^🌱🌻^
#شهیدانه✨
ازشپرسیدنچیکارامیکنـے؟
گفت !
+بهنگھبانۍدلمشغولیم؛
تاکسۍجزخدا وارد نشود(:
『شھیدبابایـے🌱'』
#ادمین_خادم_الشهدا 🍄❤️
#شهیدانہ😍
❬چشماشمجروحشدو
منتقلشڪردندتھران؛
محسنبعدازمعاینہازدڪترپرسید:
آقا؎دڪترمجرا؎اشڪچشممسالمہ؟
میتونمدوبارھبااینچشمگریہڪنم؟ッ
دڪترپرسید :
برا؎چۍاینسوالرومیپرسۍپسرجون
محسنگفت :
"چشمۍڪہبرا؎امامحسین
گریہنڪنہبہدردمننمیخورھ! . . .シ ❭
📻⃟📞¦⇢ #شھیدمحسندرودی
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
رفیقشمیگفت:
گاهیمـیرفتیهگوشهیِخلوت ،
چفیهاشرومیکشـیدرویِسـرشتوحالت ِ سـجدهمـیموند..
بهقولِمعروفیهگوشـهای
خداروگیرمیآورد..♥️(:
شهید صدرزاده!)
#شهیدانه
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
هرموقعبهبهشتزهرامیرفت؛
آبےبرمیداشتوقبورشهدارومیشسٺ!
میگفٺ:باشهداقرارگذاشتمکهمن
غبارروازرویقبرهایآنهابشورموآنھـٰا
همغبارگناهروازرویدلِمـنبشورند...!
‹ 🕊🌱⇢ #شهیدانه›
‹ ☘🤍⇢ #شهید_رسول_خلیلی ›
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
5.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•‹﷽›•
امیر میخواست در کربلا شهیدشود،
اما عاشورایش در یکی از مـحلههای
تبریز رقم خورد تا بسیجی دلاوری که
علاوه بر عرصههای علمی و جــهادی
در پاســـداری از امــــنیت جامعه نیز
پیشتاز بود، در هـــــمین نــزدیکیها
کربلایی شود🕊
پدرش میگوید: این پسر آنقدرخاص
بود که هر چقدر هم بگویم، بـــاز هم
ناگفتههای زیادی میماند!
امــیر میخواست مدافع حــــرم شود
و مـــدافع حــــــرم هم شد؛ مـــــدافع
خــیمههای عزای حسینی🖤
#شهیدانه/#شهیدامیرحسینپور🌿
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
زمان:
حجم:
533.1K
#شهیدانه👆👆👆👆👆👆
#قدس
دفاع از فلسطین،
عزت و شرف می آورد.🌿
|شهیدحاجقاسمسلیمانی|
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
#شهیدانه
#شب_جمعه
#زندگی_نامه_شهید
شهید فرهاد نعمتی از بسیجیان جهادگر و سرافراز لشکر عملیاتی ۳۱ عاشورا بود که در سنگر مبارزه با فقر و همچنین محرومیتزدایی در جهت پیشرفت و آبادانی کشور در روستاها و مناطق محروم استان خدمت میکرد.
آخرین ماموریتی که شهید رفت احداث جاده روستایی در منطقه صعبالعبور ورزقان بود.
چند روزی بود آنجا کار میکرد و راننده بولدوزر بود. میخواستند جاده روستا را عریضتر کنند که در اثر واژگونی بولدوزر به دره سقوط کرده و به آرزوی خود یعنی شهادت رسید.
از شهید نعمتی یک فرزند پسر به نام علیسان به یادگار مانده که راه و رسم پدرش را ادامه میدهد؛ علیسان از دو سالگی زیر بال و پر مادرش بزرگ شد؛ مادری که در این سالها از بی معرفتی ها شکسته شده اما صبر و استقامتش نگذاشت خم بر ابروی علیسان بیاید. با گریه هایش گریست و با خنده هایش لبخند زد.
#اللهُم_َّعَجِّل_ْلِوَلِیِّک_َالْفَرَج
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59