✅ نکاتی درباره روششناسی، جریانشناسی و ایرانشناسی
✳️ جریانشناسی اندیشه سیاسی در ایران
🎙 روحالله اسلامی
🔴 نسل اول و اولین جریان روشی در ایران کسانی هستند که به دفاع از عقلانیت مدرن پرداختند. این گروه با تمدن مکانیکی جدید آشنا بودند و به لحاظ روشی علمی فکر می کردند. باور به اندیشه متفکرانی چون دکارت و منتسکیو باعث شده بود که فهم کنند که کشورهای پیشرفته سیصد سال جلو هستند و ایران باید گام های ساختن کشوری مدرن را به سرعت در قرن بیستم طی کند. متفکرانی چون محمد علی فروغی، پیرنیا، دهخدا، مستشارالدوله، نائینی، بهار و … در این دسته جای دارند. نسل اول سنت ایران و زبان فارسی را پاس می داشتند و می دانستند دنبال چه مقصدی هستند.
🔴 جریان دوم اندیشمندانی هستند که نسبت به مدرنیته و عقلانیت علمی اعتراض داشتند. آنها برای نقد کردن فرایند توسعه به سراغ روش شناسی انتقادی و چپ گرا حرکت کردند. عینک مارکس و انواع مختلف آن از گرامشی تا آلتوسر از سارتر تا فانون را به چشم زدند و از شیشه کبود ایدئولوژی ایران را نگریستند. در روش شناسی جریان دوم جهان به دو گروه طبقه پایین و بالا تقسیم گردید و با هجوم به جهان سرمایه داری به دنبال خلق آرمانشهری بر اساس عدالت بودند. جریان دوم تهاجمی و زبانی تند داشت و به معنای کامل ایدئولوژی را به جای اندیشه قرار داد. متفکرانی چون جلال آل احمد، علی شریعتی، احسان طبری در این گروه قرار می گیرند.
🔴 پدیدارشناسان: روش شناسی دیگری که در ایران دهه چهل و پنجاه رواج پیدا کرد پدیدارشناسی بود. پدیدارشناسان به خصوص تحت تاثیر اندیشه های هایدگر و هوسرل بودند و عملکرد ایدئولوژی و اتوپیایی ایفا کردند. از یکسو حکومت پهلوی برای پاسخگویی به غرب در مقابل حملات دموکراسی خواهی و حقوق بشری نیاز به ایدئولوژی ضد مدرنیته در ابعاد سیاسی و فرهنگی داشت و از سوی دیگر جامعه برای نقد وابستگی اقتصادی و سیاست خارجی غربی پهلوی از سنت پدیدارشناسی با محوریت بازگشت به خویشتن اتوپیا ساخته بود. پدیدارشناسی منتقد و حتی نافی غرب، علم و مدرنیته است و با برداشتی فلسفی تکنولوژی را نقد می کند.
🔴 جریان چهارم که به مثابه ایدئولوژی روش های هرمنوتیک، تبارشناسی، گفتمان، پساساختارگرایی را وارد ایران ساخت پست مدرنیسم نام دارد. به خصوص بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران کتاب های گادامر، فوکو، لیوتار، لکان و بودریار ترجمه گردید. مجموعه افکار آشفته که همه روایت های اندیشه را ارتباط قدرت و دانش فرض می کنند. پست مدرن ها برای اینکه بتوانند در برابر بنیادگرایان بایستند به سمت پست مدرنیسم رفتند و هر گونه حقیقت، اصالت، واقعیت و عقلانیت را مشکوک فرض کردند. به باور پست مدرن ها اول و آخری نیست و همه کلان روایت ها مرده هستند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/jaryan-shenasi-va-iran-shenasi
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️ضرورت نگاهي جامع به بحران انرژي
✍🏻دکتر محمدرضا يوسفی
🔹 این روزها بحث انرژی اعم از گاز، برق و بنزين به طور جدی مطرح است. شکاف رو به گسترش میان عرضه و تقاضای انرژی در سهحوزه گاز، برق و بنزین نمایان است. به نظر مي رسد با روند موجود، اين شكاف عميق تر خواهد شد. بنابر برخي گزارشها اختلاف عرضه و تقاضا در ساعات اوج مصرف، برای گاز بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز، برای بنزین بیش از ۱۰میلیون لیتر و برای برق ۱۲هزار مگاوات در روز است كه البته به زودي مازاد تقاضاي گازوئيل را نيز به اين فهرست بايد اضافه كرد. مرکز پژوهشهای مجلس از کسری روزانه ۱۰میلیون لیتری بنزین و برآورد واردات بنزین و گازوئیل به میزان ۵ میلیارد دلار خبر داد. این در حالی است که سال ۱۳۹۹ ایران صادرکننده ۳ میلیارد دلار بنزین به کشورهای منطقه بود.
🔹 ادامه این روند به ویژه با توجه به تنش های خارجی ميچی تواند بر امنیت و توسعه پایدار و اقتصاد کشور تاثیرات منفی جدی داشته باشد. تداوم این وضعیت به زودي به كاهش توان توليدی و توليد ناخالص داخلی، نرخ اشتغال، صادرات و افزایش واردات و مانند آن در روندی بحران زا خواهد انجامید.
🔹دلایل وقوع این بحران رو به گسترش متعدد است. فقدان راهبرد انرژی در كشور و نگاه كوته نگری بر متغیر حياتی انرژی، وزن بزرگی از این دلایل را به خود اختصاص می دهد. متخصصان انرژی چگونگی شبكه گازرسانی به همه كشور را با توجه به تفاوت موقعیت جغرافیایی و متوسط دمای شهرها یك اشتباه مهم دانسته اند به نظر آنان، انرژی برق و خورشيدی مي توانست در برخی مناطق، جایگزين مناسبی باشد. اما این راهبرد موجب شكاف تولید و مصرف گاز، آسيب به بخش توليد و همچنين ارزآوري شده است.
🔹 یكي دیگر از عوامل، قیمت گذاری دستوری بوده است. مجلس هفتم با رشد متناسب قیمت حامل های انرژی با نرخ تورم مخالفت كرده و در نتيجه سرمايه گذاري در اين حوزه كاهش يافته و همچنين قيمت نسبي اين حامل ها نيز كاهش يافته و از اين مسير تقاضا براي آنها افزايش يافت.
عامل مهم ديگر، فقدان جايگاه تعريف شده اي براي بخش خصوصي واقعي در امر حامل هاي انرژي بوده است.
🔹 عامل مهم ديگر، ناتواني در مديريت طرح هاي عمراني مرتبط است. به دليل ساختار مديريتي، اقتصاد سياسي و منابع مالي، طرح های عمرانی با تاخير زياد به سرانجام رسيده و یا در نیمه راه متوقف می شود.
🔹 يكي ديگر از دلايل مهم وضعيت رو به بحران انرژي، تحریم است. تحريم موانع بزرگي در تجارت خارجی و مبادلات مالی با جهان، عدمامکان بهروزرساني تکنولوژی ايجاد كرده و موجب فرسودگی زیرساختها و تجهیزات، كاهش درآمدهاي ارزي كشور در جهت سرمایهگذاری جدید و عدمدسترسی به سرمایه خارجی شده است. اين فرسودگي علاوه بر كاهش توان توليد به اتلاف منابع نيز افزوده است. در نتيجه شدت انرژي در ايران بالاتر از ميانگين جهاني است.
🔹 دولتها در برابر اين عوامل اساسي در بحران انرژي، به سياستگذاري هاي كم اثر مانند تخفيف به كم مصرفها؛ جریمه كردن پرمصرفها برنامهریزی قطع برق صنایع در دولت سيزدهم آن هم در سال جهش تولید، تغییر ساعات اداری و ... روي آوردند. در واقع خانوارها و بنگاه ها جريمه اشتباهات نظام تصميم گيري كشور و راهبرد تقدم ايدئولوژي بر توسعه را پرداخت مي كنند.
🔹 دولت نيازمند به بازنگري در سياستهاي راهبردي خويش است. بايد توجه داشت راه حل هاي يكسو نگرانه دولت كوتاه بينانه است. افزايش قيمت بنزين با هر منطقي بدون مهار تورم، راهكار عملي موفقي نبوده و نيست. تكرار سياست شكست خورده نشانه ناتواني در درس آموزي از تجارب گذشته، استيصال و نگاه دم غنيمتي دولتها است. حركت از اين ستون به آن ستون بدون داشتن نگاه راهبردي، منجر به تشديد بي اعتمادي عمومي شده و باز هم خواهد شد. راه حل قيمتي پس از تغيير رويكرد و به عنوان حلقه آخر سياست هاي اصلاح حامل هاي انرژي قابل پذيرش است.
🔹 آزادسازي قيمتي انرژي بدون نگاهي جامع، راهحلی پایدار نیست.
از سوي ديگر معضلات به يكديگر پیوند خورده اند و نگاه جزيره اي به آنها مي تواند منجر به ايجاد مشكلات جديدي شود. شكاف عرضه و تقاضاي انرژي بر توان توليدي صنايع، اشتغال و به تعويق افتادن حقوق كاركنان بخش خصوصي، كاهش درآمدهاي مالياتي دولت و افزايش كسري بودجه، استقراض مستقيم و غيرمستقيم دولت از بانك مركزي و بانكها و در نتيجه رشد نقدينگي و تورم و .. خواهد شد.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ هویت زن امروز در میانه سنت و مدرنیته گرفتار است
🎙 زینب باقیات اصفهانی
🔴 زن امروز با تعارضات و فشارهای زیادی روبرو است. از یک طرف میخواهد یک زن نمونه باشد و به تعبیری ابرزن باشد؛ کسی که هم بیرون از خانه کار میکند و در اجتماع فعال و کنشگر است و از طرف دیگر در منزل در جایگاه مادری، همسری و گاهی فرزندی ایفای نقش میکند؛ در عرصههای تصمیمگیری خانواده نقش مهم دارد و در مدیریت مالی هم تاثیرگذار است.
🔴 زن امروز در میانه سنت و مدرنیته گیر کرده است؛ همچنان نقشهای سنتی را دارد و نقشهای مدرن هم برای او تعریف شده است به همین دلیل زن امروز خیلی با فضای زندگی حضرت زهرا(س) انس ندارد و خیلی وظیفهمحور و تکلیفمحور و خدامحور نیست.
🔴 ارتباط موثر زن با افراد خانواده، در تعامل با فرزندان، همسر، پدر، ارتباط درست زنان و مردان با همسایگان و همشهریان موضوعاتی است که میتوان از سیره آن حضرت نکاتی استخراج کرد و میتوانند الگوبخشی داشته باشند. در مورد حفظ حریم خانواده و دوستان و ایجاد صمیمیت در فضای زندگی.
🔴 مشغول شدن بانوان در پستهای اجرایی با مخالفتهایی روبرو است، حرف درست و واقعیتی است ولی این مسئله را باید از منظر چند گروه فکری تحلیل کنیم؛
🔴 گروه اول، افراد متدین پیشکسوت که در ظاهر روحانی یا افراد دینداری هم هستند که با حضور بانوان به این شکل مخالفند چون اولویت زنان را خانه و تشکیل خانواده و رسیدگی به امور آن میدانند
🔴 گروه دوم برخی بانوان هستند که ورود به این عرصهها را برای خود خطرناک یا ناشایست میدانند که با روح زنانگی آنان مخالفت دارد.
🔴 گروه سوم مردانی هستند که زنان ماهر را رقیب خود میدانند و در این مرحله زنان فعال توانمند و آماده برای حضور در این عرصه با سقف شیشهای مواجه میشوند؛ خود بانوان هم بعضا از خطرکردن بیمناک هستند و از سویی زنان در عرصه اتهام و رصد بیشتری نسبت به مردان قرار دارند ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zann-emroz
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ ضرورت بازشناسی اسلام علوی از اسلام اموی
🎙 آیتالله محمد سروش محلاتی
🔴 باید بررسی و تحلیل شود که بنیامیه در کجای زندگی امروز ما هستند؟ یعنی آیا بنیامیه در زندگی امروز؛ آداب و فرهنگ، دینداری و دین شناسی، سیاستورزی و شعائر زندگی حضور دارند یا خیر؟ اگر حضور دارند در کجای زندگی امروز ما حضور دارند و میزان حضور آنها چه مقدار است؟ با اینکه در این نگاه، تاریخ اصالتی ندارد ولی برای مطالعه روی شکلگیری ریشههای فرهنگی خود، چارهای جز مراجعه به تاریخ نداریم. این نگاه دوم در واقع تاریخ نیست، بلکه قرار است با مطالعه تاریخ متوجه شویم که چه عناصری از تفکر اموی، داخل ذهن و فکر ما شده و امروز به عنوان اسلام! شناخته میشود
🔴 اگر متفکر و دردمندی مانند استاد مطهری واکاوی نماید که بعضی افرادی که خود را شیعه میدانند و مدعی هستند که نماد تشیع در آنها وجود دارد، از نظر فکری و اندیشهای به بنیامیه متصل هستند، اگرچه در ظاهر نسبت به بنی امیه برائت داشته باشد و آنها را مورد لعن و نفرین قرار دهد؛ ولی روح و تفکر او همان است که بنی امیه میگفتند و حمایت میکردند، بیان چنین مطالبی آسان نیست. این مباحث مربوط به گذشته و دیروز نیست، بلکه مربوط به امروز و نوع دینداری امروز است. سخن شهید مطهری این است:مىگویند اساس سعادت و نیکبختى، ایمان و اعتقاد است. گاهى برخى از این گروه، افراط کرده و صرف ادعاى ایمان و در حقیقت انتساب محض را ملاک قضاوت قرار مىدهند؛ مثلا مرجئه در زمان بنى امیه همین فکر را تبلیغ مىکردند، و خوشبختانه با انقراض بنى امیه منقرض شدند. در آن عصر، فکر شیعى که از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) الهام مىگرفت نقطه مقابل فکر «مرجئه» بود ولى بدبختانه در اعصار اخیر فکر مرجئه در لباس دیگر در میان عوام شیعه نفوذ کرده است؛ گروهى از عوام شیعه صرفا انتساب ظاهرى به امیر المؤمنین (ع) را براى نجات کافى مىشمارند و این فکر عامل اساسى بیچارگى شیعه در عصر اخیر بشمار میرود.
🔴 مقصود از ارائه این مباحث این است که به کلام امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه مراجعه و بررسی شود که آیا این دو خط فکری در بیانات حضرت قابل تشخیص است؟ یعنی در گذشته، چه تقابلی بین تفکر علوی و اندیشه اموی وجود داشته و این تقابل، بعد در طول تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چه تغییراتی پیدا کرده است؟ در بعضی از این تقابلها، شیعه موضع خود را حفظ نموده و نیازی به بحث و بررسی ندارد و مسئله خیلی روشن است، اما در برخی موارد، سر نخهای آن نیز گم شده و تشخیص آن مشکل شده است.
🔴 در برخی موارد چنین اتفاقی مخفیانه، آرام رخ داده است و در موارد دیگری، این حرکت آشکار و سریع و علنی بوده است، اما آنچه در این موضوع اهمیت دارد کشف ریشههای این تغییرات است. در اینجا نیز باید از کلام استاد مطهری استفاده نمود؛ گو اینکه چنین مطالب و چنین ژرفاندیشیای در مطالب هر کسی یافت نمیشود، ممکن است که نگاشتن اصول فلسفه و یا نقد مارکسیسم یا ماتریالیسم از عهده هر کسی بر آید، ولی قلم زدن و سخن راندن درباره این موارد و موضوعات از هر عالِمی بر نمیآید، شاید در هر قرن یک نفر یافت شود که از چنین هوش و فراست و فهمی برخوردار باشد. ایشان میفرماید.
🔴 براى ما تحقیق در امر حادثه حکومت اموى تنها جنبه تعجب آمیز ندارد. این یک امر سطحى نبوده که فقط مربوط به سیزده قرن پیش باشد که بگوییم آمد و رفت. این، خطرى بود براى اسلام از آن روز تا روزى که خدا مىداند. حتماً اگر ما بخواهیم به تاریخ روحیه خودمان رسیدگى کنیم، باید به تاریخ اموى رسیدگى [کنیم.] فکر اموى در زیر پرده و لفّافه، با فکر اسلامى مبارزه مىکرد. عنصر فکر اموى داخل عناصر فکر اسلامى شد. اى بسا که در فکر همانهایى که هر صبح و شام بنى امیه را لعنت مىکنند، عنصرى از فکر اموى موجود باشد و خودشان خیال کنند فکر اسلامى است، و قطعاً اینطور است .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zarorat-bazneshani-eslam
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ زندگی به مثابه سیاست چگونه امکانپذیر است؟
🎙 آصف بیات
🔴 نویسنده کتاب زندگی به مثابه سیاست با ذکر ویژگیهای سیاستورزی در خاورمیانه کوشیده است تا از امکانات نهفته در زندگی شهروندان این منطقه برای تاثیرگذاری بر سیاستهای حکومتهایشان اشاره کند. وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
🔴 در زندگی به مثابه سیاست بسیاری از کنشهای تکراری و بیاهمیت رنگ و طعم مقاومت پیدا میکنند و برای دیگران هم الهامبخش میشوند. آنچنان که به یک زبان مشترک و نمادین در میان مردم تبدیل میشوند. البته جامعه برای ورود به میدان این مبارزه نمادین نیازمند آمادگیهایی است که آصف بیات برخی از الزامات آن را بیان کرده است.
🔴 شاد بودن: برای جامعهای که در آن غمناکی روند مشارکت اجتماعی را به حاشیه برده، و ناامیدی شهروندان را از پیگیری مطالبات خود بازداشته است، شادی امری سیاسی، و از جلوههای مقاومت در برابر نظم مسلط محسوب میشود. در چنین وضعیتی شادی وجهی اجتماعی یافته و به افزایش اعتماد عمومی می انجامد. شاد بودن همچنین مبداء هر گونه فعالیت تحولخواهانه محسوب میشود زیرا هیچ جامعهای با شهروندان افسرده و غمگین روی توسعهیافتگی را ندیده است.
🔴مسئولیت پذیری: برخلاف این باور رایج که با انجام ندادن وظایف روزمره اداری میتوان به حاکمیت ضربه زد واقعیت ایناست که انجام مسئولانه و منتقدانه وظایف شهروندی اساس تحولخواهی محسوب میشود. از همینرو کسانی که با بیمبالاتی به دنبال مسولیتگریزی و منفعتطلبی هستند نمیتوانند راهبر خوبی برای تغییر شرایط موجود باشند. در روزگار به بنبست رسیدن بسیاری از آرزوها تنها میتوان به کسانی امید بست که با درک مسئولیتهای خطیر شهروندی میکوشند تا جامعه را حتی اندکی به سمتوسوی وضعیت بهتر هدایت کنند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/zendegi-be-masabeh-siyasat
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ فقه فقط عبادات نیست
(نقدی بر نکات دکتر سروش در مناظره با آیتالله علیدوست)
🎙 سعید کریمی
🔴 استنباط قبض فقه با استناد به یک آیه از قرآن، بدون توجه به آیات دیگر درست نیست و باید مجموع آیات مرتبط را در نظر داشت و نظر داد.
🔴 با توجه به اصول استنباط و قانونگذاری در اصول فقه اسلامی و نظرات مقاصدیین بزرگی از جمله غزالی و شاطبی اصل در باب احکام غیر تعبدی بودن و قابل فهم بودن آنهاست و مقصود از اصل در اینجا نیز غالب مد نظر است؛ یعنی غالب احکام دین غیرتعبدی است و عقول انسانی توانایی درک و کشف مقاصد آنها را دارد.
🔴 اشکال آقای سروش در اینجاست که تمام دین یا تمام فقه و احکام دین را در یک ترازو قرار میدهد و آن هم ترازوی باب عبادات و توجه به ظاهر و غفلت از واقعیت عمل و تأثیر آن است؛ در حالی که غالب احکام غیر تعبدی و معقول است و از طرف دیگر روح و واقعیت آن مد نظر است و باید واقعیت خارجی پیدا کند تا صحیح باشد.
🔴 همچنین آقای سروش در نظر دارد بر دوش فقه تکلیفی را قرار دهد که علم دیگری متکفل آن است و آن مبحث اخلاق است. اخلاق یک علم عملی دیگری است که تعریف، روش و هدف آن متفاوت با فقه است و آگر بخواهیم انتظار اخلاق از فقه داشته باشیم، از جهاتی درست نیست. بله درست است که در فقه نباید استنباط غیر اخلاقی و گزاره های غیر اخلاقی داشته باشیم؛ اما این امر متفاوت است با این بیان که تکلیف اخلاق را بر گردن فقه بیندازیم
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/98632
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
🔴 چه با فیلترینگ چه بدون آن کار تمام است
✍️ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 همیشه برای من سوال بوده و هست که آیا در بین تصمیم سازان حوزه ارتباطات و رسانه و آنهایی که سیاست فیلترینگ را برای اولین بار اتخاذ کردند، متخصص حوزه رسانه، اطلاعات و اطلاعات وجود دارد که اگر چنین باشد، باید از «نظریه اطلاعات»، «انفجار اطلاعات» و «دموکراتیک شدن اطلاعات» به طور حتم آگاه باشد.
⬅️ ۱۵ سال پیش که دانشجو و پژوهشگر حوزه ارتباطات بودم، از انفجار اطلاعات و چرایی آن بسیار میگفتیم و میخواندیم، زمانی که هنوز «انقلابهای فیسبوکی» و «بهار عربی»، پیامدهای سیاسی - اجتماعی این انفجار را به تصویر نکشیده بود. آنچه که آن روزها ما را حیرت زده میکرد، مرور این آمار بود که فقط در سال ۲۰۰۱ میزان اطلاعاتی که تولید شده بود، بیشتر از مجموعه اطلاعاتی بود که بشر در کل ادوار زیست خود بر روی کره زمین تولید کرده بود؛ به گونهای که میزان اطلاعات تولیدی در این سال دو برابر میزان قبل بود.
⬅️ حال شما مقایسه کنید، اکنون که در پایان سال ۲۰۲۴ هستیم، چه وضعیتی به لحاظ میزان اطلاعات تولید شده و گردش اطلاعات داریم؛ آنچه که میتوان آن را تعبیر به «سونامی اطلاعات» کرد و انگشت بر دهان به سلامت روانی آنان که در مواجهه با این سونامی، گزینه فیلترینگ را برگزیدند، تردید جدی روا داشت؛ چونان تلاش برای ایجاد یک سیل بند محلی در مقابله با یک سونامی جهانی! تلاشی ساده لوحانه که فقط منجر به نابودی خودشان میشود.
⬅️ مطابق با نظریه اطلاعات که اطلاعات را تنها آنچه میانگارد که نوعی انحراف و تفاوت نسبت به چیزهای معمول و رایج باشد و آنچه احتمال رویدادش زیاد باشد را اصلاً دارای ارزش خبری نمیداند و بالعکس، در یک ساختار دیکتاتوری از آنجا که تمامی رسانهها به طور مداوم در مورد اینکه چگونه «تمام تصمیمات دیکتاتور درست و از روی درایت هستند، صحبت میکنند، بعد از مدتی مردم به صورت غریزی میآموزند که ارزش اطلاعاتی رسانههای آن ساختار دیکتاتوری در حد صفر است؛ چون عملاً اجازه گفتن خلافش وجود ندارد»؛ لذا برای دریافت اطلاعات به سراغ منابعی میروند که مطابق این نظریه دارای ارزش خبری باشد.
⬅️ بنابراین مطابق آنچه «آرنولد کلینگ» در پیشگفتار کتاب «خیزش عموم» «مارتین گوری» مینویسد، کتابی که مطالعه آن را به همگان توصیه میکند، هم به مردم و هم به نخبگان سیاسی، امروزه ما شاهدیم که اطلاعات دموکراتیک شده است و این «اطلاعات دموکراتیک شده، جامعه مدرن را بر سر دوراهی قرار دادهاند»؛ لذا در مواجهه با این اطلاعات هرگز نمیتوان با سیاست فیلترینگ برخورد کرد و در مقابل آن سرسختی و مقاومت نشان داد؛ چون هرچه بیشتر مردم را به سوی منابعی که قبلاً اشاره شد، سوق میدهد و انشقاق بین مردم و حکومت را افزایش و موجب خیزشهایی میشود که در ادامه سیاست فیلترینگ، راهی جز سرکوب، برایشان باقی نمیگذارد و این چرخه معیوب و خطرناک ادامه مییابد.
⬅️ کلینگ یک راه را پیش روی جامعه و نخبگان سیاسی در چنین دنیایی قرار میدهد و آن این است که برای اجتناب از چنین وضعیتی، «نخبگان باید اختیاراتشان را واگذار کنند و اجازه تغییر و تجربه محلی بیشتری را بدهند، مردم نیز باید بردبارتر باشند و سوء عملکردها و نتایج بد را نباید دلیلی بر وجود توطئه یا نیات شرورانه بدانند»؛ آنچه که به واسطه ماهیت اطلاعات به صورت لحظهای از آن آگاه شده و حکومتها را دیگر یارای نهان ساختن آن نیست؛ اما وای به روزی که با بستن گوشها بر روی توصیههای مشفقانه، بیتدبیری و اتخاذ سیاستهای خسارت بار، کار از این مرحله عبور کند که چه با فیلترینگ چه بدون آن کار تمام است.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ حکومت برای جلوگیری از منکر، نمیتواند از زور و اجبار استفاده کند.
🎙 حجتالاسلاموالمسلمین سید جواد ورعی
🔴 اگر اختیارات حکومت را فراتر از چارچوب احکام اولیه دانستید، چنان که امام خمینی معتقد بود در برابر دیدگاه فقیهانی که حکومت را تنها مجری احکام شریعت می دانند، در آن صورت حکومت می تواند در مواردی که انجام یک معروف (واجب یا مستحب) را بر خلاف مصالح عمومی تشخیص داد، نهتنها وظیفه ترویج آن را نداشته باشد، بلکه بتواند موقتاً مانع انجام آن شود. بهعبارتدیگر، در شرایطی خاص، آن واجب یا مستحب، معروف نیست، بلکه معروف، عملی است که مصالح جامعه اقتضا می کند؛ چنان که فقیهان در باب تزاحم میان دو واجب، انجام واجب اهمّ و کنار نهادن واجب مهم را لازم میشمارند.
🔴 ما آنچه مهم است تعریف ساز و کاری است تا حکومت ها نتوانند به بهانه های مختلف برای آزادیهای عمومی و اجتماعی شهروندان محدودیت ایجاد کنند؛ چون دولتها معمولاً به گسترش اختیارات خود و ایجاد محدودیت برای شهروندان تمایل دارند تا کاهش اختیارات خود و گسترش آزادیهای عمومی.یکی از بهترین راهکارهای مؤثر، «ساختن جامعهای سالم و رشد یافته در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و…»، و ارائه آن بهعنوان الگو به سایر ملتهاست.
🔴 چرا بعضی از کشورها در برخی ابعاد اقتصادی، فرهنگ عمومی، توسعه سیاسی یا در برخی شاخصها مثل کنترل یا ازدیاد جمعیت، کنترل فساد، تورم، تبعیض و بیعدالتی و مانند آن برای دیگران الگو میشوند و ملتها و دولتهای دیگر به دنبال کشف راز و رمز موفقیت آنها میگردند؟ آیا جز این است که ملتهای دیگر احساس کردهاند این کشورها در این زمینهها موفق بوده و الگوی مناسبی هستند؟
🔴 یکی از روشهای موفقیت در رسیدن به اهداف تشریع این فریضه، التزام عملی آمران به معروف و ناهیان از منکر به انجام معروف و ترک منکر است؛ و گرنه فردی که خود گرفتار منکرات است، چگونه میتواند دیگران را از منکرات برهاند؟! دولت و ملتی که خود گرفتار صدها آسیب در زمینه های مختلف باشد، نمیتواند کمک شایانی به دیگران بکند .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/monkar-va-zor
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
♦️به شنیدن مزخرفات عادت نکنیم
✍🏻دکتر مهراب_صادقنیا
🔻 یکی از سنجههای حساسیت اخلاقی جامعه، میزان اهمیتی است که آن جامعه به "حقیقت" میدهد. جامعهی اخلاقی به حقیقت احترام میگذارد. انسانهای درستکار را، از آن جهت که حقیقت را نمایش میدهند، ارج مینهد؛ و دروغگویان، ریاکاران، چاپلوسان، مصلحتاندیشان، عافیتطلبان، و فریبکاران را به دلیل کتمان حقیقت سرزنش کرده و به حاشیه میراند. در مقابل، بیتفاوتی به حقیقت سبب پیدایش "مزخرفگویی" و شیوع آن میشود.
🔻 جامعهای که حقیقت را قدر نمیداند و به زندگی در موقعیتهای مبهم، عادت دارد، استعداد شگرفی برای شنیدن حرفهای مزخرف خواهد داشت. حرف مزخرف یعنی حرف بیارزشی که شاید به مثابه تریاک و یا هر داروی مخدر دیگری باعث دِمخوشی و بیغمی لحظهای شده و کمی از استرسهای جامعه بکاهد، ولی هیچ نتیجهی معناداری جر فریب و دغلبازی به همراه نداشته و در نهایت، به فروپاشی جامعه خواهد انجامید. نکتهی مهم این است که "مزخرفگویی" با دروغگویی متفاوت و بلکه از آن بدتر است. جامعهای که به دروغگفتن و دروغشنیدن عادت دارد، همچنان مرز میان حقیقت و غیر حقیقت را نگه میدارد و کسی که دروغ میگوید در همان زمان، میداند که واقعیت چیز دیگری است و او دارد آن را پنهان میکند؛ ولی جامعهای که به مزخرفشنیدن عادت میکند، این تمایز را نادیده میگیرد و درک خود از واقعیتها را در همان اندازه، ناچیز نگه میدارد.
🔻آدمی که مزخرف میگوید و یا حرفهای مزخرف گوش میدهد، هیچ درکی از واقعیت آنگونه که هست ندارد و گمان میبرد که حرفهای بیارزشی که میگوید و یا میشنود همان حقیقت هستند. بر این اساس، حقیقتگو و دروغگو، هر دو درکی از حقیقت دارند؛ با این تفاوت که یکی آن را میگوید و دیگری آن را پنهان میکند؛ ولی مزخرفگو هیچ درکی از حقیقت ندارد. او حقیقت را به اندازه درک ناچیز خود کاهش میدهد. به همین دلیل، دروغ ویرانگر است؛ ولی مزخرفگویی بسیار ویرانگرتر. برای این که یک جامعه به شنیدن حرفهای مزخرف عادت نکند، باید یاد بگیرد و اجازه داشته باشد که از هر کسی که سخنی میگوید، بپرسد که چرا؟ چگونه؟ با چه تبیینی؟!
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ در محضر آیتالله
🎙 دکتر ساشادینا و سیدمحمد رضوی
🔴کتاب «در محضر آیتالله» روایتی جامع و مستند از سفر دکتر عبدالعزیز ساشادینا، اسلام شناس و استاد مطالعات اسلامی دانشگاه ویرجینیا، به نجف اشرف و دیدار او با حضرت آیتالله سیدعلی حسینی سیستانی، مرجع تقلید شیعیان است.
🔴 این کتاب با گردآوری گزارشهای مستقیم دکتر ساشادینا و حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد رضوی از این دیدار، به دنبال روشنسازی ابعاد مختلف این رویداد است.
در این اثر، علاوه بر شرح جزئیات سفر و دیدار، به مهمترین دیدگاههای ساشادینا در مورد مسائل اسلامی پرداخته شده است.
با توجه به جایگاه برجسته دو شخصیت اصلی این روایت، این اثر میتواند برای پژوهشگران، اندیشمندان و عموم علاقهمندان به مباحث دینی، منبعی ارزشمند باشد.
🔴 عبدالعزیز ساشادینا، اسلامشناس و استاد مطالعات مذهبی دانشگاه ویرجینیا است. ساشادینا شیعه هندیتباری است که در سال ۱۹۴۲م در تانزانیا به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی در مطالعات اسلامی را از دانشگاه اسلامی علیگر هند دریافت کرد و در سال ۱۹۶۷م عازم ایران شد و در رشته کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرد. او در این دوران شاگرد مرحوم علی شریعتی بود و نیز در حوزههای علمیه مشهد، قم و نجف برخی علوم حوزوی را فرا گرفت.
🔴 زمینههای تحقیق و تدریس او اسلامشناسی بهویژه شیعه، اخلاق زیستی، اسلام در دوران معاصر، دموکراسی و حقوق بشر در اسلام است. برخی از آثار او عبارت است از: جاودانگی شهادت امام حسین(ع)؛ مبانی همزیستی اجتماعی در اسلام؛ (ترجمه محمدرضا هاشمی، نشر ادیان)؛ حقوق بشر و برخورد فرهنگها؛ دیدگاه اسلام و غرب در آزادی مذهبی؛ مقدمهای با قرآن: ترجمه البیان فی التفسیر القرآن (ابوالقاسم خویی)؛ تنها قانونگذار در شیعه دوازدهامامی؛ صلاحیت گسترده فقیه در فقه امامی؛ ریشههای اسلامی پلورالیزم دموکراتیک؛ اصول اخلاق پزشکی؛ ترجمه کتاب دادگستر جهان (نوشته ابراهیم امینی) به انگلیسی؛ جهان اسلام گذشته و حال و سرانجام مهمترین اثرش کتاب «موعودگرایی در اسلام؛ ایده مهدی در تشیع دوازدهامامی» است که در اصل پایاننامه دکتری او در دانشگاه تورنتو کانادا در رشته مطالعات اسلامی بوده است ....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/3651
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅جنگ ستم گرانه علیه مردم عادی
غزه و بی عملی سازمان ملل
✍🏻دکتر محمود شفیعی
🔰-سلام دوستان. از chatGPT سوالی درباره کشتارها وتخریب های اسرائیل علیه مردم غزه پرسیدم که پاسخ دادند. در ذیل پرسش و پاسخ را جهت اطلاع عزیزان قرار می دهم.
🔷اگر به جای اسرائیل، کشور دیگری این همه آدمهای بیگناه را می کشت؛ کودکان را هر روز به خاک و خون می کشید؛ منازل عموم مردم را بر سرشان خراب می کرد؛ زنان را در خارج از میدان نبرد به قتل می رساند؛ زیرساخت های یک کشور را با خاک یکسان می کرد؛ سازمان ملل به همین شکل که با اسرائیل مدارا می کند، برخورد می کرد؟! آیا این همه جنایت، بدترین نوع نقض حقوق بشر در تاریخ بشر نیست؟
-پاسخ :ChatGPT
🔷سوال شما پیچیدگیهای زیادی دارد و به موضوعات حقوق بشری، سیاست بینالمللی، و عملکرد سازمانهای جهانی مثل سازمان ملل مرتبط است. برای بررسی چنین موضوعی، بیطرفی و تحلیل مبتنی بر اصول حقوقی و واقعیات تاریخی ضروری است.
1. عملکرد سازمان ملل در موارد مشابه:
سازمان ملل در برخورد با نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف معمولاً تحت تأثیر اعضای دائمی شورای امنیت و سیاستهای قدرتهای جهانی قرار میگیرد. این موضوع باعث شده واکنشها به موارد مشابه مثل بحرانهای سوریه، یمن، میانمار، بوسنی، رواندا و فلسطین یکسان نباشد.
گاهی شورای امنیت به دلیل وتوی اعضای دائم (مثل آمریکا، روسیه یا چین) نمیتواند اقدام موثری انجام دهد، حتی در مواردی که شواهد واضحی از جنایت علیه بشریت وجود دارد.
2. نقض حقوق بشر توسط اسرائیل:
سازمان ملل و بسیاری از نهادهای حقوق بشری بینالمللی بارها اسرائیل را به نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه و حقوق بشر متهم کردهاند. از جمله، حملات علیه غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای غیرنظامی.
با این حال، حمایتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی برخی قدرتها از اسرائیل، به ویژه ایالات متحده، مانع از اعمال تحریمهای جدی یا اقدامات قاطعتر علیه این کشور شده است.
3. جنایت علیه بشریت و تاریخ حقوق بشر:
اقدامات منجر به کشتار جمعی غیرنظامیان، تخریب منازل، و نقض گسترده حقوق بشر، مصداق جنایت علیه بشریت محسوب میشوند. این موارد در چارچوب حقوق بینالملل (مثل کنوانسیون ژنو) ممنوع است.
با این حال، در تاریخ مدرن، موارد دیگری مثل نسلکشی رواندا (1994)، جنگ بوسنی (1995)، یا حملات به یمن هم اتفاق افتاده که واکنشهای جهانی نسبت به آنها نیز نامتناسب یا ناکافی بوده است.
4. بیطرفی سازمان ملل:
سازمان ملل اغلب به دلیل نقش کشورهای عضو قدرتمند، نمیتواند کاملاً بیطرف عمل کند. این ساختار، توانایی این سازمان را برای پاسخ قاطع به بحرانهای انسانی محدود میکند.
نتیجهگیری:
اینکه آیا رفتار جامعه جهانی در قبال اسرائیل خاص و استثنایی است، بستگی به مقایسه آن با موارد مشابه دارد. هرچند انتقادهای شدیدی به عملکرد سازمان ملل و کشورهای قدرتمند در برخورد با اسرائیل و مسائل فلسطین وارد است، باید این نقد را در چارچوب سیاستزدگی نهادهای بینالمللی بررسی کرد. برای بسیاری از مردم، چنین رفتارهایی نشانهی نقض آشکار اصول عدالت و بیطرفی در حقوق بینالملل است.
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034
✅ انتظار از سیاست
🎙 دکتر محمدجواد غلامرضاکاشی
🔴 اقتدار و عزت را نمیتوان از دایره حیات سیاسی حذف کرد. اما امروز بیش از هر وقت نیازمند آن هستیم که پنجرههای دیگر را هم به پرسش انتظار از سیاست بگشائیم. نباید آنچه تاریخ پیش روی ما قرار داده، به تقدیر و زندان ما تبدیل شود. برخیزیم پنجرهها را بگشائیم.
🔴 در دهه هفتاد سوال «انتظار از دین» در ذهنیت اهل فکر و نظر محوریت پیدا کرد. کاش قبل از آن سوال «انتظار از سیاست» را طرح کرده بودیم و به آن میاندیشیدیم. هر پاسخی به پرسش «انتظار از سیاست» پیامدهای تلخ و شیرین خود را در همه عرصهها به بار میآورد منجمله بر دین.
🔴 این امکان وجود داشت که به پرسش انتظار از سیاست، پاسخ دیگری میدادیم و در مقابل دوگانههای دیگر قرار میگرفتیم. «فضیلت» یک پاسخ دیگر به سوال انتظار از سیاست بود. آن را رها کردیم. فضیلت در ادبیات سیاسی به معنای اولویت بخشی به خیر عمومی در مقابل خیر یا نفع خصوصی است. اگر انتخابش کرده بودیم در میان دوگانه آنچه خیر عموم مردم را تامین میکند و آنچه نفع یک گروه خاص را قرار داشتیم.
🔴 رفاه و خوشی یک پاسخ دیگر به پرسش ما بود. آنگاه میتوانستیم در دوگانه هر آنچه موجبات رفاه و شادی اکثر مردم است و آنچه سبب رفاه و خوشی اقلی از مردم قرار داشتیم. آزادی یک پاسخ دیگر بود. آنگاه میتوانستیم در دوگانه کاستی یا افزونی هستی آزاد تک تک شهروندان قرار داشته باشیم. گسترش میدان رقابت یک پاسخ دیگر بود. اگر آن را اختیار کرده بودیم میتوانستیم به عرصه سیاسی به مثابه میدان بازی بیاندیشیم تا خود را در دوگانه برد و باخت بیابیم. آنگاه از یکی دو باخت، خود را نمیباختیم و آماده بازیهای بعد میشدیم .....
🔻 جهت مطالعه این مطلب در سایت به لینک زیر مراجعه فرمایید:
andishehma.com/entezar-az-siyasat
🌐 اندیشه ما
eitaa.com/joinchat/3881369777C45aea07034