⚡️⚡️ما رئیس دزدها نیستیم⚡️⚡️
شیخ عبدالکریم حامد: شخصی در مجالس سیدالشهداء (علیه السلام) خدمت می کرد و زیر لب این شعر را می خواند:"حسین دارم چه غم دارم."
شیخ رجبعلی با دیدن این شخص در دل گفت: سید الشهداء (علیه السلام) به این شخص تفضل خواهند کرد و او را از هم ها و غم های قیامت نجات خواهد داد. پس از مدتی جناب شیخ رجبعلی شبی در خواب دید که محشر به پا شده و امام حسین (علیه السلام) به حساب مردم رسیدگی می کنند و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد. شیخ رجبعلی می گفت كه با خود گفتم: امروز روز توست، گوارایت باد.
ناگهان دیدم که امام حسین(علیه السلام) به فرشته ای امر می کند که آن مرد را به انتهای صف بیندازد. در آن هنگام حضرت نگاهی به من کردند و با ناراحتی فرمودند: شیخ رجبعلی، ما رئیس دزدها نیستیم!
از سخن حضرت تعجب کردم و پس از بیداری جستجو کردم که شغل آن مرد چیست و فهمیدم که عامل توزیع شکر است و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد، آزاد می فروشد.
( منبع: کتاب بهترین شاگرد شیخ )
💫ای کاش هر روز زیارت عاشورا می خواندم💫
حاج ملا ابوالحسن حائری مازندرانی: بعد از رحلت حاج میرزا علی نقی طباطبایی شبی ایشان را در خواب دیدم. به او گفتم: « آرزویی هم در آنجا داری؟ »
گفت: « هیچ آرزویی ندارم به غیر از اینکه افسوس می خورم که چرا هر روز زیارت عاشورا را نمی خواندم. زیرا من فقط در دهة اول محرم زیارت عاشورا را می خواندم. »
( منبع: کتاب زبده الحکایات )
💧آثار یک قطره اشک💧
مسمع بن عبدالملک نقل می کند که امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: ای مسمع، تو از اهل عراق هستی، آیا به زیارت قبر حسین (علیه السلام) می روی؟ عرض کردم من از جانب خلیفه در امان نیستم، لذا احتیاط کرده و به زیارت آن حضرت نمی روم.
حضرت فرمودند:آیا از مصائبی که به آن حضرت رسیده، یاد می کنی؟
عرض کردم: بلی. فرمودند: فتجزع؟ (آیا به جزع و فزع می آیی؟)
عرض کردم: بلی، به خدا قسم به خاطر یاد کردن مصائب آن بزرگوار چنان غمگین و حزین می شوم که اهل و عیالم اثر آن را در من مشاهده می کنند و چنان حالم دگرگون می شود که از خوردن غذا و طعام امتناع نموده و به وضوح علائم حزن و اندوه در صورتم نمایان می گردد.
حضرت فرمودند: خدا رحمت کند اشک های تو را (یعنی به واسطة اشکها تو را رحمت نماید) بدان که قطعاً تو از کسانی محسوب می شوی که به خاطر ما جزع نموده و به واسطة سرور و فرح ما مسرور گشته و به خاطر حزن ما محزون گشته و به جهت خوف ما خائف بوده و هنگام مأمون بودن ما در امان هستند. توجه داشته باش که حتماً و عنقریب هنگام مرگ، اجدادم را بالای سرت خواهی دید که به ملک الموت سفارش تو را خواهند نمود و بشارتی که به تو خواهند داد برتر و بالاتر از هرچیزی است و خواهی دید که ملک الموت از مادر مهربان به فرزندش به تو مهربان تر و رحیم تر خواهد بود. بدان که کسی که به خاطر ما، قلبش دردناک شود در روزی که موت و مرگش فرا برسد و ما را مشاهده نماید سرور و نشاطی برایش پیدا شود که پیوسته این سرور در او بوده تا در کنار حوض کوثر بر ما وارد گردد. ( منبع: بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۹ )
🔥🔥گناهان این گونه جمع می شوند 🔥🔥
« شیخ کلینی از امام صادق ( عليه السلام ) روایت می کند که روزی پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در بیابانی خشک و بی آب و علف، توقف کردند و به اصحاب فرمودند: بروید هیزم بیاورید. اصحاب گفتند: یا رسول الله، در این بیابان هیزم پیدا نمی شود. پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند؛ هر کس به اندازه ای که می تواند، هر چند اندک، هیزم جمع آوری کند. اصحاب در بیابان به دنبال هیزم گشتند و هر کس مقداری هیزم آورد. هیزم ها را روی هم انباشتند و به صورت پشته ای در آمد. پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند؛ گناهان نیز این گونه جمع می شود. برای هر نفر مأموری هست که گناهان او را می نویسد و این گناهان، مانند این هیزم ها پشته می شوند. » [ کافی، ج۲، ص۲۸۸ ]
🔑🔓مکافات اعمال ( بخش اول ) 🔓🔑
« يك نفر سرش ضربه ای خورد و شکست . شیخ رجبعلی خیاط وقتی او را دید، گفت : در كارخانه بچه اي را اذيت كرده اي و اگر از او رضايت نگيري، قضيه دنباله دارد. آن مرد تاييد مي كند و مي گويد: پسر صاحب كارخانه ايراد نامربوطي گرفته بود كه به او گفتم: مگر فضولي ؟! شب هم كه براي گرفتن دستمزد رفته بودم دلخور شدم و پسرك را به گريه انداختم. شيخ فرمود: بيخود براي شما گرفتاري پيش نمي آيد. » [ تنديس اخلاص، ص ۶۶ ]
یكی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط به نام آقای مؤمنی میگفت: من دستم زخم شده بود، رفتم خدمت جناب شیخ، گفت: مؤمنی دستت چه شده !؟ گفتم: با آهن بریده. شیخ گفت: میدانی چرا این طور شده؟ برای اینكه دختر كوچولویت را دعوا كردی و توی اتاق انداختی و به مادرش گفتی؛ تا من نگفتم بیرون نیاید. آقای مؤمنی میگفت: من با تعجب به جناب شیخ گفتم: من او را نزدم! جناب شیخ گفت: اگر زده بودی كه بدتر میشد. بعد اضافه كرد: حالا میروی یك چادر كوچولو با اسباب بازی برایش میخری تا او دستهای كوچكش را بالا كند و بگوید: ای خدا، من از سر تقصیرات پدرم گذشتم. » [ کیهان فرهنگی، شماره۲۰۶ ]
« یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند: روزی همسرم تب شدیدی کرد و مجبور شدم او را به بیمارستان ببرم و آن موقع هزینۀ زیادی صرف کردم. باز هم خوب نشد و دوباره به بیمارستان دیگری رفتیم و باز هم خوب نشد. نگران بودم. روزی که همسرم هم در ماشین بود،جناب شیخ رجبعلی خیاط را سوار ماشین خودم کردم وگفتم: آقاجان، ایشان همسرم هستند که گفتم تب دارند. شیخ نگاهی کردند و به او فرمودند: خانم، بچه را که این طور نمی زنند، استغفار کن. از دل بچه در بیاور و دلش را به دست بیاور، خوب می شوی. همین کار را کردیم و خوب شد. همسرم کودک را به خاطر ادرار کردن در منزل آن چنان کتک زده بود که نزدیک بود نفس بچه بند بیایید. » [ کیمیای محبت، ص۱۲۱ ]
« در منزل یکی از ارادتمندان شیخ رجبعلی خیاط، چند نفر از اداره دارایی خدمت ایشان میرسند. یکی از آنها اظهار میدارد که بدنم مبتلا به خارش شده و خوب نمیشود؟ شیخ پس از توجهی فرمود: زن علویهای را اذیت کردهای. آن شخص گفت: آخه اینها آمدهاند پشت میز نشستهاند بافتنی میبافند، تا حرفی هم به آنها می زنیم گریه می کنند! معلوم شد که آن زن علویه در ادارۀ آنها شاغل بوده و او با گفتار خود آن زن را آزرده است. شیخ فرمود: تا او راضی نشود، بدن شما بهبود نمییابد. » [ کیمیای محبت، ص۱۲۸]
مشابه این داستان را یکی دیگر از شاگردان شیخ نقل کرده است. او میگفت: « در حیاط منزل یکی از دوستان در حضور شیخ نشسته بودیم. یک صاحب منصب دولتی هم که در جلسۀ شیخ شرکت میکرد نشسته بود. او که به دلیل بیماری پایش را دراز کرده بود،رو به شیخ کرد و گفت: جناب شیخ! من سه سال است به این پا درد مبتلا شدهام و هر کاری میکنم نتیجه ندارد و داروها کار ساز نیست. شیخ مطابق شیوه همیشگی از حاضران خواست یک سوره حمد بخوانند. آنگاه توجهی کرد و فرمود: این درد پای شما از آن روز پیدا شد که زن ماشین نویسی را به دلیل این که نامه را بد ماشین کرده است، توبیخ کردی و سر او داد زدی. او زنی علویه بود، دلش شکست و گریه کرد. اکنون باید بروی و او را پیدا کنی و از او دلجویی کنی تا پایت درمان شود. آن مرد گفت: راست میگویی، آن خانم ماشین نویس اداره بود که من سرش داد کشیدم و اشکهایش درآمد. » [ تنديس اخلاص، ص۶۲]
🔑🔓مکافات اعمال ( بخش دوم ) 🔓🔑
« یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند: مهندسی بود بساز و بفروش. صد دستگاه ساختمان ساخته بود، ولی به دلیل بدهکاریِ زیاد، شرایط اقتصادی بدی داشت. حکم جلبش را گرفته بودند. به منزل پدرم آمد و گفت: نمیتوانم به خانهام بروم، خود را پنهان میکنم تا کسی مرا نبیند. شیخ با یک توجه فرمود: برو خواهرت را راضی کن! مهندس گفت: خواهرم راضی است، شیخ فرمود: نه! مهندس تأملی کرد و گفت: بله، وقتی پدرم از دنیا رفت ارثیهای به ما رسید. هزار و پانصد تومان سهم او میشد، یادم آمد که ندادهام. رفت و برگشت و گفت: پنج هزار تومان دادم به خواهرم و رضایتش را گرفتم. پدرم سکوت کرد و پس از توجهی فرمود، میگوید: هنوز راضی نشده. خواهرت خانه دارد؟ مهندس گفت: نه، اجاره نشین است. فرمود: برو و یکی از بهترین خانههایی را که ساختهای به نامش کن و به او بده، بعد بیا ببینم چکار میشود کرد. مهندس گفت: جناب شیخ ما دو شریک هستیم چگونه میتوانم؟ شیخ فرمود: بیش از این عقلم نمی رسد، چون این بندۀ خدا هنوز راضی نشده است. بالاخره آن شخص رفت و یکی از آن خانهها را به نام خواهرش کرد و اثاثیه او را در آن خانه گذاشت و برگشت. شیخ فرمود: حالا درست شد. فردای همان روز چند تا از آن خانهها را فروخت و از گرفتاری نجات پیدا کرد. » [ کیمیای محبت، ص۱۲۴ ]
« حکم اعدام چند نفر از جمله جوانی صادر شده بود. بستگان او نزد شیخ میروند و با التماس چارهای میجویند، شیخ رجبعلی خیاط میگوید: گرفتار مادرش است. نزد مادر وی رفتند، مادر گفت: هر چه دعا میکنم بی نتیجه است. گفتند: جناب شیخ فرموده است كه شما از او دلگیر هستید. گفت: درست است، پسرم تازه ازدواج کرده بود. روزی پس از صرف غذا سفره را جمع کردم و ظرفها را در سینی گذاشتم و به عروسم دادم تا به آشپزخانه ببرد. پسرم سینی را از دست او گرفت و به من گفت: برای شما کنیز نیاوردهام! سرانجام مادر رضایت داد و برای رهاییِ فرزندش دعا کرد. روز بعد اعلام کردند: اشتباه شده و آن جوان آزاد شد. » [ تنديس اخلاص، ص۶۷ ]
« یکی از تجّار بازار، ورشکست شد و از وضع نابسامان خود می نالید. با اصرار دوستش نزد شیخ رجبعلی خیاط رفت. پس از توضیحات تاجر، شیخ در حالی که سرش را پایین انداخته بود، فرمود: تو آدم بی رحمی هستی. چهار ماه است که شوهر خواهرت از دنیا رفته و تو تا حالا سراغ خواهرت و بچه هایش نرفته ای. گرفتاریِ تو از این جهت است. تاجر گفت: با هم اختلاف داریم. شیخ فرمود: ریشۀ مشکلات تو آنجاست. حال خود می دانی. تاجر مقداری وسایل منزل خرید و به خانۀ خواهرش رفت و آشتی کردند و بعد از مدتی مشکلش حل شد. » [ کیمیای محبت، ص۱۲۵ ]
💥💥گرفتاری های ما، نتیجه اعمال ماست 💥💥
در کتاب « در محضر لاهوتیان » به نقل از مرحوم کاشانی آمده است: « جوانی مرتباً به سراغ من میآمد و از بی سر و سامانی زندگیِ خود شِكوِه داشت و من آنچه به نظرم میرسید از او دریغ نمیكردم ولی گره از كار او گشوده نمیشد! شبی از من دعوت شد تا در مراسم میلاد مبارك حضرت علی ( علیه السلام ) شركت كنم. من به آن جوان گفتم كه امشب،شب برات است با من همراه باش تا ببینم چه می شود؟! مجلس بسیار باشكوهی بود و از طبقات مختلف در آن شركت كرده بودند. مداحان یكی پس از دیگری مدیحه سرایی میكردند و میرفتند. ساعتی از شروع مجلس گذشته بود كه شیخ جعفر مجتهدی آمدند و در كنار من نشستند. آن جوان از احترام من به ایشان دریافت كه او باید مرد صاحب نَفَسی باشد، لذا مرتباً از من میخواست كه مشكل او را با آقای مجتهدی در میان بگذارم تا بلكه فرجی شود. آن جوان را به ایشان معرفی كردم و گفتم: مدتی است كه با گرفتاری ها دست و پنجه نرم میكند، ولی از پس آنها برنمیآید! امشب، شب عزیزی است. اگر در حق او لطفی كنید ممنون خواهم شد. آقای مجتهدی نگاه نافذ خود را به صورت او دوختند و پس از چند لحظه درنگ به او فرمودند: شما باید رضایت پدر خود را جلب كنید! جوان گفت: پدرم، دو سال است كه مُرده است! گفتند: گرفتاری شما هم از دو سال پیش شروع شده است. مگر فراموش كردهای كه در آن روز آخر در میان شما چه گذشته است؟! شما در ساعات آخرین عمر پدرتان به سختی او را رنجاندید و پدر خود را در آن ساعات بحرانی به حالت قهر تنها گذاشتید! جوان در حالی كه عرق شرم بر سر و رویش نشسته بود رو به من كرد و گفت: آقا درست میگویند، نبایستی او را تنها میگذاشتم. آخر من تنها پسر او بودم، چه اشتباه بزرگی مرتكب شدم. آقای مجتهدی دقایقی بعد، دستوری به آن جوان دادند و از ما خداحافظی كردند و رفتند. آن جوان با به كار بستن دستور ایشان، در عرض یك ماه زندگیاش سر و سامان خوبی گرفت و هنوز هم با آرامش و در كمال راحتی زندگی میكند و دعا گوی آن مرد خداست. آن جوان چند شب بعد از آن ملاقات، پدرش را در خواب میبیند كه به او میگوید: دیگر از تو ناراضی نیستم، تو با این كار خود مشكل بزرگی را از پیش پای من در عالم برزخ برداشتی! »
🔘روز دحو الارض
✅ ۲۵ ذی القعده روز دحو الارض است. «دَحو» به معنای گسترش است و
منظور از دحوالارض ( گسترده شدن زمین از زیر کعبه) میباشد.
بر اساس روایتی از امام رضا (علیه السلام) تولد حضرت ابراهیم و حضرت عیسی (علیهما السلام) در چنین روزی اتفاق افتاده است.
همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) معرفی شده است.
اعمال :
1⃣ روزه:روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه اش مانند روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه دار باشد استغفار می کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است
2⃣ نماز: نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده است، آن دو رکعت است، در وقت چاشت(اول بالا آمدن آفتاب) در هر رکعت بعد از «حمد»، پنج مرتبه سوره «الشمس» بخواند و بعد از سلام نماز بخواند «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»، پس دعا کند و بخواند «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ» .
3⃣دعا: خواندن این دعا است که شیخ در «مصباح» فرموده، خواندن آن مستحب است: (اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّة....)
4⃣ شب زنده داری: احیا و شب زنده داری این شب، برابر با عبادت صد سال است.
5⃣ غسل:انجام غسل مستحبی به نیت روز دحوالارض.
6⃣ زیارت امام رضا (ع): زیارت حضرت رضا (علیه السلام ) یکی از بهترین و با فضیلتترین عمل مستحبی این روز است.
@ahadithenabe
⭕️دعا برای حفظ از بلاها
🔹حضرت آیت الله بهجت قدسسره: ما باید از خدا بخواهیم که ما را آن به آن (هر لحظه)، از جمیع آفات و بلیّات معنویّه و صوریّه، ظاهریّه و باطنیّه، دنیویّه و اُخرویّه سالم و محفوظ بدارد.
📕فیضی از ورای سکوت، ص۵۴
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت (ره)
#دعا
#آیت_الله_بهجت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
🔴🔵 مراقبات شب و روز دحوالارض
🌺 روز دحوالارض (۲۵ ذیالقعده) روزی است که زمین از نقطهای که کعبه بنا شده است، سر از زیر آب بیرون آورد و پهن و گسترده شد. از کعبه هست که زمین شایستهی سکونت خلیفهالله میشود. دحوالارض روز گسترش رحمت الهی و روز تفضّلات بزرگ خدای متعال است.
♦️ شب دحوالارض هم از ليالی شریف و شبی بسیار عظیم است. شب ظهور و تولّد انبیاء بزرگ؛ حضرت ابراهیم علیه السّلام و حضرت عیسی بن مریم علیه السّلام و شب عنایات خاصّهی الهی به اهل عبادت و خلوت است. شبی است که رحمت خدا در آن نازل میشود و قیام به عبادت در آن اجر بسیار دارد.
🍃 اعمال روز دحوالارض:
🌼 ۱- غسل
🌼 ۲- روزه
▫️ روز دحوالارض یکی از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است و از برای روزهدار این روز هرچه بین آسمان و زمین است، استغفار میکنند.
▫️روزه اين روز همانند روزه هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفاره هفتاد سال است، و هر كه اين روز را روزه بدارد و شب را به عبادت به سر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود.
🌼 ۳- دو رکعت نماز که مستحبّ است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شود (هنگام چاشت) خوانده شود و بخواند در هر رکعت:
▪️سوره «حمد» ۱ بار
▪️سوره «شمس» ۵ بار
▫️و بعد از نماز هم بگوید:
▪️لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلیِّ الْعَظيمِ
▫️سپس دعا كند و بخواند:
▪️يا مُقيلَ العَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی، يا مُجيبَ الدَّعَواتِ اَجِـبْ دَعْـوَتی، يـا سامِعَ الاَْصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی، وَارْحَمْنی وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتی وَما عِنْدی، يا ذَاالْجَلالِ وَالاْكْرامِ.
▫️ای ناديده گيرندهی لغزشها! لغزشم را ناديده گير، ای اجابت كنندهی دعوت ها! دعوتهايم را اجابت كن، ای شنوای صداها! صدايم را بشنو و به من رحم كن، و از بدیهايم و آنچه نزد من است درگذر، ای صاحب جلال و اکرام.
🌼 ۴- خواندن دعایی که شیخ طوسی رحمت الله علیه توصیه نموده است:
▪️اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ كُلِّ كُرْبَةٍ أَسْأَلُكَ فِی هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ ..... (برای خواندن متن کامل دعا به مفاتیحالجنان مراجعه فرمایید)
🌼 ۵- زیارت امام رضا علیهالسّلام
#مراقبات_ماه_ذیالقعده
#دحوالارض
#یا_صاحب_الزمان_عج
*دحوالارض چیست؟*
*بیست و پنجم ذیقعده، هم زمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. از امیرالمومنین (ع ) روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود.*
*کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.» همچنین در برخی از روایات این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود(عج) معرفی شده و خاتم المحدثین، شیخ عباس قمی (ره) روز دحوالارض را از چهار روز معروفی ذکر کرده که روزه آن ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.*
*روز دحوالارض از روزهای پر برکت خدا برای بندگان سالک الی الله در کتاب شریف «المراقبات» روایت است که امام رضا ـ علیه السلام فرموده اند:*
*در شب بیست و پنجم ماه ذى القعده حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسى (ع) متولد شده اند. در این روز، رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ به قصد حجة الوداع از مدینه با یكصد و چهار هزار یا یكصد و بیست و چهار هزار و حضرت فاطمه (ع) و تمامى اهل بیت خود از راه شجره به مکه عزیمت نمودند*
*توبه، استغفار، عبادت و شب زنده داری از اعمالی است که در شب دحو الارض سفارش و تأکید بسیاری برای انجام دادن آنها شده است. شب و روز دحوالارض نمازها و ادعیه مخصوصی دارد که کیفیت آنها در کتاب مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی (ره) آمده است.*
*معنای دحوالارض «دَحو» به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند. از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود.*
*بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع پدید آمد.مجموع این گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاری می شود. برنامه های معنوی زمین، گاهواره زندگی انسان و همه موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گرانبهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است.*
*روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:*
*1. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد*
*. 2. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.*
*3. ذکر و دعا.*
*4. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.*
#یا_صاحب_الزمان_عج
*┄┅═✧﷽✧═┅*
*روزه گرفتن در روز شنبه فردا (روز دحو الارض) را از دست ندهیم*
✍️ *روز بیستوپنجم ماه ذی القعده، روز دَحوُالاَرض است؛یکی از آن،چهار روزی است که در تمام سال به برتری و مزیت روزه گرفتن ممتاز است و در روایتی آمده: که روزه این روز همانند روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر آمده: که جبران روزۀ هفتاد سال است و هرکه این روز را روزه بگیرد و شب را به عبادت به پایان ببرد، برای او عبادت صد سال نوشته شود و برای روزهدار این روز، هرچه در میان زمین و آسمان است استغفار کند*
#یا_صاحب_الزمان_عج
❓❓در معارف مهدوی، به چه موضوعی باید بیشتر #فکر کنیم؟
✅ما وقتی میخواهیم دربارۀ #ظهور صحبت کنیم، در واقع باید دربارۀ خودمان صحبت کنیم!
✅این ما هستیم که به دوران #غیبت پایان خواهیم داد. بیشتر باید در اینباره فکر کنیم.
✅ امروز مهمترین موضوع در معارف مهدوی، «رفع عیوب مدعیان ولایتمداری» است.
#عوامل_تاخیر_در_ظهور
#استاد_پناهیان
#یا_صاحب_الزمان_عج
*عهد امام بر گردن شیعیان در کلام حضرت ثامن الحجج علیهم السلام*
وشاء گفت:
از امام رضا عليه السلام شنيدم كه میفرمود:
*هر امامى در گردن دوستان و شيعيانش عهدى دارد. وفاداری كامل به آن پيمان و حسن انجام وظيفه اين است كه شيعيان به زيارت قبور ائمه عليهم السلام بروند*.
*هر كسی با اشتياق و علاقه به زيارت آنها برود، روز قيامت ائمه عليهم السلام او را شفاعت خواهند كرد*.»
كامل الزيارات، ابن قولويه القمي، ص236_237
*روزهای ۲۳ و ۲۵ ذیالقعده، ایام زیارتی مخصوص امام رضا علیهالسلام است؛ مجاوران وزائران، خود را از فیض زیارت در این روزها محروم نکنند و دیگر شیعیان نیز از راه دور امام رئوف را زیارت کنند.*
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلیِّ بنِ مُوسَى الرِّضَا المُرتَضَى، الإمامِ التَّقیِّ النَّقیِ وَحُجَّتِکَ عَلَى مَن فَوقَ الأرضِ وَمَن تَحتَ الثَّرَى الصِّدّیقِ الشَّهید، صَلاةً کَثیرَةً تَامَّةً زَاکیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَأفضَلِ ما صَلَّیتَ عَلَى أَحَدٍ مِن أَولیائِکَ
اللهم عجل لولیک الفرج
#یا_صاحب_الزمان_عج
❤ دعبل میخواند و امام میشنید.
میشنید و اشک میریخت.
قصیدهاش، قصهی مظلومیت بود و محرومیت.
شرح جنایتهای بی مکافات مانده.
وصف خونهای به ناحقریخته اهلبیت.
باران اشک، میبارید از چشم امام رئوف.
دعبل، خواند:
«قلبم پاره پاره میشد، از حجم این همه اندوه و درد،
اگر امیدوار نبودم به ظهور منتقمی که یقیناً خواهد آمد...»
بریده بودند، امان از چشم و گلوی امام، اشک اشتیاق و آه فراق، در وقت شنیدن این ابیات.
*دیدند که حضرتش برخاست*.
*تمام قامت و به احترام.*
*سر به سمت زمین خم کرد،*
*به نشانهی تعظیم،*
*به حرمت او که وصفش را شنیده بود*،
*دست راست بر فرق مبارک خود گذاشت، فرمود:*
*أللّهمّ عجّل فرجه ومخرجه، وانصرنا به نصراً عزیزاً*.
بارپروردگارا!
تعجیل بفرما در فرجش،
و در هنگامه ی خروجش.
و یاریمان کن با او،
کمکی پیروزمندانه و شکستناپذیر.»
صحیفه رضویه، ص ۸۵.
اللهم عجل لولیک الفرج
#یا_صاحب_الزمان_عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | او همه را میبیند و رنج میبرد‼️
💠 سخنان شنیدنی شهید چمران دربارهی ولی عصر(عج)
🤲🏻 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کلیپ
🔴 داد و ستد با زمـان!
✍ امام على عليه السلام فرمود: شب و روز در تو عمل مى كنند، تو هم در شب و روز عمل كن، و از تو مى گيرند، پس تو هم از آنها بگير.
گذشت زمان، دنيا را كهنه، عمرها را كوتاه و انسانها را پير مى كند. هر كس به نوعى مشمول «مرور زمان» و تأثيراتِ گذشتِ عمر و سپرى شدن شب و روز است.
در واقع، ما به نوعى در حال دادوستد با «زمان» هستيم. زمان، پيوسته عمر و فرصت و جوانى و شادابى و قواى جسمى را از ما مى گيرد. ولى چه مى دهد؟
دريغ است كه ما «عمر» بدهيم، ولى «سعادت» نگيريم! «جوانى» را بدهيم، ولى دانش و تجربه نيندوزيم. قواى جسمى و توانايى هاى فكرى و بدنى ما صرف شود، ولى براى آتيه خويش، كاميابى را ذخيره نسازيم.
ما، پيوسته رو به كاهشيم، مثل شمعى كه مى سوزد، مثل يخى كه آب مى شود، مثل آبى كه به زمين فرو مى رود يا تبخير مى گردد.
اين، كار و عمل و تأثيرگذارى شب و روز درماست.
ما چه تأثيرى در شب و روز و زمان مى گذاريم؟
آيا آنچه روزگار از ما مى گيرد، در مقابل ما هم چيزى مى گيريم؟
📚 کتاب چهل حدیث راه زندگی
🔴 چرا برکت از عمرها رفته است؟
✍ قدیم در کوچه پس کوچه ها پیرمردها را می دیدیم که دولا دولا راه می رفتند.
البته الان دیگر کسی پیر نمی شود. برکت از عمرها رفته است. چون مردم به نماز و اهمیت نمی دهند، عمرهایشان برکت ندارد. در روایت آمده است که: کسی که به نماز اهمیت ندهد، به پانزده بلا مبتلا می شود: یکی از آن بلاها این است که برکت از
عمرش می رود.
📚 کتاب در محضر مجتهدی ج۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پشت پرده بلاها ؟!
🎙#استاد_عالی
♥️اولین بوسه بر دست حضرت حجت
(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
❇️مفضل بن عمر، از امام صادق (عليه السلام) روايت کرده که فرمود:
(آنگاه که خداوند به حضرت قائم اجازه خروج دهد، آن حضرت به منبر رود، پس مردم را به سوى خويش دعوت کند، وبه خداوند سوگندشان دهد...
⚜جبرئيل در حجر اسماعيل نزد آن حضرت مى آيد ومى گويد: به چه چيز مردم را مى خوانى؟ حضرت قائم (عليه السلام) دعوت خود را به او خبر دهد.
🔆جبرئيل مى گويد: من نخستين کسى هستم که با تو بيعت مى نمايم، دست خويش را براى بيعت باز کن، پس دست به دست آن حضرت گذارد،
ومتجاوز از سيصد وده مرد نزد او بيايند وبا او بيعت نمايند، ودر مکه مى ماند تا يارانش به ده هزار نفر برسد، سپس از آنجا به مدينه رهسپار گردد). (1)
🔅و نيز وارد شده که: حضرت قائم (عجل الله فرجه) پشت به حرم (خانه کعبه) مى دهد ودست خود را دراز مى کند مثل دست موسى...
💫آنگاه مى فرمايد: اين دست خداست واز جانب خداست وبه امر خدا کشيده شد، واين آيه را تلاوت مى کند: (ان الذين يبايعونک انما يبايعون الله يد الله فوق ايديهم، فمن نکث فانما ينکث على نفسه...). 💫
⚡️پس اول کسى که دست آن حضرت را مى بوسد جبرئیل است، وبا آن جناب بيعت مى نمايد وپشت سر او فرشتگان و نجبای_جن و نقیبان آن حضرت بيعت مى کنند). (2)
📚پي نوشته ها :
(1) مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1154.
(2) اسرار العقائد، ج 2، ص 100.
داشتم اندک محاسبه ای برای تابستون میکردم از یه جا به بعد اصلا اندرون افق محو شدم👀🚶♂
اینکه...
یک هفته: 168 ساعت
یک ماه: 720 ساعت
90 روز( سه ماه تابستون): 2160 ساعت
+یعنی ما توی سه ماه 2160 ساعت در اختیار داریم🙂
اما اینکه کجا هزینه میکنیمش و مثل برق و باد میگذره الله اعلم‼️💔
#تباهیات