eitaa logo
اندیشکده راهبردی نهضت عصر ظهور
1.9هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
14.3هزار ویدیو
162 فایل
👈به مدد الهی نابترین علوم ظاهر وباطن هستی که لازمه عصر ظهوراست را تقدیم مینمائیم 👈امید که همگی در زمینه سازی ظهور امام زمان عج موثرباشیم. 👈به منظور دریافت نظرات ارزشمند شما در خدمت خواهیم بود👇 👉 @modireandishkade 👉 @andishkadeh110 👉 @AdminAbolfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺خلاصه زندگی شهید احسان حدائق از شهدای فتح خرمشهر  شهيد احسان حدائق در سال 1340 در شيراز پا به عرصه وجود گذاشت در همين شهر رشد کرد و در سال 1346 به دبستان ابن سينا  شيراز رفت . در سال 1351 موفق به اخذ گواهي نامه پايان تحصيلات ابتدايي گرديد . در پاييز همان سال 1351 وارد مدرسه راهنمايي ايران زمين گرديد و دوره راهنمايي تحصيلي را در اين آموزشگاه گذراند و موفق به گرفتن گواهينامه پايان تحصيلات دوره راهنمايي گرديد در سال 1354 جهت ادامه تحصيل در دبيرستان ابوذر (شاهپور سابق) ثبت نام نمود و مدت 4 سال را در اين دبيرستان گذراند و موفق به اخذ ديپلم متوسطه در رشته علوم تجربي گرديد . وی  از سال 1358 تا  1360 در حوزه علميه ابوصالح شيراز مشغول تحصيل گرديد و از اساتيد شيراز و علما بهره برد.  قبل از انقلاب در تظاهرات و راهپيمايي و پخش اعلاميه هاي امام شرکت داشت و از این رو در سال 1356 دو بار به زندان طاغوت افتاد . شهید حدائق با شناخت کاملی که نسبت به دین اسلام یافته بود بر علیه رژیم طاغوت همراه با روحانیون قیام کردند. تا اینکه انقلاب شد. انقلاب به احسان حيات تازه اي داد بود و او خود را شناخت و فهميد که بايستي براي انقلاب اسلامي جان فشاني کند و به همين علت با همه ي وجود خود براي پاسداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي می کوشید .گروهی را تشکیل داده بود تا بر ضد گروهک ها قیام کند و خود رهبری این گروه را به عهده گرفته بود. پس از شروع جنگ تحمیلی مشتاقانه به سوی جبهه ها شتافت و میگفت در تمام موارد جنگ نظر امام را با جان و دل مي پذيرم و نظر امام براي من مطلق است .  مادر شهيد مي گفت: احسان وقتي مجروح شد شادابي خاصي داشت دوستانش را تشويق مي کرد که به جبهه بروند و جبهه ها را خالي نگذارند . وی دو بار به جبهه اعزام شد در مرتبه اول از طريق بسيج در عمليات طريق القدس شرکت کرد و از ناحيه بازو مجروح و مدتي در بيمارستان مشهد بستري شد پس از بهبودي باز راهي جبهه شد . در عمليات هاي طريق القدس ، فتح المبين ، بيت المقدس شرکت کرد یکی از همرزمانش از روحیه ی بالای احسان می گوید: احسان در جبهه از روحيه اي عجيب بر خوردار بود هر بار که عملياتي و يا برنامه اي بود التماس مي کرد که به همراه بچه ها برود در سنگر هيچوقت آرامش نداشت و دائما در تلاش بود . در عمليات طريق القدس وقتي مجروح شد حاضر نبود که عمليات را رها کند و مدام تلاش مي کرد و در واقع روحيه قوي او باعث تقويت روحيه ي همه ي ما مي شد . مادر شهید با بیان اینکه تمام زندگی ام مملو از خاطرات احسان است میگفت: آخرين خاطره اي که از احسان دارم اين است که او در لحظات آخر همانند مرغي که مي خواهد از قفس رها شود با خداحافظي از منزل خارج شد و به من گفت زينب وار مقاومت کن .  و برادرش از آخرین دیدار می گوید: احسان روزي که مي خواست به جبهه اعزام شود بعد از ناهار چند ساعت نوحه خواند و بسيار گريه کرد و بعد نزد پدر رفت و از او حلاليت طلبيد و در اخرين لحظه خيلي بر افروخته شده بود و چهره اي نوراني داشت لباس هايش را نبرد و وقتي به او گفتم لباس هايت را ببر گفت ديگر نيازي نيست.  برادر شهید دستغیب که یکی از همرزمان احسان بود می گوید: احسان در عملیات از فرمانده اجازه به خط رفتن را گرفت ولی فرمانده مانع این کار شد و به ناچار به عقب بازگشت . هنگامی که او را دیدم چهره ای نورانی داشت تا به حال احسان را اینگونه ندیده بودم . او را قسم دادم که علت نورانی شدن چهره ا ش را بگوید احسان گفت . قسمت می دهم تا وقتی زنده هستم به کسی نگو من امام زمان را ملاقات کرده ام و ایشان گفته اند که امشب مهمان ما هستی. یکی دیگر از همرزمانش می گوید:  شب با چهار نفر از همرزمان به خاکريز آمديم اسم شب را پرسیدند ولی هیچ یک از ما اسم شب را نمی دانستیم. احسان به پشت خاکريز رفت ، وقتي برگشت اسم شب را گفت. از احسان پرسیدم اسم شب را از کجا میدانستی؟  گفت يک نفر به من اطلاع داد. شب را به صبح رساندیم احسان را ناراحت دیدم که با خود زمزمه میکرد و می گفت قرار بود دیشب به مهمانی آقا بروم... چند لحظه بعد احسان شهید شد. شهيد احسان حدائق سر انجام در صبح دوم آبان ماه سال 1361 در عمليات بيت المقدس مشغول پاکسازي نخل هاي اطراف خونين شهر بود که بر اثر اصابت تيري که مستقيماً به او اصابت کرد به شهادت رسيد پيکر پاکش در شيراز تشييع و در صحن مطهر احمد بن موسي طبق وصيت و خواسته ايشان که هميشه مي گفت مرا در جوار احمد بن موسي دفن کنيد به خاک سپرده شوم . 🌼اندیشکده راهبردی عصر ظهور🌼 🌺کانال ایتا https://eitaa.com/andishkadehasrezohour ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌺کانال تلگرام https://t.me/andishkadehasrezohoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺وحدت در کلام 👈حول چه چیزی باید وحدت داشته باشیم 🌼اندیشکده راهبردی عصر ظهور🌼 🌺کانال ایتا https://eitaa.com/andishkadehasrezohour ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌺کانال تلگرام https://t.me/andishkadehasrezohoor
🌺خلاصه زندگی شهید احسان حدائق از شهدای فتح خرمشهر  شهيد احسان حدائق در سال 1340 در شيراز پا به عرصه وجود گذاشت در همين شهر رشد کرد و در سال 1346 به دبستان ابن سينا  شيراز رفت . در سال 1351 موفق به اخذ گواهي نامه پايان تحصيلات ابتدايي گرديد . در پاييز همان سال 1351 وارد مدرسه راهنمايي ايران زمين گرديد و دوره راهنمايي تحصيلي را در اين آموزشگاه گذراند و موفق به گرفتن گواهينامه پايان تحصيلات دوره راهنمايي گرديد در سال 1354 جهت ادامه تحصيل در دبيرستان ابوذر (شاهپور سابق) ثبت نام نمود و مدت 4 سال را در اين دبيرستان گذراند و موفق به اخذ ديپلم متوسطه در رشته علوم تجربي گرديد . وی  از سال 1358 تا  1360 در حوزه علميه ابوصالح شيراز مشغول تحصيل گرديد و از اساتيد شيراز و علما بهره برد.  قبل از انقلاب در تظاهرات و راهپيمايي و پخش اعلاميه هاي امام شرکت داشت و از این رو در سال 1356 دو بار به زندان طاغوت افتاد . شهید حدائق با شناخت کاملی که نسبت به دین اسلام یافته بود بر علیه رژیم طاغوت همراه با روحانیون قیام کردند. تا اینکه انقلاب شد. انقلاب به احسان حيات تازه اي داد بود و او خود را شناخت و فهميد که بايستي براي انقلاب اسلامي جان فشاني کند و به همين علت با همه ي وجود خود براي پاسداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي می کوشید .گروهی را تشکیل داده بود تا بر ضد گروهک ها قیام کند و خود رهبری این گروه را به عهده گرفته بود. پس از شروع جنگ تحمیلی مشتاقانه به سوی جبهه ها شتافت و میگفت در تمام موارد جنگ نظر امام را با جان و دل مي پذيرم و نظر امام براي من مطلق است .  مادر شهيد مي گفت: احسان وقتي مجروح شد شادابي خاصي داشت دوستانش را تشويق مي کرد که به جبهه بروند و جبهه ها را خالي نگذارند . وی دو بار به جبهه اعزام شد در مرتبه اول از طريق بسيج در عمليات طريق القدس شرکت کرد و از ناحيه بازو مجروح و مدتي در بيمارستان مشهد بستري شد پس از بهبودي باز راهي جبهه شد . در عمليات هاي طريق القدس ، فتح المبين ، بيت المقدس شرکت کرد یکی از همرزمانش از روحیه ی بالای احسان می گوید: احسان در جبهه از روحيه اي عجيب بر خوردار بود هر بار که عملياتي و يا برنامه اي بود التماس مي کرد که به همراه بچه ها برود در سنگر هيچوقت آرامش نداشت و دائما در تلاش بود . در عمليات طريق القدس وقتي مجروح شد حاضر نبود که عمليات را رها کند و مدام تلاش مي کرد و در واقع روحيه قوي او باعث تقويت روحيه ي همه ي ما مي شد . مادر شهید با بیان اینکه تمام زندگی ام مملو از خاطرات احسان است میگفت: آخرين خاطره اي که از احسان دارم اين است که او در لحظات آخر همانند مرغي که مي خواهد از قفس رها شود با خداحافظي از منزل خارج شد و به من گفت زينب وار مقاومت کن .  و برادرش از آخرین دیدار می گوید: احسان روزي که مي خواست به جبهه اعزام شود بعد از ناهار چند ساعت نوحه خواند و بسيار گريه کرد و بعد نزد پدر رفت و از او حلاليت طلبيد و در اخرين لحظه خيلي بر افروخته شده بود و چهره اي نوراني داشت لباس هايش را نبرد و وقتي به او گفتم لباس هايت را ببر گفت ديگر نيازي نيست.  برادر شهید دستغیب که یکی از همرزمان احسان بود می گوید: احسان در عملیات از فرمانده اجازه به خط رفتن را گرفت ولی فرمانده مانع این کار شد و به ناچار به عقب بازگشت . هنگامی که او را دیدم چهره ای نورانی داشت تا به حال احسان را اینگونه ندیده بودم . او را قسم دادم که علت نورانی شدن چهره ا ش را بگوید احسان گفت . قسمت می دهم تا وقتی زنده هستم به کسی نگو من امام زمان را ملاقات کرده ام و ایشان گفته اند که امشب مهمان ما هستی. یکی دیگر از همرزمانش می گوید:  شب با چهار نفر از همرزمان به خاکريز آمديم اسم شب را پرسیدند ولی هیچ یک از ما اسم شب را نمی دانستیم. احسان به پشت خاکريز رفت ، وقتي برگشت اسم شب را گفت. از احسان پرسیدم اسم شب را از کجا میدانستی؟  گفت يک نفر به من اطلاع داد. شب را به صبح رساندیم احسان را ناراحت دیدم که با خود زمزمه میکرد و می گفت قرار بود دیشب به مهمانی آقا بروم... چند لحظه بعد احسان شهید شد. شهيد احسان حدائق سر انجام در صبح دوم خرداد ماه سال 1361 در عمليات بيت المقدس مشغول پاکسازي نخل هاي اطراف خونين شهر بود که بر اثر اصابت تيري که مستقيماً به او اصابت کرد به شهادت رسيد پيکر پاکش در شيراز تشييع و در صحن مطهر احمد بن موسي طبق وصيت و خواسته ايشان که هميشه مي گفت مرا در جوار احمد بن موسي دفن کنيد به خاک سپرده شوم . 🌼اندیشکده راهبردی عصر ظهور🌼 🌺کانال ایتا https://eitaa.com/andishkadehasrezohour ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌺کانال تلگرام https://t.me/andishkadehasrezohoor
🌺 استادی میگفت ؛ گاهی یک پیام به نامحرم، یک صحبت با نامحرم، بسیاری از لطف ها را از انسان می‌گیرد ... لطف رسیدن به مراتب الهی لطف رسیدن به شهدا‌ لطف رسیدن به مقامِ سربازیِ امام زمان ... فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه با نامحرم نبودند 🌼اندیشکده راهبردی عصر ظهور🌼 https://eitaa.com/andishkadehasrezohour ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ https://rubika.ir/andishkadehnahzatasrezohour