cerscndoلمس احساس .mp3
زمان:
حجم:
2.2M
ادغام موسیقی بیکلام روح تورا همسفر کالبد خیال میکند ، جایی دور از مردم این شهر همان جایی که دقیقا به تو چشمی برای دیدن خودت ، زبانی برای بیان عقاید خودت ، افکاری برای حس کردن و دستانی برای لمس کردن میدهد ، دنیایی که ساخته شده از عقاید و باورهاییست که تو به آن ها باور داشتی و حالا آزادانه و بی نیاز به شنیده شدن بدون تلاش برای باور شدن اون هارو بیان میکنی جایی که معروف بود به خلسه روح تو.!
Hamlet-teatriha.ir_.pdf
حجم:
4M
@ooOPAL
هدیه ای کوچک از طرف ما به شما بانو ی زیبا
امیدوارم مورد پسند شما باشه ✨❤️
همانند انحنای محو شونده رقص موج لابهلای ابرها
موهایت را به دست درختان آزاد جنگلِ خیالت رها کردی
اونها تورو دیدن
و از تپش هر بهار هزار برگِ رویا جوونه خواهد زد !
تو صدایی نداشتی و درمیانِ سکوتت هزاران کلمه نهفته بود ؛
هر چه بود حرکات مبهمی بود که توی شریانهای دریایِ قلبت جاری میشد
گویی همانند کریستالههای نورِ سوار بر گندم زار اولین دیدار بودی !
دختر کوچکِ دریا
میگن که تو گمشدی، اما بین گمشده های درونم، پیداترین بودی.
تو زمزمههای محجوب و امیدوار بودی
صفحات نویِ انجیل، آماده برای پذیرفتن وحی
و در میانِ مسیر مرغابی ها
گردنبند صدف وار چشم هایت بودی !
که حواسم رو از شمایلش به خودت میبردی؛
و شبنم ظهرگاهی روی من
زمانی که برگ کوچکی بودم
دختر کوچک دریا.