🔻 روایت روزی که حاج قاسم سه بار تا مرز شهادت پیش رفت 🔹سردار "حسنی سعدی" در همایش پاسداران علم و بصیرت که به مناسبت بزرگداشت شهید "الله‌دادی" و شهدای دانشجو برگزار شد به بیان خاطره‌ای از شهید "پورجعفری" درباره یک روز از زندگی حاج قاسم پرداختند و گفتند: 🔸شهید پورجعفری عزیز می‌گفت فقط یک روز را براتون تعریف می‌کنم. شهید پورجعفری به من گفت ای کاش وقت داشتیم و می‌نشستم برات تعریف می‌کردم. گفت فقط یه روز رفتیم کردستان عراق داعش اومده بود در کردستان عراق. مردم خونه‌ها رو خالی کرده بودند و رفته بودند. تو یه خونه مستقر شدیم. صبحونه خوردیم. 🔹ایشون دوربین برداشت راه افتادیم توی منطقه. روی پشت بوم یه خونه لب بالکن دوربین را گذاشت شروع کرد منطقه را شناسایی کند. من دیدم یه بلوک اون کنار افتاده این بلوک را برداشتم و گذاشتم روی سر بالکن تا ایشون دوربین را از سوراخ‌های بلوک بندازه که تک تیراندازهای داعش ما رو نزنند. خدا شاهده هنوز بلوک را نذاشته بودم روی سر بالکن، تک تیرانداز زد، بلوک پاشید روی سر و کله من و حاجی و از این خونه رفتیم پشت‌بام یه خونه دیگه برا شناسایی. اونجا هم یه تیر زدن بغل گوش ایشون تیر رفت تو دیوار. باز از اینجا رفتیم. به من گفت حسین برو ببین اینجا سرویس بهداشتی کجا هست یه جای تمیز باشه که وضویی بگیریم و آبی به صورت بزنیم. رفتم گشتم تمیز نبود، به حاجی گفتم بریم بغداد اینجا رفتم خیلی تمیز نیست. 🔸حاجی گفت تا بغداد ۱۸۰ کیلومتر راه هست، میریم خونه‌ای که امروز صبحونه خوردیم. گفتم بریم. وقتی رسیدیم من نشستم ایشون رفت وضو بگیره دیدم دلم داره شور میزنه، استرس دارم، رفتم دنبالش ببینم کجا رفت. 🔹رفتم دیدم وضو گرفته اورکت روی دست راستشه و جوراباش دست چپش داره میاد گفتم از اینجا بریم. گفت حسین تو امروز چه طورت شده، گفتم بریم. گفت بذار جورابامو بپوشم گفتم تو ماشین بپوش. با زحمت ایشون رو سوار ماشین کردم و در‌ رو بستم و راه افتادیم صد متر که از اون خونه فاصله گرفتیم تمام خونه با هفده نفر از نیروهای خودی که داخلش بودن رفت رو هوا. این سه مورد، مورد چهارم رفت برا شناسایی و ارتباط با بچه‌ها و دوستامون، سوار ماشین بودیم که بچه‌ها داد زدن وایسا وایسا جلوتر نیا، ایستادیم. یه بمب کار گذاشته بودن تو جاده که چاشنی کششی داشت. بیست سانت دیگه مونده بود که ماشینمون بره روش منفجر بشه. شب رفتیم بغداد برا استراحت فقط حاجی یک کلام گفت: عجب امروز دو سه بار می‌خواستیم شهید بشیم، شهید نشدیم. 🔸سردار سعدی در آخر این خاطره گفت: تمام زندگی حاج قاسم استرس، خطر، ریسک و تلاش و کار و دست پنجه نرم کردن با مرگ بود. ✅ @Masaf

🎥خانمی که متوجه شد مشکلی برای این مرد پیش آمده است، با یک واکنش سریع مانع از خودکشی او شد! 🔹بی تفاوت نباشیم.... ✅ @Masaf

✅ استخدام راننده پایه یک ازاستان های زیر جهت کار در پروژه راهسازی دشت ارژن استان فارس و راننده کامیون جرثقیل ،بیل و لودر( با هم )در پروژه انتقال آب شهرستان چابهار و راننده ساید بوم جهت کار در پروژه انتقال آب شهر شیراز 📋قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا جهت تکمیل کادر پروژه راهسازی و انتقال آب خود از استان های #اصفهان، #فارس، #بوشهر، #چهارمحال_و_بختیاری ، #کرمان، #کهگیلویه_و_بویراحمد جهت کار در استان فارس و چابهار از افراد واجد شرایط زیر دعوت به همکاری می نماید. 🔻راننده پایه یک 🔹 نوع همکاری: تمام وقت 🔹 دارای گواهی نامه 🔹 تجربه رانندگی 🔹 عدم اعتیاد به مواد مخدر 🔹 22 روز کار 8 روز مرخصی 🔹 محل پروژه: راهسازی دشت ارژن استان فارس 🔹 اضافه کاری 🔹 خوابگاه، غذا،پرداخت به موقع جقوق 🔹 بیمه تامین اجتماعی و تمکیلی 🔻راننده لودر و بیل( با هم ) ،راننده کامیون جرثقیل 🔹 نوع همکاری: تمام وقت 🔹 دارای گواهی نامه 🔹 عدم اعتیاد به مواد مخدر 🔹 22 روز کار 8روز مرخصی 🔹 محل پروژه:انتقال آب چابهار 🔹 اضافه کاری 🔹 خوابگاه، غذا،پرداخت به موقع حقوق 🔹 بیمه تامین اجتماعی و تکمیلی 🔻راننده ساید بوم جهت کار در پروژه انتقال آب شیراز ⬅️از متقاضیان واجد شرایط خواهشمندیم رزومه خود را به واتس‌اپ زیر ارسال نمایند. 📱09171048517 09171051109

پایگاه انصار الحسین صالح آباد

تیم ۵ نفره پزشکان بدون مرزی که البته تنها یک نفرشان پزشک اورژانس بود و بقیه مهندس! قرار بود ایران را از کرونا نجات دهند چرا امروز به آمریکا با نیم‌میلیون نفر کشته و انگلیس با ۱۰۰ هزار مرگ کرونایی کمک نمی‌کنند؟! 🇮🇷بصیر3.ثامن نجف 🇮🇷@basir3najaf

#فرقی_بین_زنده_بودن_و_مرگ #معصومین_نیست حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: اهم آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات و ممات معصومین هیچ فرقی نیست. رحمت واسعه، ص٢٢٣ 🇮🇷بصیر3.ثامن نجف 🇮🇷@basir3najaf

‍ ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم ، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد...! اما در زمان مشروطه یک بار گریستم؛ و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا؛ از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان.!! اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم. آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد .. 🇮🇷بصیر3.ثامن نجف 🇮🇷@basir3najaf

⭕️ واکسن ایرانی در سوئیس 🔸ایکاش میشد تو کشور واکسن سلبریتی هم ساخت،ویروس سلبریتی از ویروس کرونا خطرناک تره 🇮🇷بصیر3.ثامن نجف 🇮🇷@basir3najaf

✅ این دو دقیقه برای اثبات خیانت #آذری_جهرمی به ملت ایران کافیست! #وزیر_فاسد 🇮🇷بصیر3.ثامن نجف 🇮🇷@basir3najaf

👆فیلمی محرمانه و دیدنی از جلسه شورای امنیت رژیم پهلوی در شب ۱۲بهمن ۵۷ #کلیپ ♦️صحبت های #بختیار در مورد امام خمینی(ره) 🇮🇷بصیر3.ثامن نجف 🇮🇷@basir3najaf