🌷 امیر المومنین امام علی (علیه السلام) :
☘ لو علم الناس ما فی الأضحیة لاستدانوا وضحوا انه لیغفر لصاحب الأضحیة عند أول قطرة تقطر من دمها.
👌 اگر مردم می دانستند در قربانی (چه آثار و برکاتی) است، قطعاً حتی قرض می کردند و قربانی می کردند. با اولین قطره ای که از خون قربانی بر زمین ریخته می شود، گناهان صاحب آن قربانی آمرزیده می شود.
📚 وسائل الشیعه، باب ۶۴ ، حدیث ۲
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل مهم برای حاجات بزرگ از امیرالمومنین علی علیه السلام...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای فرد گناه کار و طلب بخشش حضرت داوود برای او نزد خدا..
خدایا از رحمت بینهایتت شرمساریم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#عطرنماز🌹🕋
گفت:من ازنماز خواندن لذت نمی برم!!!
آیا ذکریهست کہ.......
آیت الله شاه آبادی↯
بلافاصلہ گفت:شماموسیقی حرام گوش میکنی؟!
طرف یکباره جاخورد!
وحرف ایشان را تایید کرد.
آیت الله شاه آبادی↯
بلافاصله می گوید:ذکر لازم نیست!!!
موسیقی حرام را ترک کنید ❌
صدای حرام،انسان را به گناهان علاقه مند، ودرنتیجه از نماز دور و بی علاقہ کرده و راه حضور شیطان را فراهـم می کند!
#نماز_اول_وقت 📿
#التماس_دعای_فرج 🤲🏻
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
◽️سید بن طاووس به فرزندش محمد مینویسد: مبادا فکر کنی امام زمان علیه السلام به دعای تو محتاج است؛ هرگز چنین نیست.
◽️این که میگویم برای او دعا کن، فقط برای این است که او حق بزرگی بر تو دارد و بسیار در حق تو احسان کرده است و اگر قبل از دعا برای خودت، برای او دعا کنی، ابواب اجابت زودتر به رویت گشوده میشود.
◽️زیرا تو با گناهت باب دعا را بر روی خود بستهای اما هنگامی که برای آن مولایی دعا کنی که از خواص درگاه خداست، به احترام او باب اجابت به رویت گشوده میشود و آنگاه خود و همه کسانی که در حقشان دعا میکنی بر خوان احسان او مینشیند و مشمول رحمت، کرم و عنایت الهی میشوید، چون خود را به او مرتبط کردهاید!
📔 فلاح السائل، سید بن طاووس
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱روایتی زیبا در شان مادر
🌺حجت الاسلام #حسینی_قمی
🌸 از دیدگاه اولیاء الهی، هر کس به جایی رسید به این خاطر بوده که بعد از امر پروردگار، از پدر و مادر اطاعت کرده است
🌸 و هر کس هم که به جایی رسید امّا سقوط کرد، بواسطه این بوده که حرمت پدر و مادر را نگه نداشته و به همین خاطر بیچاره شده است.
#نکته_اخلاقی
#کلیپ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🖼#حدیث_مهدوی
🔹امام محمدباقر (علیهالسلام)»:
فَیاطوبی لِمَن أَدْرَكَهُ وَ كانَ مِن أنصارِهِ، وَ الوَیلُ كُلُّ الوَیلُ لِمَن خالَفَهُ وَ خالَفَ أَمرَهُ وَ كانَ مِن اعدائِه.
خوشا به حال آن کس که زمان حضرتش را دریابد و در جمع یاوران او باشد، و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید.
(بحار، ج ٥٢، ص ٣٤٨)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلید موفقیت فرزندان در زندگی
👤مرحوم استاد فاطمی نیا
✍امام_صادق علیه السلام:
✍️ لا يَنْبَغى لِلْمَراَةِ اَنْ تُجَمِّرَ ثَوْبَها اِذا خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِها؛
💠 شايسته نيست كه زن مسلمان، آن گاه كه از خانه خويش بيرون مىرود، لباس خود را وسيله جلب توجّه ديگران نمايد. [خوشبو و يا جذاب نمايد].
📚 كافى، ج ۵، ص ۵۱۹، ح ۳
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام علی علیه السلام می فرمایند:
شگفتی های دنیا شما را فریب ندهد زیرا زمان همراهی آنها با شما اندک است
📚خطبه ۱۰۳ نهج البلاغه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌺🍂
پیش از #شهادت میفرمود:
بعد از آنکه جای مرا خالی دیدید،
و دیگری بر جای من نشست؛
مرا خواهید شناخت....
_امیرالمومنینعلیعلیهالسلام
| نهجالبلاغه،خطبه۱۴۹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
اگر خریدنی بود؛
آمدنت را به جان میخریدم!
🍃 #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌺
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
انسان يک تذکر در هر ٤ ساعت
بخودش بدهد بد نيست،
بهترين موقع!
بعد از #نماز وقتی سر به سجده
میگذاريد ،
مروری بر اعمال صبح تا شب خود
بيندازد
آيا کارمان برای رضای #خدا بود؟
#شهید_ابراهیم_همت...🌷🕊
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا حضرت علی فرموده:
هرکس که بمیره مرا میبیند؟
🎙دکترالهی قمشه ای
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماندهام در پَسِ این شهرِ پر از دود و گناه
من بدون تو چطور نای نفس دارم...
#سلامامامزمانم❤️
#اللهمعجللولیکالفرج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🎥 #ببینید
🥀 زینب (س) چو دید پیکری اندر میان خاک...
🌷 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
*بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ *
این حدیث شریف ازجابربن عبدالله انصاری رسیده
* عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ*
حضرت زهرا داره برا ما حرف میزنه،
چقدر خوبه امشب بریم پای صحبت حضرت زهرا بشینیم
*عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ*
حضرت زهرا سلام الله علیها میگه: یه روز بابام بر من وارد شد"بعد پیغمبر که داره سلام میده ما داریم سلام پیغمبر رو به حضرت زهرا میدیم،
یه نکته بگم:"رسول مکرم اسلام صل الله علیه وآله وسلم روحی فداه فرمودند: اگر کسی سه روز به من و فاطمه ام سلام کنه اهل بهشته" حالا پیغمبر:
* فَقالَ:*بابام فرمود:
* السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ، فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً*
"فرمود: دخترم من توی بدنم احساس ضعف می کنم" الله اکبر، پیغمبروقتی احساس ضعف میکنه میره در خونه ی فاطمه،پیغمبر مسجد میخواست بره اول می رفت دیدن زهرا،از مسجد میومد اول می رفت دیدن زهرا
* قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً ، فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ*
فرمود دخترم تُو بدنم احساس ضعف می کنم،فاطمه عرض کرد بابا،از این ضعفی که دارید،پناهت میدم به خدا
*فَقَالَ یافاطِمَهُ ایتینى بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ*
آقا رسول الله فرمود:اون عبای یمانی رو برام بیار
* فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ*
عباروآوردم ، انداختم رو بابام
* وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ*
اون وقت شروع کردم به نگاه کردن به بابام"حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: از همه ی این دنیا سه چیز رو دوست دارم،انفاق کردن،قرآن خواندن،
نگاه کردن به صورت بابام" چی میشد امشب ما نگاه می کردیم به صورت امام زمان(عج)؟
*وَ اِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَهِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ*
نگاه کردم دیدم صورت بابام مثل ماه شب چهارده داره میدرخشه
* فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى*
دیری نگذشت حسنم اومد،سلام کرد،گفتم:سلام نور چشمم،میوه ی دلم
* فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ*
مادر یه بوی خوشی میاد تو خونه،مثل بوی جدم ِ انگار؟
* فَقُلْتُ نَعَمْ*آره پسرم* اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ*
اومدمقابل پیغمبرمؤدب ایستاد،سلام کرد
*اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ*
امام حسن میگه:اجازه میدید منم بیام کنار شما زیر عبا؟
* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیاصاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساَّءِ *
اجازه داد حسنم رفت زیر عبا
*فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى*
سلام پسرم،نور چشمم،میوه ی دلم
*فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساَّءِ*
حسین اومد، سلام و جواب سلام،
همون حرفایی که امام حسن زد،
فرمود:آره جدت و برادرت زیر کساء هستند، اومد سلام داد به پیغمبر،اجازه میدید منم بیام؟
* فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى*
یه کارایی می کرد پیغمبر با حسین همه تعجب می کردند،در روایت اومده: از همسران پیغمبر نگاه می کرد دید که پیغمبر دوتا انگشت بزرگ هر دست حسین رو گرفته،امام حسین کم سن و ساله،کوچیک بود،این دوتا انگشت رو گرفته،نگه داشته،خودش رو دو کنده زانو نشسته هی داره دست و بدن و پای حسین رو می بوسه،گلوش رو می بوسه.سئوال کردند:یا رسول الله؟ فرمود: این جای زخم های نیزه و شمشیر و ... بعد فرمود: حسینم شهید میشه،هر کسی حسین مرا زیارت کند،ثواب یک حج من برا اونه،سئوال کردند:یک حج؟ حضرت فرمود: دو حج. باز سئوال کردند:دو حج؟ حضرت فرموند:چهار حج. هی تعجب کردند،تا حضرت فرمودن:تا هفتاد حج
"امشب می نویسی ما بریم کربلا؟
گرد حرم دویده ام،صفا ومروه دیده ام هیچ کجا برای من،کرب و بلا نمی شود
سلام کرد،پیغمبر جوابش رو داد
*وَعَلَیْکَ السَّلامُ یاوَلَدى وَیاشافِعَ اُمَّتى*
کم سن وساله امام حسین،اولین روزیه
که روزه ی مُستَحَبی گرفته ابی عبدالله،
حالا میخواد افطار کنه،حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:پسرم افطار کن،
عرض کردمادرجان بمن چی میدید روزه گرفتم؟
فرمود:ثواب نصف عبادت های من مال دوستان تو ، افطار نکرد،
باباش اومد،فرمود:بابا اولین روزِ که من روزه ی مستحبی گرفتم،چی به من میدید؟فرمود:پسرم! نصف عبادت های من ثوابش مال محبین تو
علی که:" ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلینِ"بازم نخورد، حسن آمد،فرمود:برادر جان افطار کن، فرمود:حسن جان! چی به من میدی من روزه گرفتم؟ هدیه؟ فرمود: نصف عبادت های من ِ حسن.
" مرحوم سراج یک از وعاظ برجسته ی تهران می فرمود: آی مردم ثواب یه تازیانه ای که حضرت زهرا سلام الله علیها در راه علی خوردن رو بدهند،همه عالم رو بَسِه" امام حسن فرمود: ثواب نصف عبادتهام مال محبینت، پیغمبر اومد،همین سئوال، همین جواب،بازم نخورد،جبرئیل نازل شد یا رسول الله!،خدا میگه بخور، پرچم شفاعت اُمت رو به تو دادم."گریه کن هات رو می بخشم"
"آقا! هیچکی دلش نیومد لب های امام حسین رو خشک ببینه،
اما هلال میگه: دیدم این لب ها به هم میخوره به سختی باز میشه،رفتم آب بیارم،سپرم پر بود،دویدم،تارسیدم بالای گودال دیدم قاتل اومد، دستش رو نگاه کردم، دیدم سر رو گرفته، آب رو دید به من خندید، گفت:سیرابش کردم، گلوش رو ببین...
* وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى، قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ*
سلام دختر پیغمبر
* فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَاالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ*
تا امیرالمؤمنین سلام کرد،تا وارد شد فاطمه زود جواب داد،آخه یه روز امیرالمؤمنین از دراومد،هی گفت:دختر پیغمبرسلام، مادر بچه هام سلام،پاره ی تن پیغمبر، اومد بالا سرش،دید دیگه هیچی از زهرا نمونده،شروع کرد گریه کردن،این اشکا که ریخت،کم کم چشم های فاطمه باز شد،چشمش به اشک علی افتاد، این دست ها درد می کرد،
یواش یواش این دست هارو آورد بالا،شروع کرد اشک امیرالمؤمنین رو پاک کردن،مولا بغضش شکوفا شد، فاطمه جان این چه کاریه؟عرضه داشت:از بابام شنیدم اشک مظلوم عرش رو می لرزونه
ای عروس آسمانی
ای خدای مهربانی
یک نگاه ِ کاملم کن
می توانی،می توانی
من چه می بینم خدایا
حال بیمارم خراب است
قلبم از غصه کباب است
من چه می بینم خدایا
جان سپرده یا که خواب است
سِیل اشکم تا نیامد
حال یارم جا نیامد
پیش چشمم هر چه می کرد
دست او بالا نیامد
*فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَاالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، فَقالَ یا فاطِمَهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ وَلَدَیْکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ*
امیرالمؤمنین به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:بوی خوشی می آید انگار که بوی برادر و پسرعموی منِ،
بی بی فرمود:بله،او و دو فرزندت زیر عبا هستند....
* فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَخى و یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْکِساَّءِ*
(بی بی فاطمه وقتی دید همه جمع شدن، او هم اذن گرفت وارد عبا شد)
* ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ وَعَلَیْکِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَکِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَلَمَّا اکْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ بِطَرَفَىِ الْکِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ*
همه که جمع شدن، دو طرف عبارو پیغمبر با دست راست گرفت،حالا داره دعا میکنه
* اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِاَهْلُ بَیْتى وَخاَّصَّتى وَحاَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى*
گوشتشون از گوشت منه،یعنی نباید سیلی بخورند،یعنی نباید فرقشون شکافته بشه، یعنی نباید بدنشون تیر بارون بشه
* وَدَمُهُمْ دَمى *
خونشون خون منه،تمام،یعنی اون خونیکه ازگیسوان ومحاسن
ابی عبدالله بالا نیزه میریخت خون پیغمبر بود....
دلم خواهد که پیغمبر ببینم
دمی با ساقی کوثر بشینم
بگیرم در بغل قبر حسن را
حسین را در صف محشر ببینم
*یُؤْلِمُنى مایُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ*
هرکی اینهارواذیت کنه،منواذیت کرده،
هرکی اینهارومحزون کنه منو محزون کرده
*اَنَاحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ*
هرکی با اینها بجنگه با من جنگیده،هر کی با اینها در صلح ِ با من در صلح ِ،
دشمن اینها دشمن منه و من هر کی اینهارو دوست داره من دوسش دارم
* اِنَّهُمْ مِنّى وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَغُفْرانَکَ، وَرِضْوانَکَ عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً،فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ*
حالا برو عرش رو ببین،حالا برو عالم ملکوت رو ببین،با چشم دلت،حالا ببین دور و بر خدا چه خبره
* فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، یا مَلاَّئِکَتى وَیا سُکّانَ سَماواتى*
آی ملائکهءمن!،آی اوناییکه در آسمانهایید!
* اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلاقَمَراً مُنیراًوَلاشَمْساًمُضِیَّئَهً وَلافَلَکاًیَدُورُوَلابَحْراًیَجْرى وَلافُلْکاً یَسْرى*
همهءعالم بدونند،همهءملائکه بدونند،
من آسمون،زمین،دریا،ماه،خورشید،فلک،
سِیر کشتی ها، هیچ چیز رو خلق نکردم
* اِلاّ فى مَحَبَّهِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَهِ*
مگه به عشق این پنج نفر
* الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ*
همین هاکه الان زیرعباهستند،
این پنج نفر رو میگم...
* فَقالَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ*
جبرائیل می پرسه،می دونه،اما میخواد بهتر بدونه،خدایا اینها که زیر عبا هستند کی اند این پنج نفر؟
* فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّهِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَهِ هُمْ فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها*
همه جا تو عرب اگه صد تا زن باشه یه مرد، به مرد معرفی می کنند، ضمیر رو مذکر میارن،چهارتا مردند،وزنه ی همه ی عالم وجود،یه زن ِ بین اینهاست،این دستور زبانیش بود،دستور زندگی و اجتماع اینه که ادب ایجاب میکنه بگی پیغمبر و اهل بیتش،خدا یه کار دیگه داره با ما،وقتی عشق میاد وسط اول فاطمه است،نگفت:"هُمْ رَسولی"گفت:
*هُمْ فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها*
اینها فاطمه و پدر و شوهر و بچه هاشن
* فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ لاَِکُونَ مَعَهُمْ سادِساً*
جبرئیل میگه:خدایا اجازه میدی منم برم،شیشمی اینها بشم؟
* فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ*
اینجا اجازه داد گفت:برو
* فَهَبَطَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یارَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ الاَْعْلى یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّهِ وَالاِْکْرامِ*
ازجانب خدابرات،تحیّت،اکرام وسلام الهی آوردم
* وَیَقُولُ لَکَ وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلاقَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ لاَِجْلِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ *
همه چیزروخدابه عشق شما خلق کرده
*وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکُمْ*
به منم اجازه داده بیام بین شما"همین جوری نرفت داخل،خدا اجازه داده بازم نرفت داخل،آی مردم خدا به جبرائیل گفته بروبازم نرفته داخل،چرا؟
* فَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ*
با اینکه خدا اجازه داده میگه: یا رسول الله اجازه میدی؟
* فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ لاَِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْکُمْ یَقُولُ اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً *
خدامیخواد شما اهلبیت پاک باشید،آیه نازل شد، حالا امیرالمؤمنین میخواد از پیغمبر بپرسه چه سرّیه زیر این عبا جمع شدیم
*فَقالَ عَلِىُّ لاَِبى یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى مالِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَاللَّهِ*
امیرالمؤمنین سئوال کرد برای نشستن ما زیر عبا چه فضلی خدا قرار داده؟
*فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً*
پیغمبر داره قسم میخوره" آی گرفتارا،
آی مریض دارا،آی حاجت دارا "
*ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِناوَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَهُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکَهُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا*