eitaa logo
هنرِاندیشه(علوی)
838 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
840 ویدیو
8 فایل
سلسله مباحث اخلاقی_ معرفتی نهج البلاغه امیرالمومنین(علیه السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱دل من، قبله نماییست که سمت نجف است... ••|@andisheh_alavi_110|••
📨یا علی بن ابی طالب (سلام الله علیک) از اتفاقات روزگار، روحم خسته میشود، چه کنم؟ 💌فرمود: این دلها همانند بدن ها، خسته میشوند، برای نشاط آن به سخنان تازه ی حکیمانه روی بیاورید. 🖇 چه کلامی حکیمانه تر، از سخنان حضرت امیرالمومنین❓ 📍پس بیاییم به نهج_البلاغه بازگردیم، کلام حضرت، روح خسته را تازه میکند. ••|@andisheh_alavi_110|••
Nahj_khotbeh-5_F_130940.mp3
1.35M
🔰این خطبه توسط امیرالمومنین علیه السلام بعد از وفات پيامبرصلوات الله علیه در خطاب به عباس و ابوسفيان ایراد گردید: 📜اگر سخن گویم و حقم را مطالبه کنم گویند: بر ریاست و حکومت‏حریص است و اگر دم فرو بندم و ساکت نشینم، خواهند گفت از مرگ می‏ترسد... ••|@andisheh_alavi_110|••
🌱 اسلام یه امر آشکاریه، ولى جاى ایمان دل انسانه! پیامبر اکرم صلوات الله فرمودند: عُنوانُ صحيفةِ المؤمنِ حُبُّ عليِّ بنِ أبي طالبٍ؛سرلوحه پرونده هر مؤمن(در روز قیامت) دوستی و محبت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است!(۱) ببینید رسول خدا نفرمودند عُنوانُ صحيفةِ المسلم؛ عنوان نامه عمل مسلمان نه! بلکه فرمودند: عنوان نامه عمل مومن؛ یعنی کسی که یک درجه از اسلام بالاتره. بعضی از انسانها مسلمانند بعضی از مسلمان ها مومن اند. امیر المؤمنین علیه السلام در تبیین ایمان می فرماید: «الْإِیمَانُ تَصْدِیقٌ بِالْجَنَانِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَان ؛ ایمان تصدیق به قلب و اظهار و اعتراف به زبان و عمل به جوارح و اعضاست. (۲) خداوند در قرآن می فرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ ...». (اعراب بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم، به آنها بگو: شما ایمان نیاورده اید، بگوئید اسلام آورده ایم، ولى هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است). طبق این آیه تفاوت «اسلام» و «ایمان»، در اینه که «اسلام» شکل ظاهرى قانونى داره، و هر کس شهادتین رو بر زبونش جارى کنه، در سلک مسلمونی وارد میشه، و احکام اسلام بر اون جارى مى شه. ولى ایمان یه امر واقعى و باطنیه و جایگاه اون قلب انسانهاست، نه زبان و ظاهرشون. 🖇لذا ممکنه اسلام برای انگیزه های مختلفی باشه حتی انگیزه های مادی و منافع شخصی ولی ایمان طبیعتاً از انگیزه های معنوی و از علم و آگاهی سرچشمه میگیره! پیامبر صلوات الله فرمودند: عُنوانُ صحيفةِ المؤمنِ حُبُّ عليِّ بنِ أبي طالبٍ در جایی دیگر فرمودند: لَوْلاكَ يا علِيّ، ما عُرِفَ المؤمنونَ مِنْ بَعْدي؛ اى على! اگر تو نبودى بعد از من مؤمنان شناخته نمى شدند. (۳) ❌یعنی آگاه باش که علی علیه السلام ملاک مومن بودن و مومن نبودنه‼️ 📚۱_مستدرک حاکم، ج٣ 📚۲_علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۶۶، ص۷۴ 📚۳_ كنز العمّال: ۳۶۴۷۷ 🎙 حجت الاسلام والمسلمین دکتر باوقار ادامه دارد... ••|@andisheh_alavi_110|••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناقوس ها به صدا در می آیند ✨🔹پارت هجدهم🔹✨ ستوان به طرف در رفت و لحظه ای بعد برگشت و به همکارش که داشت با دقت به هم ریختگی محراب را نگاه می کرد گفت سرکار دنیس! لطفاً از در پشتی انگشت نگاری کنید. بعد بیایید به دفتر کار جناب کشیش. کشیش و ستوان به طرف دفتر کار به راه افتادند. کشیش نمی توانست به محراب نگاه کند، بی حرمتی بزرگی که به ساحت مقدس کلیسا شده بود، او را آزار می داد. ستوان با دیدن دفتر به هم ریخته ی کشیش پرسید: آیا شما همیشه در دفتر کارتان مبلغ قابل توجهی پول نگه داری می کنید؟ کشیش روی یکی از صندلی ها نشست، گفت: نه! من هیچ وقت پولی در دفترم نگه نمی داشتم. این دوهزار دلار، پول یک مرد تاجیک بود که قرار بود بیاید و آن را از من بگیرد. ستوان به کشیش خیره شد و گفت: یک مرد تاجیک؟ آیا او می دانست شما دوهزار دلار را در دفتر کارتان نگه می دارید؟ کشیش که اصلا حوصله ی سین جیم های پلیس را نداشت، بی حوصله جواب داد: خیر! او چیزی نمی دانست. قرارمان دو روز پیش بود، اما نمی دانم چرا نیامد. در سوالات ستوان، بوی سوءظن به مشام کشیش رسید. ببخشید پدر! آیا شما با این مرد تاجیک، قصد معامله ی چیزی را داشتید؟ کشیش فکر کرد ای کاش نامی از مرد تاجیک نمی‌آورد و ذهن ستوان را به سمت معامله ی کتاب که در روسیه امری غیر قانونی بود نمی کشاند. هیچ معامله ای در بین نبود. او جوانی بود که احتیاج به کمک داشت و فرد خیری این پول را به من داد تا در اختیار او قرار دهم. ستوان پرسید: می توانید نام این مرد تاجیک را به من بگویید؟ کشیش احساس کرد در بد مخمصه ای گرفتار شده است. دسته ی صندلی را محکم فشرد تا بر اعصابش مسلط شود. گفت: ماجرای این سرقت، قطعاً هیچ ارتباطی با مرد تاجیک ندارد. او می توانست به موقع بیاید و پولش را بگیرد و برود. پس دلیلی ندارد که دو روز بعد بیاید و پول خودش را به سرقت ببرد. ستوان فکر کرد این کشیش پیر به نکته ی جالبی اشاره کرده است. هیچ آدم عاقلی نمی‌آید پول خودش را بدزد، آن هم از کلیسایی که ورود به آن مخاطراتی دارد. علاوه برا آن ، به هم ریختگی محراب کلیسا، نشان می داد که سارق یا سارقان به دنبال چیزهای دیگری هم بوده اند. البته شما راست می گویید پدر! ذهن من به طرف ماجرای قتل یک مرد جوان تاجیک سوق داده شد که دو روز پیش جنازه اش را در یک شرکت ساختمانی پیدا کردیم. ظاهراً نگهبان آن شرکت بوده. صد البته نباید بین آن مرد تاجیک مقتول و مرد تاجیکی که قرار بود شما دوهزار دلار را به او بدهید، رابطه ای وجود داشته باشد. کشیش در صندلی فرو رفت و مچاله شد. رنگ صورتش چنان پرید که از نگاه تیزبین ستوان دور نماند. خیره به کشیش نگاه کرد چه شده پدر؟ حالتان خوب نیست؟ کشیش سعی کرد خودش را آرام کند، اما ممکن نبود موفق به این کار شود. مرد تاجیک به او گفته بود که در یک شرکت ساختمانی نگهبان است. پس دلیل نیامدن او ... ! هر چند به قتل رسیدن مرد تاجیک می توانست خیال او را از بابت کتاب برای همیشه راحت کند، اما قتل او بی ارتباط با کتاب و آن دو مرد مشکوک روس نبود. اگر آن دو مرد، که حالا می توانست حدس بزند قاتل مرد تاجیک هستند، به سراغ او می آمدند چه پیش می آمد ؟ سرقت از کلیسا هم باید کار آن ها باشد. واضح بود که آن ها به دنبال کتاب بودند، پس دست از سر او هم برنمی داشتند. ستوان دستش را روی شانه ی او گذاشت و پرسید: چه شده پدر؟ حالتان خوب نیست ؟ کشیش آهسته جواب داد چیزی نیست. احتمالا باید فشارم خونم بالا رفته باشد. ستوان گفت: شما به کسی مشکوک نیستید؟ کسی که می دانسته شما دوهزار دلار پول را در دفتر کارتان نگه داری می کردید؟ کشیش سرش را تکان داد. نوک انگشتان پاهایش مورمور می شد. دلش می خواست دست به جیبش می برد و یکی از قرص های فشارش را می خورد، اما ترجیح داد فعلآ به خودش مسلط شود. خیر! من به کسی مشکوک نیستم. ستوان گفت به هر حال ما پس از بررسی کامل موضوع، مسئله را صورت جلسه می کنیم. امیدوارم بتوانم سارق یا سارقان را دستگیر کنیم. ادامه دارد... ••|@andisheh_alavi_110|••
هنرِاندیشه(علوی)
#داستان ناقوس ها به صدا در می آیند پارت اول میخائیل ایوانف،کشیشی نبود که حین سخنرانی اش مکث طولان
همراهان علوی، دوستداران امیرالمومنین علیه السلام، میتونید با سرچ { و یا پارت ها با ذکر شماره } در منوی جست و جوی کانال از قسمت اول تا هجدهم داستانمون رو مطالعه بفرمایید.🌸
enc_16813110589865674267264.mp3
3.7M
🎙کوفه ای دیار علی علیه السلام... ••|@andisheh_alavi_110|••
🍃تنها علی علیه السلام راه نجات است.هان! هیچیک از دوستداران من نخواهند مُرد مگر این که مرا در جایی که بدان شوق دارند بیابند! 📚بصائر الدرجات، ص ۳۶۴ ••|@andisheh_alavi_110|••
🌱در نکوهش دنیا👇 📜اميرالمؤمنين عليه السلام: 💠 بپرهیزید از این که دنیا بر جانتان چیره شود؛ زیرا پیامد زود هنگام آن ناگواری است و نتیجه دیررس آن، اندوه است. 📚 عیون الحکم: ص ۱۰۱ ••|@andisheh_alavi_110|••
261495.mp3
4.08M
❇️پیشنهاد ویژه 🍃خدا برای امیرالمومنین علیه السلام فضائلی قرار داده که فقط خدا می تونه این فضائل رو بشماره... ••|@andisheh_alavi_110|••
💌پروردگارم! به پای مهربانی ات هیـچگاه دست مـرا رها نکن و این بـنده سراپا تقصیرت را از درگاهت بیرون نکن. 📍او به دامن تو چنـگ زده، به پای عظمتت او را به خود نزدیک کن که جز تو کسی را ندارد. شب زیارتی امام حسین علیه السلام، التماس دعا. ••|@andisheh_alavi_110|••