✅ روضههای جعلی و مداحان و واعظان جاعل را باید معرفی کرد
🎙 سعید طاووسی مسرور
🔴 نمیتوان روضهای را خواند و گفت که در فلان کتاب هم این مطلب ذکر شده است یا برخی از افراد به خواب اشاره میکنند که فلان فرد یا عالم در خواب چنین موضوعی را مشاهده کرده است این در حالی است که امام صادق(ع) میفرمایند که «دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود» یعنی خواب ملاک نیست. درست است که بعضی از خوابها بشارت است و نکتهای دارند اما این موضوعات شخصی است، نه عمومی.
🔴 بسیار دیده شده است که خطیب یا مداحی در سخن خود بیان میکند که این موضوع در کتاب مناقب ابنشهرآشوب آمده در صورتی که این موضوع دلیلی بر اعتبار این رویداد نیست و نمیتوان به هر مطلبی در هر کتابی در هر قرنی استناد کرد. گزارشهای دروغ و اشتباه در هر قرن و تاریخی وجود دارد که حتی ممکن است مکتوب هم شده باشد.
🔴 یکی از مواردی که در روضهها مطرح میشود روضه باز است که در این روضهها عبور از منابع تاریخی بیشتر رخ میدهد. اگر روضه باز مبتنی بر منابع تاریخ باشد نکاتی دارد که باید توجه کرد اما باید به منطق احادیث توجه کرد که قابل درک باشند. از ابعاد مختلفی میتوان به روضه و انطباق آن با منابع تاریخی پرداخت. یکی از اشتباهاتی که روضهخوانان انجام میدهند این است که فکر میکنند چون مطلبی منبع دارد پس قابل استناد است در صورتی که برای هر مطلبی را میتوان منبع پیدا کرد؛ باید منابع مستند معتبر را استفاده کرد.
🔴 برخی از روضهخوانان و خطبا روضههایی میخوانند که در هیچ منبعی نیامده است که این اتفاق واقعاً جای تعجب دارد که افراد از خود داستانی ابداع میکنند که تا پیش از آن هیچ جایی وجود نداشته. متأسفانه اکثر خطیبان تاریخ نمیدانند و تحصیلات تاریخی ندارند. تاریخ مانند فقه تخصص است که مظلومترین رشتهها تاریخ و علوم قرآن و حدیث است و هر فردی به خود اجازه میدهد که در این حوزه اظهار نظر کند.
🔴 برخی مداحان به مداحی به عنوان شغل نگاه میکنند به همین دلیل میگویند ناچار هستند مدام موضوعات جدیدی مطرح کنند تا مخاطبان بیشتری داشته باشند؛ بسیاری هم از این طریق به منابع مالی خوبی دست پیدا کردند. برخی از مداحان دیگر مداح نیستند بلکه خواننده مذهبی هستند و نباید به آنها مداح گفت.با پدیدههای مداحی و روضهخوانی مواجه هستیم که کلاً اشتباه میخوانند و موضوعات و مطالب جدید ابداع و جعل میکنند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/29171-2
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ دموکراسی در نظر مردم ایران به معنی شاهکشی است
🎙 محسن رنانی
🔴 خود من تا سالهای اول بعد از انقلاب تصورم این بود که مسئلهی ما توسعهی سیاسی است، تا حکومت اصلاح نشود و توسعهی سیاسی و دموکراسی به وجود نیاید چیزی حل نمیشود. انقلاب مشروطیت، انقلاب ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی همه دنبال توسعهی سیاسی بودند، اما چیزی عوض نشده است. هم رفتار نخبگان سیاسی و مقامات و هم رفتار مردم با آن نخبگان سیاسی تغییر چندانی نکرده است
🔴 پس ما دو مسئله داریم: یکی ناتوانی بازیگران حزبی است که در خانه و در دامان والدین، توانایی لازم برای کار مشترک، صبوری، رواداری، گذشت در کار جمعی و ریسکپذیری را نیاموختهاند.
دوم، به تواناییهای زبانی برای خلق قصه مربوط است که بخش زیادی از آن در خانه شکل میگیرد. شاهنامه، قصهی ایران برای هزار سال بود تا زمانی که خارجیها برایمان تختجمشید را پیدا کنند و تاریخ کورش را دربیاورند که نمیدانیم چقدر راست است و چقدر دروغ و خوب است که فرض کردهایم همهاش راست است.
🔴 مسئله این است که الان چرا حزب ما نمیتواند قصه بسازد. بخشی به خانه و بخشی به زبان برمیگردد؛ بنابراین ما دموکراسی نداریم چون احزاب پایداری نداریم و احزاب پایدار نداریم چون نخبگان توانمندی نداریم. نخبگان توانمندی نداریم چون این نخبگان در خانهی کودکی و خانهی زبان مهارتهای لازم برای خلق قصهی مشترک را نیاموختهاند. پس من میگویم دموکراسی هم در خانهی کودکی و در خانهی زبان شکل میگیرد.
🔴 ما برای داشتن دموکراسی، باید قصهی دموکراسی را خلق کنیم. برای مردم ایران قصهی دموکراسی چیست؟ شاهکشی. برای مردم ایران از شاه عباس به بعد، قصهی دموکراسی قصه شاهکشی بوده و قبل از آنهم ماجرای خودش را دارد. اما از شاهکشی دموکراسی درنمیآید.
در مورد جنبش مشروطه، شکی نیست که ملکم خان و آخوندزاده مبانی نظری جنبش را فراهم کردند. اشکالی هم ندارد که بگوییم وارداتی بوده، تفکر وقتی درست باشد مهم نیست از کجا بیاید. اما نکته این است که در آن زمان نرخ باسوادی در ایران یکدرصد یا کمتر بود و نخبگان فرهنگی و فکری امکان ارتباط با جامعه را نداشتند. و از طریق نخبگان سیاسی اثرشان را میگذاشتند که خانها و رئیس طوایف و بزرگان مناطق بودند، بنابراین نخبگان فکری، بزرگان و خوانین را جذب کردند و بر فکرشان اثر گذاشتند و آنها به عنوان نماینده جامعهشان پشت انقلاب مشروطیت آمدند.
🔴 نمیگویم فکر نداشته، اما این فکر جوشیده از بستر اجتماعی و خواست جمعی نبوده. این فکر -خوب یا بد- از طریق نخبگان القا شده، پس تحول اجتماعی نبوده، تحول نخبگانی بوده و به همین دلیل رضاشاه راحت میتواند بیاید. اگر تحول اجتماعی بود رضاشاه نمیتوانست بیاید، یا وقتی که آمد، امکان تغییرات به سمت دیکتاتوری را نداشت ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/demokrasi-va-mardom
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ تأثیر حکم دیوان بینالمللی کیفری در استیفای حقوق ملت فلسطین
🎙 منصور براتی
🔴 با صدور این حکم، علاوه بر ضربه به وجاهت اسرائیل، رفت و آمد مقامات اسرائیلی به کشورهای اجراکننده حکم محدود میشود؛ اتفاقی که انزوا را برای اسرائیل به همراه میآورد و در عین حال در فرآیند تکمیل استیفای حقوق ملت فلسطین قطعاً مؤثر است.
🔴 دیوان بینالمللی کیفری بسیاری از اوقات، عمدتاً عاملی برای مداخله سیاسی در برخی از کشورها از سوی کشورهای غربی در حوزه حقوق بشر شناخته شده اما در واقع حکم صادر شده علیه نتانیاهو و گالانت، اتفاق مهمی است ومیتوان گفت اولین حکم این دیوان است که علیه متحدان غرب صادر شد و اسرائیل نیز در رأس همه متحدان کشورهای غربی، اتحادیه اروپا، کشورهای اروپایی و ایالات متحده قرار دارد.
🔴 این اتفاقی حائز اهمیت است به طوری که از این به بعد گروههای مختلف فلسطینی و تشکیلات خودگران میتوانند با استناد به این حکم از دستگاههای قضایی کشورهایی که حکم دیوان را به رسمیت میشناسند، درخواست محدود کردن اسرائیلیها و مقامات رژیم صیهونیستی را داشته باشند. حتی بسیاری از مبارزات ملت فلسطین برای استیفای حقوق خود میتواند براساس این حکم، مبنای حقوقی پیدا کند؛ موضوعی که تاکنون وجود نداشته است.
🔴 با بررسی کشورهایی که صلاحیت دیوان را به رسمیت میشناسند شاهد شکلگیری دو دستگی بین این کشورها هستیم. هلند، نروژ و دولت کنونی اسپانیا از اجرای این حکم خبر دادند. نخستوزیر بریتانیا از احتمال اجرای این حکم گفته است. فرانسه در شرایط مردد به سر میبرد. آلمان مستقیماً عدم اجرای حکم را اعلام کرده است. دولت بایدن، حکم را رد کرده و رسماً اعلام کرده این حکم نماد یهودستیزی است و تکلیف دولت جدید ترامپ نیز مشخص است.
🔴 در نتیجه صدور حکم بازداشت، رفت و آمد مقامات اسرائیلی به کشورهای اجراکننده حکم کم میشود؛ اتفاقی که انزوا را برای اسرائیل به همراه میآورد. برای مثال نتانیاهو قرار بود سفری به هلند داشته باشد اما به محض اینکه وزیر خارجه هلند اعلام کرد این حکم را به رسمیت میشناسند، سفر خود را لغو کرد
🔴 باید به این نکته توجه کرد اساس نگاه حقوقی که این محکومیت را در پی داشته در بهترین حالت، تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ در کنار اسرائیل است. بنابراین نهایت ظرفیت تأثیرگذاری اجرای این حکم این است که اسرائیل را تا حدی محدود خواهد کرد و تمایلات گسترش سرزمینی و از بین بردن هویت فلسطینی را محدود کند اما اینکه بخواهد فضایی را برای حذف اسرائیل از سازمان ملل ایجاد کند هنوز با آن نقطه فاصله زیادی وجود دارد. باید صبر کنیم تا حکم دیوان بینالمللی دادگستری نیز صادر شود و محکومیت اسرائیل به نسلکشی در حقیقت قطعی شود و بعد از آن میتوان بهتر در این باره صحبت کرد ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/hoghogh-mellat-felestin
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
🔹 قرآن و فیزیک کوانتوم
✍🏻دکتر مهراب صادقنیا
✅ به تازهگی یکی از استادان حوزه و دانشگاه گفتهاند که "فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است." فرض میکنیم که ایشان فیزیک کوانتوم را میشناسند و نیز آیات قرآن را هم میفهمند و نتیجهی درستی گرفتهاند. خُب الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا برای قرآن؟ اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آنوقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوالرفته سازگار است. اساسا چه نیازی هست که زور بزنیم و قرآن را با فیزیک و شیمی و نجوم همنوا بکنیم؟ چه تاثیری در دینداری مردم دارد؟
مروری بر تاریخ سکولاریزم نشان میدهد که هر چند در آغاز دوران مدرن، ساینتیستها (اندیشمندان علوم تجربی) پیشرانهای سکولاریزم بودند و روحانیها مخالفان جدی آن؛ ولی کم کم روحانیها با ادبیات علوم تجربی آشناتر و خویشتر شدند. رفته رفته، آنها نه تنها مانعی برای سکولاریزم به حساب نمیآمدند، بلکه جای ساینتیستها را گرفته و پیشبرندگان سکولاریزم شدند. حکایت هاروی کاکس، گوگارتن، بولتمان، بونهافر، و دیگر الاهیاتدانهای مسیحی در این زمینه خواندنی است. در دنیای اسلام نیز ماجرا تا اندازهای چنین است. از سِر سید احمدخان هندی بگیرید تا بازرگان و نوپاهایی که این طرف و آن طرف، شعار تفسیر علمی قرآن را سر میدهند. اینها ممکن است به سکولاریزم فحش بدهند و حتی رقیبان خود را با این لقب گرفتار خشونت نمادین کرده و از میدان به در کنند؛ ولی کارشان ترویج سکولاریزم است حتی اگر تسبیح بهدست باشند و در مراکز حوزوی تدریس کنند. کاری که این افراد به نام تفسیر علمی قرآن انجام میدهند، به زبان ساده، عبارت است از تبدیل تبیینهای وحیانی به تبیینهای تجربی. آنها اگر در کارشان موفق شوند و پرت و پلا نگویند، معرفت دینی را به معرفت تجربی تبدیل کردهاند. یعنی معرفت را سکولار کردهاند. من اگر مسیولیتی میداشتم و به جای کسانی بودم که وقتی اسم سکولاریزم میآید اوقاتشان تلخ میشود؛ حتما به جای دعوا با دانشگاهیان و ساینتیستها، با کسانی دست به یقه میشدم که جسته و گریخته چیزی در بارهی علم شنیدهاند و حالا دارند معرفت دینی را با معرفتهای تجربی رنگ و لعاب میدهند. مارادونا را ول کنید، غضنفرها را بچسبید!
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️رابطه عفت و امنیت زنان از گذشته تا امروز
✍ نفیسه مرادی
🔶یکی از مسائل سخت در گذشته، حفظ عفت توسط زنان بود.بهطوری که ایشان گاهی پس از ازدواج هم امنیت نداشتند.
در جاهلیت گاهی دو دوست همسرانشان را با هم عوض میکردند (نکاح بدل)
گاهی مردی دلش پسری با ویژگیهای خاص مانند شجاعت، نجابت و ... میخواست، لذا همسرش را نزد مردی با خصلت.های موردنظر میفرستاد تا از او صاحب فرزند شود (نکاح استبضاع)
در سرزمینهای دیگر زنان زیباروی متاهل نیز از دست خانها، فرماندهان و حتی پادشاهان هم در امان نبودند.
کافی بود مرد صاحب قدرتی (سیاسی، نظامی یا اقتصادی) از زنی خوشش بیاید، شوهرش هم نمیتوانست از وی محافظت کند.
🔷نمونهاش داستان حضرت ابراهیم و ساره است که کلینی از قول امام صادق علیهالسلام نقل کرده است.
وقتی آنها خواستند وارد کشوری شوند، ابراهیم نبی، ساره را درون صندوقی قرار داد تا کسی وی را نبیند. بالاخره مجبور میشود صندوق را باز کند و پادشاه شیفته ساره میشود و به سمت وی دست دراز میکند که دستش خشک میشود. سه بار این اتفاق میافتد و ابراهیم نبی از خدا میخواهد دستش به حالت اول بازگردد. پادشاه به ساره، هاجر را هدیه میدهد و از آنها میخواهد از سرزمینش خارج شوند.
🟢الغرض اینکه سختگیریهایی که در گذشته به زنان میشد، از حبس در اندرونی و پوشاندن روی چهره و سفر با محارم و ... همگی به این دلیل بوده که زنان از امنیت لازم برخوردار نبودند.
🟢البته نکته دیگری هم هست و آن هم خیانت زنان به مردان بوده است که یکی از دلایل این امر ازدواجهای اجباری و بدون عشق و علاقه با مردی که گاهی جای پدر یا پدربزرگ زن محسوب میشده، بوده است.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
🔰راهی جدید به سوی عدالت سیاسی
✍🏻دکتر محمود شفیعی
♦️عدالت سویه های گوناگونی دارد. در یک تقسیم بندی، عدالت یا امر فردی است یا امری مربوط به جامعه. وقتی در رساله های مراجع گفته می شود، امام جماعت باید عادل باشد، اینجا عدالت در سطح رفتار یک فرد منظور است. اما عدالت در جامعه به سامان و شیوه ارتباط اجزای پیچیده و گوناگون یک جامعه و کارکردهای آنها مربوط است..
🔶با توجه به زیرمجموعه های گوناگون، عدالت در جامعه شکل های گوناگونی را دربر می گیرد. شاید عدالت اقتصادی، عدالت اجتماعی و عدالت سیاسی، از دیگر زیرمجموعه های عدالت در جامعه، چشم گیرتر از انواع دیگر باشد. در این میان رسیدن به عدالت سیاسی، بی تردید، در تاریخ و جامعه ایران از عدالت اقتصادی و اجتماعی سخت تر است.
🔶عدالت سیاسی را اینطور می توان تعریف کرد که در مدیریت سیاسی جامعه، همگان بتوانند، مناسب توانایی خود و مناسب سهمی که در زندگی مشترک سیاسی از آن برخوردار اند، دست داشته باشند. امر سیاسی ذاتا امر همگانی است، چرا که در عرصه سیاسی حکومتی شکل می گیرد که در راستای استیفای حقوق همگانی می خواهد در جسم آدمیان، در جان آدمیان و یا در اموال آنان تصرف کند. جان، جسم و اموال غیرخصوصی، مال همه است. پس امر سیاسی متعلق به همه است. عدالت سیاسی هم به این است که همگان بتوانند در این عرصه به شکل مناسب تاثیرگذار باشند. اما در سطح سیاست رسمی عدالت سیاسی تعریف دیگری دارد. عدالت سیاسی رسمی به تقسیم کردن کیک سیاست در میان سیاست ورزان و محول کردن کارویژه های سیاسی به شایستگان، بدون در نظر گرفتن هر عامل غیر موجه طرد کننده، مربوط است
🔶تاثیر گذاری در سیاست به دو شکل رسمی و غیر رسمی امکان پذیر است. اکثر مردم در عمل علاقه ای به مشارکت رسمی در سیاست ندارند. انتخابات وسیله مناسبی است که عموم مردم در راستای استیفای حقوق خود، به دیگران که علایق سیاسی دارند، وکالت بدهند و آنان به جای عموم، منافع همگان را دنبال کنند. عموم مردم، در کل، انتظار دارند به شکل غیر رسمی در تصمیم های حکومت گران تاثیر گذار باشند.
🔶آنان که سیاست می دانند و به لحاظ عملی ذوق و شوق سیاسی دارند، مناسب توانایی خودشان می خواهند گوشه ای از بار سیاسی را بر دوش بکشند. در این میان اگر عدالت سیاسی در کشور دائر باشد، علاقمندان به سیاست عملی می توانند در صحنه سیاسی وارد شوند؛ کیک سیاست را، باهمی، تقسیم کنند و خدمات سیاسی را نیز، به نحو احسن، و برای جامعه، انجام دهند.
🔶تاریخ تلخ سیاسی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بیان گر این است که میدان رسمی سیاست در ایران خیلی سریع به انحصار گراییده و شایستگان سیاسی را طرد و خودی های سیاسی را، به جای طرد شدگان، جذب می کند. به عبارت دیگر، تاریخ سیاسی ایران نمایشگاه بی عدالتی سیاسی است. بحران سلطه، خصومت های بی پایان سیاسی، محفلی کردن سیاست رسمی، ترویج بدبینی سیاسی برای طرد دیگری شده ها، سرکوب های سیاسی درون حکومتی، و اموری از این دست، از خصلت های همیشگی سیاست ورزی رسمی در این مرز و بوم بوده است.
🔷درون چنین زمینه های نامناسبی، اقدامات توافق ساز دولت چهاردهم را باید به فال نیک گرفت. اینکه دولتی در هنگام جذب نیروهای سیاسی محفل های باندی را پشت سربگذارد و جذب نیروی سیاسی را به کمیته ای شایسته و چند صدایی واگذارد؛ به همه نیروهای ضد و نقیض سیاسی فراخوان جذب بدهد، بازی سیاسی چند حزبی، چند جناحی، چند گرایشی و چند سلیقه ای را به بازی انحصارطلبانه ترجیح دهد؛ تعامل با ارکان قدرت را بر تقابل و افشاگری مقدم بدارد؛ طردشدگان از گروه های مختلف (اقوام، مذاهب، زبان ها، جنسیت ها، حاشیه و مرکز) را به میدان سیاست ورزی برگرداند، همه اینها در تحقق عدالت سیاسی در جامعه ای عدالت سیاسی نادیده، اصلا اقدامات کوچکی نیست و بلکه گشودگی در امر سیاسی، شرح صدر در سیاست ورزی، عدالت پیشگی در قلمرو توزیع سیاسی و باز کردن راهی جدید برای عقلانی سازی حکومت و حکمرانی است. آنان که سعادت این ملت، تاریخ و جامعه ایران، دین، مذهب، اخلاق و عقلانیت را دوست دارند، نمی توانند به این دولت بی مهری کنند و سد راهی گردند که دولت به تازگی آن را باز کرده و می خواهد جای کج راهه های گذشته را بگیرد.
سخن آخر: قدرت پایدار شکست ناپذیر در عرصه سیاسی، قدرت ملت است و دولت تنها زمانی بازتاب دهنده چنین قدرتی است که دولتی فراگیر بوده و بتواند نماینده، نه بعضی از مردم که همه اجزای گوناگون یک ملت باشد.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️علوم انسانی و تقوای ارجاع
✍🏻علی سلطانی
🔷اگر کسی از من بپرسد از سنت دانشگاهی علوم انسانی چه چیز یاد گرفتی؟ میگویم مستند سخنگفتن، میگویم انتحالنکردن، میگویم خود را صاحب حرف جا نزدن، میگویم تقوای ارجاع، میگویم پرهیزگاریِ نقلقول، میگویم تقریر درست و بیطرف، میگویم دوری از شتابزدگی در بیان ایدهٔ نو، میگویم پختن حرف در کورهٔ حرفهای بدیل و تراشکاریِ آرای رقیب. مهمتر از همهٔ اینها، همان حرف اول: مستند سخنگفتن و فراموشنکردن ارجاع.
🔷شلختگی گفتار و بیتقوایی نوشتار این است که ما از آرای دیگران آشی بپزیم و هیچجاییش هم نگوییم که آدرس خرید اقلام این آش از کجا بوده. بعدش هم خودمان را صدر تا ذیل آن آش بنماییم. این قضیه وقتی جدی میشود که موضوع سخن ایدهٔ جدیدی در جامعهٔ میزبان باشد. خاصه اگر اصل سخن به نحوی در نسبت با آن جامعه جنجالی باشد؛ آنوقت دهانها همه وا میماند، سوت و کف یا گوجه و لنگهکفش حوالهٔ گوینده و نویسنده میشود، غافل از اینکه جنابشان سارق علم است و کاسب فکر.
🔷اهمیت ارجاعدادن و پرهیزگاریِ نقلقول تا آنجاست که به نظر من اصلیترین عیار کار علمی و دانشمندبودن طرف است. چرا؟ چون اولاً کسی که خود اهل کار علمی باشد و در سنت دانشجویی عرق ریخته باشد، اهمیت زحمت علمی را میداند و شرم میکند که بدون استناد سخن بگوید. فراتر از آن، به قیمت هیاهو و تحسین مخاطبان هم، خود را صاحب فکر جا نمیزند.
🔷در ثانی، اگر کسی اهل ارجاع باشد، خودبخود از بازار مکارهٔ نام و نان، به گوشهٔ کتابخانه و اتاق کار میخزد. چون وقتی کسی ایدهای را با شناسنامه و ارجاع معرفی میکند، هرچقدر جنجالی و عالی و ساختارشکن و چشمخیرهکن، دیگران میتوانند به منبع اصلی رجوع کنند و ببینند حرف آنقدرها هم پُخی نبوده و حرفهای علیه آن فکر هم کم نیست؛ اینجاست که باد آن سخن میخوابد. این در جامعهٔ ما و در قبال علوم انسانی بسیار مصداق دارد. احتیاط میکنم و نام نمیبرم. ولی چون ما با تأخر علمی و فرهنگی و ترجمه طرفیم، از بازار آهنگری و تراشکاریِ ایدهها هم دیرتر مطلع میشویم و حرفهای مترجمان و سخنرانان ناقل، گاهی خیلی به نظرمان پیشرو میآید؛ در حالی که گاهی ته صف آن حوزه و موضوع هم نیست.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
دین رمز آلود و دین فهم آموز .mp3
11.51M
🎧#پوشه_شنیداری
♦️دین رمز آلود و دین فهم آموز
🎙آیت الله محمد سروش محلاتی
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ بررسی عدالت از نظر مایکل سندل
✳️ فضیلت مدنی و فداکاری مشترک راه برون رفت از بحران بازار گرایی
🔴 عناصر کلیدی بحث سندل در حوزه عدالت، مبتنی بر پرورش فضیلت مدنی و فداکاری مشترک، بررسی محدودیتهای اخلاقی بازارها، پرداختن به تأثیر نابرابری بر همبستگی اجتماعی، و بازسازی نهادهای عمومی است که مردم را گرد هم میآورند. این رویکرد ایدهای را که سیاست میتواند یا باید در میان تصورات رقابتی از زندگی خوب بیطرف باشد، رد میکند. در عوض، بحث دموکراتیک درباره سوالات اخلاقی اساسی را برای ایجاد یک جامعه سیاسی عادلانه و پویا ضروری میداند.
🔴 فایدهگرایی: به حداکثر رساندن خوشبختی برای بیشترین تعداد بنتام معتقد بود که اصل فایده، علمی از اخلاق ارائه میدهد که میتواند مبنای اصلاحات سیاسی باشد.بر اساس اصل بنتام، فایدهگرایی که توسط جرمی بنتام توسعه یافته است، پیشنهاد میکند کهبالاترین خیر اخلاقی به حداکثر رساندن خوشبختی کلی و به حداقل رساندن رنج است. این رویکرد راهی به ظاهر عینی برای تصمیمگیری اخلاقی با محاسبه هزینهها و منافع ارائه میدهد.
اما بر این اصل انتقادات و محدودیتهایی وارد شده به شرح زیر:
الف- عدم توجه به حقوق فردی
ب- کاهش همه ارزشها به یک مقیاس واحد
ج- ممکن است سرکوب اقلیتها را به نفع اکثریت توجیه کند
در حالی که فایدهگرایی چارچوب روشنی برای تصمیمگیری ارائه میدهد، در به تصویر کشیدن پیچیدگی کامل زندگی اخلاقی و حرمت کرامت انسانی دچار مشکل میشود. جان استوارت میل تلاش کرد تا فایدهگرایی را با تمایز بین لذتهای بالاتر و پایینتر اصلاح کند، اما در نهایت با چالشهای مشابه ی در زمینه حقوق فردی مواجه شد.
🔴 لیبرتاریانیسم: حقوق فردی و مالکیت خود
اگر من مالک خودم هستم، باید مالک کارم نیز باشم. (اگر کسی دیگر میتوانست به من دستور کار بدهد، آن شخص ارباب من بود و من برده.)
لیبرتاریانیسم، بر اصل مالکیت برخود تاکید دارد. لیبرتاریانیسم ادعا میکند که افراد حقوق مطلقی بر بدن، کار و اموال بهدستآمدهی خود دارند. این دیدگاه به یک دولت حداقلی منجر میشود که فقط در برابر زور، سرقت و تقلب محافظت میکند.
پیامدهای لیبرتاریانیسم به شرح زیر است:
الف: مخالفت با مالیات بازتوزیعی
ب: رد قوانین پدرسالارانه
ج: حمایت از بازارهای آزاد و مبادلات داوطلبانه
در حالی که لیبرتاریانیسم دفاع قوی از آزادی فردی ارائه میدهد، با چالشهایی در زمینه های زیر مواجه است:
الف: در زمینه کالاهای جمعی و اثرات خارجی
ب: در زمینه نابرابری فرصتها
ج: در زمینه تعهدات اجتماعی فراتر از رضایت
تاکید لیبرتاریانیسم بر مالکیت بر خود، استدلال قانعکنندهای علیه برخی اشکال اجبار دولتی ارائه میدهد، اما در توضیح شهود ما درباره مسئولیت اجتماعی و عدالت دچار مشکل میشود.
🔴 یک جامعه عادلانه نمیتواند صرفاً با به حداکثر رساندن فایده یا با تأمین آزادی انتخاب به دست آید. برای دستیابی به یک جامعه عادلانه، باید درباره معنای زندگی خوب با هم استدلال کنیم و فرهنگی عمومی ایجاد کنیم که به اختلافاتی که بهطور اجتنابناپذیر به وجود میآیند، خوشآمد بگوید.از نظر سندل درگیر شدن در اختلافات اخلاقی به این صورت انجام می شودکه به جای اجتناب از مسائل اخلاقی و دینی بحثبرانگیز، سیاست خیر عمومی بهطور مستقیم به آنها از طریق بحث عمومی میپردازد ......
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/edalat-va-afazilat-madani
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ ناآگاهی از رویههای قضایی سایر ادیان و مجامع غیردینی، از مهمترین چالشهای فقه قضا است
🎙 استاد محمد محمدیقائینی
🔴 مهمترین چالشهای فقه قضا عبارتاند از: موضوعشناسی کارشناسی شده، تشکیل مؤسسات ویژه تربیت قاضی، آشنایی با رویههای دیگر مذاهب و ادیان، آگاهی از قواعد و مجامع قضائی غیردینی که عقلائیاند، تحقیق در مسائل جامعهشناسی و روانشناسی مرتبط با مسئله قضا، آشنائی با راههای پیشگیری از وقوع نزاع جرم، بهکارگیری ترخیصات و تسهیلات قضائی برای حل سریع نزاعها.
🔴 ازآنجاکه احکام قضایی متکی بر سنخ خاصی از فتاوای فقهی است که با سیاست تربیت و مدیریت اقتصاد و… متفاوت است و از طرف دیگر بیشتر تألیفها و تحقیقات مربوط به قضا، غالباً در محیطهای دربسته و صرفاً علمی به نگارش در آمده است و کمتر با کنشهای اجتماعی اصطکاک داشته؛ لذا موضوعشناسی بایستهای که لازم است درک درست و دقیق از کُنه اختلافها و نزاعها است و باعث صدور حکم صحیح و مطابق با واقعیت تخاصمها و متناسب با فطرت بشر و اراده تشریعی دین باشد انجام نگرفته است.
🔴 قوانین مخصوص به شریعت اسلام ازیکطرف، و کیفیت خاص اجرای قضاوت از جانب قاضی مانند تشخیص مدعی از منکر یا دعوی از تداعی تعیین اولویت بین زن و مرد یا مسلم و کافر تنفیذ حکم بهصورت منجز و معلق در موارد مربوطه از طرف دیگر، و رعایت اهم و مهم در مصالح فرد و جامعه و موضوع نزاع از طرف سوم، یقیناً دستگاه قضائی اسلام را از دیگر سازمانها و نهادها ممتاز میگرداند؛ اگرچه قواعد قضائی و کیفیت اجرائی آن در بسیاری از موارد، با دیگر رویههای قضائی اشتراک دارد.
🔴 آنچه که از ادله معتبر شرعی استفاده میشود لزوم اجتهاد قاضی (به معنای مصطلح فقهی) است که با تعبیرات مختلف (مانند عالم عارف بصیر من علومنا من احکامنا…) بیان شده است. البته در قضاوت، اجتهاد مطلق – بنا بر قول تحقیق – لازم نیست، اگر چه موجب کمال قضاوت خواهد شد. اما دررابطهبا اجتهاد متجزی، اگر برنامه ریزی صحیح و کاملی انجام گیرد میتوان چنین قضاتی را در زمانی کوتاه و با کیفیتی بالا تربیت نمود
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/9612
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ ضعف امروز نتیجه همان انحرافات تاریخی و بیتفاوتیهاست که از صدر اسلام آغاز شد.
🎙 آیتالله سید جواد علوی بروجردی
گروه هایی مانند حزب منافقین، حزب اموی و برخی دیگر از تشکل های فعال بودند که این احزاب توانستند از فرصت بیتفاوتی مردم استفاده کرده و با بهرهگیری از سکوت عمومی، جریانات سرنوشتسازی چون وقایع سقیفه و ماجرای شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را رقم بزنند، اینها انحرافاتی را ایجاد کردند که آثار آن تا امروز ادامه دارد.
🔴 امیرالمومنین هنگام خاکسپاری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خطاب به پیامبر گرامی اسلام می فرماید: «وَ سَتُنَبِّئُکَ ابنَتُکَ بِتَضافُرِ أُمَّتِکَ عَلى هَضمِها فَأحفِها السؤالَ وَ استَخبِرها الحالَ» یا رسول الله! از دخترت بپرس ببین چه به سرش آوردند؟! نه احزاب خاص، نه افرادی که سقیفه را سازماندهی کردند، از دخترت درباره تضافر «امت» بپرس! سوال کن که امت تو با او چه کردند؟! نکته این است که اکثر مردم، نه موافق احزاب بودند نه هم فکری با احزاب داشتند و نه دشمنی با امیرالمؤمنین داشتند، نکته این است که اینها بی تفاوت بودند، این بیان نشان میدهد که انحرافات نه صرفاً توسط احزاب خاص، بلکه به واسطه بیتفاوتی مردم و سکوت آنها در برابر ظلم شکل گرفت.
🔴 امام حسین علیهالسلام را تنها یزید یا عبیدالله بن زیاد نکشتند، بلکه مردم بودند که با سکوت و بیتفاوتی خود این فاجعه را رقم زدند. این بیتفاوتیها موجب حاکمیت ارزشهای جاهلی به جای ارزشهای علوی شد و اثرات آن انحرافات را تا امروز در جامعه اسلامی مشاهده میکنیم.
🔴 امروز، جمعیت بیش از یک میلیارد و نیم مسلمان در برابر ۱۵ میلیون صهیونیست اینگونه ضعیف عمل می کند، این ضعف نتیجه همان انحرافات تاریخی و بیتفاوتیهاست که از صدر اسلام آغاز شد.
🔴فاطمیه و ندای حضرت زهرا سلاماللهعلیها برای بیداری امت اسلامی و حاکمیت ارزشهای اصیل دینی است. امروز وظیفه ما این است که از تاریخ درس بگیریم و در برابر انحرافات، ظلم و بیعدالتیها سکوت نکنیم .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/96314
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅گفتگو به مثابه کنش(درباره مناظره سروش و علیدوست)🔻
🔸رضا تاران
🔹ادعای اول من این است که گفتگو و مناظره عبدالکریم سروش و ابوالقاسم علیدوست بیش از آنکه نتیجهای معرفتی را دنبال کند در مسیر احیای دو نهاد و جریان اندیشگی در ایران امروز بود؛ اسلام سیاسی فقاهتی و روشنفکری دینی. ادعای دوم: این دو جریان بیش از آنکه رقیب هم باشند همخانواده هستند و کارکرد مثبت آن میتواند عقلانیسازی و تهذیب خشونتهای اسلام سیاسی رادیکال و تضعیف یکی از موانع مذهبی در مسیر توسعه ایران باشد. ادعای سوم اینکه «دین اجتماعی» بهگونههای مختلف گرایش بخش مهمی از جامعه و تئوری «دین به مثابه فرهنگ« میتواند توضیحدهنده چنین گرایشی باشد و نظریهپردازان آن طیفی از دینپژوهان جوانتر هستند. هر سه ادعای من فاقد دادههای آماری است و به عنوان یک فرضیه میتواند مطرح شود.
🔹ادعای اول: ۱. اسلام سیاسی اعتدالی ابوالقاسم علیدوست که مبتنی بر استفاده عقل و عرف و در نظر گرفتن مقاصد در استنباط احکام شرعی است از همان ابتدا در حوزه علمیهِ دوره جمهوری اسلامی اقلیت محض بود و نتوانست بسط و گسترش یابد، درمقابل دو جریان اسلام سیاسی رادیکال و نواندیش طرفداران بیشتری در حوزه علمیه دارند. اگر علیدوست را در مناظره نماینده همه طیفهای حوزوی بدانیم، تلاش حوزویان بهرهبرداری از این مناظره برای ترمیم جایگاه و منزلت از دست رفته خود بود. در دوره جمهوری اسلامی «گفتگو» روش اصلی مقابله آنها با رقبا نبوده است و با تکیه بر قدرت سیاسی غیر خود را حذف کردهاند. تحولات سال ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ طیفی از روحانیون را به این آگاهی رسانده است که برای حفظ نهاد خود چارهای ندارند جز آنکه از شیوههای نو از جمله «گفتگو» استفاده کنند؛ به زعم آنها چنین گفتگوهایی چهره آنها را ترمیم میکند.
🔹۲. اگر عبدالکریم سروش در دهه هفتاد کاهن اعظم معبد روشنفکری دینی بود و با بسط خردگرایی به نبرد ایدئولوژی و اسلام سیاسی رفت، امروز رقیب و غیرِ او یعنی اسلام سیاسی تضعیف شده است و به تبع آن پروژه سروش نیز جایگاه سابق خود را ندارد. بیجهت نیست که مسالههای طرح شده در این مناظره جذابیت چندانی حتی برای علاقمندانش نداشت. از سوی دیگر خردگرایی مورد نظر عبدالکریم سروش در نقد «دین عامیانه» چندان موفق نبوده است و در کنار معبد سروش، دهها معبد تاسیس شده است و ایده «دین به مثابه فرهنگ» را ترویج میکنند و بهجای آنکه با دین عامیانه درگیر شوند بهدنبال مطالعه دین و در صدد به رسمیت شناختن آن هستند.
🔹ادعای دوم: برای اکثریتی از جامعه تفاوت معناداری میان دیدگاههای سروش و علیدوستِ عقلگرا وجود ندارد و گویا صدای سروش و علیدوست صدایی واحد است که از فیضیه به گوش میرسد. شاید سروش نیز به این نتیجه رسیده است که در دوران حال خراب علوم انسانی، مخاطبان او طلبههای حوزه علمیه و محدود دینورزان خردگرای دهه پنجاهی- دهه شصتی باشند. سروش و هم علیدوست میتوانند کارکرد مثبتی برای ایران امروز داشته باشند؛ میتوانند با ادله دینی و نقد اندیشههای اسلام سیاسی رادیکال یکی از موانع فکری توسعه در ایران را تضعیف کنند و «اجماع همپوشان» برای جامعه مذهبی رادیکال ایجاد کنند و آنها را مجاب کنند که باید بهغیر از خود دیگران را به رسمیت بشناسند.
🔹ادعای سوم: صورتهای مختلفی از «دین به مثابه فرهنگ» در ایران امروز در حال شکلگیری است؛ «دین مدنی»، «اسلام اجتماعی»، »تشیع هویتگرا» ، «دین عامیانه» و... وجه مشترک این طیف از دینداری، گذر از اسلام سیاسی مورد حمایت علیدوست و مورد انتقاد سروش است. وجه اشتراک دیگر اینکه بهجای آنکه دینداری اجتماعی را نقد کنند آن را به رسمیت میشناسند و آموزهها و مناسک را با معیار عقل ارزیابی نمیکنند و بر اخلاق و معنویت و انجام خدمات اجتماعی تاکید دارند. گرایش و تحول «دینداری سیاسی» به «دینداری اجتماعی» با گونههای مختلف آن نظریهپردازان و مروجان جدیدی دارد که سروش و علیدوست بخشی از آن نیستند. طیفی از نهادهای حکومتی از سال ۸۸ به این سو بر اسلام اجتماعی و خصوصا هیاتهای مذهبی تمرکز کردهاند. بخشی از نیروهای اجتماعی نیز از فعالیتهای سیاسی کنارهگیری کرده و با رویکردهای دینی به توانمندسازی و محرومیتزدایی روی آوردهاند و طیفی از دینپژوهان جوانتر ایرانی در داخل و خارج ایران چنین نگرشهایی را موضوع مطالعه و پژوهش خود قرار میدهند.
🔹به نظر میرسد مفیدتر آن است که سروش و علیدوست و معتقدان به ایدههای آنان جایگاه خود را بازشناسی کنند و بهجای آنکه رو به روی هم قرار گیرند در کنار هم و پشت به اکثریت جامعه، محدود معتقدان اسلام سیاسی رادیکال را مخاطب قرار دهند که اگر بتوانند اندک تاثیری روی آنها بگذارند خیر کثیری به اکثریت جامعه خواهد رسید.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034