#یک_نکته_از_هزاران 🌱
گنج های بهشت در چهار موضوع نهفته است
آیت الله مجتهدی(ره): دردر کتاب منتهی الامال حدیثی از امام صادق (ع)آمده است که ایشان فرموده اند:چهار چیز از گنج های خوبی است:
🌸✨اول/کتمان کردن فقر:احتیاج داری نیازمندی به هیچ کس چیزی نگو. مخفی کن. فقط به خدا بگو به کسی نگو ندارم. به خدا بگویی برایت می رسد. اگر به کسی بگویی ذلیل و خوار می شوی.
🌸✨دوم/مخفی کردن صدقه. کار خوبی کرده ای آن را مخفی کن اگر برای جهیزیه نیازمند قالی خریده ای به کسی نگو. مسجد یا بیمارستان ساخته ای به کسی نگو. کارهای خیر را برای کسی بازگو نکنید.
🌸✨سوم/مخفی کردن مصیبت:مصیبت هایتان را کتمان کنید داغ اولاد دیده ای به کسی نگو. شهید داده ای نگو. اظهار ناراحتی نکن.
🌸✨چهارم/مخفی کردن درد و بیماری. درد و بیماری اگر داری به کسی نگو نصف شب به خاطر دل درد زنت را بیدار نکن. از خدا شفای دل درد را نخواه
تا اجر آخرت به تو داده شود.
📚 کتاب احسن الحدیث ص12
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
_شیطان و عابد
در بنی اسرائیل عابدی بود که به او گفتن در فلان مكان درختى است كه قومى آن را مى پرستند. خشمناك شد و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را قطع كند. ابليس به صورت پير مردى در راه وى آمد و گفت : كجا مى روى ؟
عابد گفت : مى روم تا درخت مورد پرستش مردم را قطع كنم ، تا مردم خداى را نه درخت را بپرستند.(34)
ابليس گفت : دست بدار تا سخنى باز گويم . گفت : بگو، گفت : خداى را رسولانى است اگر قطع اين درخت لازم بود خداى آنان را مى فرستاد. عابد گفت : ناچار بايد اين كار انجام دهم .
ابليس گفت : نگذارم و با وى گلاويز شد، عابد وى را بر زمين زد. ابليس گفت : مرا رها كن تا سخن ديگرى برايت گويم ، و آن اين است كه تو مردى مستمند هستى اگر ترا مالى باشد كه بكارگيرى و بر عابدان انفاق كنى بهتر از قطع آن درخت است .
دست از اين درخت بردار تا هر روز دو دينار در زير بالش تو گذارم .
عابد گفت : راست مى گويى ، يك دينار صدقه مى دهم و يك دينار بكار برم بهتر از اين است كه قطع درخت كنم ؛ مرا به اين كار امر نكرده اند و من پيامبر صلى الله عليه و آله نيستم كه غم بيهوده خورم ؛ و دست از شيطان برداشت .
دو روز در زير بستر خود دو دينار ديد و خرج مى نمود، ولى روز سوم چيزى نديد و ناراحت شد و تبر برگرفت كه قطع درخت كند.
شيطان در راهش آمد و گفت : به كجا مى روى ؟ گفت : مى روم قطع درخت كنم ، گفت : هرگز نتوانى و با عابد گلاويز شد و عابد را روى زمين انداخت و گفت : بازگرد و گرنه سرت را از تن جدا كنم .
گفت : مرا رها كن تا بروم ؛ لكن بگو چرا آن دفعه من نيرومندتر بودم ؟
ابليس گفت : تو براى خدا و با اخلاص قصد قطع درخت را داشتى لذا خدا مرا مسخر تو كرد و اين بار براى خود و دينار خشمگين شدى ، و من بر تو مسلط شدم .
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
توکل بالای آیت الله حائری🌱
در زمان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری اعلی الله مقامه، قم چهارصد طلبه داشت. زمستانی هوا خیلی سرد شده بود، طلاب مراجعه کردند محضر مرحوم حاج شیخ گفتند: هوا خیلی سرد است؛ نیاز به عبای زمستانی دارد. حاج شیخ فرمود: جز مایة توکل به خدا چیزی در دست ندارم. عالم اهل معنا، مرحوم بافقی اعلی الله مقامه، حضور داشتند، حاج شیخ فرمودند اگر اجازه می دهید من بروم مسجد جمکران حوالة چهارصد عبا برایشان از ولی عصر بگیرم. اینها سربازان آقا هستند. شب جمعه آمد مسجد جمکران بیتوته کرد.
خوشا آن کس که دارد با تو پیوند/ خوشا آن دل که دارد با تو راهی
روز جمعه برگشت از جمکران. به حاج شیخ گفت آقا فرمودند صبح شنبه حوالة عباها می رسد. صبح شنبه شد یکی از تجار تهران آمد محضر حاج شیخ، خم شد دست ایشان را بوسید. گفت: مشکلی داشتم دیروز به امام عصر عرض کردم، اگر گره کارم را باز کنی چهارصد عبا برای سربازانت می خرم. مرحوم بافقی فرمودند این هم حواله ای که آقای ما دادند.
دل داشتیم و دادیم جان بود عرضه کردیم/ چیزی که یار خواهد صبر است و ما نداریم
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
يكصد رحمت ميان دو انگشتان
اسحاق بن عمار مى گويد:
من در كوفه ثروتمند شده بودم . از برادران دينى بسيار نزد من مى آمدند ترسيدم در ميان مردم شرمنده شوم به غلام خود دستور دادم هرگاه يكى از برادران دينى آمد و مرا خواست بگو ايشان اينجا نيست .
در همان سال به مكه رفتم . خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و سلام كردم حضرت با سنگينى و گرفته خاطر، جواب سلام داد.
گفتم :
فدايت شوم ! چرا از من روى گردانى و به من كم لطف هستيد؟
فرمود:
به خاطر اين كه شما روش خود را نسبت به مؤمنان تغيير داده ايد.
گفتم :
فدايت گردم ! از اين كه زياد مشهور شوم ، ترسيدم و چنين كارى كردم . خدا مى داند به آنها شديدا علاقمندم .
حضرت فرمود:
اى اسحاق ! از زيادى مؤمنان هرگز ناراحت نباش ! زيرا هرگاه دو نفر مؤمن با يكديگر ملاقات كرده و دست بدهند. خداوند يكصد رحمت در ميان دو انگشتانشان قرار مى دهد كه نود و نه رحمت از آن مخصوص كسى است كه برادر دينى خود را بيشتر دوست مى دارد و هر كدام نسبت به رفيقش بيشتر محبت كند او بيشتر مورد توجه الهى قرار مى گيرد.
هرگاه براى رضاى خدا همديگر را به آغوش گيرند رحمت خداوند آنان را مى پوشاند و به آنان گفته مى شود:
شما آمرزيده شديد، بار ديگر همديگر را به آغوش بگيريد.
هرگاه خواستند صحبت كنند، فرشتگان به يكديگر گويند از اين دو نفر دور شويم شايد راز دلى دارند و خداوند نمى خواهد از راز دل آنها باخبر شويم .
اسحاق مى گويد:
عرض كردم ممكن است آن دو فرشته نويسنده اعمال فاصله بگيرند و در نتيجه سخنان ما را نشنوند و ننويسند. با اين كه خداوند مى فرمايد:
(ما يلفظ من قول الا الديه رقيب و عتيد) (66):
انسان سخن نمى گويد مگر اين كه دو ملك رقيب و عتيد براى ضبط گفتارشان آماده هستند.
حضرت صادق عليه السلام با شنيدن اين سخن آهى كشيد و به شدت گريست به طورى كه اشك ديدگانش محاسن آن حضرت را تر نمود و فرمود:
اى اسحاق ! اگر آن دو فرشته نشنوند و ننويسند، خداوند آگاه بر گفتار ماست .
اى اسحاق ! از خدا بترس ! آنچنان كه او را مى بينى و اگر تو او را نمى بينى ، او تو را مى بيند و اگر شك كنى در اينكه او تو را نمى بيند كافر شده اى و اگر يقين داشته باشى خداوند تو را مى بيند باز مرتكب گناه شوى در چنين صورت او را پست ترين بينندگان قرار داده اى كه حيا نمى كنى
آیت الله سید علی قاضی(ره):
🔸 بعضیها میگویند آقا چه ذڪری
را بخوانیم تا پیشرفت ڪنیم؟
بهترین ذڪر برای پیشرفت
ڪردن، گناه نڪردن است...
#یک_نکته_از_هزاران
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
🚫سخنانی بسیار جالب در مورد چگونگی سحر کردن افراد مختلف از زبان ساحری که توبه کرده.
🌴این شخص میگوید من جنها را برای سحر کردن اشخاصی روانه میکردم و بعضی از آنها به راحتی و به سرعت سحر میشدند.
🌴و برای بعضی دیگر نیز جنها را روانه میکردم ولی جنها برمیگشتند ومیگفتند ما صدای او را میشنیدیم اما نمیتوانستیم او را ببینیم.
🌴برای بعضی دیگر نیز جنها را روانه میکردم که آنها را سحر کنم اما جنها باز میگشتند و میگفتند از دور او را دیدیم اما او را گم کردیم و از جلو چشمانمان گم میشد.
🌴برای سحر کردن بعضی دیگر نیز جنها را روانه میکردم ولی جنها باز میگشتند ومیگفتند او را نیافتیم، بعد از آن من جنهای سركش و خشمگین را میفرستادم که از جنهای قبلی قویتر بودند ودارای تواناییهای بیشتری بودند،ولی آنها نیز باز میگشتند ومیگفتند او را پیدا نکردیم...
🌴بعد من جنهای عفریت(نیرومند ترین جنیان،دیو قوی ودرشت هیکل) را برای سحرکردن میفرستادم ولی آنها نیز باز میگشتند ومیگفتند ما تمام زمین را از مشرق تا مغرب گشتیم ولی آن شخص را نیافتیم،من به آنها میگفتم چطور او را پیدا نکردید در حالی که او در خانهی خودش است یا در محل کارش در فلان جاست، ولی آنها میگفتند به فلان جا هم رفتیم ولی او را نیافتیم.
📚ساحر میگوید بعد از آنکه توبه کردم دانستم که اشخاص بر حسب عبادات و اذکارهایی که مانند هالهای اطراف آنها را فرا میگیرد و باعث محافظت آنها از پلیدیها و هر گونه شر و بدی میشود فرق دارند.
📚کسانی هستند که اصلا هیچ عبادت و اذکاری ندارند تا آنها را در مقابل شر جن و انس و... محافظت کند و در نتیجه به را حتی سحر میشوند و به دام میافتند.
📚کسانی نیز هستند که در نماز و اذکارهایشان کوتاهی وجود دارد و این افراد کسانی هستند که شیاطین آنها را نمیدیدند ولی صدایشان را میشنیدند ولی با این حال ممکن است شیاطین آنها را ببینند و ....
📚ولی کسانی که بیشترین عبادات و اذکاری که باعث محافظت انسان از هرگونه شر وبدی میشود را انجام میدادند ، کسانی بودند که شیاطین تمام زمین را از مشرق تا مغرب برای یافتن آنها جستجو میکردند ولی آنها را پیدا نمیکردند و نمیدیدند اگرچه در کنارشان بود.
الله تعالی میفرمایند:
🌸﴿وَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ جَعَلۡنَا بَيۡنَكَ وَبَيۡنَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ حِجَابٗا مَّسۡتُورٗا٤٥﴾ [الإسراء: ۴۵]. 🌸
📚«و چون قرآن بخوانی، میان تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، پردهای پوشیده قرار میدهیم» یعنی: کافران به سبب روگردانی و تغافل از قرائت تو، همانند کسانیاند که میان تو و آنان حجابی پوشاننده قرار دارد که آنها را از شنیدن قرائتت بازمیدارد. بهقولی معنی این است: میان تو و آنان پردهای قرار میدهیم که تو را نمیبینند و از آزارشان ایمن میمانی، درحالی که قرائت تو را نمیشنوند ونمیفهمند. به تأیید این قول نیز روایاتی آمده است؛ از آن جمله روایت ابنکثیر از اسماء دختر ابوبکر است که فرمود: «چون سوره ﴿تَبَّتۡ يَدَآ أَبِي لَهَبٖ﴾ [المسد: ۱] نازل شد، ام جمیل زن ابولهب درحالیکه سنگ بر دست داشت و رجز میخواند، ولوله کنان به دنبال پیامبر خدا میگشت تا به ایشان حمله کند ، ام جمیل پیش ابوبکر رفت و سراغ پیامبر را از او میگرفت ولی پیامبر در کنار ابوبکر نشسته بودند و ام جمیل ایشان را نمیدید».
📚تفسیر آیه برگرفته از تفسیر انوار القرآن