فریادخاک.pdf
16.46M
📚 کتاب فریاد خاک؛ زندگینامه سرداررشید اسلام جهادگر شهید مهندس حاج رضا نصوحی از شهدای محله دهنو شهر مبارکه
🌷 شادی روح شهدا صلوات🌷
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
به نام خالق هنر
دوستان وبزرگوار محله دهنو
از آنجایی که مفاخر جز ریشه ها واصالت های هر کشوری هستند که بنیان فرهنگ وهنر هر کشوری مدیون آنان است و تابلو تمام نمای هر کشوری محسوب می گردند واز طرفی گرامی داشت یاد ونکو داشت مفاخر وبزرگانی که در عرصه های مختلف علمی، هنری وفرهنگی و مذهبی دردوران معاصر و بزرگانی که در دفاع مقدس خالصانه از کیان کشور دفاع نمودند وبا صرف جان ، مال ، عمر گرانمایه بیش از پیش بر غنی نمودن ، گنجینه های علمی ،هنری وفرهنگی این کشور عزیزمان افزوده اند و بحمداله درمحله کهن دهنو هم بسیار زیاد بوده وهستند بزرگانی که به غنا واعتلای فرهنگ کهن این مرز وبوم کمک های بسیار زیادنموده اند ودر گمنامی بسر می بردند که شاید در گذر زمان از یاد فراموش شوند واز آنجایی که محله دهنو شهرستان مبارکه که یکی از ریشه دار ترین محلات شهرستان مبارکه با داشتن علما ونخبگان وفرهیختگان و اساتید وهنر مندان وشاعران واساتید وورزشکاران وخالقان آثار هنری در رشته های مختلف وادبی وشخصیت های برجسته از زمان های قدیم همچون مرحوم نقاش باشی وعلمای قدیم وعصر حاضر محل و شهدا وسرداران شهید محل ، شهید بزرگوار مهندس حاج رضا نصوحی وذبیح اله مداحی ومفاخر وهنرمندانی همچون مرحوم آقا عباس میرهاشمی(نقاش وطراح نقشه های قالی وخطاط وعریضه وقباله نویس مبرز وماهر ومرحوم ومیرزا کریم صدقی ومرحوم حیدرعلی صدقی ومرحوم مشتاقعلی صدقی( با آن همه ذوق هنریش) واستاد میرزا مسیح صدقی ومرحوم عبدالعلی صدقی ومرحوم مشهدی عباس فروغی، مرحوم میرزا آقا، مرحوم سید اسداله میرهاشمی، مرحوم سید مهدی اعتماد (خطبای مبرز قدیم محل) ، مرحوم سیدعلی هاشمی پدر استاد سید ناصر هاشمی که در زمینه طراحی ونقاشی روی دیوار و خطاطی وگل سازی با نوار های پلاستیک دوچرخه وترک وبست زدن قوری های شکسته قدیمی اهل فن بود و روحانیون فرهیخته اعصار قدیم وعصر حاضر محل واستاد عباسعلی سلطانی وپزشکان و دندانپزشکان محل واستاد اسماعیل کریمی ، استادفرهیخته وپروهشگر تاریخ و مشهدی اسماعیل نصوحی که ذوق هنری در سرودن اشعار مدح اهل وبیت دارند و مرحوم آقا جلال هاشمی وفرزندش سید محمد هاشمی که ذوق هنری زیادی در خطاطی داشته ودارند ومرحوم استاد قربانعلی عقیلی پدر شهید مسیح عقیلی نقاش وطراح زبر دست دوران خود ومرحوم محمدعلی ریاحی ومهدی علی ایزدی ( مشهور به علی عباس ) که در زمینه انگشتر سازی مبرز بودند و استاد علی صدقی خطاط ماهر عصر حاضر محل و استاد سید ناصر هاشمی شاعر و استادمبرز مداحی واستادموسیقی وفرزندش سید مهدی هاشمی و علی بخش صدقی که در زمینه هنر های تجسمی و نمایشی خالق اثر هستند وقهرمان وپهلوانان ورزشی در تمام رشته ها منجمله مرحوم رستمی نیا ونویسندگان واساتید وچهره های فرهنگی ودانشگاهی و معلمان پیشکسوت و فعلی ودانشجویان رشته های مختلف دانشگاهی وبسیاری از افراد فرهیخته دیگر محل که نیاز به کنکاش وشناسایی ومعرفی دارند وبی شک همگی ازافتخارات محله محسوب می شوند وبا توجه به الحاق این محل به عنوان یکی از محلات اقماری شهر که اگر چه در چندین ساله گذشته متاسفانه مورد بی مهری مدیریت شهری قرار گرفته وآنچنان که حق مسلم این دیار فرهنگ پرور می باشد به آن رسیدگی نشده وآهنگ رشد وپیشرفت آن در مقایسه با سایر محلات شهر وحتی روستاهایی که بعدا شهر شده اند بسیار کم بوده وهست لذا می طلبد که جهت معرفی این میراث داران کهن وفعلی محله وانتقال آن به نسل های آینده، افراد دهه های سی وچهل وپنجاه وشصت و هفتاد با احساس وظیفه ومسئولیت پذیری پا به عرصه میدان گذاشته وبرای شناسایی ومعرفی داشته های دیرینه ومعاصر محل به نسل دهه های فعلی وآینده برنامه ریزی مدون ومنجسم با استمداد از مسئولین ادارات ونهادهای شهرستان نمایند و نمادها ی کهن ومعاصرمحله دهنو را آنچنان که شایسته وشایسته است به نسل حاضر ونسل های آینده ساز به نحوه اصولی وزیر بنایی وشایسته معرفی گردد.که بی شک این شدنی است ونیاز به به یک خرد جمعی وحضور وهمت وکمک جانانه دارد.
در پایان یادمان باشد که مردان بزرگ مانند شهاب هستند که می سوزند وجهانی را از نور خود روشن می کنند.
منتظر همت همه دغدغدمندان به این کار مستندسازی فرهنگی ونکو داشت وتجلیل هستیم.
یا علی مدد
*چهار مرحله حذف در زندگی وجود دارد:*
*۱- در ۵۵ سالگی؛*
*محل کار ، شما را حذف میکند..!!*
*مهم نیست که در طول حرفه خود چقدر موفق یا قدرتمند بوده اید ،*
*به یک فرد معمولی باز خواهید گشت..!!*
*بنابراین ، به طرز فکر و احساس برتری شغل گذشته خود نچسبید*،
*نفس خود را رها کنید،*
*وگرنه ممکن است احساس راحتی خود را از دست بدهید..!!*
*۲- در ۶۵ سالگی؛*
*جامعه بتدریج شما را حذف میکند..!!*
*دوستان و همکارانی که قبلاً با آنها ملاقات میکردید و معاشرت داشتید کمتر میشوند و بندرت کسی شما را در محل کار قبلی تان می شناسد..!!*
*نگویید «قبلاً.من مدیربودم،رئیس بودم..» یا «یک ..... بودم..» زیرا نسل جوان شما را نمی شناسد و شما نباید از این بابت احساس ناراحتی کنید...!!!*
*۳ - در ۷۵ سالگی؛*
*خانواده به آرامی شما را حذف میکند..!!*
*حتی اگر فرزندان و نوه های زیادی دارید ،*
*بیشتر اوقات با همسرتان یا خودتان زندگی میکنید.*
*وقتی فرزندان شما گهگاه به ملاقات می آیند ، این یک ابراز محبت است ، بنابراین آنها را بخاطر کمتر آمدنشان سرزنش نکنید ،*
*زیرا آنها درگیر زندگی خود هستند..!!*
*۴ - در ۸۵ سالگی؛*
*زمان میخواهد شما را از بین ببرد..!!*
*برخی از افرادی که می شناختید برای همیشه رفته اند.*
*در این مرحله غمگین نباشید ، زیرا این رسم زندگی است و همه در نهایت این راه را خواهند رفت..!!*
*بنابراین ، در حالی که هنوز کمی قدرت وتوانایی دارید ،*
*زندگی را به بهترین شکل اداره کنید..!!*
*هر چه از اموال خودمی خواهی بخور* هرسفری میتونی برو،هرکمکی می خواهی بکن،
*هر چه میخواهی بنوش*
*بازی کن و کارهایی را که دوست داری انجام بده..!!*
*به یاد داشته باشید..*
*تنها گروهی که شما را حذف نمیکند،*
*دوستان و همکاران قدیمی هستند....!!!*
پس بیشتر با دوستان قدیمی و صمیمی خود ارتباط برقرار کنیدوهیچ وقت آنهارا فراموش نکنید....!!! تقدیم به دوستان خوب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
#اعلام_مراســــــــمات
🏴 السلام علیک یا فاطمه الزهرا 🏴
🏴 مراسم عزاداری حضرت فاطمه زهرا (س) 🏴
◼️سخنران: حجت الاسلام و المسلمین فتحی
◼️مداحان: کربلایی مهدی صدقی/ کربلایی حبیب الله ایزدی/ کربلایی احمد صادقی
📆 زمان: سه شنبه ۱۳ الی پنجشنبه ۱۵ آذر ماه همراه با نماز مغرب و عشاء
🕌 مکان: مبارکه،محله دهنو،مسجد جامع محله دهنو
✔️ هیئت انصار الحسین (ع) مسجد جامع دهنو ✔️
#فعالان_فرهنگی_شهرستان_مبارکه
https://eitaa.com/joinchat/773128853Cacde3260e8
مذاکره کننده تراز جمهوری اسلامی یعنی ایشان👇
براى امير المومنين امام علی ابن ابیطالب عليه السلام نامه اى از معاويه ملعون رسيد.
حضرت امام علی علیه السلام مهر نامه را شكست و آنرا قرائت كرد :
از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على!
اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش!
حضرت علی علیه السلام جواب نامه را اينگونه نوشتند:
از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم.
به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم.
سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد.
دوباره حضرت سؤالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم .
حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح !
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش...
طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بوسید و بسوى شام حركت كرد.
معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند.
معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن، طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد .
طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت!
سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!!!!
اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن!
اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد!
عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند.
معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد چه کسی به خدمت چه کسی آمده اى ؟
طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اُذن الله ، وجه الله ، امير المؤمنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان!
معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم!
طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم.
معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم.
معاويه گفت : نامه را به يزيد بده
طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش!
بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند.
بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد :
على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش "
طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت.
سپس خواست برود كه
معاويه گفت: طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو.
اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى، راه كوفه را در پيش گرفت.
معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند!
عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!!
مذاکره کننده یعنی جناب طرماح...
سلام و درود خدا بر طرماح،هدیه به روح بهترین مذاکره کننده تاريخ ، فاتحه ای با صلوات بفرستید...
لعنت خدا بر مذاکره کننده بد و بدترین مذاکره کنندگان تاریخ از جمله ابوموسی اشعری...