هدایت شده از ˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
حس خوب ششم ← خوابیدن قشنگه ، خوابیدن تو مسجد جمکران قشنگتر تر:>
هدایت شده از ˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
حس خوب نهم ← بازی کردن با بچهی یکی از معتکفین!
اسمش علی بود و ۴سالش بود! بهم گفت تو دزدی منم هیولا ام حالا بیا بجنگیم(ʘᴗʘ✿)!
منم اینجوری بودم که نه من نمیتونم مجادله کنم اعتکافم باطل میشه ایحیایحی:-D
آره خلاصه کلی شوخی و بازی کردیم!
آنیا ")🇮🇷!
حس خوب نهم ← بازی کردن با بچهی یکی از معتکفین! اسمش علی بود و ۴سالش بود! بهم گفت تو دزدی منم هیولا
وای علی بچه خانمی بود که جاش بغل دست من بود.. خیلی شیرین و دوست داشتنی بودددد =]
بعد اینطوری بود که بچه روز اول تو خودش بود برا خودش بازی میکرد، من که این بچه رو از روز دوم به حرف گرفتم کلا تغییر کرد؛ از این رو به اون رو شد••}
کلی بازی و شوخی کردیم، هر جا میرفتم دنبالم میومد..از یه جا به بعد دیگه اینطوری بود که بهم میگفتن داداشته؟ 🦦
هدایت شده از ˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
حس خوب دهم ← گوش دادن به مداحیِ آقای مهدی رسولی :)
خیلی حس خوبی بود! آقای رسولی خیلی
با ادبن! خیلی زیاد!
و صحبتهای بعد مداحی شون پر از عشق و دلدادگی و امیده!
انشاءالله خداحفظشون کنه.
هدایت شده از ˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
حس خوب دوازدهم ← لمس پارچه لباس شهید سرداردلها ژنرال حاج قاسم سلیمانی♡
بغل دستیم بهم گفت یه چیز بهت میدم، میزاری رو چشمات و بعد بهم پسش میدی:)
یه تکه پارچه کوچیک اندازه بند انگشت درآورد بهم داد ، گفت سردار که شهید شده ؛ یه کُت داشته همراهش ، این یه تیکه از آستر اون کُته که باقی مونده از ایشون و یکی از آشناها به من داده:)
و الحمدلله که این رزق نصیبم شد:)
آنیا ")🇮🇷!
حس خوب دوازدهم ← لمس پارچه لباس شهید سرداردلها ژنرال حاج قاسم سلیمانی♡ بغل دستیم بهم گفت یه چیز بهت
وای وای اصلا یه چیز دیگه بود.. اون لحظه تا ابد>>>
جدی الحمدلله بابت این رزق:)
اینطوری بودم که مگه میشه ؟ واقعا این یه تیکه از کت حاج قاسمه؟ جدی من لیاقت دست زدن بهشو دارم؟:)))))
هدایت شده از ˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
حس خوب سیزدهم ←نشستن پای منبر سخنران موردعلاقم ، حاج آقا سید مومنی.
هدایت شده از ˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- چشم اندازی که بعد طلوع آفتاب میدیدم:)
و از همین تریبون نیاز میدونم از یگانه جان بابت شرح حالا تشکر کنم که با شرح حالایی که تو کانالش داشت کار منو راحت کرد تو شرح حال🌝🌱
ولی این اعتکاف یه چیز دیگه بود ..
انگار که امام زمان خودش دعوتم کرده بود..
یه حال و هوای دیگه ای داشت..
امیدوارم بازم رزقم بشه که برم..
اما در کل الحمدلله بابت این سه روز:)🪢🌙
هدایت شده از ˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
از لحاظ روحی احتیاج دارم که دوباره برم اعتکاف و با یاسمن بشینیم به جریانات خانوادگی و قضیه ازدواج بچههای بغلیمون گوش بدیم🤝🚶🏻♀