چه کسی میفهمد
در دلم رازی هست !؟
میسپارم آن را
به خیالِ شب و تنهایی خود ...!
-سهراب سپهری
من تاریخ آن شبی را که از عمق وجودم گریستم.. دقیق به خاطر سپرده ام!
نه برای آن شب، بلکه برای آن صبح.
برای همان صبحی که دیگر زندگی بوی تُ را نمیداد
میتوانم ادعا کنم که عشق من به تو
به هیچ چیزی در دنیا شبیه نیست،
این عشق مخلوطی است از شعر و موسیقی
و خودمان و ما، من و تو ؛
فقط بدان جهت توانسته ایم با این
جذبه یکدیگر را دوست بداریم که
در دنیای به این بزرگی ، تنها دو نفری هستیم
که جز خودمان به هیچکس دیگری شبیه نیستیم.
من گاه به گاه که میبینم چقدر
مثل هم فکر میکنیم و هدف ها و
آرزوهای مان تا چه حد شبیه هم است،
به شگفت در مى آيم ..
- احمد شاملو ؛