eitaa logo
اندیشه ما
646 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
176 ویدیو
12 فایل
💢 پایگاه ارائه قرائت محققانه و متناسب زمان از آموزه‌های اصیل اسلامی 🌐 نشانی سایت: andishehma.com 📲ارتباط با دبیر خبر و مدیر کانال ارسال مطالب، نقد و پیشنهادات و مسئول بارگذاری مطالب: @ad_andishemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ پیامدهای قدرت سطحی نگران برای جامعه و دین 🎙 دکتر محمدرضا یوسفی 🔴 از مهمترین اهداف انبیاء و به ویژه پیامبر خاتم، رهانیدن انسان ها از بندهایی است که مانع تعالی انسان ها و جوامع شده است. برخلاف افراد فرصت طلب و سودجو که خواهان رواج خرافات و سطحی نگری در دینند تا بتوانند از مردم سوء استفاده کنند، پیامبر آمده است تا انسان ها با آگاهی دست به انتخاب زده، زنجیرهای جهل و نادانی، بت پرستی، شخص پرستی، خرافات و مانند آن که مانع از رشد فکری و اخلاقی مردم است، را از پای آنان بگشایند. تاکید بسیار قرآن بر تشویق به تعقل، تفکر و تاکید بر جایگاه علم از این بابت است تا انسان هایی دارای اندیشه ای بلند تربیت شوند. 🔴 در سال نهم هجری، فرزند پیامبر به نام ابراهیم در ۱۸ ماهگی در گذشت. آن روز خورشید گرفت.گروهی علت را مرگ فرزند پیامبر دانستند. اما پیامبر بر فراز منبر رفتند و فرمودند: « آفتاب و ماه از نشانه های قدرت خداوند هستند آنها بر طبق سنن طبیعی و قوانینی که خدا بر آنها مقرر داشته است در مسیر خاصی می گردند، هرگز برای مرگ کسی و یا تولد کسی نمی گیرند». پیامبر هیچ خرافه و دروغی را برای پیشبرد دین بکار نبرد. بر این اساس دین و پیامبر سعی می کنند تا مردم قدرت تشخیص پیدا کنند، سخنان را بشنوند و با افکار متنوع آشنا شده، بهترین آنان را برگزینند. چنانچه خداوند در آیه ۱۱ سورۀ مجادله به کسانی که سخنان را می شنوند و از بهترین آنان پیروی می کنند، بشارت داده است. 🔴 دلیل این همه تاکید بر مبارزه با جهالت و خرافه گرایی این است که از طریق رشد انسانهای سطحی در دین، تنگ نظری در امور دینی شکل گرفته و افراد، خود حق پندار شده، تحمل و مدارای خویش را از دست می دهند. آنان به دلیل نگاه سطحی شان، توانایی درک اهم و مهم را ندارند و موازین دینی را زیر پا می گذارند. آنان به قیمت ایجاد تنفر از دین، می خواهند با بی حجابی مبارزه کنند. به دلیل فقدان بینش عمیق دینی، تحت تاثیر شخصیت ها قرار می گیرند و ابزار دست این و آن می شوند و ناخودآگاه، بندگی انسان می کنند و با همه این اوصاف، نقش کلیدی برای خود در جامعه قائل شده و از این طریق مانعی بر سر راه تعالی جامعه می شوند. 🔴 خوارج یکی ازنمونه های بارز تاریخی این افراد است. افرادی بسیار سطحی، خود حق پندار، لجوج، فاقد توان تحمل دیگر افکار و عقاید که فریب دنیاپرستان را خوردند و ظاهر قرآن را گرفته، روح و تجسم آن را رها کردند و از این طریق ضربه های جبران ناپذیری بر اسلام علوی زدند و موجب حاکمیت بنی امیه شدند. در هر دوره ای اگر اینها میدان را به دست گیرند، سعی می کنند مانند خود را تکثیر کنند و جامعه را به جمود، ظاهرگرایى و تحجّر بکشانند. به جای تاکید بر ارزشهای دینی بر ظواهر تکیه می کنند. معیار دینداری را نه رواج صداقت، وفای به عهد، امانتداری و رشد اعتماد اجتماعی که ازدیاد مساجد ساخته شده با امکانات عمومی، انجام مناسک و نذری و امثال آن می دانند. مگر نه این است که پیغمبر فرمود «دو دسته پشت مرا شکستند عالمان غیر متعهد و جاهلان مقدس مآب» این جاهلان گمان می کنند که حق را کاملا دریافته اند. از این رو بستری برای گفتگو لازم ندانسته، همه را از مسیر دین بیرون می دانند. دغدغه اسلام را دارند اما بیشترین ضربه را به دین می زنند. 🔴 به تعبیر شهید مطهری، گروهی تنگ نظر که اسلام و مسلمانى را در چهاردیوارى اندیشه‏هاى محدود خود محصور کرده، ادعا می کنند که همه بد مى‏فهمند و راه خطا مى‏روند. به دلیل تنگ نظری، زود تکفیر و تفسیق مى‏کنند. وای به حال جامعه ای که اینان بالا آیند و موقعیتی پیدا کنند و تصمیم ساز شوند. چه خسارتهایی که برای دین و جامعه به بار نمی آورند. رفتارشان موجب دین گریزی می شود. چنانچه امیرالمومنین خطاب به خوارج فرمود: « شما تیرهایى هستید در دست شیطان که از شما براى زدن نشانۀ خود استفاده مى‏کند و به وسیلۀ شما، مردم را در تردید و گمراهى قرار مى دهد». 🔴 سطحی نگری دینی به همراه ناتوانایی در تحلیل اجتماعی موجب می شود تا گاه از دیوار سفارتخانه بالا روند و به آن افتخار کنند. گاه بر دیوار سفارتخانه ای شعار بنویسند و از بیت المال، هزینه های آن پرداخت شود. با وجود اینکه گسترش فقر در جامعه موجب رشد آسیب های اجتماعی شده، چنانچه به گفته یک نماینده مجلس، جمعیت زیر خط فقر به بیش از سی میلیون نفر یعنی بیش از ۳۵ درصد مردم رسیده است، دغدغۀ اینان، روسری ( و نه حجاب) زنان است. پیامبر فرمود اگر فقر از دری وارد شود، ایمان از دری دیگر خارج می شود. یعنی فقر مادر بی ایمانی، کج ایمانی و رشد گناهان در جامعه می باشد. امروز فقر، منکر بزرگ کشور ماست ...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/sathi-negari 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ زورگیری، پوپولیسم و عدالت دوربینی 🎙 دکتر محسن برهانی 🔴 در سال ۱۴۰۱ فیلمی از یک زورگیری در بزرگراه نیایش منتشر شد و دوباره با وایرال‌شدن این فیلم در فضای مجازی، حکم اعدام (از همان شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب) صادر شد که این بار بحمدالله شعبه دیوان عالی کشور این حکم را تأیید نکرد و زورگیر اعدام نشد و به حبس طولانی‌مدت محکوم شد.در همان زمان هم برخی ادعا کردند که باید زورگیر در وسط بزرگراه نیایش اعدام شود تا تأثیرگذاری مثبت داشته باشد. 🔴 در روزهای اخیر نیز باز خبر صدور حکم اعدام در مورد زورگیران بزرگراه صدر در مرحله بدوی شنیده شد؛ همان زورگیرانی که چند ماه قبل فیلم زورگیری ایشان در فضای مجازی منتشر و نحوه دستگیری ایشان نیز در اخبار منتشر شد. 🔴 امیدوارم این بار نیز دیوان عالی کشور با عدم تأیید حکم، مانع از سلب حیات شود. چند روز قبل مجددا فیلمی منتشر شد که شخصی در یک بزرگراه تلاش می‌کند اقدام به زورگیری کند اما موفق نمی‌شود و باز افراد مختلف در فضای مجازی تقاضای اعدام و آویزان‌کردن این افراد را می‌دهند تا این جرم ریشه‌کن شود. 🔴 نسبت صدور احکام شدید با انتشار فیلم ارتکاب جرم در فضای مجازی چیست؟ چطور برخی زورگیری‌ها مصداق ماده ۶۵۲ تعزیرات شناخته شده و حبس از سه ماه تا ۱۰ سال را ایجاب می‌کنند، اما برخی زورگیری‌ها مصداق محاربه دانسته شده و موجب اعدام مرتکب می‌شوند؟ 🔴 کاهش ارتکاب جرم مبتنی بر کار آماری و مطالعات جرم‌شناسانه است و زمانی که هیچ آماری از میزان این جرائم وجود ندارد، از اساس پیش‌شرط این‌گونه مطالعات تحقق پیدا نکرده است و ادعای کاهش جرائم به تبع یک پاسخ سخت به برخی مرتکبان -که به صورت شانسی فیلم زمان ارتکاب‌شان منتشر شده- ادعایی غیرعلمی است که بیشتر به شوخی شبیه است ...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/zorgiri-popolism 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ انتقاد آیت‌الله علیدوست از بدسلیقگی برخی منبری‌ها 🔴 در مسئله شفاعت برخوردهای اجتماعی و هم کلامی داریم و وهابیت هم دامنگیر اسلام شده و شفاعت را زیر سؤال می‌برد لذا بحث از اهمیت برخوردار است؛ چند آیه داریم که دلالت دارد شفاعت مخصوص ذات الهی است. 🔴 هیچ کسی از طرف دیگری مجازات نمی‌شود یعنی در هیچ نظامی حقوقی سالم کسی را به خاطر دیگری مجازات نمی‌کنند؛ نفسی که قرار است مجازات ببیند شفاعتی از او پذیرفته نیست یعنی اگر بخواهد شفیعی بیاورد پذیرفته بخواهد غرامت بدهد و خسارتی را جبران کند از او پذیرفته نیست و مورد یاری هم قرار نخواهد گرفت. 🔴 آیاتی است که دلالت بر عدم قبول شفاعت و نفی شفاعت دارد؛ مثلا لا تنفعها شفاعه که نه شفاعت و نه نفی آن بیرون نمی‌آید و قسم چهارم هم اسنادی وجود دارد که اقسام شفاعت است مانند شفاعت حسنه و سیئه. ممکن است جایی کلمه شفاعت به معنای همکاری باشد؛ آیه «مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَهً حَسَنَهً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْهَا ۖ وَمَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَهً سَیِّئَهً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْهَا ۗ وَکَانَ اللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ مُقِیتًا؛ برخی شفاعت را به معنای همکاری معنا کرده‌اند که اگر در کار خیر باشد شفاعت حسنه و اگر برای کار شر باشد شفاعت سیئه است. 🔴 شفع یعنی زوجیت و قرار گرفتن چیزی در کنار چیز دیگری؛ ممکن است فردی بدون ضمیمه‌شدن پیامبر(ص) امکان بخشیده‌شدن ندارد لذا پیامبر(ص) و امام(ع) می‌توانند شفیع او شوند و شفاعت یعنی پناه‌بردن از یک اسم خدا به اسم دیگر یعنی از منتقم جبار به سوی الرحمان الرحیم باشد. بخش زیادی از اهل سنت و همه شیعیان شفاعت را قبل دارند لذا برخی افراد نباید مسائلی مطرح کنند که زیرآب شفاعت را بزند. 🔴 توصیه بنده این است که در هر منبری هر مطلبی بیان نشود؛ چند وقت قبل بنده به حرم حضرت معصومه(س) رفتم و بسیار شلوغ هم بود؛ منبری موارد جواز دروغ را بیان می‌کرد که از جمله یکی از این موارد دروغ به همسر است؛ به نظر بنده طرح این نوع مسائل در چنین فضایی بدسلیقگی است. 🔴 بنده معتقدم جای گفتن این نوع مسائل به فرض اینکه سخن درستی هم باشد در حرم نیست؛ زائر آمده زیارت کند و برود و به بار علمی اخلاقی او افزوده شود ولی عملا به این فرد یاد می‌دهم که تا آخر عمر دائما به همسرش دروغ بگوید. این نوع سخنان باعث زیر سؤال رفتن دعوت‌کنندگان و دعوت‌شوندگان می‌شود ..... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/bad-salighegi-menbar-iha 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ ‍ تاملاتی درباره علوم انسانی و مهندسی اجتماعی الزامات جهان توسعه‌نیافته 🎙 دکتر رضا داوری اردکانی 🔴 توسعه‌نیافتگی با ناتوانی از درک شرایط و امکان‌های تاریخی ملازمت دارد. اینست که در کشورهای توسعه‌نیافته معمولاً برنامه‌های کارساز توسعه تدوین و اجرا نمی‌شود و اگر در جایی راهی به توسعه باز شود شاید نتیجه پدید آمدن خواستی و خردی در درون جامعه و عزمی در سیاست و حکومت برای تغییر و اصلاح باشد. 🔴 عزم سیاسی هم یک امر اتفاقی و متعلق به اشخاص خاص و بدون زمینه تاریخی و فرهنگی و اجتماعی نیست. یعنی تا آمادگی در جامعه برای ورود در راه به وجود نیاید، سیاستمدارانی هم که عزم اصلاح و توسعه دارند، راه به قدرت سیاسی پیدا نمی‌کنند یا اگر پیدا کردند دوران قدرتشان دیر نمی پاید و راهشان ادامه نمی یابد. جامعه‌ای که توسعه نمی‌خواهد، به شرایط توسعه هم کاری ندارد. سیاستش هم سیاست توسعه نیست و شاید به جای توجه به توسعه برای اجرا و تحقق رویاهایی که به توسعه نمی رسد بکوشد. چنین جامعه و سیاستی با دشواری های بزرگ مواجه می شود و سودای مهندسی اجتماعی هم گره آن را نمی گشاید. 🔴 هیچیک از انقلاب‌هایی که در دو سه قرن اخیر اتفاق افتاده به مقاصدی که عنوان می کردند نرسیده و عجیب اینکه گاهی انقلاب درست در راهی افتاده و بجایی رسیده است که در ابتدا آن را راه و مقصد ظلم و فساد می دانسته و نفی می‌کرده است...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/mohandesi-ejtemaie 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅‍ ابعادحکم فقهی مسئله رعایت حقوق بیمار 🎙 آیت‌الله محمد عندلیب همدانی 1️⃣ عصارهٔ سخن این است که پزشک و کادر پزشکی با یک انسان بیمار مواجه هستند، و مستفاد از نصوص گذشته این است که حفظ کرامت انسانی او ، رعایت حقوق او به عنوان یک بیمار ، رعایت نصیحت و خیرخواهی به عنوان یک مستشیر بر عهدهٔ پزشک و پرستار و.. است. و این یعنی هرگونه توهین و تحقیر لفظی و عملی ، هرگونه غیبت و تهمت به او ، هرگونه سخن و کاری که موجب اذیت روحی او یا اطرافیان است ، هرگونه ممانعت از حق برخورداری از اطلاعات لازم ، هرگونه ممانعت از حق بیمار در اعلام رضایت یا عدم رضایت در درمانی خاص، هرگونه ممانعت از حق گزینش و انتخاب بیمار ، هرگونه ممانعت از مشورت بیمار با اشخاصی که خود صلاح می بیند ، هرگونه افشای راز و اسرار او ، هرگونه تقصیر در تشخیص ،‌ تقصیر در تجویز دارو و درمان و در انجام مراحل گوناگون معالجه ، هرگونه تأخیر بی علت در شروع و ادامهٔ درمان ، هرگونه تبعیض ظالمانه و هر گونه عدم رعایت مسائل بهداشتی لازم الرعایه در مطب یا بیمارستان ،عقلا و شرعا ممنوع است و حرام تکلیفی است و مصداق قطعی ظلم و ستم است. 2️⃣ هیچ و هیچ بیماری موش آزمایشگاه برای تحقیقات پزشکی در امتحان دارو و تزریق و…..نیست ، چه شیعه و چه غیر شیعه از تمام ملل و نحل ، چه زندانی و چه غیر زندانی ، چه کودک و یا پیر و چه جوان و میانسال ،‌چه معتاد و بیمار روانی و چه غیر اینها چه انسان در شرف مرگ و چه غیر از او ، زیرا ظلم در تمام این موارد عقلا و شرعا محرز است. چنانکه پزشک و بیمارستان نمی توانند بدون اعلام رضایت صریح بیمار از او در تعلیم و تعلم علوم پزشکی استفاده کنند. 3️⃣ البته روشن است که رعایت تمام موارد اخلاقی لازم الرعایه نیست و لذا من مطلب را به ایگونه طرح کردم که عدم رعایت هرگونه حقی که عرفا به معنای توهین و تحقیر و ظلم باشد حرام است، چنانکه در مورد تعظیم شعائر فقها فرموده اند ، انجام همهٔ مراتب تعظیم ، واجب نیست ، بلکه هرجا که ترک التعظیم به معنای توهین به مقدسات و شعائر باشد ، تعظیم( با ترک توهین ) لازم است. 4️⃣ هرگونه إعمال طبابت بدون خبرویت لازم مصداق خیانت است ، چنانکه عدم مشاوره و استبداد به رأی در این مواردی که پای جان و سلامت انسان در میان است ، نمونه ای دیگر از خیانت است. 5️⃣ تمام افراد شاغل در بیمارستان موظفند اگر بیماری فوت کرد ، کرامت انسانی او با رفتار آنها از بین نرود ، حال آن میت هر که باشد و از هر دین و مذهبی باشد ، چه کوچک یا بزرگ و…، بله تکریم میت مسلمان به تغسیل و تکفین و…مطلب دیگری است که در حیطهٔ این افراد از آن جهت که در بیمارستان کار می کنند ، نیست 6️⃣ حکم فقهی مسئلهٔ رعایت حقوق بیمار از چهار منظر قابل طرح است: 🔹 مواردی که رعایت حقی عرفا و قانونا و شرعا ، لازم نباشد بلکه نهایتا ارجح است 🔹 مواردی که رعایت حق لازم است ،‌ و آن جایی است که عدم الرعایه حرام نکلیفی باشد و ادلهٔ آن را مفصلا در جلسات پیشین بیان کردیم 🔹 حکم استحقاق و عدم استحقاق اجرت برای پزشکی که رعایت حقوق لازم الرعایه را نکرده است 🔹 حکم ضمانت طبیب و یا دیه در مواردی که خسارت منتسب به طبیب باشد. 7️⃣ حکم مسئلهٔ ضمانت طبیب را سال گذشته با توجه به روایات و کلمات فقها بر محور فرمایش مرحوم صاحب جواهر تنقیح کردیم ، اما اکنون هم این مطلب و هم مسئلهٔ استحقاق و عدم استحقاق اجرت را با نگاهی دیگر تجزیه و تحلیل می کنیم. 🔹بیان اول:طبابت در قالب عقدی مثل اجاره است و رعایت تمام حقوق متعلق به تمام بیماران را از هر ملت و آیینی که باشند ، می شود توسط دولت که طبیب یا پرستاری را استخدام می کند ،‌به عنوان شرط ضمن عقد مطرح شود ، همچنانکه در بیمارستان ها و درمانگاهها هم می توانند شروطی را ضمن قرار داد استخدام ذکر کنند که در صورت تخلف طبیب قابل پیگیری خواهد بود ضمنا چه بسا بگوییم تخطی از قانون مقرر موجب اختلال در نظام است و حرام خواهد بود فتأمل 🔹بیان دوم: می توان گفت اگر بیماری به پزشکی مراجعه کرد ، حد اقل شرط ارتکازی در این بین رعایت دقت در کار و نیز حفظ حرمت بیمار است، و اینجا هم مثل دیگر مواردی که شرط ضمنی ، ضمانت آور است ، عدم رعایت آن حکم وضعی ضمان را هم در پی داشته باشد. در هر صورت طبیب مستحق اجره المسمی نیست لتخلفه عن الشرط ، بله هر مقدار که کار مفید انجام داده مستحق اجره المثل است .... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/hoghogh-bimar 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅‍ روش کرامت‌ساز و حقوق بشری امیر(ع) در جامعه و در پیوند با مردم 🎙 استاد علی‌ کرمی‌‌فریدنی 🔴 امیر(ع) بر سر راه خود به سوی صفّین با مردم شهر انبار و بزرگان آن شهر رو‌به‌رو شد. مردم دوستدار آن حضرت که به پیشواز آمده بودند، برابر آیین و روش تشریفاتی به‌جامانده از آداب و رسوم دیکتاتوری‌ها، در بزرگداشت آن پیشوای مردمی و عدالت‌گستر، از مرکب‌های خود پیاده شده و با پای پیاده، پیشاپیش مرکب او هروله‌کنان به دویدن پرداختند. 🔴 آن آزادمنش روزگاران نه تنها بسان زمامداران جاه‌طلب، آنان را بر آن روش و رفتار حقارت‌آمیزشان تشویق نکرد و بر کارشان چشم هم نپوشید، بلکه در نقد آداب و رسوم دیکتاتور‌سازشان به آرامی و متانت در قالب پرسشی بیدارگر فرمود: مَا هَذَا اَلَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟ 🔴 وبدین‌گونه آن پیشوای دادگر و آزادمنش، نقد تشریفات حقارت‌آمیز و مغرور‌ساز و دیکتاتورپرور، مردم را از روش و رفتار کرامت‌شکن هشدار داد و به کرامت و ارجمندی انسان و مهروری و احترام متقابل و آزادمنشانه راه نمود. 🔴 بر هر انسانی آزاده‌ای لازم است کرامت و ارجمندی خود را – که موهبتی است خدایی و به همه‌ی فرزندان آدم ارزانی شده است – با بالندگی فکر و فرهنگ و شکوفاساختن ادب و اخلاق شایسته و آراستگی به روش و رفتار پرجاذبه و عادلانه‌ی خود حفظ کند، و با کج‌فکری و ناسنجیده‌گویی و بدرفتاری و حق‌کشی، باعث خدشه‌دار شدن کرامت ذاتی و حقوق انسانی خود نگردد؛ و بر دیگران، به ویژه بر زمامداران جامعه و صاحبان قدرت و امکانات، نه تنها واجب است که کرامت و حقوق انسانی مردم را پاس دارند که باید با روش و رفتار فروتنانه و آزاده‌پرور خود، هم تک تک شهروندان را صاحب کرامت و ارجمندی و حقوق بشر بدانند و ببینند ..... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/ravesh-keramat-saz 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️چگونه داستان تخیلی بازپس‌گیری آندلس (اسپانیای اسلامی) از مسلمانان به مثابه تاریخ نقل شد؟ ✍🏻رسول جعفریان (با تلخیص و اندکی تصرف) ✅زمانی که با حمله ناپلئون به مصر در سال 1798 – 1801 میلادی پای اروپائیان به مصر رسید، تصرف در این دیار توسط اروپایی ها آغاز شد. این تصرف، روندی تدریجی داشت و چنان که روشن است با دخالت های اقتصادی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی زمینه ادامه این تصرف و نفوذ فراهم گردید. طی سده نوزدهم، حضور فرنگیان در مصر تغییرات زیادی را ایجاد کرد. مدارس و تربیت شاگردان جدید، رواج فرنگی مآبی، تغییرات تمدنی و بسیاری از مسائل، نیز اعطای برخی از آزادی های مذهبی مسائل دیگر، زمینه را برای تغییر فراهم کرد. دانشجویانی هم به پاریس رفتند و با تحصیلات تازه به مصر بازگشتند. بسیاری از مسلمانان در این زمینه احساس خطر کرده و به مبارزه فکری با غرب پرداختند، اما تغییرات در حال انجام بود. در این وقت، پزشکی با نام عبدالرحمن اسماعیل (م 1315ق / 1897) تلاش کرد ماجرای این تصرف را با آنچه که در اواخر قرن پانزدهم میلادی (سقوط گرانادا یا همان قرطبه آخرین امیر نشین مسلمان در اندلس در اول ژانویه سال 1492 م بود) بر سر اندلس یا همان اسپانیا آمده بود، در یک داستان (کتاب غادة الاندلس) بیان کند تا بتواند مردم را تحت تاثیر قرار داده و آگاه کند. سالها بعد یک مفسر مصری با نام طنطاوی جوهری (م 1940) صاحب تفسیر جواهر، ذیل یکی از آیات سوره احقاف، خلاصه ای از کتاب غادة الاندلس را در چهار صفحه آورد (تفسیر الجواهر، ج 21، صص 180 – 183) بدون آن که اشاره کند که این یک داستان است. طنطاوی در تفسیر جواهر در آغاز این حکایت نوشت: «فانظر ما جاء فی کتاب غادة الاندلس المؤلف حدیثا فی عصرنا، و هذا ملخص مما فیه». آنگاه این تفصیل آمده که شامل حکایتی است که طولانی که شبیه یک داستان در باره سقوط اندلس نقل کرد. اساس این حکایت این بود که اروپائیان از طریق یک مسلمان فاسد، توانستند در اندلس نفوذ کرده با ایجاد روابط تجاری و اقتصادی، ساختن مدارس، ایجاد تفرجگاه ها و باغ های ملی و رواج مشروب خواری و میخواری و گسترش بی حجابی مسلمانان اندلس را فاسد کرده و آنجا را تصرف کنند. در ایران در سال 1330ش کتابچه ای در قم با عنوان «غروب آفتاب در اندلس» انتشار یافت. نویسنده آن عبدالجواد قریب بود و روی جلد نوشته شده بود که این اثر بر حسب امر و اشارت وکمک میرزا خلیل مجتهد کمره ای ترجمه شده است. کتاب تا صفحه 6 مقدمه ای در باره اندلس بود و در پایان مقدمه گفته شده بود که متن از تفسیر الجواهر طنطاوی مجلد 21، صص 180 ـ 183 ترجمه شده است. از صفحه 66 تا آخر این کتابچه یعنی صفحه 21 ترجمه همان متن است. البته، در متن فارسی گفته نشده است که نویسنده این مطلب را از کجا آورده اما چنان که گذشت طنطاوی منبع خود را همان کتاب غادة الاندلس دانسته است. بدین ترتیب یک کتاب داستانی، آن هم از یک پزشک سی ساله، همان متنی است که طنطاوی در تفسیر جواهر آورده، در سال 1330 به فارسی درآمده است. 📌خلاصه این حکایت این است که یک سردار عرب خائنی با نام براق، با ایلدفونس در واتیکان ملاقات می کند و مقدمات سقوط اندلس با برنامه ریزی اینها فراهم می شود. در آنجا سه راه به وی یاد می دهد. یک رواج آزادی دین، دوم فتح باب تجارت و بازرگانی، سوم آزادی تعلیمات. این مسلمان فاسد، به آنان توضیح می دهد که از طریق تجارت و بازرگانی می توانند با مسلمانان درآمیزند، خصوصیات ملی و مذهبی را از آنها بگیرند و مسکرات را رواج داده، شرم و حیا را با شیوع فحشا از آنان بگیرند. [اینها اموری است که مربوط به عصر جدید است و داستان نویس برای این که نشان دهد استعمار از این طریق می آید، اینها را به عمق تاریخ یعنی زمان سقوط اندلس در قرن نهم هجری برده است]. به نظر براق، اگر مسیحیان این سه کار را انجام دهند، اندلس از چنگ مسلمانان در خواهد آمد. در این داستان، آمده است که پس از توضیحات آن مسلمان فاسد، مسیحیان در این باره انجمنی بزرگ تشکیل دادند. مسیحیان ضمن قرارداد صلحی زمینه نفوذ در اندلس را فراهم می کنند و بدین ترتیب در سرزمین مسلمانان نفوذ می کنند. به بهانه صلح جشن هایی برگزار می شود و در این جشنها همه به خوشگذرانی می پردازند. به نظر این داستان نویس، این مقدمه «سقوط و انحطاط دولت اسلامی در اندلس» است. مبلغین مسیحی وارد اندلس شده، در کنار رودخانه قرطبه عمارت زیبایی ساخته شده، گردشگاههایی درست شده و زمینه عیاشی و تفریح برای امرای مسلمان و جوانان آنان فراهم می شود. همچنین مدارسی برای تحصیل بچه های مسلمان ایجاد شده و هزینه آنها هم پرداخته می شود [در اینجا مترجم اشاره به آغاز به کار مدارس امریکایی در ایران کرده است]. ادامه در فرسته بعدی 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
قسمت دوم شروع تجارت همانا و فروش مسکرات و مشروبات همان. «کشیشی که شراب قرطبه را به جوانان مسلمان تخصیص می دهد». این عنوانی است که در ص 13 آمده، و ضمن آن از فاسد کردن جوانان با رواج میخوارگی سخن به میان آمده است. دختران نصرانی هم که توسط کشیشان مسیحی استخدام شده بودند کار رواج فحشا را بر عهده می گیرند. بدین ترتیب خوشگذرانی و عیاشی به قدری شیوع یافت که درآمد مردم کفاف آن را نمی داد. بنابرین شروع به اختلاس و دزدی از بین المال کرده و به تدریج همه چیز رو به فساد رفت. 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅‍ فیزیک کوانتوم دقیقا بر آیات قرآن منطبق است!! 🎙 استاد مهراب صادق‌نیا 🔴 آقای علی نصیری گفته است که فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است. 🔴 احتمالا ایشان فیزیک کوانتوم را می‌شناسند و نیز آیات قرآن را می‌فهمند. فرض کنیم که این‌گونه است. الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا قرآن؟ اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آن‌وقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوال‌رفته سازگار است. تبدیل تبیین‌های دینی به یافته‌های علمی نوعی از سکولاریزم معرفتی است. روحانی‌هایی که جسته و گریخته چیزهایی از علم می‌دانند و سعی می‌کنند که زبان دین را به زبان علم تحویل ببرند پیش‌برندگان پروژه‌ی سکولاریزم هستند. 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ قبض فقه و بسط باطن درنگی در مناظره‌ی عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست ✍🏻یاسر_میردامادی 📌نسبت‌سنجی عقل و فقه نکته‌ی محوری مناظره‌ی سه‌گانه‌ی سروش-علیدوست به میزبانی برنامه‌ی اینترنتی «آزاد» در نیمه‌ی دوم ۱۴۰۳ خورشیدی بود. هر دو طرف بحث همدلانه از عقل سخن می‌گفتند. اما سروش از «قبض فقه» دفاع می‌کرد تا جا برای عقل باز شود، حال آن‌که علیدوست از «بسط فقه» دفاع می‌کرد تا جا برای عقل باز شود. سروش استدلال می‌کرد که جدی گرفتن عقل، به ویژه عقل مدرن، کاروباری همه ‌یا هیچ است. از نظر او اولا فقه برای «بلاموضوع و بی ربط» (irrelevant) نشدن و ثانیا برای تأمین عدالت در جهان جدید چاره‌ای جز جدی گرفتن عقل مدرن ندارد. ✅اما، از نظر سروش، عقل مدرن را که جدی بگیری سرآخر چیزی از فقه باقی نمی‌گذارد، تنها باقی می‌ماند فقهِ عبادات و شبه‌عبادات یا به قول فان اس فقهِ «ژیمناستیکِ عبادت» که البته آن هم چون نیک بنگری در بن‌وبنیاد مراسم صبح‌گاه، ظهرگاه، شام‌گاهی ظاهری-دنیوی است و نه سلوکی باطنی-اخروی. در یک کلام، آن‌چه از فقه باقی می‌ماند تلاش منفعلانه و مذبوحانه برای تطبیق خود با عقل جدید است، از لغو برده‌داری گرفته تا (احتمالا در آینده) لغو اعدام، لغو نابرابری‌های زن و مرد و کافر و مؤمن، کنار آمدن با «ربا» و قس علیهذا. ✅از نظر سروش، عقلانی کردن فقه قدم نهادن در سرازیریِ محو فقه است و باکی از این نیست. زیرا فقه غیر ضروری و بلکه مضرّ است. در مقابل اما، علیدوست، محترمانه و با زبانی نامفهوم برای عموم البته، استدلال می‌کرد که برای عقلانی کردن فقه باید آن را بسط روش‌مندانه داد: عنصر مصلحت را وارد آن کرد، فقه را مقاصدی کرد تا فقه طراز نوین در موارد مستحدثه‌ای که «نصوص» ساکت اند متن را به صدا در آورَد و حکمی سازگار با روح زمانه و در راستای مقاصد شارع از آن استخراج کند. سروش اما می‌گفت «نصوص» وقتی ساکت اند باید به عقل جمعی مدرن مراجعه کرد ــــ و البته از نظر سروش «نصوص» سراسر ساکت اند و مفسر است که حرف در دهان متن می‌گذارد. عقل خالص هم نداریم، بلکه ماییم و خرده‌عقلی کآتش در آن نتوان زد. ✅سروش، مصرّانه و بی‌پرده، به مشکلات بسط فقه اشاره کرد: ۱. فقدان معیار برای تمایز نهادن میان «عقل خالص» و «عقل ناخالص» (به تعبیر دقیق‌تر: فقدان معیارِ فقیهانه‌ای بین الاذهانی و خالی از مصادره به مطلوب برای تمایزنهی میان «خالصی» و «ناخالصیِ» عقل) ، ۲. خانه کردن فقه در زمین دیگران، که زمین عقل جمعی است. و البته توصیه‌ی مولوی در گوش ما است که «در زمین دیگران خانه مکن». خانه کردن فقیهان در زمین عقل مدرن، در حالت خوش‌بینانه،‌ غیر ضروری و بی فایده و در حالت بدبینانه‌، مخلّ به عقلانیت مدرن و غاصبانه است. ✅با این حال، آن‌چه حتی به اشاره هم مورد بحث قرار نگرفت و در عین حال مسأله‌ای محوری است، مشکلات «قبض فقه» است. حال آن‌که برای پروراندن راه حلی جامع در نسبت‌سنجی عقل و فقه، یعنی راه حلی که بیشترین مزایا و کمترین مضرات را داشته باشد، باید حسن و قبحِ «قبض فقه» و حسن و قبحِ «بسط فقه» هر دو را با هم سنجید، سنجیدنی نه یک‌بار برای همیشه و از جنس خطابه که سنجیدنی دائمی، استدلالی و گفت‌وگویی. در ادامه به شکل گذرا به بحث از مشکلات «قبض فقه» خواهم پرداخت. 🔗 برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅‍ اصل اولیه فقهی درباره مسئله فیلتر فضای مجازی چیست 🎙 حجت‌الاسلام سید حسین علیزاده طباطبایی 🔴 در بسیاری از مسائل فقهی، تحلیل و بررسی مسئله با «تأسیس اصل» آغاز می‌شود. تأسیس اصل پیش از مراجعه به ادلّه خاص مسئله، «با نگاه بیرونی» صورت می‌گیرد و سپس با ورود به حیطه ادّله خاص، «نگاه درونی» رخ می‌دهد و یکی از رایج‌ترین شیوه‌های فقیهان در استنباط و کشف احکام شرعی مخصوصاً در مواردی که محل تردید و شبهه است، تمسک به مقتضای قواعد و اصول اولیه است. 🔴 این اصل اولی می‌تواند عقلی یا شرعی باشد.زندگی روزمره خردمندان در روابط اجتماعی و تعاملات اقتصادی و حقوقی و جزایی برپایه قواعدی است که از خرد عمومی سرچشمه می‌گیرد و عقلا و خردمندان بدان شیوه با یکدیگر زندگی کرده و بنای عقلا و خردمندان بر آن پایه از زندگی استوار شده است. قواعدی که بر آن پایه به دست می‌آید قواعد اولیه یا اصل نامیده می‌شود. 🔴 از طرف دیگر شارع نیز اصول و قواعد کلی تشریع نموده که در هر بابی از معاملات و عبادات می‌بایست ابتدا این اصول و قواعد کلی که به عمومات فوقانی مشهور شده‌اند، کشف و روشن شود. 🔴 اصل اولی در ارتباط با حق مردم در انتفاع و بهره برداری از اشیاء، اصاله الاباحه است. بحث در اصاله الاباحه این است که اصل مجاز بودن هرگونه انتفاع از اشیاء است و این استفاده در هر مورد محتاج به اذن شارع نیست. نکته قابل توجه در رابطه با این اصل این است که بر خلاف تصور برخی مدافعین فیلترینگ، این اصل خود از ادله اجتهادی بوده و جزو اصول عملیه نمی‌باشد که شرط اجرای آن، نبود ادله اجتهادی است. 🔴 نظارت بر محتوای مورد استفاده افراد در اینترنت و ایجاد محدودیت در دسترسی به محتوای مورد خواست افراد از شاخص‌ترین مصادیق اعمال ولایت است و با توضیحات بیان شده، مشخص می‌شود اصل اولی عدم جواز اعمال فیلترینگ و ایجاد محدودیت برای دسترسی افراد است ..... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/fazaye-majazi-va-feghh 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ آیا علم فقه با عقلانیت و اخلاق ناسازگار و ناکارآمد است؟ 🎙 محمد محمد رضایی 🔴 دکتر سروش در این مناظره مطرح کرد که ما در حوزه انسانی عقلا به ما هم عقلا نداریم. ما عقلا از آن جهت که واجد قوه شهویه و غضبیه هستند، داریم. یعنی عمل آنان عجین با شهوت و غضب است. اگر آنان عملی را مرتکب شدند، آن عمل عاقلانه و در ذیل بنای عقلا قرار می‌گیرد. فقه نباید با اعمال آنان مخالفت کند و اگر مخالفت کرد که می‌کند ضد عقلانی و بنای عقلا است. عقلا شراب‌خواری بی‌حجابی و روابط آزاد دختر و پسر و زن و مرد و خوردن گوشت خوک و…. را قبول دارند و عرف هم همین عقل و عمل آنان را بناء عقلا می‌داند.فقه باید تسلیم بنای عقلا باشد. 🔴 در برابر این مدعای جناب آقای سروش مطالب نقدگونه خود را در ذیل سه شماره بیان می‌نمایم: ۱. فقه پشتوانه عقلی مستحکمی دارد که نمی‌توان آن را متهم به غیر عقلانی بودن کرد. انسان‌ها با عقل خود خدا و آفریدگار حکیم و رحیم و علیم و قدیر و رحمان را قبول کرده‌اند که خداوند از سر حکمت، معارف و دستوراتی را از طریق پیامبران معصوم و نیز امامان معصوم برای سعادت و هدایت انسان‌ها ارسال نموده است. بخشی از این دستورات در قالب فقه تبلور یافته است. پس فقه و احکام فقهی بر أصول و مبانی عقلی مبتنی است و بدون دلیل قطعی نمی‌توان از آن اعراض نمود. در واقع احکام فقهی را به دلیل پشتوانه عقلی اشان می‌توان نوعی احکام عقلی دانست ۲این که هر فردی تحت عنوان عاقل هر کاری را هر چند از سر شهوت و غضب به انجام رساند نمی‌توان گفت که از سر عقلانیت به انجام رسانیده است، زیرا باید دلیل مستحکمی که عاقلان دیگر آن را بپذیرند ارائه دهد. ۳. مدعای جناب آقای دکتر سروش برخلاف فلسفه بعثت انبیا الهی است. قرآن مهم‌ترین هدف انبیا الهی را دعوت انسان به توحید و پرهیز از شرک می‌داند. آدمی با پذیرش توحید در تمامی ابعاد آن می‌تواند به رستگاری نائل شود نه با شرک 🔴 دکتر سروش بر اساس پذیرش نظریه قبض و بسط بر آن است که فقه با علم فقه متفاوت است. ممکن است فقه معصومانه و مقدس باشد ولی چون علم فقه محصول علم و اجتهاد فقها است خطاپذیر و نامقدس است. ایشان این دوگانگی واقع و معرفت را به همه چیز سرایت می‌دهد: طبیعت و علم به طبیعت، دین و معرفت دینی، فیزیک و علم فیزیک و فقه و علم فقه و …. لازمه چنین اعتقادی که همه معرفت انسان را خطاپذیر و واقع را خطاناپذیر بدانیم، نوعی قبول شکاکیت است. 🔴 دکتر سروش همچنین به صراحت در حوزه اخلاق می‌گوید من پلورالیست هستم یعنی همه مکاتب اخلاقی با هر معیاری درست هستند. پس ایشان نباید بر اساس چنین اعتقادی بگویند که فقه، ضد اخلاق است، زیرا که بر اساس دیدگاه برخی فقه خود نوعی اخلاق است و ایشان نباید با این دیدگاه اخلاقی مخالفت کنند و آن را ضد اخلاقی بدانند. 🔴 دکتر سروش در این مناظره بیان می‌دارد که فقه ناکارآمد است. فقه مانند شمع کم فروغی است که برای زمان‌های قدیم و برای محیط‌های کوچک کارآمد بود ولی در دنیای معاصر نمی‌توان با شمع کم فروغ به جهان روشنی بخشید. 🔴 در پاسخ دکتر سروش می‌توان گفت چنین دیدگاهی صحیح نیست. فقه با غنا و توانایی که دارد می‌تواند حکم هر مسئله نوپدیدی را به لحاظ احکام پنج گانه مشخص نماید. مدافعان مکاتب اخلاقی نظیر اخلاق سودگرایانه با یک اصل و قاعده حکم اخلاقی هر عمل انسانی را مشخص می‌نمایند. و یا ایمانوئل کانت فیلسوف آلمانی با پنج قاعده حکم هر دستور عقل و عمل انسانی را به لحاظ اخلاقی مشخص می‌نماید. حال چطور فقه شیعه با این محتوای غنی، ناکارامد است؟ ....... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/98421 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ منع خشونت علیه زنان و لایحه‌‌ای ۱۰ ساله 🎙 دکتر محسن برهانی 🔴 برخی به این باور اشتباه رسیده‌اند که اگر زنان با حقوق‌شان آشنا شوند و آن را مطالبه کنند و خشونت علیه زنان به علت آسیب‌پذیری بیشتر ایشان، با پاسخ شدیدتری از سوی حکومت مواجه شود این رویکرد مآلا به تزلزل خانواده منجر خواهد شد و خانواده نسبت به حقوق زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است. 🔴 این تعارض‌انگاری میان حقوق زن و خانواده حتی در میان برخی زنان نیز طرفدارانی دارد و با کمال تعجب شنیده می‌شود که این قوانین حق‌محور نسبت به زنان، باعث تمرد زنان و پررو شدن ایشان می‌شود! در این نگاه، ثبات خانواده مبتنی بر انقیاد و عدم مطالبه حقوق توسط زنان است. 🔴 نگاه انقیادی به زنان و تعریف نقش‌های خاص مبتنی بر هیچ مستند شرعی و عقلی قابل اعتنایی نیست بلکه به نظر می‌رسد مبتنی بر نگاهی تاریخی و مردسالارانه دارد. 🔴 از سوی دیگر برخی مخالفان عملا منکر وجود «خشونت» علیه زنان هستند. گویا تصور می‌کنند با انکار واقعیت، واقعیت تغییر پیدا می‌کند! 🔴 باید پذیرفت مساله خشونت علیه زنان یک موضوع و مساله جهانی و بین‌المللی است و به همین علت است که «یک روز جهانی» برای آن تعیین شده است؛ ایران نیز مانند سایر کشورهای دنیا مبتلای به برخی اقسام خشونت علیه زنان است که باید به ان اندیشید و به کاهش آن با ابزارهای اجتماعی و قانونی و… همت گمارد. انکار این خشونت، تغافل نسبت به این مساله است و هیچ تأثیری بر واقعیت ندارد. 🔴مسائل مرتبط با زنان مسائلی واقعی هستند که نیاز به اندیشیدن دارند و نگاه‌های فوق نمی‌توانند این مسائل را «حل» کنند بلکه می‌خواهند تنها بر مسائل سرپوش بگذارند و آنها را نبینند و این رویکرد قطعا در درازمدت نمی‌تواند کارساز باشد و تنها زمان را به عقب می‌اندازد و تدبیر را پیچیده‌تر می‌کند. چرا که واقعیات انکارناشدنی است و به زودی خود را بر تغافل‌کنندگان تحمیل می‌کند ..... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/khoshonat-zanan 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تجلی انحطاط در مواجهه‌ی علی شریعتی با ناحیه‌ی شیعی سنت در ایران،ایدئولوژی‌زدایی از سنت 🎙 مهدی صادقی 🔴 چرا شریعتی به طور اخص و روشنفکران به طور عام، چه روشنفکران عصر ناصری و چه روشنفکران دهه ۴۰ و ۵۰، نمی‌توانسته‌اند در دورن سنت سخن بگویند و لاجرم مانند علی شریعتی مجبور بودند تا در خلأ رأی بزنند. در این باره و هم نظر با جواد طباطبایی می‌توان گفت به دنبال تصلب نظام سنت قدمایی که تا لحظه‌ی مشروطه بیش از پیش افزون شده بود، برای نظام سنت آن امکان وجود نداشت تا با مفاهیم خود و از دورن، تحولات جهان جدید را مفهوم‌پردازی کند. لاجرم در فضای تصلب سنت قدمایی و استیصال اهل نظر این سنت، گروه اهل نظری در بیرون از سنت قدمایی شکل می‌گیرد که به روشنفکران معروف می‌شوند. 🔴 به زعم طباطبایی این گروه نه از مبانی و بنیادهای مباحث اروپایی فهم درستی داشته‌اند و نه چیزی هم از سنت قدمایی درک کرده بودند. به همین دلیل شاید به اعتباری بتوان گفت که بر امثال شریعتی حرجی نیست که چنین میان گفتارهای سنت قدمایی و نظرگاه‌های غربی سردرگم و مغشوش بمانند. 🔴 علی شریعتی زمانی که می‌خواهد خود را از شر مناسبات موجود یا به عبارتی «تشیع صفوی» برهاند آن را اینگونه توضیح می‌دهد: «مسئله‌‌ای که هم‌اکنون برای ما مطرح است ”عقده“ هزار و سیصد سال بدبختی ملتی است، بیچارگی فکری امتی است، مسخ و منحرف شدن ایمان نجات‌دهنده و آگاهی‌بخش است، منحرف گشتن، تمکین کردن و خواب شدن مردمی است به جور و جهل وفقر، آن‌هم به وسیله‌ی مقدس‌ترین، عالی‌ترین، مترقی‌ترین ایمان و ارزش‌های جاودانه‌ای که داریم و به وسیله‌ عزیزترین شخصیت‌ها و چهره‌های حماسه آفرینی که هر یک برای بیداری، آگاهی، حرکت و نجات قوم و ملتی کافی است.» باید از شریعتی پرسید اگر «انحرافی» توانسته است «هزار و سیصدسال» تداوم پیدا کند پس شاید معنای راست و منحرف تفاوتی نداشته باشد ..... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/9631 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅‍ کارکرد اجتماعی نهاد دین در ایران امروز ✳️ چالش های تحقق کارکرد اجتماعی نهاد مسجد در ایران 🔴 نهاد مسجد در صدر و برهه هایی از تاریخ اسلام نه تنها محل «نیایش» بود، بلکه کارکردهای اجتماعی متنوعی نیز به همراه داشت. اما به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران حوزه دین، امروزه با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی و شکل گیری نهادهای مختلف ناظر بر حوزه مسجد، این نهاد جایگاه قابل انتظار خود را در جامعه ایرانی پیدا نکرده و رفته رفته از محوریت آن کاسته شده است. در همین راستا، مسئله اصلی پژوهش حاضر، واکاوی و صورت بندی چالش های سیاستگذاری مسجد در جمهوری اسلامی ایران در راستای تحقق کارکرد اجتماعی این نهاد و سپس ارائه پیشنهادهای سیاستی است. 🔴 در تحلیل مرحله عمیق نقاط چالشی و کلان سیاستگذاری مسجد در ایران در راستای احیای کارکردهای اجتماعی آن، علت العلل مشکلات این عرصه را می توان «نگاه انفکاکی به نهاد مسجد از جامعه پیرامونی و بدون ربط دیدن آن با سایر نهادها و نظام های اجتماعی» و در نتیجه «سیاستگذاری نهاد مسجد بدون توجه به الگوها و کلان روندهای توسعه ای» و «سیاستگذاری دستگاه ها و نهادهای دولتی و عمومی بدون توجه به ماهیت و ظرفیت نهاد مسجد» دانست. 🔴 نقاط چالشی شناسایی شده در دو نسخه زمینه ای و سیاستی- تقنینی عبارتند از: ۱. تضعیف بنیادین جایگاه نهاد دین در ابرنظام مدرن در فرایند مدرن شدن؛ ۲. تغییر الگوهای مرجع؛ ۳. جدایی نهادهای قضا و تعلیم و تربیت از مسجد در فرایند پیچیده شدن تشکیلات حکمرانی؛ ۴. گذار از مناسک و آیین های دینداری اولیه به مناسک و آیین های ثانویه 🔴 در نهایت پیشنهادهای سیاستی عبارتند از: ۱. تهیه سند بالادستی و کلان سیاستگذاری مسجد توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ ۲. بازمهندسی ساختارهای ناظر بر حوزه مسجد، مبتنی بر دال مرکزی احیای کارکرد اجتماعی این نهاد؛ ۳. ملزم کردن دستگاه های دولتی و غیردولتی به ارائه بخشی از خدمات اجتماعی خود در بستر مسجد و گسترش تدریجی ارائه این خدمات توسط دستگاه های مزبور ...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/karkard-ejtemaii-nahad-din 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️بازتعريف سفرهاي استاني ✍🏻محمدرضا يوسفي 🔹 سفرهای استانی از دولت نهم آغاز شد. با وجود داشتن برخی نكات مثبت، اين سفرها موجب افزايش تعهدات مالی دولت براي اجرای طرح های غيركارشناسی شده و با ملاحظه فقدان شفافيت در فرايند طرح ها از عوامل گسترش رانت و فساد محسوب شده و در نهایت رفتاری پوپوليستی محسوب شده كه موجب انحراف منابع شده است. علاوه بر بر اینها، چگونگی استقبال از رئيس جمهور نماد زير پاگذاردن كرامت انسانی مردم و تحقير آنان بود. به ياد آوريم زمانی كه مردم برای رساندن نامه های خود به رئيس جمهور و يا ديگر مقامات مرتبط چگونه به دنبال اتومبيل آنان می دويدند. 🔹 اولين سفر استاني رئيس جمهور در اول آذر به سيستان و بلوچستان رخ داد. پزشكيان در اين سفر نشان داد كه قصد دارد سفرهای استانی متفاوتی را رقم زند. وی هدف خود را برنامه‌ریزی و تلاش برای رفع ناعدالتی‌ها، تبعیض‌ها و محرومیت‌ها از چهره استان بيان كرد كه تحقق این امردرا با همكاری فعالان بومی امكان پذير دانست. 🔹 انتخاب اين استان محروم، از دو جهت اهميت داشت. اول گامی در جهت وفاق ملی و شعار ایران برای ايرانيان بود و دوم نيز در راستاي شعار «دولت بی‌صدایان» محسوب مي شد. استان سيستان و بلوچستان با وجود غنای منابع و برخورداری از موقعيت جغرافيایی مناسب از فقيرترين استانهای كشور است. البته شايد مطالبه كننده ترين استان محروم كشور در اين چند سال همين استان بوده كه اين سفر نيز پاسخی مثبت به اين مطالبه گری به حساب آید. 🔹 ديدار رئیس‌جمهور با سران طوایف استان و روحانيون شيعی و سنی نيز گامی مثبت در جهت «وفاق ملی» بود. 🔹 كاهش تعداد همراهان به يازده نفر نيز از جمله نكات مثبت بود. اميدوارم اين روند در دیگر سفرها به ویژه سفرهای خارجی نيز تكرار شود. و اين كاهش مختص استانهای محروم نباشد. 🔹 ديدار جداگانه‌ با فعالان اقتصادی، فرهیختگان و نخبگان، فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نيز جهت آشنايی با مسائل استان از منظر فعالان بومی استان ارزشمند بود. 🔹 در اين سفر، ۱۲۴ همت تخصیص اعتبار داده شد. از جمله ۳۴ همت برای پروژه‌های جديد اختصاص داده شد. اميدوارم اين سخن رئيس جمهور درست باشد كه در اين تخصيص ها با سازمان برنامه هماهنگی های لازم صورت گرفته است. 🔹 جهت توجه جناب رئيس جمهور لازم به ذكر است كه سفرهای استانی پيشين بستری فسادزا ايجاد كرده بود و لازم است تا اين زنجيره قطع شود. نتيجه آن ايجاد تعهدات بدون پشتوانه علمی و‌مالی، فزوني طرح های عمرانی نيمه تمام در كشور بوده است. بنا بر برخی گزارش‌ها اکنون میانگین عمر طرح‌های نیمه‌تمام کشور، 16 سال است که عدد بسیار بالایی است و نشان از اتلاف منابع دارد. این امر به ویژه در دوران تحریم و ضرورت مدیریت کارآمد منابع محدود از اهمیت بیشتری برخوردار است. 🔹 لازم به ذكر است كه در گزارش اخير دیوان محاسبات کشور ، کسری بودجه دولت در سال۱۴۰۱ برابر با ۴۳۷ همت و در سال۱۴۰۲ برابر با ۵۹۳ همت بوده است. دولت برای پوشش دادن کسری بودجه خود در سال۱۴۰۲ بیش از دوبرابر سقف قانونی به انتشار اوراق مالی و ایجاد بدهی پرداخته است. همچنين بودجه تخصيصي به توزیع عادلانه، رفع تبعیض و ارتقای سطح مناطق محروم حدود ۴همت کمتر از قانون بوده است( دنياي اقتصاد، 30 / 8 / 1403). این امر بدین معناست كه شعار دولت محرومان در عمل به ضد خود تبديل شده بود. اكنون در نتيجه فروش بالاي اين اوراق، در لایحه بودجه سال 1404، تنها 500 همت فروش اوراق به پرداخت اوراق سررسید‌شده و بهره آنان اختصاص یافته است. بر اساس داده‌های این لایحه، کسری تراز عملیاتی بالغ بر 1850 همت بوده و کسری واقعی حداقل 300 همت برآورد می شود. از این جهت انتظار این است که در لایحه بودجه 1404 به این انحراف و بستر رانت و فساد توجه شود. 🔹در اين سفر ذكر شده است كه بانكها متعهد به اختصاص 20 همت به پروژه‌های استانی و نهادهای اقتصادی كه احتمالا منظور نهادهاي اقتصادي عمومي غيردولتي است نيز ۷۰ همت تعهد سرمایه‌گذاری براي سال جاري و آينده داشته اند. متعهد كردن بانكها خارج از منطق بانكداری است كه بارها توسط دولتها بر بانكها تحميل شده است و به زيان سپرده گذاران است و دولت چنين حقي را ندارد. از اين رو در روند آينده با توجه به اينكه دولت چهاردهم خود را دولت حق و عدل می شمارد، جا دارد نسبت به حقوق سپرد گذاران توجه داشته باشد. 🔹 در نهايت همكاری نهادهای مالی زیر نظر رهبری با دولت در جهت تحقق طرح های تایید شده را باید گامی مثبت در مسیر وفاق به حساب آورد. 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️نخستین رساله لیبرال ایران ✍🏻رضا زمان ✅رساله‌ی گرانمایه‌ی «حقوق اساسی؛ یعنی آداب مشروطیّتِ دوَل» به قلمِ محمّدعلی فروغی، ذُکاءالمُلک، از نخستین نسل لیبرال‌های مشروطه‌خواه ایرانی، در حقیقت که یک شاهکار «لیبرال» است؛ رساله‌ی «حقوق اساسی» را باید به‌مثابه‌ی نخستین رساله‌ی لیبرال ایرانی، یعنی رساله‌ی حقّ‌مدار، قرائت و برداشت کرد. آنچه ذُکاءالمُلک، در رساله‌ی «حقوق اساسی» به قلم خویش درآورد، اوّلین و برترین دفاعیه‌ی لیبرال است از مشروطه‌ی لیبرالِ ایرانی؛ دفاعیه‌ای البته در چارچوبِ حقوقی-سیاسی، مبتنی بر خوانش لیبرالیستی از سیاست و حقوق. این، درخشش روشنی است در فرهنگ لیبرال ایرانی. ✅جوهر مشروطیّتِ لیبرال، در روایت رساله‌ی «حقوق اساسی»، «قدرتِ مشروطه» است استوار بر «حکومتِ قانون». و حکومتِ قانون، که چارچوبِ مشروطه است، بنایش بر «دولتِ ملّی» و «انفصال اختیار دولت» است؛ دولتِ ملّی یعنی دولتِ متعلّق به ملّت، و انفصال اختیار دولت هم تفکیک قوا و اختیارات. این قدرتِ مشروطه، در برابر قدرتِ مطلق و خودکامه است. از نظر فروغی «دولت یا استبدادی است یا مشروطه» چه در شکل سلطنتی و چه شکل جمهوری؛ امّا استبداد مبتنی بر «قدرتِ خودسر و اختیار مطلق» است که از دو چیز خارج است: یکی قیدِ قانون، دوّم نظارت مردمان. امّا مشروطه، به تعبیر فروغی، ناظر بر «تعدیلِ قدرت» است به آن معنا که «قدرتْ مقیّد به قید قانون» باشد و جماعت بر قدرت «نظارت» داشته باشند. در واقع، قدرتْ محدود باید به قید قانون و نظارت ناظران. مشروطیّت، بنیانِ دولتِ ملّی است که به بیان ذُکاءالمُلک «صاحبتِ اختیار ملّت به خود ملّت» است؛ به این معنا که ملّت باید امور خود را اداره کند. دولتِ ملّی، خلع اختیار مطلق و سپردن اختیارات به آحاد ملّت است که غایت آن، «دموکراسی پارلمانی» است یعنی مشروطه‌ی نمایندگی. ✅آدابِ مشروطیّت، در برداشتِ تمام‌عیارِ لیبرال از سیاست، «اساسِ دولت» را بر «حقوق اساسی» بنا می‌کند؛ یعنی «حقوق اساسی، تعیینِ اساسِ دولت را می‌کند». اساس دولت، تعریفِ اختیارات دولت و حقوق ملّت است. آدابِ مشروطیّت، حقّ تأسيسِ اساسِ دولت را تنها به ملّت می‌دهد؛ یعنی ملّت حقّ دارد دولت خود را ترتیب و تشکیل دهد. به همین دلیل، دولتِ مشروطه باید «نگهبانِ عدل» باشد؛ یعنی اساسِ دولتِ مشروطه «حفظ حقوق افرادِ ناس» است و نگهبانی از عدل، همین است. بنابر آدابِ مشروطیّت، در حقوق افراد ناس؛ بابِ نخست، حقّ آزادی چونان اختیار نفس و میل در زندگی است. و باب دوّم، حقّ مساواتِ مدنی است. که هر دو را باب‌های بسیار است. ✅آدابِ مشروطیّت، به روایت فروغی، باب‌های آزادی و اختیار بشر را برمی‌شمرد: اختیار نفس؛ به معنای آزادی هر شخص در زندگی و رهایی از بردگی و غلامی، و منع برده‌داری. اختیار مال؛ به معنای حقّ مالکیّت شخصی. اختیار کار؛ به معنای انتخاب کار و پیشه به دلخواه. اختیار عقیده و افکار؛ به معنای انتخاب عقیده و فکر در امور سیاسی، دینی و غیره، و اختیار مذهب و دین به دلخواه، و عمل به عقیده. اختیار طبع و اظهار افکار؛ به معنای بیان آزادانه و اظهار افکار و عقایدِ انتخاب‌شده است، و این همان معنای آزادی بیان است. اختیار انجمن و اجتماع؛ به معنای آزادی اجتماع و تشکیل انجمن‌های آزاد است. اختیار تعلیم و تعلّم؛ یعنی اختیار هر شخص در تعلیم‌دیدن و تعلیم‌دادن، مدرسه‌رفتن و دانشگاه‌رفتن و درس‌خواندن. که همان آزادی آموزش و آزادی دانش است. و در آخر، اختیار عرض است؛ یعنی حق عرض مطلب به دولت و نوشتن عریضه به مقامات. به معنای دیگر، شکایت‌بردن به مجلس و دولت و قضا. امّا فصل مساوات نیز باب‌هایی دارد. باب مساوات به معنای حقوق برابر و یکسان ملّت است در برابر قانون؛ یعنی افرادِ ناس، در داشتن اختیارات و حقوق، یکسان باشند. در اختیار نفس، مال، کار، عقیده، بیان، انجمن و اجتماع، تعلیم و تعلّم، و عرض، برابری و مساوات داشته باشند. امّا باب‌های مساوات این است: مساوات در برابر قانون، به معنای برابری افراد بشر در برابر قانون است به نحوی که نافی تبعیض باشد. این همان برابری مدنی-قانونی است. مساوات در برابر محاکم عدلیه؛ به معنای برابری افراد در محکمه‌هاست، به این معنا که طرف و جانب افراد قدرتمند و ثروتمند گرفته نشود بلکه همگان برابر باشند. مساوات در مشاغل و مناصب؛ به معنای برابری همگان در امکان دستیابی به شغل‌ها و پیشه‌هاست، به طوری که مناصب متعلّق به یک قوم و طبقه نباشد. و در نهایت، مساوات در مالیات است؛ به معنای عمومیّت مالیات برای همگان، البته به نسبت قوّه و استطاعت. فروغی منظور می‌دارد که اشراف و ثروتمندان و روحانیون، معاف از ماليات نباشند و هرکس به قدر امکان و دارندگی، مالیات بدهد. 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ هوش مصنوعی و استنباط حکم شرعی 🎙 ‍ حجت‌الاسلام والمسلمین سید صادق محمدی 🔴 هوش مصنوعی شاخه‌ای از علوم رایانه‌ای است که هدف از آن شبیه سازی هوش انسانی است؛ فکر کردن منطقی و انسانی ویژگی هوش مصنوعی می‌باشد؛ باید توجه داشت که هوش مصنوعی سخت‌افزار نیست بلکه الگوریتم و برنامه‌ای است که داده‌ها را بر اساس الگوریتم تحلیل می‌کند، بنابراین یک نوع تولید را محقق می‌کند. 🔴 در حال حاضر هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را ندارد، اما در آینده ممکن است هوش مصنوعی قدرت استنباط حکم شرعی را پیدا کند، بحث اصلی ما این است که بر فرض وجود این قدرت، آیا استنباط هوش مصنوعی حجیت دارد و مقلد جایز به تقلید از آن است؟ 🔴 ممکن است برخی جواب این سوال را به سادگی بدهند که اگر هوش مصنوعی استنباط کند حجیت هم خواهد داشت، اما در پاسخ این شبهه، باید پرسید: آیا مطلق کشف گزاره دینی حجیت دارد یا کشف خاص مورد تایید است؟ پاسخ این است که مطلق کشف، ملاک نیست، یکی از شواهد آن نیز عدم جواز تقلید ابتدایی است یکی از دلایلی که برای حجیت استنباط استفاده می‌شود، آیات قرآن کریم هستند؛ یکی از این آیات آیه نفر است که دلالت بر وجوب تحذر عملی می‌کند، این آیه اطلاق دارد و شامل انذر قطع‌آور و غیر قطع آور می‌شود پس این آیه دلالت بر حجیت استنباط فقیه می‌کند؛ از آنجا که در وجوب تحذر، فرقی میان هوش انسانی و هوش مصنوعی نیست، این سوال مطرح است که آیا این وجوب شامل هوش مصنوعی هم می‌شود؟ 🔴 آیه دوم آیه ۴۳ سوره نحل است، قرآن در این آیه می‌فرماید: سوال از اهل ذکر واجب است و یکی از مصادیق اهل ذکر، می‌تواند هوش مصنوعی باشد، اما این آیه هم برای حجیت استنباط هوش مصنوعی کافی نیست چرا که عرفاً از آنجا که هوش مصنوعی ذی شعور نیست، جزو اهل ذکر نیست. 🔴 دلیل دوم حجیت استنباط، روایاتی مانند روایت ابان و مقبوله عمر بن حنظله هستند، بنا بر فرض تسلیم به حجیت قول مجتهد، این دلیل هم، شامل هوش مصنوعی نمی‌شوند چرا که این روایات برای حجیت فتوای انسان فقیه و ذی شعور است. 🔴 دلیل بعدی به سیره عقلا در رجوع جاهل به عالم برمی‌گردد و در این میان فرقی بین هوش مصنوعی و هوش انسانی نیست؛ دراینجا باید گفت سیره عقلا به تنهایی حجیت ندارد بلکه باید در کنار آن امضای شارع نیز وجود داشته باشد یعنی اگر در مرعی و منظر معصوم، از سوی معصوم ردعی صورت نگرفته باشد، کشف از حجیت می‌کند اما از آنجا که هوش مصنوعی و حتی تصور آن، در زمان معصومین وجود نداشته، کشف امضای شارع امکان ندارد ...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/hoosh-masnoii 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ نگاهی به سه مناظره استاد علیدوست و دکتر سروش 🔴 سروش به بحث فربه شدن دانش فقه نیز پرداخت که استاد علیدوست با نقل آنچه که در کتاب فقه و عرف نوشته‌، قلمرو فقه را تابعی از قلمرو شریعت دانسته و سخن را به قلمرو شریعت کشاند و نشان داد که از نظرگاه کلامی چون شریعت، گستره‌ی گسترده‌ای دارد، پس فقه هم باید متناسب با همان گستره حق گسترش دارد با این حال اموری هم هستند که از قلمرو خارج هستند. با طرح مباحثی از قبیل آیات مبین غایات شریعت، این نکته را نیز تبیین کرد که دیدگاه دکتر سروش درباره انتظار از دین، به سبب فقدان معیار دقیق در تعیین این انتظار و نیز نداشتن معیار درست در تعریف دین و … آسیب دیده است. 🔴 این مناظره، از میانه‌ی وقت، به تدریج وارد مسائلی مانند رابطه فقه با عقل نیز رابطه فقه با حقوق و تکالیف، شد. استاد علیدوست با استفاده از روایات اهل بیت (ع) توضیح داد که فقیه اگر روایتی را با عقل منافی ببیند، عقل را مقدم می‌کند. او ظرفیت عقل و عقلا و عرف را از ظرفیت‌های مهم دانش فقه دانست که فقه با آن بنیاد عقلانی و خردپسند خود را سامان می‌دهد. با این حال قلمرو عقل را هم محدود کرد و نشان داد که عقل در فقاهت قلمرو مشخصی دارد. 🔴 قسمت سوم مناظره با ورود به ریزمسأله‌های عقل و فقه ادامه یافت و استاد علیدوست با ارجاع مکرر بینندگان به کتاب فقه و عقل، سعی کرد که از باور فقیهانه عقل دفاع کند. او سعی نمود با ارائه نمونه‌هایی که فقه از عقل و عقلا بهره جسته نشان دهد که آنچه فقه به نام عقل و عقلا معرفی کرده کاملا در دسترس و ممکن الاثبات و ممکن الحصول است. این نکته را نیز مطرح کرد که این چالش تنها چالش دانش فقه نیست چون آقای سروش هم وقتی می‌خواهد از عقل انسان تاریخی نیز استفاده کند، همین مشکل را دارد. از سوی دیگر با اشاره به این‌که عقل انسان تاریخی که مورد تأیید سروش است انسان معاصر را به سوی تأیید سقط جنین و جنگ علیه بشریت و کودکان و … پیش برده است! و کارآیی سندی و استقلالی عقل را از کارآیی ابزاری عقل تفکیک کرد. 🔴 در نهایت این مناظره، استاد علیدوست با نقل قول‌هایی از کتاب‌های غزالی و فیض کاشانی که همواره سخنانشان مورد اعتماد و اعتنای دکتر سروش است، نشان داد که آن دو اندیشمند چه نگاه بلندی به دانش فقه دارند و از دکتر سروش خواست که در گفته‌ها و نوشته‌هایشان، سخنان فیض و غزالی را گزینشی به جوانان و شاگردان خود تحویل ندهد و از اعتماد شاگردان خود، امانتدارانه سوء استفاده نکند ..... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/monazere-ayatollah-alidost-va-soroush 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️موتورسواری زنان ممنوعیت شرعی ندارد ♦️فرقی نمی‌کند زن، ترک موتور بنشیند یا راکب موتور سیکلت باشد 🎙سید محمدمهدی رفیع‌پور مدرس فقه و اصول در حوزه علمیه قم🔻 🔶موتورسواری برای بانوان همانند بسیاری دیگر از موارد حضور اجتماعی آنها جایز است به شرطی که رعایت حجاب و هنجار‌های مربوط به پوشش را مراعات کنند؛ بنابراین با رعایت حجاب شرعی موتورسواری بانوان اشکالی ندارد و منع شرعی ندارد. 🔶مهم‌ترین ادله جواز موتورسواری بانوان دو دلیل است؛ دلیل اول این است که اصل در هر کاری جواز است مگر اینکه منعش ثابت شود. در مورد موتورسواری ما منع شرعی نداریم و اگر منعی باشد به جهت عدم رعایت حجاب و رفتار‌های تحریک‌آمیز در جامعه است؛ بنابراین در صورتی که زن پوشیده باشد و با رعایت وقار و عفاف موتورسواری کند، این کار مطابق با اصل است و منع شرعی ندارد. 🔶دلیل دوم سیر‌ه‌ای است که نشان می‌دهد در طول تاریخ اسلام، زن‌ها هم همانند مرد‌ها سوار اسب و شتر و الاغ می‌شدند. البته گزارش‌هایی در تاریخ نقل شده است که زن‌ها سوار بر محمل می‌شدند یعنی داخل اتاقکی که روی شتر قرار می‌گرفته می‌رفتند. این مطلب درست است ولی کلیت نداشته، چون زن‌ها فقط سوار شتر نمی‌شدند، بلکه سوار اسب و الاغ هم می‌شدند و حمل و نقل عمومی در آن زمان با همین حیوانات بوده و زنان مذهبی و مؤمنه هم با پوشش و حجاب سوار می‌شدند و برای رسیدن به مقصد از آن استفاده می‌کردند. البته خانم‌های ثروتمند و اشراف معمولاً با شتر تردد می‌کردند و در محمل می‌نشستند و احترام و جایگاه خاص خود را داشتند ولی در میان عموم مردم همه نوع رفت وآمد متداول بوده است؛ لذا ما می‌بینیم سوار شدن خانم‌ها ترک موتور در این چند ده سال اخیر همواره مرسوم بوده و هست و مراجع بزرگ گذشته و همچنین مراجع کنونی غالباً به این کار اشکال نگرفتند. 🔶به نظر ما فرقی نمی‌کند زن، ترک موتور بنشیند یا راکب موتور سیکلت باشد. اگر از نظر پوشش و حجاب مشکل داشته باشد هر دو دارای اشکال است و اگر پوشش، صحیح و کامل باشد در هر دو صورت بدون اشکال است و منع شرعی وجود ندارد. 🔶فقه اجتماعی به این معنا نیست که زن‌ها حذف شوند و فقط مرد‌ها در جامعه حضور داشته باشند بلکه معنای فقه اجتماعی این است که حکم هر مسئله را در متن اجتماع ببینیم. اجتماع هم از زنان و مردان تشکیل شده است و فقه می‌خواهد روابط مردان و زنان را با هم تنظیم کند. در اینجا هم به خاطر همین جنبه اجتماعی است که تاکید می‌کنیم زن باید با رعایت حجاب شرعی موتورسواری کند. قاعدتاً اگر زن بخواهد در منزل شخصی خودش موتورسواری کند نیازی به حجاب نیست ولی چون ما بر اساس فقه اجتماعی بحث می‌کنیم می‌گوییم باید حجاب را رعایت کند. پس در این مسئله فرقی میان فقه فردی و فقه اجتماعی وجود ندارد. 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ مباحث کیفری و مدنی فقه‌القضاء باید از یکدیگر تفکیک شوند 🎙 استاد سید علیرضا صدر حسینی 🔴 نیاز امروز ما طُرُقی است که توسط همه قابل فهم و انتساب بوده و بتواند به‌صورت نزدیک و دقیق، واقع را برای قاضی نمایان سازد 🔴 فقه قضا در کتب متعارف و مألوف فقیهان، پرداختن به فصل خصومت بین متنازعین است؛ یعنی کار فقه قضا، فصل خصومت و داوری است. تفاوت آن با ابواب فقهی دیگر مانند فقه جزا و فقه احوال شخصیه و فقه خصوصی، این است که در فقه قضا، به طور مستوفا از ادله بحث می‌شود، درحالی‌که در ابواب فقهی مثل فقه جزا، فقه احوال شخصیه و فقه حقوق خصوصی، از مباحث ثبوتی گفتگو می‌شود. 🔴 باتوجه‌به این مطلب، یکی از بحث‌های مهمی که باید در تألیف کتب فقهی جدید دقت بشود، این است که ما باید و حتماً، مباحثی ثبوتی را از مباحثی اثباتی یا به تعبیر دیگر مباحث ادله اثبات قوانین عام در مصادیق جزئی، و مباحث ثبوتی را کاملاً مجزا کنیم. 🔴 در کتب فقهی قدما ما این تفکیک را کمتر می‌بینیم. مثلاً در کتاب‌الاجاره و کتاب‌الحدود، وقتی به مناسبتی، بحث از ثبوت می‌شود، بحث از اثبات هم مطرح می‌شود؛ درصورتی‌که الآن در کتاب حقوقی و مباحث آئین دادرسی، مباحث اثباتی کاملاً از مباحث ثبوتی جداست. فقه هم باید همین‌طور باشد. حاصل اینکه به‌صورت مشخص، بحث از فقه احوال شخصیه و فقه حقوق خصوصی، بحث از مباحث ثبوتی است درحالی‌که بحث در فقه القضا، بحث از ادله اثباتی است. 🔴 یکی از مهم‌ترین مسائل فقه‌القضاء، کشف طرقی است که ما را به‌سرعت و با دقت، به واقعیت برساند. برای اینکه فقه‌القضاء و آئین دادرسی فقهی کیفری و مدنی خوبی داشته باشیم، باید ادله‌ای که ما را به‌سرعت و دقت به واقعیت می‌رساند را کشف کنیم. در یک دوره و مقطع زمانی، با حلف و یمین، می‌شد واقع را اثبات کرد؛ ولی اکنون این‌گونه نیست و راه‌های بهتری برای کشف واقع فراروی قاضی وجود دارد. این طرق البته باید قابلیت استناد و انتساب داشته باشد و مصداق غیبت گویی نبوده و اصطلاحاً با ان‌شاءﷲ و ماشاءﷲ به دنبال کشف واقع نباشد. نیاز امروز ما طُرُقی است که توسط همه قابل فهم و انتساب بوده و بتواند به‌صورت نزدیک و دقیق، واقع را برای قاضی نمایان سازد ...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/mabahes-keyfari-va-madani 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ روضه‌های جعلی و مداحان و واعظان جاعل را باید معرفی کرد 🎙 سعید طاووسی مسرور 🔴 نمی‌توان روضه‌ای را خواند و گفت که در فلان کتاب هم این مطلب ذکر شده است یا برخی از افراد به خواب اشاره می‌کنند که فلان فرد یا عالم در خواب چنین موضوعی را مشاهده کرده است این در حالی است که امام صادق‌(ع) می‌فرمایند که «دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود» یعنی خواب ملاک نیست. درست است که بعضی از خواب‌ها بشارت است و نکته‌ای دارند اما این موضوعات شخصی است، نه عمومی. 🔴 بسیار دیده شده است که خطیب یا مداحی در سخن خود بیان می‌کند که این موضوع در کتاب مناقب ابن‌شهرآشوب آمده در صورتی که این موضوع دلیلی بر اعتبار این رویداد نیست و نمی‌توان به هر مطلبی در هر کتابی در هر قرنی استناد کرد. گزارش‌‌های دروغ و اشتباه در هر قرن و تاریخی وجود دارد که حتی ممکن است مکتوب هم شده باشد. 🔴 یکی از مواردی که در روضه‌ها مطرح می‌شود روضه باز است که در این روضه‌ها عبور از منابع تاریخی بیشتر رخ می‌دهد. اگر روضه باز مبتنی بر منابع تاریخ باشد نکاتی دارد که باید توجه کرد اما باید به منطق احادیث توجه کرد که قابل درک باشند. از ابعاد مختلفی می‌توان به روضه و انطباق آن با منابع تاریخی پرداخت. یکی از اشتباهاتی که روضه‌خوانان انجام می‌دهند این است که فکر می‌کنند چون مطلبی منبع دارد پس قابل استناد است در صورتی که برای هر مطلبی را می‌توان منبع پیدا کرد؛ باید منابع مستند معتبر را استفاده کرد. 🔴 برخی از روضه‌خوانان و خطبا روضه‌هایی می‌خوانند که در هیچ منبعی نیامده است که این اتفاق واقعاً جای تعجب دارد که افراد از خود داستانی ابداع می‌کنند که تا پیش از آن هیچ جایی وجود نداشته. متأسفانه اکثر خطیبان تاریخ نمی‌دانند و تحصیلات تاریخی ندارند. تاریخ مانند فقه تخصص است که مظلوم‌ترین رشته‌ها تاریخ و علوم قرآن و حدیث است و هر فردی به خود اجازه می‌دهد که در این حوزه اظهار نظر کند. 🔴 برخی مداحان به مداحی به عنوان شغل نگاه می‌کنند به همین دلیل می‌گویند ناچار هستند مدام موضوعات جدیدی مطرح کنند تا مخاطبان بیشتری داشته باشند؛ بسیاری هم از این طریق به منابع مالی خوبی دست پیدا کردند. برخی از مداحان دیگر مداح نیستند بلکه خواننده مذهبی هستند و نباید به آنها مداح گفت.با پدیده‌های مداحی و روضه‌خوانی‌ مواجه هستیم که کلاً اشتباه می‌خوانند و موضوعات و مطالب جدید ابداع و جعل می‌کنند ..... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/29171-2 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ دموکراسی در نظر مردم ایران به معنی شاه‌کشی است 🎙 محسن رنانی 🔴 خود من تا سال‌های اول بعد از انقلاب تصورم این بود که مسئله‌ی ما توسعه‌ی سیاسی است، تا حکومت اصلاح نشود و توسعه‌ی سیاسی و دموکراسی به وجود نیاید چیزی حل نمی‌شود. انقلاب مشروطیت، انقلاب ملی ‌شدن نفت و انقلاب اسلامی همه دنبال توسعه‌ی سیاسی بودند، اما چیزی عوض نشده است. هم رفتار نخبگان سیاسی و مقامات و هم رفتار مردم با آن نخبگان سیاسی تغییر چندانی نکرده است 🔴 پس ما دو مسئله داریم: یکی ناتوانی بازیگران حزبی است که در خانه و در دامان والدین، توانایی لازم برای کار مشترک، صبوری، رواداری، گذشت در کار جمعی و ریسک‌پذیری را نیاموخته‌اند. دوم، به توانایی‌های زبانی برای خلق قصه مربوط است که بخش زیادی از آن در خانه شکل می‌گیرد. شاهنامه، قصه‌ی ایران برای هزار سال بود تا زمانی که خارجی‌ها برای‌مان تخت‌جمشید را پیدا کنند و تاریخ کورش را دربیاورند که نمی‌دانیم چقدر راست است و چقدر دروغ و خوب است که فرض کرده‌ایم همه‌اش راست است. 🔴 مسئله این است که الان چرا حزب ما نمی‌تواند قصه بسازد. بخشی به خانه و بخشی به زبان برمی‌گردد؛ بنابراین ما دموکراسی نداریم چون احزاب پایداری نداریم و احزاب پایدار نداریم چون نخبگان توانمندی نداریم. نخبگان توانمندی نداریم چون این نخبگان در خانه‌ی کودکی و خانه‌ی زبان مهارت‌های لازم برای خلق قصه‌ی مشترک را نیاموخته‌اند. پس من می‌گویم دموکراسی هم در خانه‌ی کودکی و در خانه‌ی زبان شکل می‌گیرد. 🔴 ما برای داشتن دموکراسی، باید قصه‌ی دموکراسی را خلق کنیم. برای مردم ایران قصه‌ی دموکراسی چیست؟ ‌شاه‌کشی. برای مردم ایران از شاه ‌عباس به بعد، قصه‌ی دموکراسی قصه شاه‌کشی بوده و قبل از آن‌هم ماجرای خودش را دارد. اما از شاه‌کشی دموکراسی درنمی‌آید. در مورد جنبش مشروطه، شکی نیست که ملکم خان و آخوندزاده مبانی نظری جنبش را فراهم کردند. اشکالی هم ندارد که بگوییم وارداتی بوده، تفکر وقتی درست باشد مهم نیست از کجا بیاید. اما نکته این است که در آن زمان نرخ باسوادی در ایران یک‌درصد یا کمتر بود و نخبگان فرهنگی و فکری امکان ارتباط با جامعه را نداشتند. و از طریق نخبگان سیاسی اثرشان را می‌گذاشتند که خان‌ها و رئیس طوایف و بزرگان مناطق بودند، بنابراین نخبگان فکری، بزرگان و خوانین را جذب کردند و بر فکرشان اثر گذاشتند و آن‌ها به‌ عنوان نماینده جامعه‌شان پشت انقلاب مشروطیت آمدند. 🔴 نمی‌گویم فکر نداشته، اما این فکر جوشیده از بستر اجتماعی و خواست جمعی نبوده. این فکر -خوب یا بد- از طریق نخبگان القا شده، پس تحول اجتماعی نبوده، تحول نخبگانی بوده و به همین دلیل رضاشاه راحت می‌تواند بیاید. اگر تحول اجتماعی بود رضاشاه نمی‌توانست بیاید، یا وقتی که آمد، امکان تغییرات به سمت دیکتاتوری را نداشت ...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/demokrasi-va-mardom 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تأثیر حکم دیوان بین‌المللی کیفری در استیفای حقوق ملت فلسطین 🎙 منصور براتی 🔴 با صدور این حکم، علاوه بر ضربه به وجاهت اسرائیل، رفت و آمد مقامات اسرائیلی به کشورهای اجراکننده حکم محدود می‌شود؛ اتفاقی که انزوا را برای اسرائیل به همراه می‌آورد و در عین حال در فرآیند تکمیل استیفای حقوق ملت فلسطین قطعاً مؤثر است. 🔴 دیوان بین‌المللی کیفری بسیاری از اوقات، عمدتاً عاملی برای مداخله سیاسی در برخی از کشورها از سوی کشورهای غربی در حوزه حقوق بشر شناخته شده اما در واقع حکم صادر شده علیه نتانیاهو و گالانت، اتفاق مهمی است ومی‌توان گفت اولین حکم این دیوان است که علیه متحدان غرب صادر شد و اسرائیل نیز در رأس همه متحدان کشورهای غربی، اتحادیه اروپا، کشورهای اروپایی و ایالات متحده قرار دارد. 🔴 این اتفاقی حائز اهمیت است به طوری که از این به بعد گروه‌های مختلف فلسطینی و تشکیلات خودگران می‌توانند با استناد به این حکم از دستگاه‌های قضایی کشورهایی که حکم دیوان را به رسمیت می‌شناسند، درخواست محدود کردن اسرائیلی‌ها و مقامات رژیم صیهونیستی را داشته باشند. حتی بسیاری از مبارزات ملت فلسطین برای استیفای حقوق خود می‌تواند براساس این حکم، مبنای حقوقی پیدا کند؛ موضوعی که تاکنون وجود نداشته است. 🔴 با بررسی کشورهایی که صلاحیت دیوان را به رسمیت می‌شناسند شاهد شکل‌گیری دو دستگی بین این کشورها هستیم. هلند، نروژ و دولت کنونی اسپانیا از اجرای این حکم خبر دادند. نخست‌وزیر بریتانیا از احتمال اجرای این حکم گفته است. فرانسه در شرایط مردد به سر می‌برد. آلمان مستقیماً عدم اجرای حکم را اعلام کرده است. دولت بایدن، حکم را رد کرده و رسماً اعلام کرده این حکم نماد یهودستیزی است و تکلیف دولت جدید ترامپ نیز مشخص است. 🔴 در نتیجه صدور حکم بازداشت، رفت و آمد مقامات اسرائیلی به کشورهای اجراکننده حکم کم می‌شود؛ اتفاقی که انزوا را برای اسرائیل به همراه می‌آورد. برای مثال نتانیاهو قرار بود سفری به هلند داشته باشد اما به محض اینکه وزیر خارجه هلند اعلام کرد این حکم را به رسمیت می‌شناسند، سفر خود را لغو کرد 🔴 باید به این نکته توجه کرد اساس نگاه حقوقی که این محکومیت را در پی داشته در بهترین حالت، تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ در کنار اسرائیل است. بنابراین نهایت ظرفیت تأثیرگذاری اجرای این حکم این است که اسرائیل را تا حدی محدود خواهد کرد و تمایلات گسترش سرزمینی و از بین بردن هویت فلسطینی را محدود کند اما اینکه بخواهد فضایی را برای حذف اسرائیل از سازمان ملل ایجاد کند هنوز با آن نقطه فاصله زیادی وجود دارد. باید صبر کنیم تا حکم دیوان بین‌المللی دادگستری نیز صادر شود و محکومیت اسرائیل به نسل‌کشی در حقیقت قطعی شود و بعد از آن می‌توان بهتر در این باره صحبت کرد ...... 🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: andishehma.com/hoghogh-mellat-felestin 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
🔹 قرآن و فیزیک کوانتوم ✍🏻دکتر مهراب صادق‌نیا ✅ به تازه‌گی یکی از استادان حوزه و دانشگاه گفته‌اند که "فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است." فرض می‌کنیم که ایشان فیزیک کوانتوم را می‌شناسند و نیز آیات قرآن را هم می‌فهمند و نتیجه‌ی درستی گرفته‌اند. خُب الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا برای قرآن؟ اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آن‌وقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوال‌رفته سازگار است. اساسا چه نیازی هست که زور بزنیم و قرآن را با فیزیک و شیمی و نجوم هم‌نوا بکنیم؟ چه تاثیری در دین‌داری مردم دارد؟ مروری بر تاریخ سکولاریزم نشان می‌دهد که هر چند در آغاز دوران مدرن، ساینتیست‌ها (اندیشمندان علوم تجربی) پیش‌ران‌های سکولاریزم بودند و روحانی‌ها مخالفان جدی آن؛ ولی کم کم روحانی‌ها با ادبیات علوم تجربی آشناتر و خویش‌تر شدند. رفته رفته، آن‌ها نه تنها مانعی برای سکولاریزم به حساب نمی‌آمدند، بلکه جای ساینتیست‌ها را گرفته و پیش‌برندگان سکولاریزم شدند. حکایت هاروی کاکس، گوگارتن، بولتمان، بون‌هافر، و دیگر الاهیات‌دان‌های مسیحی در این زمینه خواندنی است. در دنیای اسلام نیز ماجرا تا اندازه‌ای چنین است. از سِر سید احمدخان هندی بگیرید تا بازرگان و نوپاهایی که این طرف و آن طرف، شعار تفسیر علمی قرآن را سر می‌دهند. این‌ها ممکن است به سکولاریزم فحش بدهند و حتی رقیبان خود را با این لقب گرفتار خشونت نمادین کرده و از میدان به در کنند؛ ولی کارشان ترویج سکولاریزم است حتی اگر تسبیح‌ به‌دست باشند و در مراکز حوزوی تدریس کنند. کاری که این افراد به نام تفسیر علمی قرآن انجام می‌دهند، به زبان ساده، عبارت است از تبدیل تبیین‌های وحیانی به تبیین‌های تجربی. آن‌ها اگر در کارشان موفق شوند و پرت و پلا نگویند،  معرفت دینی را به معرفت تجربی تبدیل کرده‌اند. یعنی معرفت را سکولار کرده‌اند. من اگر مسیولیتی می‌داشتم و به جای کسانی بودم که وقتی اسم سکولاریزم می‌آید اوقاتشان تلخ می‌شود؛ حتما به جای دعوا با دانشگاهیان و ساینتیست‌ها، با کسانی دست به یقه می‌شدم که جسته و گریخته چیزی در باره‌ی علم شنیده‌اند و حالا دارند معرفت دینی را با معرفت‌های تجربی رنگ و لعاب می‌دهند. مارادونا را ول کنید، غضنفرها را بچسبید! 🌐 اندیشه ما eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034