در مقابل از آنجا که صنف و نهاد روحانیت، صنف و نهادی فعال و کنشگری آگاه است، همواره بر حسب موقعیتهای تاریخی و اجتماعی، قلمروی وظایف و نقشهای خود را بازنگری و بازبینی میکند و گستره وظایف و کارویژههای خود را مورد قبض و بسط قرار میدهد. این کارویژههای حوزه و روحانیت اشکال مختلفی به خود میگیرد و ناظر به شرایط و امکانات قابل تعریف میباشد. به اصطلاح منطقی، این سنخ از کارویژههای صنف روحانیت، «بشرط شیء» است. یعنی به شرط فراهم بودن امکانات و شرایط و نیز وجود خواست و نیاز در عرصههای مختلف، حوزه و روحانیت کارویژههایی متناسب با شرایط و امکانات و نیز خواستها و نیازها، برای خود تعریف میکند. این دسته از کارویژهها، عنوان «کارویژههای موقعیتمند» را به خود اختصاص میدهد.(۵)
6️⃣ تاسیس جمهورى اسلامى در ایران توسط امام خمینى(ره)، حمایت گسترده روحانیون و حضور آنان در بخشهاى مهمى از سازمان حکومت و مناصب متعدد کلی و جزئی را به دنبال داشت. روشن است که این وضعیت ناشی از وضعیت بحرانی تازه تأسیسی نظام اسلامی و فقدان نظام کارشناسی مطلوب برای تربیت کارشناسان دینی و اسلامی بود. در واقع با توجه به اینکه نظام کارشناسی حاکم بر کشور در دوران آغازین انقلاب، نظام کارشناسی سکولاری بود که از نظام طاغوتی به ارث رسیده بود، رهبران انقلاب برای جبران خلاء کارشناسی و کارگزار دینی و اسلامی، به جهت سنخیت و قرینیت صنف روحانیت با اسلام و احکام اسلامی، به طور موقت از روحانیت دعوت شد تا علاوه بر ایفای نقش در کارویژه اصلی و همیشگی خود، عهدهدار کارویژهای موقعیتمند و موقتی شوند، تا نظام بتواند نظام کارشناسی خود را طراحی و در بستر آن به تربیت کارشناسان و کارگزاران اسلامی بپردازد.
7️⃣ در نتیجه جستجو در میان معیارها و ملاکهای عمومی گزینش در فقه گزینش، به هیچ عنوان به شرط و معیاری با عنوان «روحانی بودن» متقاضی تصدی منصب برنمیخوریم. معیارهایی که در این بخش از فقه گزینش مورد بحث قرار میگیرد، مواردی از قبیل: عدالت، اهلیت، علم و تخصص، تعهد و… است. در بخش مربوط به معیارهای اختصاصی گزینش اما، به تناسب نوع منصب، شاید در برخی موارد که جنس منصب از نوع کارویژه اصیل روحانیت است (مثلاً ریاست سازمان تبلیغات اسلامی و یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)(۶) به این شرط تصریح شود، اما در دیگر مناصب، صرف تربیت یافتگی در نظام کارشناسی دینی به همراه تخصص لازم در زمینه منصب واگذار شده، کفایت میکند و نیازی به واگذاری منصب به روحانیون در آنها نیست.
🔹جمعبندی و نتیجهگیری: بر اساس آنچه گذشت، از منظر رویکرد حکومتی به فقه و در فرض تحقق نظام کارشناسی اسلامی و تربیت کارشناسان و کارگزاران مورد نیاز دولت اسلامی، نیازی به حضور روحانیت در مناصب اجرایی و جزئی نظام نخواهد بود.(۷) روحانیون در غیر شرایط اضطرار باید به کارویژه اصیل خود، یعنی «فهم، حفظ، ترویج و دفاع از دین و معارف آن» مشغول باشند و بقیه امور اجرایی و … را به تربیت یافتگان نظام کارشناسی اسلامی واگذار نمایند.
———————-
1. ن.ک. مشکانی سبزواری، عباسعلی؛ «فلسفه فقه دولت»، دوفصلنامه گفتمان فقه حکومتی، ش۴، بهار و تابستان ۱۳۹۸.
2. ن.ک. مشکانی سبزواری، عباسعلی؛ «درآمدی بر گزینش سیاسی در فقه دولت»، آماده انتشار، ۱۳۹۹.
3. ن.ک. مشکانی سبزواری، عباسعلی؛ «اجتهاد حکومتی و نظام سازی دینی»، دوفصلنامه اندیشه تمدنی اسلام، بهار و تابستان ۱۳۹۵.
4. ن.ک. مشکانی سبزواری، عباسعلی؛ «مناسبات فقه و تکنولوژی»، مجموعه مقالات همایش هفته تمدن نوین اسلامی، ۱۳۹۸.
5. ن.ک. مشکانی سبزواری، عباسعلی؛ «مناسبات حوزه و نظام اسلامی»، دوفصلنامه گفتمان فقه حکومتی، پاییز و زمستان ۱۳۹۶.
6. البته اصل وجود چنین نهادهایی (مانند وزارت فرهنگ و ارشاد) در نظام اسلامی، از منظر رویکرد حکومتی به فقه، مورد مناقشه است. اما یادداشت حاضر مجال بحث از آن را ندارد.
7. روشن است که مناصبی همچون منصب رهبری یا منصب ریاست قوه قضاییه و مواردی از این قبیل، به دلیل شرط «اجتهاد مطلق» در آن، در انحصار روحانیون می باشد و سخن در مناصب دیگری از قبیل ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، وزارت و… است.
🔻نقش حضور و میدانداری فقه در فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی
✔️ عباسعلی مشکانی سبزواری
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پایهگذاری حکومت اسلامی با محوریت فقه شیعی و کارگزاری فقیه عادل، فقه شیعی پس از چندین قرن، وارد عرصه مدیریت کلان سیاسی و اجتماعی شد. در این تجربه نوین، فقه شیعی با فضایی به مراتب متفاوت از قبل مواجه شد و میبایست در فضای جدید، مسئولیت بنیادین خویش، یعنی ارائه روش و منش و باید و نبایدهای حیات انسانی در حوزههای مختلف را در مقیاسی کلان و حکومتی استنباط نموده و در اختیار مکلفین قرار دهد.
پیشتر فقه متکفل بیان احکام و باید و نبایدهای مکلفین در امور فردی محض بود و نمیتوانست در اموری اجتماعی و نیز امور فردیای که نسبتی با اجتماع داشت اظهار نظر نماید و بر فرض اظهار نظر نیز جنبه عینی و عملیاتی نمییافت.
در شرایط جدید اما، فقه بر صدر نشسته و فقیه عادل متصدی استنباط و اجرای احکام الهی در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی است و موظف است جامعه انسانی و اسلامی را با شتاب هرچه تمام در مسیر «تعبد و بندگی الهی» هدایت و راهبری نموده، احکام الهی در امور خرد و کلان و نیز در سطح فردی و اجتماعی و حکومتی را استنباط نموده، جهت اجرا در اختیار مکلفین قرار دهد و خود نیز برای «اقامه» آنها کمر همت بربندد.
برای ترسیم، تصویر و تحلیل فضای جدید پیشآمده برای فقه، اندیشهوران حوزه فقه و معارف الهی، عناوین و تحلیلهای گوناگونی ارائه دادهاند. در صدر این تحلیلها، تحلیل رهبران انقلاب اسلامی، یعنی امام خمینی(ره) و امام خامنهای قرار دارد که از فضای جدید با عنوان «فقه حکومتی» یاد نمودهاند. معتقدین به «گفتمان فقه حکومتی» را عقیده بر آن است که وجود و فقدان حکومت در فهم و اجرای احکام الهی تاثیری بنیادین دارد. در صورت فقدان حکومت اسلامی، متد اجتهادی حاکم بر فقه «متد فقاهت فردی» است و خروجی آن نیز چیزی جز «فقه فردی و جزءنگر» نیست. در مقابل در صورت وجود حکومت اسلامی با کارگزاری فقیه عادل، متد اجتهادی حاکم بر فقه «متد اجتهاد حکومتی» است و طبیعتاً خروجی آن «فقه حکومتی» میباشد؛ یعنی «استنباط احکام فقهی از طهارت تا دیات با رویکرد حکومتی. (ن.ک. مشکانی سبزواری، درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری، فصلنامه حکومت اسلامی، ش۶۰)
این برداشت در میان کسانی که معتقدند در فضای جدید باید گفتمان حاکم بر فقه تغییر یابد، برداشتی مشترک است که گاهی با عناوین مختلفی همچون: «فقه نظامساز»، «فقه تمدنی»، «فقه سرپرستی»، «فقه کلان» و… از آن یاد میکنند.
در این میان آنچه به روشنی قابل فهم است، همداستانی تمامی این دیدگاهها و صاحبان آنها در مورد کارویژه اصیل و بنیادی فقه است. تمامی اندیشهوران فقه (چه فقه فردی و چه فقه حکومتی) معتقدند «فقه متکفل استنباط احکام الهی و ارائه آنها به مکلفین» است تا مکلفین در مسیر تعبد و وصول به فوز و فلاح آنها را به کار بندند.
در ادبیات برخی از قرائتهای فقه فردی (دیدگاه سلبی و حداقلی)، گستره تکلیف محدود به حدود اندکی است، اما در قالب ادبیات فقهیِ شیعی، جغرافیای این تکلیف شامل جزءجزء زندگی آحاد بشر «از گهواره تا گور» است.
«شمول» فوقالذکر در ادبیات فقهیِ نوینی که در سایه «گفتمان فقه حکومتی» در حال رشد و نمو است، متناسب با ادبیات حاکم بر جهان امروز و از طریق «استخدام» مفاهیم و واژگان موجود و قابل فهم برای همگان، در حال تبین[هویدا شدن] و تولید است. بر این اساس، به هنگام مواجهه با این ادبیات نوین دینی، ابتدا باید توجه داشت که به کارگیری برخی از واژگان معهود در ادبیات حاکم بر جهان امروز، از کانال «استخدام واژگان» گذر کرده و لذا به گاه فهم و نیز نقد و بررسی آن، بایستی معنای مورد نظر «مستخدِم» را نصبالعین قرار داد و نه معنای معهود آن واژگان را. بر این اساس و با توجه به مقدمات فوق، چند نکته درباره نسبت فقه و تمدن و نیز مرکبواژه «فقه تمدنی» قابل عرض است:
۱- تمدن مجموعهای به هم پیوسته از نظامهای اجتماعی مبتنی بر نظام بینشی و نظام ارزشی هر مکتب میباشد. به عنوان مثال از به همپیوستگی نظامهای اجتماعی (بخوانید «نظام کنشی») مکتب اسلام مبتنی بر «نظام بینشی» و «نظام ارزشی» اسلام، «تمدن اسلامی» به وجود میآید.
۲- مقصود از نظامهای اجتماعی، نظامهایی است که براساس «نظام نیاز»های انسانی طراحی و تولید میشود. برای نمونه آدمی نیازهای گوناگونی در حوزههایی از قبیل: فرهنگ، سیاست، اقتصاد، حقوق، تربیت، معنویت و… دارد. سرجمع نیازها و پاسخهایی که به آن نیازها در حوزههای مختلف داده میشود، نظام آن حوزه طراحی و تولید میشود. به عنوان نمونه براساس مجموعه نیازها و پاسخ آنها در حوزه سیاست، «نظام سیاسی» طراحی و تولید میشود. هکذا براساس مجموعه نیازها و پاسخ آن نیازها در حوزه حقوق، فرهنگ، تربیت، اقتصاد، معنویت و …، نظام حقوقی، نظام فرهنگی، نظام تربیتی، نظام اقتصادی، نظام معنوی و … طراحی و تولید میشود. (درباره تمدن: ن.ک. مشکانی سبزواری، ظرفیتهای تمدنسازی فقه شیعه، فصلنامه تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ش۳)
۳- پاسخهایی که به نیازها در حوزههای مختلف حیات آدمی داده میشود را میتوان «الگوی رفتاری» نامید. بر این اساس میتوان هر کدام از نظامها را «مجموعهای به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در حوزهای خاص از نیازهای آدمی» تعریف کرد. به عنوان مثال، «نظام اقتصادی» عبارت است از: «مجموعهای به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد» و هکذا نظام فرهنگی، نظام سیاسی، نظام تربیتی، نظام حقوقی، نظام معنوی و … عبارتند از: «مجموعهای به هم پیوسته از الگوهای رفتاری در حوزه فرهنگ، سیاست، تربیت، حقوق، معنویت و…»
۴- برای عملیاتی و اجرایی کردن الگوهای رفتاری فوقالذکر در حوزههای مختلف حیات آدمی، نیازمند ابزار، تکنولوژی و صنعت متناسب با هر کدام از الگوهای رفتاری هستیم. به عنوان نمونه برای عملیاتی کردن الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد، نیازمند ابزار متناسب با آنها هستیم.
۵- براساس تفکیک «الگوی رفتاری» از «ابزار» عملیاتی کردن الگوی رفتاری، میتوان در تحلیل هر کدام از نظامهای اجتماعی به دو ساحت «نرم» و «سخت»اشاره کرد. یعنی میتوان ادعا کرد: «هر کدام از نظامهای اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، تربیتی، حقوقی و …) دو بخش دارند: یک بخش نرم و یک بخش سخت. «بخش نرم» همان الگوهای رفتاری هر کدام از نظامهای اجتماعی است و «بخش سخت»، عبارت است از «ابزار»های عملیاتی کردن الگوهای رفتاری.
۶- بنابر آنچه گذشت، تمدن نیز پدیدهای دو ساحتی و دو بخشی است. بخش نرمافزاری و بخش سختافزاری. مقصود از بخش نرمافزار، همان الگوهای رفتاری و بایدها و نبایدهای چگونه زیستن است و مقصود از بخش سختافزار، ابزارها و وسایلی است که برای عملیاتی کردن آن الگوهای رفتاری و اتیان[انجام] بایدها و نبایدهای چگونه زیستن بدانها نیازمندیم. در این میان روشن است که بخش مهم، همان بخش نرم است و بخش سخت به مثابه تابعی از بخش نرم قابل تعریف است؛ چه اینکه بخش سخت ناظر به بخش نرم و در راستای آن و به صورت پسینی و تبعی طراحی و تولید میشود. به تعبیر امام خامنهای: «تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است… بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت… تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است… بخش حقیقی [نیز]، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است؛ مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئله زبان، مسئله کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است» (۲۳/۷/۹۱)
۷- با توجه به آنچه گذشت، بخش نرم و اصلی تمدن که عبارت از «الگوهای رفتاری و بایدها و نبایدهای چگونه زیستن» است را باید «سبک زندگی» دانست و سبک زندگی را اینگونه تعریف کرد: «مجموعهای از الگوهای رفتاری در حوزههای مختلف حیات بشری که از منابع دینی استخراج شده است.» بخش سخت و فرعی تمدن را که به صورت پسینی و مبتنی بر بخش نرم طراحی و تولید میشود را «ابزار، تکنولوژی و صنعت» دانست.
۸- چنانکه در مقدمه گذشت، یکی از رویکردهای مهم در فقه، «رویکرد حکومتی به فقه» (گفتمان فقه حکومتی) است که معتقد است جغرافیای تکلیف مکلفین و حوزه پاسخگویی فقه، جزءجزء حیات آدمی و تمامی حوزههای زندگی بشری – اعم از فردی و اجتماعی- میباشد. لذا اولین و مهمترین وظیفه فقه، استنباط و عرضه «باید و نباید»ها و «الگوهای رفتاری» در حوزههای مختلف حیات مکلفین از گهواره تا گور است. بر این اساس اولین تأثیر مستقیم فقه در تمدنسازی نوین اسلامی، بر عهده گرفتن تأمین بخش نرم و اصلی تمدن، یعنی «الگوهای رفتاری و سبک زندگی» است. (مشکانی سبزواری، فقه حکومتی نرمافزار توسعه انقلاب اسلامی، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، ش۳۲)
۹- همانطور که گذشت بخش سخت تمدن، یعنی ابزارهای عملیاتی کردن الگوهای رفتاری که عبارت از «ابزار، تکنولوژی و صنعت» بود، به صورت پسینی و مبتنی بر الگوهای رفتاری و متناسب با آنها تولید میشود. این یک اصل پذیرفته شده، عقلانی و عقلایی است که در هیچ تمدنی «ابزار، تکنولوژی و صنعت» به صورت یله، رها و عنان گسیخته و بریده از عقبه فرهنگیِ تمدن خویش تولید نمیشود؛ بلکه لزوماً در راستای «نظام نیازها»ی آن تمدن و ناظر بر فرهنگ حاکم و به صورت پسینی تولید میشود. بر این اساس در تمدنسازی اسلامی نیز بخش سخت تمدن باید ناظر به نظام نیازها و در راستای برآورده ساختن نیازهای مسلمین و مومنین، که همان عملیاتی کردن الگوهای رفتاری و انجام وظایف شرعی و بایدها و نبایدهای دینی است، طراحی و تولید گردد و روشن است که چنین تولیدی کاملاً به صورت پسینی و تبعی امکانپذیر است. لذا فقه در بخش سخت تمدن نیز تاثیر بنیادینی داشته، جهتدهی طراحی و تولید بخش سخت را بر عهدهدارد.
۱۰- علوم انسانی اسلامی و نیز علوم طبیعی اسلامی، نیز دو پدیدهای هستند که هم در فرآیند «موضوعشناسی» مورد استفاده فقیه قرار میگیرند و هم در مسیر تولید بخش سخت تمدن، یعنی «ابزار، تکنولوژی و صنعت» مورد استفاده قرار میگیرند. بر این اساس متصدی طراحی نرم افزار تمدن نوین اسلامی، «حوزههای علمیه» و در راس آنها «اندیشهوران و اندیشمندان فقه» هستند و متصدی طراحی و تولید سخت افزار تمدن نوین اسلامی، «دانشگاهها» و در راس آنها «پژوهشگران و اندیشمندان علوم انسانی و طبیعی با رویکرد اسلامی» قرار دارند. (ن.ک. مشکانی سبزواری، مناسبات فقه حکومتی و علوم انسانی اسلامی، فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا، ش۱۴)
۱۱- چنانکه پیشتر در یادداشتی مورداشاره قرار دادهام، «فقه حکومتی» همان نرمافزار مهندسی تمدن نوین اسلامی است و فرآیند و برآیند این رویکرد، چیزی جز وصول به تمدن نوین اسلامی نیست. فقه حکومتی، عهدهدار استخراج و طراحی و تولید نظامهای مختلف اجتماعی و الگوهای رفتاری در حوزههای مختلف حیات بشری از پایگاه حکومت، از طریق مدد از «متد فقاهت حکومتی» است و لذا نشاید که در کنار آن از عناوینی همچون «فقه تمدنی»، «فقه نظامساز»، «فقه کلان» و … سخن به میان بیارویم، چه اینکه نتیجه آن چیزی جز تعدد و تشتت در تعابیر و خلط معانی و مفاهیم مختلف با یکدیگر و عدم دستیابی به ادبیاتی واحد پیرامون «فقه مطلوب» نخواهد بود. (ن.ک. مشکانی سبزواری، یادداشت: «آیا فقه حکومتی غیراز فقه تمدنی است»، پایگاه تخصصی فقه حکومتی: http://www.fiqhehokomati.ir/content/1264)
نتیجهگیری
بر اساس آنچه گذشت، در تمدنسازی نوین اسلامی – که مهمترین مرحله در فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی به شمار میرود – حضور و میدانداری فقه، نه امری ممکن، که امری ضروری و بنیادین است. چه اینکه در صورت غیبت یا حضور کمرنگ فقه در این میان، بخش نرم و اصلی از جایی دیگر تغذیه خواهد نمود و به تبع آن بخش سخت تمدن نیز بیگانه از بخش نرم تولید و طراحی خواهد شد و نتیجه آن چیزی جز شکست پروژه و پروسه تمدنسازی نوین اسلامی و در حقیقت ناکامی انقلاب اسلامی در وصول به اهداف الهی نخواهد بود.
Hemase-Nader-Sobhehonar.ir_.mp3
5.22M
سرود بسیار زیبا و حماسی:
#حماسه_نادر
این روزها که بار دیگری #آمریکا در خلیج فارس و دریای عمان #تحقیر شده، یاد شهید #نادر_مهدوی گرامی باد که بنیاد تحقیر آمریکا در خانه مادری مان را او پایه گذاری کرد.
شادی روح شهدا صلوات
#مرگ_برآمریکا
اندیشه تمدنی
#معرفی_علمای_سبزوار ✅ آیت الله عباسعلی اسلامی سبزواری ✔️ از تاسیس جمعیت پیروان قرآن تا تاسیس مدار
🔹خروش_بیدار
با روحی پرخروش، خردی بیدار، جانی مشتعل و حماسه¬ای عظیم رویاروییم.
روحی که می¬خروشد تا خروش را روش سازد.
خردی که بیدار است و بیدارگر، تا بیداری بگستراند.
جانی که مشتعل است و اشتعال عنصر اصلی اوست. و حماسه¬ای که اوج می¬گیرد تا به قله¬ها برسد.
این خروش و بیداری و این حماسه و اشتعال، آمیخته با تجربه و تعلیمی والا، از او مصلحی ساخته است وسیع اندیش و روحانی¬ای آگاه از حریّت اسلامی و شئون انسانی.
از «#سواحل_کویر_سربداران» تا سواحل نیگلون «خلیج همیشه فارس» را بیدار کردن، شرق و غرب را زیر پا نهادن و آگاهی بخشیدن، و در هندوستان و پاکستان و لبنان و کویت و عراق به یاری پاسداران فرهنگ اسلامی شتافتن، رسالتی بزرگ است. آن روز که خوابی گران بر این قلمرو پهناور سایه افکنده بود، و شبی دیجور بر همه سوی آن رنگ سیاهی و سکوت زده بود، چون خورشید درخشیدن و خوابها را آشفته ساختن و سیاهی¬ها را پراکندن و سکوت¬ها را درهم شکستن، و فرهنگ اسلامی را گستراندن، رسالتی بس سترگ است!
دشمنان دیرین دین و ملت، کار خویش را کرده بودند، و یغماگران منابع مادی و معنوی را به یغما برده، یا در معرض یغما قرار داده بودند. آن روز تحصیل¬کردگان و آگاهان! کسانی بودند که در مدارس جدیدالتاسیسِ غربی مسلک به فراگیری دانش! مشغول بودند.
در برنامه¬ و گفته¬های مدرسان و سخنان واعظان و گفتگوهای منابر و مساجد، چیزی که بیداری بیافریند و در اجتماع خروش پدید آورد و به حرکت¬ها و آموزش¬ها جهت بخشد، کمتر یافت می¬شد. اقدامی که مردم را به دفاع از دین و فرهنگ دینی برانگیزد و در برابر فرهنگ منحط وارداتی به مقاومت وادارد، کمتر به گوش میرسید.
دژخیم نابکار، کار خویش را آگاهانه انجام داده بود، غفلت آفریده بود و خواب، ترس پراکنده بود و ترس! سیاست استعمارگر چنان عمل کرده بود که همگان، حتی قاطبه عالمان و فقیهان، مسائل فرهنگ و اجتماع را پس افکنده بودند و به اقدامات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در بیرون از چهاردیواری مدرسه و مسجد نمیاندیشیدند.
در چنین روزگاری که هر چه بود اینچنین بود، و هر چه جز این بود، چیزهایی بود محدود و محلی، یا آرمانهای ذهنی و فردی؛ در خطه سربداران شیعه¬پیشه، مجاهدی نستوه و بیداری شجاع و آگاهی متعهد در مسیر رشد می¬خرامید.
دیدن اوضاع درهم ریخته سرزمینش و شخصیت خرد شده رجال آئینش و فرهنگ و آئین محو شده مکتبش، خون او را به جوش می¬آورد و دل او را از درد و تحسر می¬آکند، جان او را از حماسه و خروش لبریز می¬ساخت و او را آماده انقلابی بس سترگ می-ساخت، انقلابی که سزاست چنینش نام نهاد: #خروش_بیداری.
طرح حاضر جرقهای است برای بزرگداشت و یادکردی از زندگی، احوال، خدمات و افکارِ همو که مصلحی اسلامی، عالمی شیعی و بیدارگری انقلابی است. همو که قله¬ای افراشته از قله¬های بلند اندیشه-های اعتقادی و انقلابی است.
مردی از سلاله پاکان و انقلاب پیشگان، مجاهدی از تبار نیک¬ اندیشانِ تاریخ، که با حرکت عظیم خود، نسل انقلاب آفرین ایران اسلامی را ساخت.
همو که محرّکِ حرکتی مقدماتی بود که ساختار جامعه اسلامی و انقلابی ما را تنظیم ساخت؛ و این ساختنِ نسلی پرتوان و آگاه برای انقلاب، تنها یکی از هنرهای بزرگ اوست.
همو که از سواحل کویر تشیع شعار، «سربداران» سربرآورد و در دامنه کوهساران حریم رضوی نُمُو یافت و در صف فروغ یافتگان و صاحب رسالتان، انقلاب آفرید. یعنی:
«آیت¬الله شیخ عباسعلی اسلامی سبزواری رحمه¬الله¬علیه»
«#خروش_بیداری ». رحمت الله علیه.
▪️(منبع: مقدمه کتاب خروش بیداری، اثر عباسعلی مشکانی سبزواری)
مبانی و الگوهای فقهی مواجهه معصومین با پدیده بدپوششی.pdf
876.6K
#معرفی_مقاله
#پاسخ_به_شبهات_حجاب
✅ مبانی و الگوهای فقهی مواجهه با بدپوششی در سیره فرهنگی و سیاسی معصومین(ع)
✍️ نویسندگان:
🔹 عباسعلی مشکانی سبزواری 🔹 فاروق اکبر فیروز یزدی
🌐 منبع: گفتمان فقه حکومتی دوره جدید سال دوم پاییز و زمستان 1397 شماره3
🔰هر جا و هر زمانی که به بسیجی نیاز هست، باید آنجا حاضر باشد
🔻 آیتالله خامنهای: افتخار خودِ من این است که یک #بسیجی باشم؛ سعی کردهام اینجوری عمل کنم.
🔹 سال آخر ریاست جمهوری -دو، سه ماه مانده بود به آخر ریاست جمهوری من- در یکی از دانشگاه ها برای یک جمع دانشجو صحبت می کردم و به سؤالات پاسخ می دادم؛ یکی از سؤالات این بود که شما بعد از ریاست جمهوری قصد دارید چه کار کنید و شغلتان چه باشد؟ گفتم: اگر امام به من بگوید برو بشو رئیس عقیدتی سیاسی فلان پاسگاهِ مرزىِ منتهاالیه جنوب شرقی کشور، من با افتخار می روم آنجا و مشغول خدمت می شوم!
🔺 اگر این کار از من برمیآید و این کار را از من می خواهند، من حاضرم و به آنجا می روم؛ توطین نفس کردم. این را از باب اینکه شما فرزندان من هستید، به شما دارم می گویم. صحبت پدرفرزندی است؛ نمی خواهم راجع به خودم صحبت بکنم. #هر_جا و در #هر_زمانی به شما #نیاز_هست، آنجا #حاضر_باشید. این می شود بسیجی؛ بسیج یعنی این. ۸۶/۲/۳۱
aviny-www.Ziaossalehin.ir-24.mp3
651.8K
✅ حزب الله اهل اطاعت و ولایت است
✔️ شهید آوینی(ره)
حزب الله #اهل_اطاعت_و_ولایت است و قدر نعمت می شناسد،
فداکار است و از مرگ نمی ترسد و گوش به فرمان "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم" سپرده است.
و اینچنین تو گویی خداوند وظیفه تحقق اهداف الهی همه انبیا را بر گرده صبور و پرقدرت آنان نهاده است و چه شرفی از این بالاتر.
حزب الله از جانب خداوند مامور است که انسان را و جهان را تغییر دهد،
انسانی که امروز بیش از هر زمان دیگر گرفتار ظلمت شرک و بت پرستی است.
در اینچنین دنیایی که بشر امروز بت خویشتن را می پرستد، ظهور حزب الله معجزه ایست که از نفحات قدسی دم مسیحایی امام امت بر می آید.
"فان حزب الله هم الغالبون"
eizeinab_alishariati.mp3_85063.mp3
619.5K
ای زینب، ای زبان علی
نجوای دردمندانه دکتر علی شریعتی با حضرت زینب(س)
«ای زینب ای زبان علی در کام ،با ملت خویش حرف بزن ، ای زن ای که مردانگی در رکاب تو جوانمردی آموخت، زنان ملت ما، اینان که نام تو آتش عشق و درد برجانشان می افکند به تو محتاج اند بیش از همه وقت...
🔻#لاریجانیسم؛ گفتمانی مبتنی بر #لیبرالیسم
جملات و گزاره های ذیل را با دقت ملاحظه بفرمائید: 👇
1. در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و اجتماعی اصل بر عدم دخالت حکومت در این عرصهها است ؛
2. ملاحظه کنید شورای نگهبان تا کجا برای خود حق دخالت قائل است ؛
3. شان شورا دخالت در این امر [وضع نامطلوب] نیست ؛
4. اگر مردم تغییر عقیده دادند، جای اجبار و دخالت و زور نیست ؛
5. دخالت شورای نگهبان در این امور [پرونده هستهای] آن هم در مقام تشخیص صلاحیت افراد، بیوجه و خارج از صلاحیت آنان است ؛
6. شورای نگهبان اینگونه دخالتهای ناموجه را اصلاح کند.
🔺 این جملات برون تراویده از مبانی بینشی کدام مکتب سیاسی است؟
تعجب نکنید، این جملات، در دفاعیه آقای علی لاریجانی ذکر شده است. وی برای دفاع از حیثیتی که خود بر بادش داده، با چماق لیبرالیسم در حال اعاده حیثیت خود، از نظام اسلامی است!!
#لیبرالیسم
#لاریجانیسم
هدایت شده از دوفصلنامه نظام ولائی
🌀 #دانلود مقالات #چهارمین_شماره دوفصلنامه #نظام_ولایی
💠 عناوین و لینک مقالات شماره چهارم به شرح ذیل است:
1. مقدمه ای بر روش شناسی نظام سازی قرآنی (با تأکید بر نظام سیاسی) / عباسعلی مشکانی سبزواری
http://ensani.ir/fa/article/474044/
2. فقه؛ هدایت و حیات (نقدی بر شبهات دکتر عبدالکریم سروش علیه فقه و فقاهت) / آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی
http://ensani.ir/fa/article/474045/
3. درآمدی بر طرح «اتحاد امامت و امارت» / آیت الله سید صمصام الدین قوامی
http://ensani.ir/fa/article/474046/
4. نقدی بر انگاره تفکیک خلافت از امامت (تأملی بر دیدگاههای دکتر مصطفی محقق داماد) / حجت الاسلام رضا اسلامی
http://ensani.ir/fa/article/474047/
5. اصل امامت و مساله صلح امام حسنعلیهالسلام / (نقدی بر دیدگاه دکتر مصطفی محقق داماد) / حجت الاسلام داود مهدوی زادگان
http://ensani.ir/fa/article/474048/
6. «فقه نظام؛ ماهیت، ارکان و مختصات» از دیدگاه آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی / عباسعلی مشکانی سبزواری
http://ensani.ir/fa/article/474049/
#دوفصلنامه_نظام_ولائی
#شماره_چهارم
@Nezamevelaee
#معرفی_مقاله
✅ «فقه نظام؛ ماهیت، ارکان و مختصات از دیدگاه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
✔️ عباسعلی مشکانی سبزواری
🔹 چکیده:
در یک صورت بندی، دو رویکرد پیرامون فقه نظام وجود دارد: رویکرد تحصیلی و رویکرد حصولی. رویکرد تحصیلی معتقد است مقوله نظام به صورت امری علیحده و طبق یک برنامه ریزی فقاهی، باید از فقه استخراج و استنباط شود. در مقابل رویکرد حصولی، معتقد است «نظام» برایند طبیعی استنباط احکام است و اگر فقیه در مقام فقاهت، رویکرد حکومتی به فقه داشته باشد، نتیجه استنباط های او در حوزه های مختلف منتج به نظام آن حوزه می شود. از جمله قائلان به رویکرد حصولی در فقه نظام، استاد فاضل لنکرانی هستند. ایشان بر این باور است که اولاً: «نظام» برآیند طبیعی استنباط های فقیه در حوزه های مختلف است و لازمه وصول به نظام از طریق استنباط، نصب العین قرار دادن «رویکرد حکومتی به فقه» است؛ ثانیاً: در پروژه نظام سازی، فقه، بخشی از اجزای نظام های اجتماعی را تامین می کند (بخش حُکمی و تجویزی) و بخش های دیگر باید از طریق دانش های دیگر تامین شود (بخش توصیفی [تئوری ها، راهکارها و ابزارها]). ایشان ناظر به بخش اخیر مربوط به نظام سازی، معتقد به پیوند، پیوستگی و ارتباط دوسویه فقه با علوم انسانی، علوم طبیعی و هم چنین عرصه تکنولوژی و ابزار است. در نهایت نیز از نگاه ایشان، «فقه نظام» نه یک رویکرد در فقه، که «نتیجه و غایت فقه» است و رویکردی که در پرتو آن، فقه نظام قابل وصول است، فقه حکومتی (رویکرد حکومتی به فقه) است. در مورد نسبت فقه حکومتی و فقه اجتماعی نیز بر این باور است که «فقه اجتماعی» در مقابل «فقه فردی» قرار دارد و به مثابه بخشی از فقه بوده و نسبت آن با فقه حکومتی، «عام و خاص مطلق» است.
🔹 واژگان کلیدی: نظام، فقه نظام، رویکرد حصولی، رویکرد تحصیلی، فقه حکومتی، فقه اجتماعی، استاد فاضل لنکرانی
#دوفصلنامه_نظام_ولایی
#شماره_چهارم
🌐 لینک دانلود مقاله: http://ensani.ir/fa/article/474049/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻#حماسه_وارثان_سربداران
مردم انقلابی سبزوار، این وارثان به حق حماسه سربداران، در روز نهم دی 1388 در برائت از فتنه گران، حماسه ای دیگر آفریدند و چشم فتنه 88 و حامیان آن در سبزوار را کور کردند...
❤️آفرین بر این مردم انقلابی و حماسه ساز...
#سربداران
#حماسه_نهم_دی
✅ جایگاه و نقش آیت الله #علوی_سبزواری(ره) در #فرآیند_تکاملی_انقلاب_اسلامی
✔️عباسعلی مشکانی سبزواری
🔹«همراهی آن عالم ربانی با حرکت مبارزان در دوران طاغوت و با فعالیتهای انقلابی در دوران جمهوری اسلامی، حسنه ارزشمندی در محاسبات الهی و قدرشناسیهای مردمی است». (بخشی از پیام امام خامنه ای به مناسبت رحلت آیت الله علوی سبزواری).🔹
1️⃣ غالباً هر انقلابی در روند رو به رشد خود، طی مراحل مختلفی به اهداف خود نائل میآید؛ انقلاب اسلامی نیز مستثنای از این قاعده نیست. فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی و مراحل تحقق آرمانهای آن، تا دستیابی به الگوی جامع انقلاب و در نهایت تشکیل تمدن اسلامی، از سوی رهبر معظم انقلاب در فرآیندی پنج مرحلهای تبیین شده است: «فرآیند تحقق انقلاب اسلامی همین طور، قدم به قدم به نتایج نهایی خود نزدیک میشود؛ این فرآیند یک فرایند طولانی و البته دشوار است که انسان به طور نسبی به آن اهداف نزدیک میشود، اما تحقق آنها خیلی طولانی است. این مراحل عبارتند از: ایجاد انقلاب اسلامی، ایجاد نظام اسلامی، ایجاد دولت اسلامی، ایجاد کشور اسلامی، ایجاد تمدن اسلامی» (مقام معظم رهبری، 12/9/80). فرآیند تکاملی انقلاب اسلامی علواه بر این تحلیل پنجمرحلهای، با تحلیل سهمرحلهای نیز قابل تبیین است: «1. ایجاد انقلاب اسلامی؛ 2. استقرار انقلاب اسلامی؛ 3. استقرار انقلاب اسلامی» (ن.ک. مشکانی سبزواری، 1392).
2️⃣ بدیهی در هر یک از این مراحل پنجگانه، اقدامات مختلفی از سوی امامین انقلاب (امام خمینی و امام خامنهای) و یاران و اصحاب ایشان نمود و بروز یافته و هر کدام از آنها نقشی را برعهده داشتهاند. در این میان نقش شخصیتهائی گرانقدر مانند خیل عظیمی از بزرگان، علما، فرزانگان و شهدای والا مقام در طول انقلاب، از مراجع عظام تقلید تا بزرگانی مانند شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید مفتح، شهیدان رجائی و باهنر و... از انقلابیون، در پیشبرد اهداف الهی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره)، مورد توجه قرار گرفته و به تفصیل در منابع مختلف تاریخی مربوط به انقلاب و جمهوری اسلامی ذکر شده است.
▪️در کنار این مهم اما، با مروری بر تاریخ انقلاب اسلامی، شاهد خیل عظیمی از بزرگان، علما و انقلابیون هستیم که در نقاط دور دستتر از پایتخت و مرکز انقلاب، در اقصی نقاط کشور، در شهرها و روستاها، جزو مبارزان،مبلغان و حامیان انقلاب اسلامی بوده و در این راه جانفشانیهای فراوانی کردهاند، اما به دلائل گوناگونی، گاهاً از این زحمات و جانفشانیها کمتر یاد شده و شرح حقایق و وقایع مربوط به این قشر از انقلابیون، به ندرت در منابع تاریخی انقلاب اسلامی، مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است. این امر در حالی است که با ضرس قاطع میتوان ادعا کرد اگر زحمات و مبارزات این قشر از انقلابیونِ دور از مرکز نبود، پیام انقلاب اسلامی به اقصی نقاط کشور نمیرسید و در صورت وصول نیز، پیگیری و عملیاتی نمیشد و فراگیری پیام انقلاب و رهبری انقلاب در اقصی نقاط کشور، بر عهده این قشر از انقلابیون گمنام بوده است.
بخشی از این انقلابیون، «#علمای_بلاد» هستند که در شهرهای محل سکونت خود، سردمداری و رهبری انقلاب اسلامی در منطقه خود را بر عهده داشتهاند.
3️⃣ از جمله شخصیتهایی علمی/فقهی که نقش و تاثیری اساسی و بنیادین در ایجاد و سپس استقرار انقلاب اسلامی در منطقه «خراسان» عموماً و شهرستان «سبزوار» خصوصاً، داشته است، مرحوم آیتالله علوی سبزواری(ره) است، شخصیتی مبارز، انقلابی و اثرگذار، که موقعیت و نیز اقدامات راهبردیاش در نسبت با انقلاب اسلامی، کمتر مورد تشریح و تبیین قرار گرفته و گاهاً حتی با تحریف و تبليغهاي غلط و نادرستِ برخی، به فراموشی سپرده شده و کمتر به چشم محققان آمده است. این در حالی است که به تصریح و شهادت رهبری معظم انقلاب، امام خامنهای، «#همراهی_با_حرکت_مبارزان_در_دوران_طاغوت» و «#فعالیتهای_انقلابی_در_دوران_جمهوری_اسلامی» آیتالله علوی سبزواری(ره)، «حسنهای ارزشمند» است که در پیشگاه خدای متعال و مردم، معیاری وزین برای تحلیل شخصیت انقلابی آن بزرگمرد به شمار میرود.
▪️پرداختن به شخصیت این انقلابیِ بزرگ، علاوه بر تبیین حقایق تاریخی و غنا بخشیدن به «تراث شخصیتی» انقلاب اسلامی، میتواند الگوی یک «#انقلابیِ_تراز_انقلاب_اسلامی» را به جوانان این مرز و بوم و نیز «#الگوی_عالم_انقلابی» را به طلاب و روحانیون و حوزههای علمیه ارائه دهد. الگوئی از یک شخصیتِ انقلابیِ سیّاس، بصیر، سادهزیست، فداکار، ایثارگر، حامی دین و نبوت و انقلاب اسلامی؛ و خلاصه الگوی انقلابیِ تراز اسلام و انقلاب اسلامی.
تبیین فقهی تابعیت ملی بر اساس انگاره حکومت محوری اسلامی و احکام اسلامی.pdf
341.2K
#معرفی_مقاله
🔻تبیین فقهی تابعیت ملی با تأکید بر انگاره حکومت محوری اسلام و احکام اسلامی
➖ نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
✔️ نویسندگان: عباسعلی مشکانی سبزواری، ابوالقاسم علیدوست،قاسم شبان نیا
🔹چکیده:
«تابعیت ملی»، از جمله مفاهیم حقوقی در نظام حقوقی ایران است که موافقان و مخالفانی دارد. مخالفان معتقدند در اسلام چنین مفهومی اساساً امکان وجودی نداشته و در گذشته تاریخ اسلام نیز واقع نشده است. در مقابل، موافقان علاوه بر استدلال به امکان و ضرورت وجود چنین مفهومی در اسلام و حکومت اسلامی، بر وجود آن در معارف و تاریخ اسلام تأکید دارند. پرسش محوری مقاله حاضر این است که آیا «تابعیت ملی» از منظر فقهی قابل توجیه و تبیین است یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش، تلاش شده از طریق تبیین حکومتمحوری اسلام و احکام اسلامی، حجیت و مشروعیت تابعیت ملی به اثبات برسد. بدین منظور با استفاده از روش مطالعات کتابخانه و متکی بر رویکرد تحلیلی ـ توصیفی، با طرح موضوع تابعیت ملی در قالبهای «حکم اولی، حکم حکومی و حکم ثانوی»، این مهم به عنوان «حکم اولی» تبیین و تثبیت شده است.
🔹 کلیدواژهها: تابعیت تابعیت ملی فقه اسلامی حکومتمحوری فقه حکومت اسلامی