eitaa logo
طب واندیشه_پاک(نفس عمیق)
6هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
8.9هزار ویدیو
96 فایل
ارتباط با ادمین کانال مشاوره فقه واحکام شرعی ومحقق دینی و مشاور سالم زیستی اسلامی 👇 @FAHIM103 لطفا در پاسخ گرفتن صبور باشید با سپاسطب تعامل👇 @mhoseinkhani بزنیدروی لینک👇 https://eitaa.com/joinchat/3260416003Cd4ab7b1a25
مشاهده در ایتا
دانلود
حكمت الهی.mp3
995.3K
🔹حكمت الهی حضرت آیت الله العظمی @Andishypak2
✅ امام متقّین باشیم ✅آن بچه ای که می گوید «من یار کی؟» به جایی نمی رسد 🔸در سوره مبارکه فرقان ادعیه ای که برای مردان الهی و عِبادُ الرّحمنِ هست در آیه 74 این است: وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً 🔸خب داشتن همسر با ایمان، فرزند با ایمان و خود انسان هم امام متّقیان شود یک فضیلتی است. 🔸چه فضیلتی بهتر از اینکه انسان طرزی در جامعه زندگی بکند که افراد با تقوی به او اقتدا کنند؟ 🔸این که اختصاصی به امام ندارد؛ اختصاص به پیغمبر ندارد؛ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً 🔸می بینید در همین دوران کودکی در میدان بازی در آن اوائل، آن بچه ای که می گوید «من یار کی؟» این به جایی نمی رسد. 🔸آن بچه ای که می گوید «کی یار من؟» این بالاخره به جایی می رسد. 🔸خیلی ها هستند که می گویند «وجعل لنا من المتّقین اماماً» (*)؛ خُب این چه همّت نازلی است؟! 🔸همّت آن است که انسان بگوید خدایا! آن توفیق را به من بده که متّقیان به من اقتدا کنند وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً؛ ما امام آن ها باشیم، چه عیب دارد؟ 🔸این که نظیر نبوّت و ولایت و امامت(به معنای اینکه با عصمت همراه باشد) نیست كه كسبي نباشد كه اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ 🔸خواسته مرغوبی است؛ ما را هم ترغیب کردند به این دعاها ... این ها دیگر مخصوص ائمه و مخصوص انبیاء علیهم السلام نیست؛ بندگان صالح خدا اینطورند. ↙️پی نوشت: *- آنهايي كه فكر مي‌كردند چنين مقامي براي مؤمنان بسيار دشوار است چنين قرائت كردند «وَ اجْعَل لنا مِن المتّقين اماما» (و برای ما از بین متّقین، امام قرار ده!) 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی/ آیات 2 تا 8 سوره مریم حضرت آیت الله العظمی @Andishypak2
✅ از تنها هيچ كاري ساخته نيست! 🔸گاهي ممكن است انسان چيزي را كاملاً بفهمد صد درصد حق است و عمل نكند، براي اينكه آنكه بايد عمل بكند - يعني عقل عملي كه «عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» - در جبهه جهاد نفس گرفتار نفس امّاره شد و به زنجير كشيده شد. 🔸حالا اگر دست و پاي كسي زنجيري باشد، چشم و گوش اگر مار و عقرب را ببينند يا صداي آنها را بشنوند كه انسان نمي‌تواند فرار بكند؛ چشم و گوش كه فرار نمي‌كند، چشم و گوش مي‌بيند، آنكه بايد كار بكند زنجيري است. 🔸اينكه مي‌بينيد كسي سخنراني مي‌كند يا آيه را معنا مي‌كند، خوب هم معنا مي‌كند، «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ» را خوب معنا مي‌كند، تفسير مي‌كند، سخنراني مي‌كند، بعد نامحرم را هم نگاه مي‌كند، براي اينكه آنكه بايد نگاه نكند كه علم و دانش نيست! 🔸 و دانش فقط مي‌فهمد، آنكه بايد تصميم بگيرد به فرمان خدا و اطاعت كند، عقل عملي است و آن در جبهه جهاد نفس اسير شده، خب عقلِ زنجيري كه كاري از او ساخته نيست. 🔸اينكه خودش كتاب مي‌نويسد كه رشوه حرام است، روميزي حرام است، زيرميزي حرام است، اين سُحت است «أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ» را همين چيزها را مي‌داند، درس هم مي‌گويد، اما وقتي پرونده‌اي مطرح شد هم روميزي را مي‌گيرد هم زيرميزي را مي‌گيرد، براي اينكه كاري از دانش ساخته نيست! 🔸دانش، چراغي است، چشمي است كه مي‌بيند اين مار است، آنكه بايد تصميم بگيرد كه «عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» اين طبق بيان نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) فرمود: «كَم مِن عقل أسير تحت هوي امير»، خُب اگر اين اسير شد از اسير كاري ساخته نيست ... از علمِ تنها هيچ كاري ساخته نيست؛ چون علم كه كار نمي‌كند، مثل اينكه چشم كه نمي‌دوَد، چشم كه سنگ را نمي‌گيرد، مار را از بين نمي‌برد، چشم كه فرار نمي‌كند از عقرب نجات پيدا كند. 🔸اين عقل نظري، اين حوزه دانش، اين حوزه انديشه، مثل چشم است؛ هيچ كاري از علم ساخته نيست! ... 🔸مسؤول اراده، عقل عملي است؛ اگر اين عقل عملي در جبهه جهاد نفس اسير شد خُب اين زنجيري است، خُب انسان اگر دست و پايش زنجيري باشد، چشم و گوش هر چه مار و عقرب را ببيند، چه فرماني مي‌تواند بدهد؟ چگونه مي‌تواند هدايت كند؟ 🔸اينكه فلج است، اينكه دست و پا بسته است، اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ دست و پاي عقل عملي‌اش را بست كه «كَم من عقل أسير تحت هوي أمير» اين هر چه هم علم پيدا كند هيچ نمي‌تواند دستور بدهد كه اين عقل عملي فعال باشد ... 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره لقمان، آیات 12 الی 15 @Andishypak2
✅ از تنها هيچ كاري ساخته نيست! 🔸گاهي ممكن است انسان چيزي را كاملاً بفهمد صد درصد حق است و عمل نكند، براي اينكه آنكه بايد عمل بكند - يعني عقل عملي كه «عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» - در جبهه جهاد نفس گرفتار نفس امّاره شد و به زنجير كشيده شد. 🔸حالا اگر دست و پاي كسي زنجيري باشد، چشم و گوش اگر مار و عقرب را ببينند يا صداي آنها را بشنوند كه انسان نمي‌تواند فرار بكند؛ چشم و گوش كه فرار نمي‌كند، چشم و گوش مي‌بيند، آنكه بايد كار بكند زنجيري است. 🔸اينكه مي‌بينيد كسي سخنراني مي‌كند يا آيه را معنا مي‌كند، خوب هم معنا مي‌كند، «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ» را خوب معنا مي‌كند، تفسير مي‌كند، سخنراني مي‌كند، بعد نامحرم را هم نگاه مي‌كند، براي اينكه آنكه بايد نگاه نكند كه علم و دانش نيست! 🔸 و دانش فقط مي‌فهمد، آنكه بايد تصميم بگيرد به فرمان خدا و اطاعت كند، عقل عملي است و آن در جبهه جهاد نفس اسير شده، خب عقلِ زنجيري كه كاري از او ساخته نيست. 🔸اينكه خودش كتاب مي‌نويسد كه رشوه حرام است، روميزي حرام است، زيرميزي حرام است، اين سُحت است «أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ» را همين چيزها را مي‌داند، درس هم مي‌گويد، اما وقتي پرونده‌اي مطرح شد هم روميزي را مي‌گيرد هم زيرميزي را مي‌گيرد، براي اينكه كاري از دانش ساخته نيست! 🔸دانش، چراغي است، چشمي است كه مي‌بيند اين مار است، آنكه بايد تصميم بگيرد كه «عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» اين طبق بيان نوراني حضرت امير(سلام الله عليه) فرمود: «كَم مِن عقل أسير تحت هوي امير»، خُب اگر اين اسير شد از اسير كاري ساخته نيست ... از علمِ تنها هيچ كاري ساخته نيست؛ چون علم كه كار نمي‌كند، مثل اينكه چشم كه نمي‌دوَد، چشم كه سنگ را نمي‌گيرد، مار را از بين نمي‌برد، چشم كه فرار نمي‌كند از عقرب نجات پيدا كند. 🔸اين عقل نظري، اين حوزه دانش، اين حوزه انديشه، مثل چشم است؛ هيچ كاري از علم ساخته نيست! ... 🔸مسؤول اراده، عقل عملي است؛ اگر اين عقل عملي در جبهه جهاد نفس اسير شد خُب اين زنجيري است، خُب انسان اگر دست و پايش زنجيري باشد، چشم و گوش هر چه مار و عقرب را ببيند، چه فرماني مي‌تواند بدهد؟ چگونه مي‌تواند هدايت كند؟ 🔸اينكه فلج است، اينكه دست و پا بسته است، اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ دست و پاي عقل عملي‌اش را بست كه «كَم من عقل أسير تحت هوي أمير» اين هر چه هم علم پيدا كند هيچ نمي‌تواند دستور بدهد كه اين عقل عملي فعال باشد ... 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره لقمان، آیات 12 الی 15 @Andishypak2
حضرت آیت الله العظمی : 🔹وضوی علوی | 📚 🔸چينش و تنظيم نظام هستي، اعمّ از واجب و ممكن، با قانون علّت و معلول، صورت گرفته است و اين نظام، در اصل وجود، و كمال آن هيچ‏گاه از اين قانون تخطي نمي‏كند. در جاي خود روشن شده كه آنچه در مرتبه‏اي پايين قرار دارد، درچيزي كه در مرتبهٴ بالاست اثر نمي‏گذارد، چنان كه ظاهر نمي‏تواند علّت باطن باشد؛ گرچه ممكن است نشانه يا علّت اعدادي باشد. بلكه تنها مؤثر در عالي مرتبه بالاتر از آن است، و نيز علّت براي باطن، چيزي است كه از آن باطن‏تر است و بر آن برتري دارد. 🔸خداي سبحان با وضوي كسي كه بخواهد نماز بگزارد، فرشتگان فراواني مي‏آفريند كه او را تقديس، تسبيح و تكبير مي‏گويند. اين در صورتي است كه وضو مانند وضوي علي بن ابي‏طالب (عليه‏السلام) و دعا در حال وضو چونان دعاي او باشد؛ يعني دعاها همان دعاهايي باشد كه علي (عليه‏السلام) با حال و حضور مي‏خواند، نه هر وضويي و نه هر گفته و دعايي، بلكه هرگاه فعل و قول همان كردار و گفتار علوي باشد، موجب مي‏شود خداوند سبحان آن اثر مهم را بر آن مترتب نمايد، و يا آن فعل و اين قول بنابر تمثل اعمال به صورت فرشته تمثل يابد. 🔸بنابراين، مجرّد شستن صورت و دو دست، و صِرف كشيدن مسح سر و پاها به روش اهل بيت (عليهم‏السلام) و تنها تكلّم به كلماتي كه از آنان وارد شده در لحظهٴ شستن و مسح كشيدن، سبب نمي‏شود خداوند در برابر هر قطرهٴ آب، ‏اي تقديس و تسبيح و تكبيرگو بيافريند. 🔸و اين نيست جز براي اين كه وضو از آن جهت كه سبب طهارت است نهاني عيني و دروني خارجي دارد، و هركس كه در عمل، با اخلاص به جانب خداوند رو كند، بدان دست مي‏يازد، و آن كس كه دل خويش را تسليم خدا كند، به او مي‏رسد به گونه‏اي كه از هرآلودگي و پليدي پاك مي‏گردد و گوهر طهارت او تقديس و تسبيح و تكبير مي‏شود، از اينجاست كه شايسته است خداوند از قطرهٴ آب وضويش فرشته‏اي بيافريند كه داراي آن آثار ملكوتي باشد، و يا كردار او را به مثال فرشتگان تسبيح‏گو تمثيل بخشد. 🔹(صفحه 30 و 33) _________ @Andishypak2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا بعضی نمی‌توانند نماز اول وقت بخوانند یا جلوی زبانشان را بگیرند یا به نامحرم نگاه نکنند؟ 🎙 آیت الله @Andishypak8
✍️ حضرت آیت الله جوادی آملی : 🍀 انسان مسافری است که از عالم خاک حرکت خویش را آغاز کردہ و تا لقاء الله پیش می‌رود. هر مسافری برای سفر خویش مادی باشد یا معنوی نیاز به زاد و توشه دارد. زاد و توشه هر مسافری باید متناسب با همان سفر باشد. از این رو توشه سفر طولانی، سفر خارجی، سفر زمستانی، سفر خانوادگی، سفر تابستانی و... تفاوت دارد. ☘️ سفر آخرت و سیر الی‌ الله سفری است که توشه ای غیر از توشه سفرهای مادی دنیایی نیاز دارد. از این جهت قرآن کریم توصیه کردہ است که برای این سفر توشه برگیرید که 👈 تنها توشه آن تقواست. 📚 ادب فنای مقربان ، جلد اول . 👤 آیت الله @Andishypak8