✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_بقره
(۱۵۰) وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
و (اى پيامبر!) از هر جا خارج شدى پس (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مسجدالحرام بگردان، و (شما اى مسلمانان نيز) هرجا بوديد (در سفر و در حضر) روى خود را به سوى آن بگردانيد تا براى (هيچ كس از) مردم جز ستمگرانشان، امكان احتجاج (ومجادله) عليه شما نباشد. پس از آنها نترسيد وتنها از من بترسيد. و (بدانيد تغيير قبله براى آن بود) تا نعمت خود را بر شما تمام كنم و شايد كه شما هدايت شويد.
✅ نکته ها
تكرار موضوع تغيير قبله در آيات متعدّد، نشانهى اهميّت آن است. علاوه بر آنكه در هر يك از آيات در كنار اين موضوع، مطلب جديدى را نيز يادآور مىشود. مثلًا در اين آيه، خداوند بعد از دستور روى نمودن به سوى مسجدالحرام، مىفرمايد: اين بدين خاطر است كه مردمان، بهانهاى بر عليه پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان نداشته باشند. چون اهل كتاب مىدانستند كه پيامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مىخواند و اگر اين امر محقّق نمىشد، آنها ايراد مىگرفتند كه پيامبر شما فاقد اوصاف ذكر شده در كتابهاى آسمانى پيشين است.
و يا اينكه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقير مىكردند كه شما دنبالهرو يهود هستيد و قبلهى مستقلى نداريد.
قبله، نشانه و مظهر توحيد است. قبله، آرم و نشانهى مسلمانان است. در نهجالبلاغه از كعبه به عنوان عَلَم يعنى پرچم ونشانهى آشكار اسلام ياد شده است. بتپرستان و ستاره پرستان هنگام نيايش، به سوى بت و يا ستاره و ماه توجّه مىكردند، امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جاى آن قرار داد و روى كردن به سوى قبله را نشانهى توجّه به خدا شمرده است.
خداوند متعال در ماجراى تغيير قبله مىفرمايد: تغيير قبله براى اين است كه در آينده نعمت خود را بر شما تمام كنم. يعنى استقلال شما و توجّه به كعبه، زمينهى اتمام نعمت در آينده است. «لِأُتِمَّ نِعْمَتِي»
اين ماجرا در سال دوّم هجرى در مدينه واقع شده است. در سال هشتم هجرى نيز خداوند به مناسبت فتح مكّه مىفرمايد: «وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ» يعنى: اين پيروزى براى اين است كه خداوند در آينده نعمت خود را بر شما تمام كند. چنانكه ملاحظه مىكنيد در هر دو آيه «اتمام نعمت» به صيغه فعل مضارع بيان شده است كه نشانهى حدوث آن در آينده است، ولى در آيه 3 سورهى مائده كه به هنگام بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجرى و بعد از معرفى رهبرى معصوم در غدير خم نازل مىشود، اينگونه مىفرمايد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» امروز نعمت خود را بر شما تمام كردم.
قابل توجّه و دقّت است كه خداوند، روى كردن مردم به قبله را قدم نخستين براى اتمام نعمت و فتح مكّه را قدم ديگر و تعيين و معرفى رهبر را آخرين قدم در اتمام نعمت بيان مىكند.
لازم به يادآورى است كه در جريان تعيين قبله و همچنين تعيين رهبر، تذكّر مىدهد كه «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي». چون در هر دو، احتمال مقاومت، مقابله، بهانهگيرى و شايعه پراكنى از سوى ديگران مىرود.
🔊 پیام ها
- مسلمانان بايد از هر كارى كه بهانه به دست دشمن مىدهد پرهيز كنند.
«لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»
- نفى سلطهى ديگران و رسيدن به استقلال، يك ارزش است. «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»
- تغيير قبله، عامل خنثى سازى ايرادهاى بىجا و بهانهتراشىهاى اهل كتاب و مشركان و منافقان مىباشد. «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»
- دشمنان خارجى، بزرگترين خطر براى مسلمانان نيستند، بىتقوايى خطر اصلى است. «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي»
- تعيين قبلهى مخصوص براى مسلمانان، زمينهى اتمام نعمت خدا بر آنهاست. «وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ»
- تعيين قبله و نماز خواندن به سوى مسجدالحرام، زمينهى هدايت مؤمنان است. «لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»
- هدايت، داراى مراحلى است. با آنكه مخاطب آيه مسلمانان هستند كه هدايت شدهاند، پس منظور دستيابى به مراحل بالاترى از آن است. «لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»
@anjomaneravian
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_بقره
(١٣٨) صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
[ ﺑﻪ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ : ]ﺭﻧﮓ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺍﺳﻠﺎم ﺍﺳﺖ ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﺪ ] ﻭ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﻧﮕﺶ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﻧﮓ ﺧﺪﺍﺳﺖ ؟ ﻭ ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﻭﻳﻴﻢ .
✅ نکته ها
انسان در زندگى خويش بايد رنگى را بپذيرد، امّا در ميان همه رنگها، رنگ خدايى بهتر است. ناگفته پيداست كه تا رنگ نژاد وقبيله وهوسها را كنار نگذاريم، رنگ وحدت و برادرى و تسليم امر خدا بودن را نخواهيم گرفت. همهى رنگها به مرور زمان كم رنگ وبىرنگ مىشود. امّا رنگ خدايى هميشگى و پايدار است.
«كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» و چه رنگى بهتر از رنگ خدا كه او را عبادت و بندگى مىكنيم. بگذريم كه يهود، كودكان خود را با آبى مخصوص شستشو داده و بدينوسيله به او رنگ مذهبى مىدهند.
بهترين رنگ آن است كه صفا و بقا داشته و چشم اولياى خدارا به خود جلب كند. همرنگ با فطرت و منطق بوده، مشترى آن خدا، و بهاى آن بهشت باشد.
همهى رنگها پاك مىشوند، قبيله، نژاد و نسب، دير يا زود از بين مىروند، ولى آنچه ابدى و باقى است همان رنگ و صبغهى الهى يعنى اخلاص وايمان است.
در حديث آمده است: شخصى در ديوار خانهى خود سوراخى ايجاد مىكرد، امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا اينكار را انجام مىدهى؟! جواب داد: تا دود اجاق منزل بيرون رود. امام فرمود:
مىتوانى اين منظور را داشته باشى كه روزنهى ورود روشنايى قرار دهى تا اوقات نماز را بشناسى. يعنى اگر بناست در ديوار روزنهاى ايجاد شود، چرا تنها براى بيرون كردن دود باشد؟ چرا براى ورود نور نباشد؟ بله مىتوان به هر كارى، رنگ خدايى داد. راه خدا، يكى است؛ اگر رنگ خدايى نباشد، رنگهاى ديگر، انسان را گيج و متحيّر مىكند و همرنگ شدن با جماعتى كه اكثر آنها دچار انحرافند، خود مايهى رسوايى و خوارى در قيامت است.
🔊 پیام ها
- ايمان به خدا، پيامبران، كتابهاى آسمانى و تسليم خدا بودن، صبغه و رنگ خدايى است. در آيات قبل فرمود: «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ...»، در اين آيه مىفرمايد:
«صِبْغَةَ اللَّهِ
@anjomaneravian