eitaa logo
انجمن ادبی مجازی لالجین لعلین
51 دنبال‌کننده
84 عکس
28 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چیلله لیک یا همان «چیلله پایی» به زبان تورکی یا چیلله لیق به زبان اکثر لالجینی ها، هدایا و سوغاتی است شامل؛ هندوانه،کشمش و نخودچی،مویز،میوه، انار، شیره انگور،کدو و دیگر خوراکی های مرسوم شب یلدا که خانواده‌های لالجینی طبق رسمی قدیمی در شب یلدا(چیلله گئجه سی) به منزل نوعروسان می‌فرستند. چیلله لیک در زمان قدیم در لالجین هدایا و خوراکی هایی ساده و بسیار معمولی بود که خانواده ها برای فراهم آوردن آن کمتر و به ندرت دچار زحمت یا دردسر میشدند. اما متاسفانه امروزه کمی این رسم زیبا با چشم و هم چشمیهای شهر نشینی خانواده ها رو دچار دردسر کرده است. و قشنگی و سادگی گذشته خود را از دست داده است. اما هم چنان به قوت خود باقی است و بی شک برای نو عروس لالجینی در شب یلدا(چیلله گئجه سی) هندوانه ی سرخ و شیرینی که از خانه ی پدر هدیه(چیلله لیق) آورده شود طعم و مزه ی دیگری دارد... @anjoman_adabi_lalejin_lalin
زهرا اگر نبود جهان و جنان چه بود عرض و سما و مهر و مه و اختری نداشت امضا نداشت حکم رسالت بدون او پیغمبری به دهر چنین دختری نداشت میلاد حضرت فاطمه(س) مبارک باد @anjoman_adabi_lalejin_lalin
☕️ قطعه‌ای از کتاب کارل یونگ گفت: ترجیح می‌دهم کامل باشم تا اینکه خوب باشم. برای اینکه انسان کاملی باشیم باید تمام جنبه‌های وجودمان، خواه خوب یا بد، را در بر بگیریم. برای آنکه انسان کاملی باشیم باید خوشحال و شاد و راضی و همچنین خودخواه و خشمگین و غمگین باشیم. اگر خود را فقط مالک نیمی از وجودمان یعنی آن نیمه‌ی خوب بدانیم و نیمه‌ی دیگر را انکار کنیم، کامل بودن را به اندازه‌ی کافی احساس نخواهیم کرد. آن‌گاه یک نوع احساس آزاردهنده را تجربه می‌کنیم که گویی همیشه خطایی در ما وجود دارد. 📕 جدایی معنوی @anjoman_adabi_lalejin_lalin
آدم باید کتاب‌هایی بخواند که گازش می‌گیرند و نیشش می‌زنند اگر کتابی که می‌خوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمه‌مان و بیدارمان نکند. پس چرا می‌خوانمیش؟ که به قول معروف حال‌مان خوش بشود؟ بدون کتاب هم که می‌شود خوشحال بود. تازه لازم باشد، خودمان می‌توانیم از این کتاب‌هایی بنویسیم که حال‌مان را خوش می‌کند ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتاب‌هایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم، دور از همه‌ی آدم‌ها مثل یک خودکشی کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزده‌ی درونمان 📕 نامه به پدر @anjoman_adabi_lalejin_lalin
به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم میگذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند.. لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...!! زندگی ذره كاهیست، كه كوهش كردیم، زندگی نام نکویی ست، كه خارش كردیم، زندگی نیست بجز نم نم باران بهار، زندگی نیست بجزدیدن یار زندگی نیست بجزعشق، بجزحرف محبت به كسی، ورنه هرخاروخسی، زندگی كرده بسی، زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تاكوچه وپس كوچه واندازه یك عمر بیابان دارد. ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ... ✍ سهراب سپهری یادش گرامی @anjoman_adabi_lalejin_lalin
کودکی در پیش تابوت پدر زار می‌نالید و بر می‌کوفت سر کای پدر آخر کجاات می‌برند تا ترا در زیر خاکی آورند می‌برندت خانه‌ای تنگ و زحیر نی درو قالی و نه در وی حصیر نی چراغی در شب و نه روز نان نه درو بوی طعام و نه نشان نی درش معمور نی بر بام راه نی یکی همسایه کو باشد پناه چشم تو که بوسه‌گاه خلق بود چون شود در خانهٔ کور و کبود خانهٔ بی‌زینهار و جای تنگ که درو نه روی می‌ماند نه رنگ زین نسق اوصاف خانه می‌شمرد وز دو دیده اشک خونین می‌فشرد گفت جوحی با پدر ای ارجمند والله این را خانهٔ ما می‌برند گفت جوحی را پدر ابله مشو گفت ای بابا نشانیها شنو این نشانیها که گفت او یک بیک خانهٔ ما راست بی تردید و شک نه حصیر و نه چراغ و نه طعام نه درش معمور و نه صحن و نه بام زین نمط دارند بر خود صد نشان لیک کی بینند آن را طاغیان خانهٔ آن دل که ماند بی ضیا از شعاع آفتاب کبریا تنگ و تاریکست چون جان جهود بی نوا از ذوق سلطان ودود نه در آن دل تافت نور آفتاب نه گشاد عرصه و نه فتح باب گور خوشتر از چنین دل مر ترا آخر از گور دل خود برتر آ زنده‌ای و زنده‌زاد ای شوخ و شنگ دم نمی‌گیرد ترا زین گور تنگ یوسف وقتی و خورشید سما زین چه و زندان بر آ و رو نما یونست در بطن ماهی پخته شد مخلصش را نیست از تسبیح بد گر نبودی او مسبح بطن نون حبس و زندانش بدی تا یبعثون او بتسبیح از تن ماهی بجست چیست تسبیح آیت روز الست گر فراموشت شد آن تسبیح جان بشنو این تسبیحهای ماهیان هر که دید الله را اللهیست هر که دید آن بحر را آن ماهیست این جهان دریاست و تن ماهی و روح یونس محجوب از نور صبوح گر مسبح باشد از ماهی رهید ورنه در وی هضم گشت و ناپدید ماهیان جان درین دریا پرند تو نمی‌بینی که کوری ای نژند بر تو خود را می‌زنند آن ماهیان چشم بگشا تا ببینیشان عیان ماهیان را گر نمی‌بینی پدید گوش تو تسبیحشان آخر شنید صبر کردن جان تسبیحات تست صبر کن کانست تسبیح درست هیچ تسبیحی ندارد آن درج صبر کن الصبر مفتاح الفرج صبر چون پول صراط آن سو بهشت هست با هر خوب یک لالای زشت تا ز لالا می‌گریزی وصل نیست زانک لالا را ز شاهد فصل نیست تو چه دانی ذوق صبر ای شیشه‌دل خاصه صبر از بهر آن نقش چگل مرد را ذوق از غزا و کر و فر مر مخنث را بود ذوق از ذکر جز ذکر نه دین او و ذکر او سوی اسفل برد او را فکر او گر برآید تا فلک از وی مترس کو به عشق سفل آموزید درس او به سوی سفل می‌راند فرس گرچه سوی علو جنباند جرس از علمهای گدایان ترس چیست کان علمها لقمهٔ نان را رهیست @anjoman_adabi_lalejin_lalin
▫زندگی کن و از تمامی روزهایت یکسر لذت ببر، و بمیر هنگامی‌ که مرگت فرا می‌رسد، دل به هراس مرگ نسپار! مبادا که پیش از آن‌که لحظهٔ مرگت فرابرسد، زندگیت را تباه کند. - آرتور کستلر 🦋@anjoman_adabi_lalejin_lalin🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸 و عشق همان منتهی زندگی است که می تواند تو را در هر حالتی تا آخرین لحظه وادار به زیستن کند! 🌸🌸🌸🌸🌸 فقط گوش کن به آواز زندگی در صدای مادر این سرزمین! اگه می شد یه روزی شکل تو رو می کشیدم به موهات رنگ شراب و می زدم به چشات سرمه ناب می زدم... 🦋@anjoman_adabi_lalejin_lalin🦋
برگزاری کارگاه نقاشی با اشکال با سابقه ی طولانی ویژه خردسالان و کودکان مربی؛ سرکار خانم‌ شوقیان وصال دوشنبه ها ساعت ۱۶ مکان؛ کتابخانه علامه طباطبایی با همکاری انجمن ادبی مجازی لالجین لعلین @anjoman_adabi_lalejin_lalin
بیر اوشاقلیقدا خوش اولدوم اودا یئر گؤی قاچاراق قوش کیمی داغلار اوچوب ، یئل کیمی باغلار گئچدی 🦋@anjoman_adabi_lalejin_lalin🦋
میخواستم نور را به خانه ام بیاورم میخواستم خانه ام را روشن کنم میخواستم تو را به یک کاسه نور مهمان کنم اما... به خانه ات برگرد اینجا، هیچ چراغی روشن نیست! 🦋@anjoman_adabi_lalejin_lalin🦋
غزلی زیبا از مرحوم، خطاب به دختر دلبندش غزل: آچ گؤزون قوی یوخودان گوللر اویانسین غزلیم آچ گؤزون قوی باخیشیندان گون اوتانسین غزلیم گؤره بیلمز گؤزه لیم آیدا اوزونده ن گؤزه لین باخ آیا قوی حسدینده ن پارالانسین غزلیم سن اولان یئرده گولوم! گول نئدی؟ دور گولشنی گه ز قوی سنین باشیوا پروانه دولانسین غزلیم چیخ چمن سئیرینه، مدهوش ائله سروی، سمنی قوی آدین عطر کیمی باغدا جالانسین غزلیم گون نئدی؟ آی نئدی؟ اولدوز نئدی؟ گؤیچکلر آدی سن اولان یئرده گره کدیر قارالانسین غزلیم قالمیشام قاشیوی، کیپریک لریوی، گؤزلریوی قلمیم هانسینی وصف ائیله یه؟ هانسین؟ غزلیم! سنی آغوشه چکنده اوره ییمده ن دئیه رم اولاً کاش دور زامان بوردا دایانسین غزلیم یا دایانسین یادا هر لحظه نی هر ثانیه نی بئر ایل اولسون، ایلی بئر عومر اوزانسین غزلیم سنی هر کیم دیله چالسا، گؤروم آغزی قوروسون گؤروم آغزیندا عومور کن دیلی یانسین غزلیم ائلیمین غملری بسدیر منه، سن غم یئمه دای قویما غم، غملرین اوستونده قالانسین غزلیم آغلاما، غم یئمه قوی گوللر آچیلسین بالاجان ائله گول کی قوی آتان غملری دانسین غزلیم 🦋@anjoman_adabi_lalejin_lalin🦋