تقدیم به روح پاک شهید حادثه ی حرم امام رضا علیه السلام #حجت_الاسلام_اصلانی
دمِ باب الرضا همین که رسید
آهی از دل کشید و نجوا کرد
بی تفاوت به رفت و آمدها
ذکر میگفت و رو به آقا کرد
اشک از گونه اش سرازیر و
زخمِ روی دلش نمک میخورد
روزه بود و رضا رضا میکرد
تشنه بود و لبش ترک میخورد
آسمانِ حرم به هم پیچید
تا زمینِ حرم پر از خون شد
جلوی چشم های لیلا بود
ضربتی که نصیب مجنون شد
روضه دیدیم با دو دیده ی خود
پیکری را که بر زمین مانده
قصه ها دارد این حکایت تلخ
خون سرخی که بر جبین مانده…
کربلا شد میان صحن رضا
شد تنی در میان خون غلتان
شکر حق اینچنین اگر جان داد
لااقل پیکرش نشد عریان…
شیعه ایم و همیشه در تاریخ
هر چه خوردیم از جفا خوردیم
ما جراحت به سینه داریم از
ضربه هایی که بی هوا خوردیم