ⭕️ سوال: ❓این درست است که حضرت زینب سلام الله علیها سر خود را به محمل زدند و برای همین در هیئت ها لطمه می زنند؟ 📎 📎 📎 💠 ━✨🌹✨🌸✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #کلیپ دگرگونی عالم پس از #عاشورا در کتب #اهل_سنت 🎤 حجت الاسلام #یزدانی #نقد_وهابیت #امام_حسین #اباعبدالله #کربلا #تبری #برائت_از_دشمنان #توسل #شفاعت #گریه #اهلسنت #اهل_سنت #محرم #عاشر_من_محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴السلام علیک یا حر بن یزید ریاحی آیا حربن یزید ریاحی، غلام ترک ‌زبانی داشت که همراه ایشان در روز عاشورا به شهادت رسید 🏴بر اساس برخی گزارش‌ها یکی از افرادی که توانست روز عاشورا در راه مکتب امام حسین علیه السلام به فیض شهادت برسد، و نام خود را در میان شهدای کربلا ثبت کند، غلام ترک ‌زبانی متعلق به حرّ بن یزید ریاحی بود. او قاری قرآن بود و با زبان عربی آشنایی داشت برخی نیز وی را از موالیان امام حسین علیه السلام برشمرده‌اند. وی بعد از جناده بن حارث انصاری و یا سیف بن حرث بن سریع؛ و مالک بن عبدالله بن سریع و قبل از مالک بن دودان و یا عمرو (عمر) بن خالد صیداوی به میدان رفت و این‌گونه اشعار حماسی را می‌خواند. 🏴می‌گویند وی هفتاد نفر از سپاه عمر بن سعد را به هلاکت رساند و سپس از پاى در آمد و بر زمین افتاد 🏴امام حسین علیه السلام بر بالین او آمد و با حالتی گریان، صورت مبارک خود را به صورت وى نهاد 🏴هنگامیکه او چشم خود را باز کرد و امام حسین را بر بالینش دید لبخندى زد و به شهادت رسید. 🏴السلام علیک یا شهداء والصالحین علیهم السلام http://eitaa.com/andishe_nab110 https://chat.whatsapp.com/Fpv7kJus8w67
🌹اختصاصات امام حسین ع🌹 1️⃣ رسوخ حرارت محبت امام ع در دل مومنین (گذشت) 2️⃣تربت امام حسین«ع»، شفای دردها ☀️امتیاز دوّمی که امام حسین «سلام‌الله‌علیه» دارند، تربت ایشان است. این امتیاز نیز خاصّ آن امام بزرگوار است، چنان‌که هیچ کس حق ندارد از روی قبور مطهّر  ائمّۀ بقیع، خاک بردارد. حتّی کسی اجازه ندارد خاک قبر منوّر امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه»‌ را بردارد یا بخورد، 🌈 اما برداشتن و یا خوردن کمی از تربت امام حسین «سلام‌الله‌ علیه»، به عنوان شفا و استشفاء، خوب است 🍎و در روایات مختلفی وارد شده است که معصومین«سلام‌الله‌علیهم» فرمودند: «وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِه» [۱] 👌این مطلب، از امتیازات خاصّ امام حسین «سلام‌ الله‌علیه» است که در خاک کربلا، چهار فرسخ در چهار فرسخ، تربت و مایۀ شفا قرار داده شده است. 🎁علاوه بر اینکه در روایت وارد شده که تربت امام حسین«سلام‌الله‌علیه» موجب شفاست، به تجربه نیز اثبات شده است که تربت اباعبدالله الحسین «سلام‌الله‌علیه»، دردهای بی درمان را شفا می‌دهد. ◀️بزرگی می‌گفت: یک زالو در گلوی کسی رفته بود و نزدیک بود خفه شود، من مقداری تربت در حلق او ریختم، ناگهان آن زالو بیرون آمد.  ⭐حضرت آیت الله خوئی ره فرمودند: چشم‌های من درد گرفت و نزدیک بود نابینا شوم. همۀ دکترها نیز از درمان آن عاجز بودند. سببش هم این بود که یک مجلس عزای زنانه در خانه داشتیم و چون مزاحم درس و مطالعۀ من بود، آن را تعطیل کردم. همسرم گفته بود که خواب دیده کسی به او گفته است: دوای درد چشم شوهر تو، تربت امام حسین «سلام‌الله‌علیه» است. پس از برخواستن از خواب، مقداری تربت در آب ریخته و ایشان را بیدار کرده بود و مقداری از آن آب را به پشت چشم آیت الله خوئی مالیده بود و چشمان ایشان خوب شد. نظیر این واقعه زیاد رخ داده است. ❇حضرت آیت الله العظمی بروجردی می‌فرمودند: چشم‌های من در جوانی خیلی کم سو بود. در ماه محرّم وقتی دستۀ عزاداری به خانۀ ما آمد، برخی از افراد گِل به سر مالیده بودند. سینه‌زن‌ها دور حیات حرکت می‌کردند تا این‌که به من رسیدند. من مقداری از گِل سر یکی از آنها را گرفتم و به پشت چشمم مالیدم و از آن پس، به عینک احتیاج نداشتم. من حضرت آیت الله العظمی بروجردی را می‌دیدم که پیرمرد نودساله‌‌ای بودند و عینک نمی‌زدند و چشمهایشان مانند چشم جوانان بود. ✅این وقایع از اختصاصات امام حسین«سلام‌ الله‌علیه‌» است. خاک تربتش شفا می‌دهد، خاک کربلا شفاست، ولو اینکه گِل لای درز پای یک زائر باشد. ادامه دارد... 📚۱. الأمالی‏للطوسی، ص 317 🍑🍑🍒🍒🍉🍊 🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍏🍏🍏🍏🍏🍏
🔴🔵 چرا به امام زمان لقب قائم داده اند 🔹 از حضرت امام باقر(ع) پرسیدند: مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: آرى! گفتند: پس چرا تنها دوازدهمین شما به این نام، نامیده شد؟ 🔺 فرمود: آن هنگام که جدّمان حسین(ع)به شهادت رسید، فرشتگان با اشک و آه، ضجه‌زنان گفتند: اى اله و اى سید ما! آیا نمى‌نگرى که با بنده برگزیده و فرزند برگزیده تو چه مى‌کنند؟ خداوند به آنان چنین وحى کرد: اى فرشتگان من آرام باشید! به عزّت و جلالم سوگند! حتما از آن‌ها انتقام خواهم گرفت، هر چند مدت‌ها بگذرد، آن‌گاه پرده را کنار زد و امامان پس از حسین(ع) را به فرشتگان نمایاند، در میان آنان یکى ایستاده بود و نماز مى‌خواند، پس خداوند به فرشتگان فرمود: با این شخص ایستاده (قائم) از آن‌ها انتقام مى‌گیرم. 📚 بحارالأنوار ج ۴۵ ص ۲۲۱ ┗━━━🍂🍃━━━┛🌱 🏠 کانال تبلیغی اندیشه ناب👇 🌱🌴🌺🌿 واتس آپ 🆔https://chat.whatsapp.com/Fpv7KJus8bqLqNt6nSRw67 ایتا 🎍🎄🌳🌷 🆔https://eitaa.com/andishe_nab110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴ان شاءالله روز شنبه تون منور به نور شهدای کربلا باشه بحق رب العالمین 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃تلنگر به یاد ماندی 🏴به بچه ها یاد بدید که امام حسین علیه السلام از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی 🏴حضرت عباس از معرفت و مرام و وفا بی 🍃دست شد نه به خاطر مشک آب 🏴اونجا که امام حسین علیه السلام 🍃فرمود: هل من ناصر ینصرنی؛ 🏴امام یار میخواست نه آب! 🍃یادمان باشد که قیام امام حسین علیه السلام، انقلابی بود تا اسلام زنده بماند. 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴 http://eitaa.com/andishe_nab110 https://chat.whatsapp.com/Fpv7kJus8w67 🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴
🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂آیا هدف امام حسین علیه السلام از قیام به دست آوردن مقام و حکومت بود؟ به طور خلاصه، نه میتوانیم بگوییم که حضرت قیام کرد برای تشکیل حکومت و هدفش تشکیل حکومت بود، و نه میتوانیم بگوییم حضرت برای شهید شدن قیام کرد... هدف، عبارت شد از باز گرداندن جامعه‌ اسلامی به خطّ صحیح. چه زمانی؟ آن وقتیکه راه، عوضی شده است و جهالت و ظلم و استبداد و خیانتِ کسانی، مسلمین را منحرف کرده و زمینه و شرایط هم آماده است امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه‌ اسلامی، یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه‌ اسلامی است، انجام دهد 📚سخنان مقام معظم رهبری در باب قیام امام حسین علیه السلام 🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴 http://eitaa.com/andishe_nab110 https://chat.whatsapp.com/Fpv7kJus8w67 🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴کاش سهراب اینگونه میگفت: آب را گل نكنید . . .! 🏴شاید از دور علمدار حسین (ع) مشك طفلان بر دوش، 🏴زخم و خون بر اندام، می رسد تا كه از این آب روان، 🏴پر كند مشك تهی، ببرد جرعه آبی برساند به حرم، 🏴تا علی اصغر (ع) بی شیر رباب (س) نفسش تازه شود و بخوابد آرام . ..! 🏴آب را گل نكنید
💠✨💠✨💠✨💠عوامل افول ارزش‌ها در خانواده معاصر ✨خانواده، سنگ‌‌بنای‌ جامعه‌ بزرگ‌ انسانی‌ است‌ 💠و در استحکام‌ روابط‌ اجتماعی‌ و رشد اعضای‌ جامعه، نقش بنیادین‌ دارد ✨تلاش‌ در جهت‌ استحکام‌ خانواده‌ و 💠استوار سازی‌ روابط‌ درون‌ این‌ سیستم، زمینه‌ را برای‌ سلامت‌ اخلاقی‌ و سعادت‌ عمومی جامعه‌ فراهم‌ می‌کند. ✨یکی از نقش‌های خانواده،‌ انتقال‌ ارزش‌ها‌ به معنای رفتارهای خوب یا بد، 💠شایسته و ناشایست، مطلوب و نامطلوب از نسلی‌ به‌ نسل‌ دیگر است ✨ارزش­ها، معیار انتخاب یک خانواده مطلوب و نیز ملاک تعیین رفتارهای اعضای خانواده است 💠 ارزش‌ها، همچون قطب‌نمایی هستند که جهت‌یابی اخلاقی و عملی را نشان می‌دهند و بر تصمیم‌گیری و اقدامات روزمره افراد تأثیر می‌گذارند؛... ✨بنابراین سبک زندگی فرد، بازتابی از ارزش‌های او و هنجارهایی است که به این ارزش‌ها مربوط می‌شوند 💠این ارزش‌ها از دیدگاه اسلام به بینش و منش افراد وابسته است؛؛؛ 💠✨💠✨💠✨💠 http://eitaa.com/andishe_nab110 https://chat.whatsapp.com/Fpv7kJus8w67 💠✨💠✨💠✨💠