eitaa logo
هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
1.1هزار دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
26هزار ویدیو
613 فایل
『°•بِسمِ‌رَّبِ‌ الحجه. اینجا مهدیه مجازی دوستان و خادمین امام الحجه علیه السلام است. ألَـلّـھم‌ْ؏َـجِـٰل‌ّلِوَلِیٰــــك‌ألٰـفَـٖࢪجّ🌱. برای ارتباط با ما :👇👇👇👇👇 @Ahmadqasemi34
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت امام زین العابدین سیدالساجدین علی بن الحسین علیه السلام را به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و انصار المهدی علیه السلام تسلیت و تعزیت عرض می نماییم کانال مقدس انصارالحجه ارواحنافداه
امشب شب شهادت امام چهارم شیعیان حضرت علی بن الحسین زین العابدین علیهما السلام می باشد این مصیبت عظما را به ولی الله الاعظم ارواحنا فداه تسلیت عرض می کنیم
🔺️اثرات زیاد گناه کردن🔺️ ✔ دیدید بعضی‌ها می‌خواهند دو رکعت نماز صبح بخوانند انگار یک کوه پشت آنها افتاده، گناه زیاد سنگینی می‌آورد هرچه آنها را صدا می‌کنید انگار بختک روی آنها افتاده؛ این‌ها اثرات گناهان بسیار است.
مداحی آنلاین - آلوده‌ام آلوده را هم راه باید داد - ارضی.mp3
4.07M
با (عج) 🍃آلوده‌ام آلوده را هم راه باید داد 🍃راهي نشان بر بنده‌ي گمراه بايد داد 🎙حاج 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 ♨️ @Maddahionlin 👈
31.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁غروب جمعه است دوباره🍁 🥀⃟•✍کپی مطالب باذکر صلوات به نیت سلامتے و تعجیل در فرج مولے جایز است
مردم گناه نکنید امام زمان (عج) مظلوم است !!
✍ نامردی شیطان در عصر قیامت 🔺 وقتی خدا گناهکارا رو تو جهنم می‌ندازه، شيطان‌ به‌ جهنّميان‌ مي‌گه: خدا یه وعده‌های خوبی به شما داد، منم‌ یه وعده‌هایی دادم‌ که الان تخلف کردم؛ اما ‌تو دنيا مجبورتون نکردم که گناه کنید، فقط‌‌ دعوتتون کردم و شما هم گوش کردید. پس منو سرزنش‌‌ نكنيد برید‌ خودتونو سرزنش‌‌ کنید. امروز نه من می‌تونم به داد شما برسم نه شما می‌تونید به داد من برسید. 📚 بر اساس سوره ابراهیم آیه ۲۲ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگرهرصبح آیه الکرسی را بخوانید تا شب در امان خدا هستی🕊🍃 آیه الکرسی عظیم ترین آیه در قرآن است🕊🍃 برای حفظ ایمان و مال و جان هرروز آیه الکرسی بخوانید🕊🍃 🚩آية الکرسی بخوان زیرا: ❤️خواندن آن هنگام خروج از منزل، هفتاد هزار فرشته نگهبان شما ميشوند. 💛هنگام ورود به منزل، قحطی و فقر و بدبختی هرگز به منزلتان نمی آيد. 💚خواندن بعد از وضو،شخصيت شما را 70درجه بلند مرتبه تر ميسازد. 💙خواندن قبل از استراحت، فرشته ها تمام شب را محافظتان خواهند بود. 💜خواندن بعد از نماز واجب، فاصله شما تا بهشت فقط مرگ است. پخش اين پيام زيبا صدقه جاريه است. ✨اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ ✨ التماس دعا🕊🍃 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌿 پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) : 🍁 «هنگامی که قیامت بر پا شود، نماز شب به صورت سایه ای در بالای سر نماز شب خوان قرار می گیرد و تاج روی سر او و لباسی برای بدنش می باشد. (در آنجا که همه لخت و عریان می باشند). (نمازشب)نوری است در پیش پای او،و پرده و حایلی است بین او و آتش، حجت و دلیلی است برای مؤمن در پیشگاه خداوند مایه سنگینی اعمال او در میزان اعمال است جواز عبور نماز شب خوان از پل صراط است کلیدی برای باز کردن درب بهشت است و...». 📚 ارشاد القلوب، ص 316. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مرحوم علامه سیدمحمدحسن میرجهانی طباطبایی : درخواب حضرت زهرا(سلام الله علیها) را دیدم خدمت ایشان عرض کردم: احوال شما چطور است؟ بانوی دو جهان در جواب شعری [ در بیان حال خود و فرزندش امام زمان (عج) ] فرمودند: دلی شکسته تر از من، در آن زمانه نبود در این زمان دل فرزند من شکسته تر است شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۱۶۰ به نقل از عنایات حضرت مهدی به علما و طلاب، ص۱۷۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔅 علیه السلام: ✍️ إعلَم أنَّكَ لَن تَخلُوَ مِن عَينِ اللّه ِ فَانظُر كَيفَ تَكونُ؛ 💠 بدان كه از ديده خدا پنهان نيستى. پس بنگر كه چگونه‌اى. 📚 گزیده تحف العقول، ح ۲۵۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️5 دلیل اثبات خدا کائنات از کجا امده اند؟ 👈با زیر نویس فارسی👉 🌱به دقت ببینیدتابه یقین برسید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چشمی که محبوب خداست ..!! 👤استاد جاودان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امام صادق (ع): خداى عزّوجلّ به موسى عليه‏السلام وحى كرد: اى موسى ! به زيادى ثروت شاد مشو و در هيچ حالى مرا فراموش مكن، زيرا با زيادى ثروت گناهان فراموش میشود و از ياد بردن من قساوت (بی رحمی) قلب می آورد. 📙(نهج الفصاحه، ح 2783) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: از مسائل مسلّم و حتمى در نزد خداوند که به هیچ‏رو قابل تغییر نیست قیام قائم ماست؛ پس هرکه در آنچه مى‏‌گویم شک کند خدا را در حالى ملاقات خواهد کرد که به او کفر ورزیده و او را انکار کرده باشد 📚الغيبة، نعمانی، ص۸۶ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
امام صادق علیه‌السلام: در سالی سرد و پر از زلزله که شرق و غرب زمین در اختلاف باشند منتظر فرج باشید! 📚 یوم‌الخلاص‌، ص‌543 📚 بیان‌ الائمه‌(ع‌) ج‌2، ص‌431 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸عکس نوشته قرآنی روز🌸 ☝️حتما ببینید و بی اندیشید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
با گناهتان خودتان را از قلب امام زمانتان خارج می کنید و امام هم از قلب شما خواهد رفت زیرا هر کجا فکر گناه و گناه باشد خدا در آنجا نیست گناه لحظه ای است ولی اندوه و عاقبت گناه تا روز قیامت باقی است لحظه ای لذت ذلت آور چقدر ارزشمند است که آخرت و دنیایتان را نابود کنید
از لذت تا ذلت فاصله ای نیست حتی در حروف جای خود را باهم زود عوض می کنند
گریه ها و پشیمانی ها فایده ای ندارد مگر اینکه با عمل و ترک قطعی و بدون باز گشت همراه باشد مانند عمر سعد که امام خود را کشت و پس از آن گریه کرد و پشیمان شد ولی معذب به عذاب ابدی و مورد لعن امامان معصوم قرار گرفت تا جایی که در زیارت عاشورا به اسم اورا لعنت می کنند و لعن الله عمربن سعد ‌ و لعن الله شمرا
♨️چرا گاهی بدون دلیل،غمگین و دلگیر میشویم؟ 🔹جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد. از امام باقر (علیه السلام) پرسيدم: گاهي به طور ناخوداگاه، اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد، رازش چيست؟ 🔹امام باقر (علیه السلام) فرمود: آري اي جابر! خداوند، انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود، به همين خاطر مؤمن، برادر مؤمن است... بر اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد... ✍امام باقر با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر ناراحت نشود، در ايمان او، نقص و نارسائي وجود دارد. پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند.. 📚اصول کافی،باب اخوة المؤمنين، حديث 2، ص 166 - ج 2. 📌پی نوشت: بی جهت نیست که غروب جمعه ها برای شیعیان دلگیر است، زیرا قلب نازنین قطب عالم امکان آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدن پرونده گناهان شیعیان غرق اندوه میشود و این حزن و اندوه به سایر شیعیان هم سرایت میکند...
ملاقات با امام زمان به برکت ترک گناه/ شرکت حضرت در روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام حجه الاسلام قاضی زاهدی گلپایگانی می‌گوید: من در تهران از جناب آقای حاج محمدعلی فشندی که یکی از اخیار تهران است، شنیدم که می‌گفت: من از اول جوانی مقید بودم که تا ممکن است گناه نکنم و آن‌قدر به حج بروم تا به محضر مولایم حضرت بقیه اللّه روحی فداه مشرف گردم. لذا سال‌ها به همین آرزو به مکه معظمه مشرف می‌شدم. در یکی از این سال‌ها که عهده‌دار پذیرایی جمعی از حجاج هم بودم، شب هشتم ماه ذیحجه با جمیع وسائل به صحرای عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آن‌که حجاج به عرفات بیایند، برای زوّاری که با من بودند جای بهتری تهیه کنم. تقریباً عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی که برای ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمناً متوجه شدم که غیر از من هنوز کسی به عرفات نیامده است. در آن هنگام یکی از شرطه‌هایی که برای محافظت چادرها در آنجا بود، نزد من آمد و گفت: تو چرا امشب این همه وسائل را به اینجا آورده‌ای؟ مگر نمی‌دانی ممکن است سارقان در این بیابان بیایند و وسائلت را ببرند؟ به هر حال حالا که آمده‌ای، باید تا صبح بیدار بمانی و خودت از اموالت محافظت کنی. گفتم: مانعی ندارد، بیدار می‌مانم و خودم از اموالم محافظت می‌کنم. آن شب در آنجا مشغول عبادت و مناجات با خدا بودم و تا صبح بیدار ماندم تا آن که نیمه‌های شب دیدم سید بزرگواری که شال سبز به سر دارد، به در خیمه من آمدند و مرا به اسم صدا زدند و فرمودند: حاج محمدعلی، سلام علیکم. من جواب سلام را دادم و از جا برخاستم. ایشان وارد خیمه شدند و پس از چند لحظه جمعی از جوان‌ها که تازه مو بر صورتشان روییده بود، مانند خدمتگزار به محضرش رسیدند. من ابتدا مقداری از آنها ترسیدم، ولی پس از چند جمله که با آن آقا حرف زدم، محبت او در دلم جای گرفت و به آنها اعتماد کردم. جوان‌ها بیرون خیمه ایستاده بودند ولی آن سید داخل خیمه تشریف آورده بود. ایشان به من رو کرد و فرمود: حاج محمد علی! خوشا به حالت! خوشا به حالت! گفتم: چرا؟ فرمودند: شبی در بیابان عرفات بیتوته کرده‌ای که جدم حضرت سیدالشهداء اباعبداللّه الحسین (ع) هم در اینجا بیتوته کرده بود. من گفتم: در این شب چه باید بکنیم؟ فرمودند: دو رکعت نماز می‌خوانیم، در این نماز پس از حمد، یازده مرتبه قل هو اللّه بخوان. لذا بلند شدیم و این عمل را همراه با آن آقا انجام دادیم. پس از نماز آن آقا یک دعایی خواندند که من از نظر مضامین مانند آن دعا را نشنیده بودم. حال خوشی داشتند و اشک از دیدگانشان جاری بود. من سعی کردم که آن دعا را حفظ کنم ولی آقا فرمودند: این دعا مخصوص امام معصوم است و تو هم آن را فراموش خواهی کرد. سپس به آن آقا گفتم: ببینید آیا توحیدم خوب است؟ فرمود: بگو. من هم به آیات آفاقیه و انفسیه بر وجود خدا استدلال کردم و گفتم: من معتقدم که با این دلایل، خدایی هست. فرمودند: برای تو همین مقدار از خداشناسی کافی است. سپس اعتقادم را به مسئله ولایت برای آن آقا عرض کردم. فرمودند: اعتقاد خوبی داری. بعد از آن سؤال کردم که: به نظر شما الآن حضرت امام زمان (ع) در کجا هستند. حضرت فرمودند: الان امام زمان در خیمه است. سؤال کردم: روز عرفه، که می‌گویند حضرت ولی عصر (ع) در عرفات هستند، در کجای عرفات می‌باشند؟ فرمود: حدود جبل الرحمه. گفتم: اگر کسی آنجا برود آن حضرت را می‌بیند؟ فرمود: بله، او را می‌بیند ولی نمی‌شناسد. گفتم: آیا فردا شب که شب عرفه است، حضرت ولی عصر (ع) به خیمه‌های حجاج تشریف می‌آورند و به آنها توجهی دارند؟ فرمود: به خیمه شما می‌آید؛ زیرا شما فردا شب به عمویم حضرت ابوالفضل (ع) متوسل می‌شوید. در این موقع، آقا به من فرمودند: حاج محمدعلی، چای داری؟ ناگهان متذکر شدم که من همه چیز آورده‌ام ولی چای نیاورده‌ام. عرض کردم: آقا اتفاقاً چای نیاورده‌ام و چقدر خوب شد که شما تذکر دادید؛ زیرا فردا می‌روم و برای مسافرین چای تهیه می‌کنم. آقا فرمودند: حالا چای با من. از خیمه بیرون رفتند و مقداری که به صورت ظاهر چای بود، ولی وقتی دم کردیم، به قدری معطر و شیرین بود که من یقین کردم، آن چای از چای‌های دنیا نیست، آوردند و به من دادند. من از آن چای دم کردم و خوردم. بعد فرمودند: غذایی داری بخوریم؟ گفتم: بلی نان و پنیر هست. فرمودند: من پنیر نمی‌خورم. گفتم: ماست هم هست. فرمودند: بیاور، من مقداری نان و ماست خدمتشان گذاشتم و ایشان از نان و ماست میل فرمودند. سپس به من فرمودند: حاج محمدعلی، به تو صد ریال (سعودی) می‌دهم، تو برای پدر من یک عمره به جا بیاور. عرض کردم: اسم پدر شما چیست؟ فرمودند: اسم پدرم «سید حسن» است. گفتم: اسم خودتان چیست؟ فرمودند: سید مهدی. من پول را گرفتم و در این موقع، آقا از جا برخاستند که بروند. من بغل باز کردم و ایشان را به عنوان معانقه در بغل گرفتم.
وقتی خواستم صورتشان را ببوسم، دیدم خال سیاه بسیار زیبایی روی گونه راستشان قرار گرفته است. لبهایم را روی آن خال گذاشتم و صورتشان را بوسیدم. پس از چند لحظه که ایشان از من جدا شدند، من در بیابان عرفات هر چه این طرف و آن طرف را نگاه کردم کسی را ندیدم! یک مرتبه متوجه شدم که ایشان حضرت بقیه اللّه ارواحنافداه بوده‌اند، به خصوص که اسم مرا می‌دانستند و فارسی حرف می‌زدند! نامشان مهدی (ع) بود و پسر امام حسن عسکری (ع) بودند. بالاخره نشستم و زارزار گریه کردم. شرطه‌ها فکر می‌کردند که من خوابم برده است و سارقان اثاثیه مرا برده‌اند، دور من جمع شدند، اما من به آنها گفتم: شب است و مشغول مناجات بودم و گریه‌ام شدید شد. فردای آن روز که اهل کاروان به عرفات آمدند، من برای روحانی کاروان قضیه را نقل کردم، او هم برای اهل کاروان جریان را شرح داد و در میان آنها شوری پیدا شد. اول غروب شب عرفه، نماز مغرب و عشا را خواندیم. بعد از نماز با آن که من به آنها نگفته بودم که آقا فرموده‌اند: «فردا شب من به خیمه شما می‌آیم؛ زیرا شما به عمویم حضرت عباس (ع) متوسل می‌شوید» خود به خود روحانی کاروان روضه حضرت ابوالفضل (ع) را خواند و شوری برپا شد و اهل کاروان حال خوبی پیدا کرده بودند، ولی من دائماً منتظر مقدم مقدس حضرت بقیه اللّه روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء بودم. بالاخره نزدیک بود روضه تمام شود که کاسه صبرم لبریز شد. از میان مجلس برخاستم و از خیمه بیرون آمدم، ناگهان دیدم حضرت ولی عصر (ع) بیرون خیمه ایستاده‌اند و به روضه گوش می‌دهند و گریه می‌کنند، خواستم داد بزنم و به مردم اعلام کنم که آقا اینجاست، ولی ایشان با دست اشاره کردند که چیزی نگو و در زبان من تصرف فرمودند و من نتوانستم چیزی بگویم. من این طرف در خیمه ایستاده بودم و حضرت بقیه اللّه روحی فداه آن طرف خیمه ایستاده بودند و بر مصائب حضرت ابوالفضل (ع) گریه می‌کردیم و من قدرت نداشتم که حتی یک قدم به طرف حضرت ولی عصر (ع) حرکت کنم. بالاخره وقتی روضه تمام شد، حضرت هم تشریف بردند. برگرفته از: آثار و برکات حضرت امام حسین (ع)، ص۲۳، قضیه ۵.