eitaa logo
اندوخته‌ها
107 دنبال‌کننده
114 عکس
5 ویدیو
302 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان لنگه کفش من محمد هستم، یک پسر کوچولو. مامان یک جفت کفش نوزادی داشت که همیشه پشت ماشین می‌گذاشت. مامان می‌گفت این کفش‌ها خوش‌یمن هستند. یک روز، ما با ماشین داشتیم می‌رفتیم که یک بمب افتاد. ماشین پرت شد توی هوا. وقتی چشم‌هام رو باز کردم، دیدم وسط خیابان افتادم. بابا منو برد کنار مامان. مامان خیلی زخمی شده بود. من لنگه کفش نوزادی‌مو که افتاده بود کنارش، بهش دادم. گفتم: «خوب می‌شی، مامان.» مامان لبخند زد و گفت: «آره، پسرم.» بابا می‌گه مامان رفته بهشت. لنگه کفش رو هم با خودش برده. من وقتی دلم براش تنگ می‌شه، عکسش رو نگاه می‌کنم. لنگه کفش رو هم پشت ماشین گذاشتیم. پایان پاورقی: این بازنویسی کار هوش مصنوعی هست حالا ببینیم ترکیب هوش طبیعی و هوش مصنوعی در بازنویسی نهایی چکار میکنه🙄
535.2K
پادکست "نسل عشق‌ و عاشقی" نویسنده و گوینده: زهرا ملک‌ثابت ⏰️ دو دقیقه و دو ثانیه بخشی از پادکست: نه داداش ...تُچ!... اینجا کشور آزادیه واسه انتخابات، این منطقه هر روزش جون میده با تغییرات. 🔻🔻🔻🔻🔻 کانال حرفه‌هنر https://eitaa.com/herfeyehonar
هدایت شده از نمایشنامه
فیلمنامه انیمیشن بانوی ملیح ، k.pdf
198.1K
🔸فیلمنامه کوتاه «بانوی ملیح» 🔹نویسنده: «زهرا ملک‌ثابت» 🔹شماره ثبت در بانک فیلمنامه: ۲۳۹۱۷۸ 🔹توضیحات: فیلمنامه کوتاه انیمیشن راه ارتباطی در ایتا و بله: @zisabet https://eitaa.com/joinchat/811204632Cba0d313dd0