eitaa logo
هیئت انصارالزهرا(س) مهریز 🇵🇸
858 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
495 ویدیو
11 فایل
﷽ 🔻کانال رسمی "هـــــیـــــئـــــت انـــــصـــــارالـــــزهـــــرا(س)" شـــــهرســـــتـــــان مـــــهـــــریـــــز 👥ارتـــــبـــــاط با مـــــدیـــــر: @Ansar135 📲ایـــــنـــــســـــتـــــاگـــــرام: instagram.com/Ansarmehriz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆او توسط غربی ها با رابرت اُپنهایمر، کارشناس فیزیک آمریکایی مقایسه می شود که در دهه ۴۰ میلادی کار نظارت بر ساخت بمب اتم در آمریکا را برعهده داشت. او تنها دانشمندی بود که نتانیاهو در یک برنامه از او نام برده بود و رسانه های اسرائیلی اعلام کرده بودند که نقشه ترور وی در یک بار سال های گذشته شکست خورده بود. رسانه های اسرائیلی ادعا کرده بودند که نام این دانشمند از طریق لیست های سازمان ملل به دست موساد رسیده است.🔆 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
🔆فخری زاده،همان دانشمندی که بی ادعا در گمنامی برای سربلندی و عزت ایران و اسلام از همه چیز خود گذشت؛ این بود که بعد از شهادتش مردم فهمیدند چه گوهر گرانبهایی را در کمال ناباوری از دست دادند و شهید فخری زاده خود را وقف تحقیقات وفن آوری برای سربلندی و عزت ایران اسلامی کرد و این همان رمز با خدا معامله کردن در کمال مردانگی است.🔆 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
🔆شهید فخری زاده مایه فخر و مباهات مردم ایران؛ دانشمندی که گنجینه  بزرگی بوده و تاریخ هرگز از یاد نخواهد برد این رادمرد را . هر کسی که آمریکا و اسرائیل را عصبانی کند پس معلوم است که کار و دستاوردش مثبت بوده است،پس تا قیامت داغدار این مرد و مردان بزرگی همچون او خواهیم بود.🔆 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
💠سید مجتبی میرلوحی نهرانی ملقّب به نواب صفوی در سال ۱۳۰۳ در محله خانی آباد تهران چشم به جهان گشود. نواب صفوی روحانی شیعه و بنیانگذار و رهبر جمعیت فدائیان اسلام بود. ایشان دروس حوزوی مانند فقه و اصول، تفسیر قرآن و اصول سیاسی و اعتقادی را در تهران و سپس در نجف فرا گرفت. از علامه امینی و سید حسین طباطبایی قمی به عنوان اساتید وی در حوزه علمیه نجف یاد شده است.💠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
💠پدر نواب صفوی روحانی بود اما با اجبار حکومت رضاشاه پهلوی مجبور شد لباس روحانیت را درآورده و به وکالت در عدلیه مشغول شود. گفته شده که در همین کسوت، روزی با علی اکبر داور وزیر وقت عدلیه درگیر و در پی آن به سه سال زندان محکوم می‌شود. بعد از گذشت سه سال سید جواد فوت کرده و جنازه‌ او از زندان به خانواده‌اش تحویل داده می‎شود. سرپرستی سید مجتبی که در این زمان نه‌ سال‌ داشت بر عهده دایی‌ او سید محمود نواب صفوی که او‌ نیز‌ در‌ عدلیه کار می‌کرد قرار می‎گیرد.💠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
💠قدرت و جاذبه در کلام: ایشان در برخوردهای اجتماعی، همانند کیمیاگر، مس وجود آدمیان را به طلا تبدیل می کرد. قدرت بیان، حق گویی، افتادگی و یک رنگی اش، حالت خاصی داشت. او به هر چه می گفت، عمل می کرد. اگر کسی به حرف هایش گوش می داد، تحت تأثیر قرار می گرفت. در زندان ها با اینکه برای نواب، زندان بان های خشن و بداخلاقی می گذاشتند، ولی رفتار، مناجات، نماز شب و ذکر مداوم او به گونه ای بود که حتی زندان بان ها را نیز تحت تأثیر قرار می داد.💠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
📌فرمانده ها شلوغ مى کردند، سر به سرش مى گذاشتند. باز ساکت بود. کاظمى گفت «حاجى! حالا همین جا صبحونه مونو مى خوریم، یه ساعتى مى خوابیم، بعد هم هر کسى کار خودش.» گفت «من باید برم خط. با بچه هاى مهندسى قرار گذاشته ام.» زاهدى بلند شد رفت بیرون. سوار ماشین حاج حسین شد. برد فرو کردش تو گِل. چهار چرخ ماشین تو گِل بود. گفت «حالا اگه مى تونى برو!» لبخندش از روى صورتش پاک شد. بى حرف، رفت سوار شد، دنده عقب گرفت. ماشین از توى گل درآمد. رفت.📌 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
📌هواپیما که رفت، چند نفر بى هوش ماندند و من که ترکش توى پایم خورده بود و حاج حسین، تنها رفته بود یک تویوتا پیدا کرده بود. آورده بود. مى خواست ما را ببرد تویش. هى دست مى انداخت زیر بدن بچه ها. سنگین بودند. مى افتادند. دستشان را مى گرفت مى کشید، باز هم نمى شد. خسته شد. رها کرد رفت روى زمین نشست. زل زد به ما که زخمى افتاده بودیم روى زمین، زیر آفتاب داغ. دو نفر موتور سوار رد مى شدند. دوید طرفشان. گفت «بابا! من یه دست بیش تر ندارم. نمى توانم اینا رو جا به جا کنم. الآن مى میرن اینا. شما رو به خدا بیاین.» پشت تویوتا، یکى یکى سرهامان را بلند مى کرد، دست مى کشید روى سرمان. -نیگا کن. صدامو مى شنوى؟ منم. حسین خرازى. گریه مى کرد.📌 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
📌گفتم «یادتون نره ها! من رو ندیده ین، نمى دونین کجام.» رفتم توى کیسه خواب; سر و ته. از سرشب شوخیش گرفته بود. بى سیم مى زد، از خواب بیدارم مى کرد; از خوابِ بعدِ چند شب بیدارى. مى پرسید «خُب! حالت خوب هست؟» بعد مى گفت «برو بگیر بخواب» حالا هم که پیک فرستاده بود. در را باز کردند، هلش دادند تو. خورد زمین; زود بلند شد. حتى برنگشت عراقى ها را نگاه کند. صاف آمد پیش من نشست. زانوهایش را گرفت تو بغلش. زد زیر گریه.  گفتم «مگه دفعه اولته که کتک مى خورى؟» نگاهم کرد. گفت «بزن و بکوبشونو که دیدى.» گفتم «خب؟» گفت «حاج حسین شهید شده».📌 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(خوش رو) 📎شهید آوینی همیشه به شاگردهایش سلام می‌کرد و از آن‌ها احوال‌پرسی می‌نمود. به حرف‌هایشان گوش می‌داد. بسیار اتفاق می‌افتاد که دوستان با شهید آوینی برخورد نامناسبی می‌کردند اما ایشان پیش قدم می‌شد و گذشت می‌کرد.📎 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(سادگی) 🟠یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: به یاد دارم که در درس فلسفه (متن شفای بوعلی) که در آغاز در مدرسه مروی برگزار می‏گردید، گاه در یک حجره و گاه در حجره دیگر، هر جا که ممکن بود تدریس می‏کردند و یک بار که صاحبان این حجره‏ها غایب بودند و حجره‏ای برای تدریس باز نبود، ایشان به سادگی و بدون از دست دادن فرصت در ایوان کوچکی جلوی یکی از حجره‏های بسته به روی زمین نشستند و برای حاضرین درس را بیان داشتند و علاوه بر درس فلسفه، درس اخلاق نیز آموختند.🟠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(شکوفاسازی استعداد شاگرد) 🟠ایشان اگر استعدادی از شاگردانشان می‏دیدند، خوشحال می‏شدند، به او کمک می‏کردند که استعداد وی پرورش پیدا بکند، مثل یک پرنده که بال زدن را یاد جوجه‏های خود می‏دهد. ایشان شاگردان خوش استعداد خودشان را تشویق و تشجیع می‏کردند و مثل برزگری که بذر افشانی می‏کند برای آینده، ایشان در ذهن شاگردان خودشان بذر افشانی می‏کردند و با صرف وقت برای آینده سرمایه گذاری می‏کردند.🟠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(فروتنی) 🟠یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: ما به منزل ایشان که می‏رفتیم مثل اینکه با ما رفیق بود. البته گاهی لطف می‏کردند و به منزل ما می‏آمدند، ولی اصلاً این مسائل مطرح نبود. یعنی ایشان خود بزرگ بینی نداشت و این اخلاق انسانی خیلی تأثیر داشت و از خصایص فوق العاده ایشان محسوب می‏شد و یکی دیگر از شاگردان ایشان می‏گوید: ایشان برخوردشان بسیار متین و توأم با مهربانی بود. اصولاً استاد مطهری فردی بودند که از هر حیث مؤدب به ادب علمی بودند و برای فضای درس و بحث، همچنین شاگردانشان احترام خاصی قائل می‏شدند.🟠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س)‌ مهریز «@ansarmehriz_n»
(الگو بودن) 🟠کلاسهای درس مرحوم مطهری صرفا محل تعلیم و آموزش نبود، بلکه همراه آن و در برخی موارد بیش از آن، مکانی بود برای تزکیه و پالایش... رابطه مرحوم مطهری با شاگردان کلاس خود رابطه ساده معلم و متعلم نبود. استاد مرشدی بود که به ارشاد جمع می‏نشست و مرادی که مریدان به گرد شمع وجودش حلقه می‏زدند و از پرتو او بهره‏ها می‏گرفتند.🟠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(عصبانی نشدن) 🟠یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه‏الله می‏گوید: در مدت دوازده سالی که خدمتشان شاگردی می‏کردم، یک دفعه هم ندیدم که در درس با عصبانیت جواب کسی را بدهند. درشتی نگیرد خردمند پیش/نه سستی که نازل کند قدر🟠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(با وضو بودن) 🟠استاد، خود همواره با وضو در کلاس حضور می‏یافت و حضورش آن چنان روحانیتی به مجلس می‏بخشید که مستمع با تمام وجود، معنویت و قداست آن را در می‏یافت و به نسبت آمادگی‏اش در جذبه‏های الهی آن مستغرق می‏گردید.🟠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(متعبد بودن) 🟠ایشان بسیار متعبد بود که نظر قرآن و روایات را اصل بداند... هیچ وقت حاضر نمی‏شد در نوشته، درس و یا سخنرانی خود، کوچک‏ترین تجاوزی از احکام شرعی؛ یعنی همان احکام که فلسفه آنها روشن نیست داشته باشد. ما را نبود نظر به خوبی و بدی/ مقصود رضای او و خشنودی اوست🟠 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(صداقت و اخلاص) ♦️درون و برونش یکی بود، آنچه می‌خواند و می‌دانست عمل می‌کرد، قرآن کتابی بود که هیچگاه از او جدا نمی‌شد. شب‌ها بدون استثنا برای نماز شب بر می‌خاست، ادب و متانت او کم‌نظیر بود و روزهای عید مردم و مسئولان به دیدارش می‌شتافتند و او بدون استثنا برای همه بر می‌خواست و این کار را نه از روی اکراه و بی‌میلی که با نشاط و اشتیاق انجام می‌داد.♦️ 🖤 🌐 واحد نوجوانان هیأت انصارالزهرا (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(همسنگر) ⏺همسر شهید صدرزاده:از صحبت هایی که در جلسه خواستگاری از سمت شهید صدرزاده مطرح شده بود می گوید؛ صحبت‌های ما خیلی کوتاه بود اما در همان فرصت کوتاه روی یک چیز خیلی تاکید کرد، او بارها گفت که یک همسنگر می‌خواهد. شاید کسی که به خواستگاری می رود بگوید همسر و همدم می‌خواهد اما مصطفی گفت که همسنگر می‌خواهد. بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم، علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده است؟ او گفت: «جنگ ما، جنگ نظامی نیست؛ جنگ الان ما جنگ فرهنگی است. اگر همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی است تا وقتی من کار فرهنگی انجام می‌دهم، همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند».⏺ 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
(پیش رفتن تا مرز شهادت در فتنه ۸۸) ⏺مبارزات او با دشمان اسلام و انقلاب به این جا ختم نمی‌شود، زیرا هر جا احساس خطر می‌کرد در صحنه حاضر می‌شد. در جریان فتنه سال 88 در صف مقدم مدافعان انقلاب اسلامی قرار داشت و حتی تا مرز شهادت پیش رفت اما سرنوشت او چیز دیگری بود.⏺ 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
آرمان علی وردی بسیار صادق بود: ❎هم در گفتار و عمل، مصداق صداقت را در سیر زندگی شهید آرمان علی وردی کاملا احساس می‌شد. در عقیده های خود بسیار صادق بود هر مقدار که اعتقاد داشت اول خود آرمان رعایت می‌کرد.❎ 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
به کانون های تربیتی بسیار توجه داشت و کارهای مستمری را انجام می‌داد: ❎در کارهای تربیتی بسیار شرکت میکرد و برای نوجوان ها بسیار کار تربیتی آموزشی می‌گذاشت. یک برادر هم داشت که بسیار روی برادر خود کار می‌کرد. با نوجوان ها بسیار ارتباط می‌گرفت به طور مثال موقعی که وارد کانون تربیتی جلسه ما می‌شد تمام نوجوان ها از دیدن آرمان خوشحال می‌شدند. می‌گفت: اگر من بتوانم یکی از این نوجوان‌ها را در راه امام حسین(ع) قرار بدهم برای من کافیست.❎ 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
شهید آرمان علی وردی از دوران نوجوانی خود بسیار شیرین زبان بود: ❎یعنی خیلی از بزرگان پای صحبت‌های آرمان علی وردی در پلدختر می‌نشستند. به خاطر شیرین زبانی شهید آرمان یاد دارم که یکی از فرماندهان سپاه سابق بروجرد آمد آنجا به ایشان گفتیم حاجی یک صحبتی برای ما بکنید؛ ایشان گفتند : خیر! این نوجوان خیلی شیرین صحبت می‌کند؛ بگذارید ببینم این نوجوان چه صحبتی می‌کند.❎ 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
مسئولیت پذیری شهید آرمان علی وردی: ❎به آرمان یک مسئولیت دادند که شما مسئول این کار هستید توی این 15 روزه مسئولیت خود نشد که از این مسئولیت سرپیچی کند. تا اخرین لحظه پای مسئولیت خود ماند و به بهترین نحو ممکن آن مسئولیت را به اتمام رساند.❎ 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»
⏺مادر شهید حاج علی محمدی که از شهدای وارسته کرمان است برای دیدار با حاج قاسم به بیت الزهرا(س) آمده بود. به حاجی گفتم که از قسمت مردانه یا قسمت زنانه بیاید. حاج قاسم گفت: «چرا ایشان به دیدن من بیاید؟ من وظیفه دارم خودم به زیارتشان بروم.» و با پای برهنه خود را به ورودی در رساند و دو زانو روی جدول کنار خیابان نشست و با عزت و احترام با مادر شهید گفت‌وگو و احوال پرسی کرد. بعد از آن به من گفت که برای مادر شهید ویلچری بیاورم و او را به داخل بیت الزهرا ببرم.⏺ 🖤 🌐واحد نوجوانان هیأت (س) مهریز «@ansarmehriz_n»