#تکمله
💢انسانها متناسب با شناختی که از قابلیت خود دارند بدنبال هدفی برای زندگی خود میروند تا با آن به جایگاه مورد نظرشان برسند.
❗اما انسانها، حقیقتا چه میزان از حقیقت وجودی خود میدانند!؟
▪️دو تفکر غالبی که در جهان، نسبت به شناخت انسان، موجود است یکی تفکر اومانیسم(انسانمحوری) است و دیگری تفکر تئوئیسم_خداگرایی(خدا محوری) اسلام_شیعی.
▪️ در تفکر اومانیستی که تفکر غالب عصر مدرن است، انسان، محور بوده و تبعیت از هوای نفس، اساس آن است؛ در فضای نفسانی مدرن، همه چیز قیمت دارد! از انواع جذابیّتها و جلوه دادن زیبایی ظاهری_جسمانی، صدا، هوش و... خرید و فروش میشود!
اساس تفکر اومانیستی مبتنی بر نفسانیاتسالاری _ هواینفسپرستی است.
اندیشه اومانیستی در عمل به لیبرالیسم منتج میگردد و بنای آن بر دو محور: "لِسهفر"، به معنای «بگذار هر آنچه که دلش میخواهد انجام دهد» و "وِلِفر"، به معنای رفاه طلبی است.
در این نگاه آنچه بیشتر بدان پرداخته میشود بُعد جسمانی بشر است در حالی که بدون در نظر گرفتن نیاز حقیقی و همهجانبه انسان(جسم + روح)، حقیقت وجودی انسان نادیده گرفته خواهد شد و صرفا به وجه محدودی از نیازهای دنیوی او توجه میشود.
آرمان انسان در این تفکر، چیزی جز نهایت لذتجویی و توجه به زیبایی و خودنمایی در حد جسمانیّت، اعم از جلوهگری چهره، اندام_بدنسازی، صدا و... نیست و توجهی به شخصیت والای آدمیت نمیشود.
▫️مهمترین اثر تفکر اومانیستی، ماندن انسان در بُعد حیوانیت و دور شدن او از آدمیّت است چرا که به جای اطاعت از خدا، هوای نفس خود را تبعیت میکند[۱] و در نهایت به دلیل عدم توجه به حقیقت وجودی خود(روح)، به سرگردانی و پوچی میرسد.
🔸درحالیکه در تفکر خداگرایی اسلام شیعی، قابلیت حقیقی انسان با شناخت صحیح چیستی و کیستی او مورد توجه است!
▫️چیستی انسان محدود به شناخت ظاهر و بُعد جسمانی_مادی اوست؛
▫️حال آنکه کیستی انسان، مربوط به باطن_حقیقتِ وجودی انسان است که مربوط به بُعد روح اوست!
🔸نوع انتخاب هدف انسان، با توجه به میزان شناخت صحیح او از چیستی و کیستیاش، متفاوت خواهد بود!
▫️انسانی که حقیقت وجودی خود را شناخت، محدود به جسم نمیشود چرا که او صرفا جسم نیست بلکه دارای روح هم است. منشأ و ريشهى روح انسان، از عالم بالاست، نه عالم خاكى.
«حقيقت روح، چيزی غير از جسم انسان است، تا روح نباشد انسان حیات نمییابد!
كرامتي كه خداوند به انسان مرحمت فرموده مربوط به روح است و بدنِ مادی لياقت سجده(تکریم) کردن، ندارد.»[۲] لذا تمام حقیقت انسان روح اوست! که دارای استعدادها و تواناییهایی است. برای روح، زمان و مکان معنا ندارد و لذا دارای هیچ محدودیّتی نیست.
روح، اساسا دارای جنسیت(زن/مرد) نیست چرا که جنسیت، یک اعتبار دنیوی، مربوط به جسم است و جسم برای روح در دنیا به مثابه ابزار و ماشینی است، برای رسیدن به مقصد؛ و لذا جسم، بستر تعالي روح است.
▫️هدف از پاسخ دهی به نیاز حقیقی روح، رسیدن به "آدمیّت" است تا از لایه بهیمی_حیوانیَّت(صرفا پاسخ دهی به نیازهای جسم_مادی) خارج شده و صرفا محدود به جسم نشود لذا برای متعالی شدن، باید به نیاز حقیقی روح هم پاسخ داده شود!
🔸در جامعهای که همزمان به نیاز حقیقی روح و جسم انسان، پاسخ داده شود با رعایت قوانین مبتنی بر شرع و حدود الهی، یقینا مراتب آدمیّت بدرستی طی گشته و انسانها "آدم" و "عبداللّه"(بندهی خدا)[۳] میشوند.
‼️با توجه به بررسی دو نگاه متفاوت غرب و اسلام در انسانشناسی، حال بهتر درک میشود که چرا در جهان، انسانها بویژه زنان، فقط در حد جسمانیت، بدون توجه به قابلیت حقیقی خود، برای خود هدفگذاری میکنند و آمار افسردگی و خودکشی در بالاترین حد است!
✍️ بانو صائینی
پینوشت:
۱- سوره فرقان آیه۴۴
۲- سوره حجر، آیه 29/ تفسير تسنيم آیتالله جواديآملي، ج 2، ص 460 ـ 443.
۳- سوره ذاریات آیه ۵۶_ هدف خلقت انسان، بندهی خدا شدن است.
#انسان_شناسی
#انسان_کیست
#انسان_چیست
#حکمت_ریاضت
@Andishkade_Hedayat