پایان گرفت
این جنگ...
اما چشمانی به راه است هنوز
و از او چیزی جز یک #سربند برنگشت...
#صبوری
#بیقراری
#انتظار
و زنی که هر روز نوازش میکند حلقه انگشترش را...
#همسران_شهدا🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از جنت المهدی۳۱۳
🔴 #ایستاده_در_غبار_مشکلات
@jannatolmahdi313
💠 گاهی یک بچّهی #خردسال، بخاطر نداشتن یک خوراکی یا اسباب بازی گریه میکند امّا وقتی خواهر، برادر یا بچّههای همسن و سال خودش را به او نشان میدهیم و میگوییم نگاه کن آنها هم ندارند و #گریه نمیکنند تحمّلش بالاتر میرود مخصوصاً اگر بچّههایی که همبازی او هستند به او دلداری دهند که "ببین ما هم نداریم بیا با هم #بازی کنیم" از داد و قال کردن دست میکشد. چرا که میبیند دیگران نیز #مثل خودش از آن چیز محروم هستند و لذا آرام میگیرد.
💠 یکی از فرمولهای خوبی که به زن و شوهر کمک میکند تا در زندگی، سختیها و فشارها را #تحمّل کنند این است که سختیهای بزرگتر دیگران مخصوصاً افراد #متدیّن مثل اهل بیت علیهمالسلام، اولیاء خدا، شهدا و نیز اطرافیان و اقوام خود را تصوّر کنند.
💠 این تکنیک اوّلاً به ما یاد میدهد سختیها جنبهی #امتحان الهی دارند و عمومی و همهگیر هستند. ثانیاً در ما انگیزهی #صبوری ایجاد کرده و میآموزد که میتوان مثل هزاران زن و شوهر دیگر در #غُبار مشکلات یا بدرفتاری و بدخُلقی همسر، ایستاد و زندگی را به زیبایی ساخته و #مدیریّت کرد.
💠 اصل وجود سختیها برای #رشد انسانها طرّاحی شده است. لذا بجای آسایش باید دنبال #آرامش بود که تنها راه کسب آن فقط یاد خداست. بجای معامله با همسر، با خدا معامله کنید تا افکار، گفتار و رفتارتان #زیبا شده و آستانهی استقامت و صبرتان بالا رود.
#کانال_علمی_فرهنگی_مذهبی_سیاسی #اجتماعی_جنت_المهدی۳۱۳👇••🇮🇷••
تشریف بیاورید.✅
@jannatolmahdi313
⚠️باما همراه باشید.
#داستان واقعی
تمرین صبر
💠 همسرم آمد. سریع خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد.
وسایل را که باز کردم سبزیها را دیدم. یک کیلو و نیم نبود از این بستههای کوچک آماده سوپری بود که #مهمانی من را جواب نمیداد. جا خوردم!
بعد با خودم حرف زدم که بیخیال کمتر میذارم سر سفره.
سلفونش را باز کردم بوی سبزی #پلاسیده آمد.
از دستش عصبانی شدم یک لحظه خواستم به شوهرم زنگ بزنم و یک دعوا راه بیاندازم. ولی بیخیال شدم. گفتم شب که آمد یک تذکر درست وحسابی بهش میدم.
بعد با خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدم! شب که آمد نرمتر #صحبت میکنم.
رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق #مهمی نیفتاده و ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. حالا! مگر چه شده؟!
💠 نتیجهی صبرم این شد که دم غروب، به شوهرم آرام گفتم: راستی سبزیها پلاسیده بود، فکرکنم #عجله داشتی حواست نبوده!
همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم میخواستم از سبزی فروشی بخرم، گفتم تو امروز خیلی کار داری و #خسته میشی، دیگه نخوای سبزی پاک کنی.
آن شب سر سفره، سبزی نگذاشتم و هیچ اتفاق #عجیب و غریبی هم نیفتاد.
اگر اون موقع زنگ میزدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل به یک هفته #قهر شود.
💠 مکث کردن و #صبوری را تمرین کنیم.
گاهی زندگی سخت است اما با بیصبری، #سختترش میکنیم.
گاهی آرامش داریم، ولی با دست خودمان ناآرامی را وارد زندگی میکنیم.
#خواندنی
همسر داری😍
https://eitaa.com/anjomaneravian