••
ای دومین حسن، کرمت بینهایت است
اصلا همیشه کارِ حسنها کرامت است
🌱| #ایهام_تکبیت
📆| #ایهام_مناسبت - ولادت امام حسن عسکری "علیه السلام"
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
مگو نشستنِ ما در سکوت بیثمر است
همین که خلوتِ خود را شکستهای هنر است
کسی به غربتِ من از تو آشناتر نیست
ولی شناختم از تو، هنوز مختصر است
مرا به محکمهیِ عقل میبری، اما
هنوز در دلِ ما حکمِ عشق معتبر است
به حرفِ هیچکسی اعتنا مکن جز عشق
که سرنوشتِ من و تو به دستِ یک نفر است
همیشه فرصتِ عاشق شدن مهیا نیست
مرا به حرف بیاور که مرگ پشت در است
- محمدحسن جمشیدی
🪴| #ایهام_غزل
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
قاصدک!
شعر مرا از بر کن، برو آن گوشهیِ باغ، سمت آن نرگس مست،
و بخوان در گوشش، و بگو باور کن؛
یک نفر یادِ تو را، دمی از دل نبرَد...
- سهراب سپهری
✨| #ایهام_شعرنو
| IHAM ... نزدیکِ دور |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••
دوست میدارمت اما از دور...
🎞| #ایهام_استوری
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
در زندگی هرکس چند نفری هستند که برا رد شدن از مرزِ ذهن ویزا لازم ندارند و خواسته و نخواسته همه جا با او هستند.
- بعد از پایان | فریبا وفی
📚| #ایهام_کتاب
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
با من به زبانِ سادهی نوازش، با دستانت حرف بزن!
- عباس معروفی
📝| #ایهام_یادداشت
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
غم صدهزار مرتبه گِردِ جهان بگشت؛
جز من نیافت همدمی از خلقِ روزگار...🌍
- قاآنی
🌱| #ایهام_تکبیت
📆| #ایهام_مناسبت - سالروز تولد قاآنی شیرازی، از قصیدهسرایان بزرگ دوران قاجار
| IHAM ... نزدیکِ دور |
Arman Garshasbi - Az To Goftam.mp3
7.73M
••
آرزویی،
جز شکستن در تلاطمهای آغوشت ندارم...🌊
🎙| #ایهام_موسیقی
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
موجهای دریا، که در وقت طلوع ماه و خورشید این قدر قشنگ و برازنده است، کی توانسته است به آن اعتماد کند و روی آن بیفتد؟
ولی کوهِ محکم، اگر چه به ظاهر خشن است، تمام گلها روی آن قرار گرفتهاند.
بیا! بیا! روی قلب من قرار بگیر...🫀
-نامهی نیما یوشیج به همسرش بلقیس
💌| #ایهام_نامه
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
عجیب نیست به سمتِ تو مایلم هر دم!
که نامِ دیگرِ من آفتابگردان است... :)🌻
🌱| #ایهام_تکبیت
📸| #ایهام_چیلیک - نرگس خیرالهی
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد
افکند سر به زیر، حیا را بهانه کرد
آمد به بزم و دید، منِ تیره روز را
ننشست و رفت، تنگیِ جا را بهانه کرد
رفتم به مسجد از پیِ نظّارهیِ رخش
بر رو گرفت دست و دعا را بهانه کرد
آغشته بود پنجهاش از خونِ عاشقان
بستن به دستِ خویش، حنا را بهانه کرد
خوش میگذشت دوش صبوحی به کویِ او
بر جا نشست و شستن پا را بهانه کرد
- شاطرعباس صبوحی
🪴| #ایهام_غزل
| IHAM ... نزدیکِ دور |
••
متنهای شاعرانهی کوتاه را دوست دارم؛
به عنوانِ مثال نامِ شما را...
📝| #ایهام_یادداشت
| IHAM ... نزدیکِ دور |