eitaa logo
🕊انصار المهدی (عج)🏴
5.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
818 ویدیو
44 فایل
(❁﷽❁) السَّلَامُ‌عَلَیڪیَْا‌اَبَاصَالِح‌َالمَهدے براۍ مهدی«عج»خودٺ را بساز و مهیا کن، #ظهور_بسیار_نزدیک_است... کانال رسمی مداح اهل بیت استاد بزرگوار سرکار" خانم نراقیان" ❗️((رئیس شورای هیات مذهبی استان آ.شرقی))❗️
مشاهده در ایتا
دانلود
^🌱🌻^ ✨ ازش‌پرسیدن‌چیکارا‌میکنـے؟ گفت ! +به‌نگھبانۍ‌دل‌مشغولیم‌؛ تاکسۍ‌جزخدا وارد نشود(: 『شھید‌بابایـے🌱'』 🍄❤️
😍 ❬چشماش‌مجروح‌شدو منتقلش‌ڪردندتھران؛ محسن‌بعدازمعاینہ‌ازدڪترپرسید: آقا؎دڪترمجرا؎اشڪ‌چشمم‌سالمہ؟ میتونم‌دوبارھ‌با‌این‌چشم‌گریہ‌ڪنم؟ッ دڪترپرسید : برا؎چۍاین‌سوال‌رومیپرسۍپسرجون محسن‌گفت : "چشمۍڪہ‌برا؎امام‌حسین گریہ‌نڪنہ‌بہ‌دردمن‌نمیخورھ! . . .シ ❭ 📻⃟📞¦⇢ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• https://eitaa.com/ansarolmahdi_59 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
https://eitaa.com/ansarolmahdi_59 رفیقش‌میگفت: گاهی‌مـیرفت‌یه‌گوشه‌یِ‌خلوت ، چفیه‌اش‌‌رومیکشـید‌رویِ‌سـرش‌توحالت ِ سـجده‌مـیموند.. به‌قولِ‌معروف‌یه‌گوشـه‌ای خداروگیرمی‌آورد..♥️(: شهید صدرزاده!) https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
هرموقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت؛ آبےبرمیداشت‌وقبورشهدارومیشسٺ‌! میگفٺ‌:باشهداقرارگذاشتم‌که‌من غبارروازروی‌قبرهای‌آنها‌بشورم‌و‌آنھـٰا هم‌غبارگناه‌رو‌از‌روی‌دلِ‌مـن‌بشورند...! ‹ 🕊🌱⇢ › ‹ ☘🤍⇢ https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
5.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹﷽›• امیر می‌خواست در کربلا شهیدشود، اما عاشورایش در یکی از مـحله‌های تبریز رقم خورد تا بسیجی دلاوری که علاوه بر عرصه‌های علمی و جــهادی در پاســـداری از امــــنیت جامعه نیز پیشتاز بود، در هـــــمین نــزدیکی‌ها کربلایی شود🕊 پدرش می‌گوید: این پسر آن‌قدرخاص بود که هر چقدر هم بگویم، بـــاز هم ناگفته‌های زیادی می‌ماند! امــیر می‌خواست مدافع حــــرم شود و مـــدافع حــــــرم هم شد؛ مـــــدافع خــیمه‌های عزای حسینی🖤 /🌿 https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
زمان: حجم: 533.1K
👆👆👆👆👆👆 دفاع از فلسطین، عزت و شرف می آورد.🌿 |شهیدحاج‌قاسم‌سلیمانی| https://eitaa.com/ansarolmahdi_59
شهید فرهاد نعمتی از بسیجیان جهادگر و سرافراز لشکر عملیاتی ۳۱ عاشورا بود که در سنگر مبارزه با فقر و همچنین محرومیت‌زدایی در جهت پیشرفت و آبادانی کشور در روستاها و مناطق محروم استان خدمت می‌کرد. آخرین ماموریتی که شهید رفت احداث جاده روستایی در منطقه صعب‌العبور ورزقان بود. چند روزی بود آنجا کار می‌کرد و راننده بولدوزر بود. می‌خواستند جاده روستا را عریض‌تر کنند که در اثر واژگونی بولدوزر به دره سقوط کرده و به آرزوی خود یعنی شهادت رسید. از شهید نعمتی یک فرزند پسر به نام علیسان به یادگار مانده که راه و رسم پدرش را ادامه میدهد؛ علیسان از دو سالگی زیر بال و پر مادرش بزرگ شد؛ مادری که در این سالها از بی معرفتی ها شکسته شده اما صبر و استقامتش نگذاشت خم بر ابروی علیسان بیاید. با گریه هایش گریست و با خنده هایش لبخند زد. https://eitaa.com/ansarolmahdi_59