eitaa logo
اندوخته‌ها
107 دنبال‌کننده
117 عکس
5 ویدیو
308 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست امروز دوستی پیدا کردم که منو خوشحال می‌کنه و من خیلی خوشحالم که اون خوشحالم می‌کنه، چون اين خيلی مهمه. اگه من خوشحال بشم... همسایه‌‌های من هم خوشحال می‌‌شن، خانواده‌ام، همکارام‌ و مردمی که هر روز می‌ببینم . اونا اگه خوشحال بشن خب، خيلی‌های ديگه هم خوشحال می‌شن اینجوری شاید حال دنیا یه کم بهتر بشه. پس چه خوبه که دوستی پیدا کردم که منو خوشحال می‌کنه. نویسنده: شل‌سیلور استاین داستان‌های کوتاه جهان...! @herfeyedastangroup
داستانک"مکالمه شور" _ شیطان: "خوبه نِتان.حالا نوبت جایزته." _نتانیاهو: "باورم نمیشه استاد! منو برگزیده کردین؟" _شیطان: "احمق، تو رئیسی! رئیس برگزیده‌هایی." _نتایاهو: "ببخشین استاد! ببخشین!" _شیطان: "ابله، سرتو بگیر بالا! این جام خون رو سربِکش! بیشتر بِکش! بیشتر بُکش، بیشتر‌تَر." پایان 🖋 زهرا ملک‌ثابت کانال حرفه‌داستان در ایتا @herfeyedastan طراح • | @MRART9
🔻نَماداستان هنرمند و نویسنده: زهرا ملک‌ثابت 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
داستانک صدکلمه‌ای اژدهاک - نوشته‌ی مسعود بُربُر از برجستگی سرشانه‌های پوشیده‌اش پیداست چه کوهنوردی بوده. خیال کردیم او هم پی آن صدای مهیب، که گویی زمین چیزی را در دل می‌غلطاند و بالا می‌آورد، از مسیر خارج شده و بوی گوگرد را رد زده آمده اینجا؛ اما اندامش میان صخره‌ها جوری جاگیر شده که انگار سنگ‌های دماوند را پیرامون او تراشیده‌‌اند و شاخه‌های سترگ پیچان، گرد تن او روییده‌اند. قبل از این که سر بلند کند، هیس‌هیسی بی‌تاب از گلو بیرون می‌دهد. مثل از خواب پریده‌ها مبهوت نگاهمان می‌کند و تازه آخرین شاخه را که تبر می‌زنیم، درمی‌یابیم صدای هیس‌هیس نه از گلو، که بر شانه‌های اوست. منتشر شده در همشهری داستان، شماره ۱۰۰ 🪷🪷🪷🪷🪷🪷 @herfeyedastan 🪷🪷🪷🪷🪷🪷
4_5848255850824600798.opus
342.1K
داستان صوتی بستنی نویسنده: جمیله فلاحی راوی داستان: مهسا مهدوی‌نژاد 🌹 گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan
نمونه داستان‌ حماسی اثر هما ایرانپور 🪐🪐🪐🪐 گروه ادبی حرفه‌داستان @herfeyedastan 🪐🪐🪐🪐