کمیل داشت دنبال امیرالمؤمنین میرفت، صدای مناجات نیمه شب کسی را شنید و ایستاد.
آقا فرمود: کمیل! چرا ایستادی؟ برویم.
گفت: آقا! ببیند قرآن را با چه صوت دلنشینی میخواند! دلم را برده،
نیمه شب دارد گریه میکند و قرآن میخواند.
چه صفایی دارد!
آقا فرمود: بیا برویم!
بعد از جنگ نهروان حضرت یکی از کشته شده های خوارج را به کمیل نشان
داده و فرمودند:«او را میشناسی؟ صدای قرآن آن شب از این آدم بود!»
(ارشادالقلوب/2/226)
#ظاهر
#باطن
@ansar_zeinab69