💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت ۱۳۹ 🎬
با خودم فک کردم نکنه اسحاق انوار میخواد ریه های من را به بنیامین پیوند بزنه ،که با شنیدن حرفهای انور متوجه شدم اشتباه کردم.
انور:وقتی متوجه شدم که پیوند لازمه,شروع کردم به ازمایش گرفتن ,البته طرف من فقط بچه های بین پنج تا هفت ساله هستند ,پس هرچه که بچه هدیه ی دواعش وسعودیها و...از عراق ویمن وفلسطین بود را ازمایش کردم ,حتی بافت ریه هم ازشان گرفتم ,اما ریه ی هیچکدام از انها قابل پیوند نبود,ولی من از پاننشستم وبه بهانه ی ازمایش غربالگری بیماریهای ژنتیک و...درقالب بهداشت جهانی,کل تل اویو واورشلیم وحیفا و...را زیر پا گذاشتم تا بالاخره یه مورد پیدا کردم,یک پسربچه ی هفت ساله به اسم عماد که از فلسطینیهای اورشلیم است,هم گروه خونش وهم بافت ریویش به بنیامین من میخوره,پسره الان تودبستان است ومن وتو بایک امبولانس,فوق پیشرفته ویک مأمور امنیتی راهی اورشلیم میشیم ,توباید پسره رااز مدرسه بکشی بیرون وبیاری داخل امبولانس,اول پسره رابیهوش میکنیم تا درد نکشه و سروصدا راه نندازه وبعدش یک سری داروهایی هست که من باید داخل امبولانس ,خیلی ملایم به پسره تزریق کنم تا بدنش برای پیوندی موفق اماده بشه,ریه های اهدایی باید درشرایطی خاص باشند تاعمل پیوند باموفقیت انجام بشه واین داروهای تزریقی اون شرایط را فراهم میکنند.
تا اسم عماد را اورد یاد عماد خودم افتادم ,بغض دوباره گلوگیرم شد وتصمیم گرفتم که هرطور شده عماد را ازچنگ این شیطان خونخوار که یک موجود کج ومعوج را میخوادنجات دهد,فراریش بدهم.
همینجور که توافکار خودم غرق بودم با صدای انور به خود امدم.
انور:توباید دستیار من باشی تواین عمل،میدوتی همین الانم خیلی دیرشده من میبایست این عمل را حداقل یک هفته پیش انجام بدهم که متاسفانه اونموقع هنوز عماد را پیدا نکرده بودم،بنابراین تا پسره را داخل امبولانس اوردیم باید کارمان راشروع کنیم تا وقتی که به تل اویو میرسیم ,کارهای اولیه انجام شده باشند ویک سره بریم سراغ پیوندواگر موفقیت امیز بود,تو مادر بنیامین میشی واهسته زیرلبش ,طوری که من نشنوم تکرار کرد ,همونطور که مادر اسحاق هستی....,حاضری؟
من:بله,بله...چرا که نه...
اسحاق انور بعداز اینکه یک ارامبخش به بنیامین تزریق کرد واین انسان زشت وکریه به خواب رفت,بوسیدش وگفت:طاقت بیار ,نهایتش تا یک ساعت دیگه پیشتم ونجاتت میدم...وزنگ زد تا امبولانس بیاد وباهم به سمت شهری به نام اورشلیم راه افتادیم....
#ادامه_دارد ..
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
💜
♥️🖇💜
💜🖇💜🖇💜
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
#پروانه ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت ۱۴۰ 🎬
با اسحاق انور حرکت کردیم ,من وانور عقب امبولانس نشستیم وجلو هم یه مامور امنیتی که لباس نیروهای بهداشت جهانی را داشت,بودند.
عقب امبولانس خیلی مجهز بود ,درست مثل یک اتاق عمل، تجهیزشده بود .
انوار برام توضیح دادکه به چه بهانه ای عماد راازمدرسه بیرون بیاورم ,درضمن ماموره هم همراهم میامد ومن چاره ای جز ربودن عماد نداشتم ,توکل کردم تا ان شاالله خدا نظری کند وعلی ودوستاش هم مددی برسانند.
خیلی زود به اورشلیم رسیدیم انگار فاصله ی تل اویو واورشلیم زیاد نبود.از پشت شیشه های امبولانس اصلا به بیرون دید نداشتم,روی بدنه ی امبولانس هم آرم سازمان بهداشت جهانی بود.
باتوقف کامل امبولانس متوجه شدم به مقصد رسیدیم.
با ماموره به طرف مدرسه ای که روبرو بود حرکت کردیم,خدای من اینجا چقد فقیر نشین بود,ساختمانهاش اکثرا مخروبه و از کار افتاده,
با مدیر مدرسه که یک خانم محجبه بود صحبت کردم وگفتم برای ازمایشات تکمیلی امده ایم,مدیر مدرسه اذعان داشت که هفته پیش برای ازمایش از دانش اموزانش اینجا امده اند ووقتی که فهمید،خون عماد, یه مشکل داشته وباید ازمایش تکمیلی بدهد,خیلی ناراحت شد,اخه میگفت عماد از مستعدترین وباهوش ترین بچه های مدرسه اش است.
وقتی مدیر مدرسه دست دردست عماد داخل دفتر شد,دلم لرزید,یه بچه مثل فرشته زیبا ومعصوم ,این فرشته ی زیبا قرار بود قربانی اون بچه شیطان اسحاق انور شود...خیلی ظلم بزرگی بود,ناخوداگاه باخودم تکرار کردم,عجب صبری خدا دارد....
با عماد داخل امبولانس شدیم,
دکتر انور دستی به سرعماد کشید ونشاندش کنارش وگفت:خوبی پسرم؟
عماد بازبان شیرین بچگی گفت:من خوبم اقا,اصلنم مریض نیستم ,چرا باید سوارامبولانس بشم؟
انور: چیزی نیست پسرم یه ازمایش ساده است ودستمال حاوی مواد بیهوش کننده را گرفت جلوی دهان عماد,امبولانس هم حرکت کرده بود اما به توصیه ی انور خیلی ارام میراند تا انور بتواند مواد تزریقی رابا ارامش وکم کم وارد بدن پسرک کند,میدانستم که این مواد فوق العاده خطرناکند,کاش میتوانستم کاری کنم که تزریق نکند.
بچه همان لحظه بیهوش شد ,عماد را آرام خواباندم روی تخت امبولانس وانور مواد تزریقی را دراورد وداخل یک سرنگ بزرگ ,شروع به کشیدنشان کرد.
ناگهان بایک حرکت تند وصدای بلند برخورد امبولانس باچیزی,انور پرت شد کف امبولانس ومنم افتادم روی عماد وسرنگ از دست انور افتاده بود گوشه ای,انور خیلی خیلی عصبانی شده بود,حرفهای رکیکی میزد وازفرط عصبانیت در امبولانس راباز کرد و....
#ادامه_دارد ..
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
💜
♥️🖇💜
💜🖇💜🖇💜
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💠 دوره مقدماتی
تربیت مربی کودک و نوجوان
(ویژه خواهران و برادران 18 تا 40 سال)
👥 اساتید دوره:
حجج اسلام دادآفرین، فخرالدینی، فردینژاد، عشقی و آقای مهدی قانع (مجری کشوری)
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره
09130026110
تماس بگیرید
➖➖➖
#هیئت_انصارالشهداء_یزد
@booyesib_ir
‼️ بلعیدن خرده های غذا هنگام نماز
🔷س ۵۷۴۲ آیا در هنگام نماز، خوردن و آشامیدن و یا بلعیدن خرده های باقی مانده در دهان، جایز است؟
✅ ج: خوردن و آشامیدن در حال نماز، آن را باطل می کند چه کم باشد یا زیاد، ولی فرو دادن خرده های غذا که در گوشه و کنار دهان باقی مانده یا مکیدن شیرینیِ قند و شکری که اندکی از آن در دهان هست، موجب بطلان نماز نمی شود.
همچنین اگر سهواً یا از روی فراموشی چیزی بخورد یا بیاشامد به شرطی که از صورت نماز خارج نشود، نماز باطل نمی شود.
@ansaroshohada_banovan
✨﷽✨
#پندانه
🔴جیغ مردم
✍دو خلبان نابینا که هر دو عینکهای تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپيما آمدند، زمانی که خلبانها وارد هواپیما شدند زمزمههای توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام كند دوربین مخفی بوده است. اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت.
هر لحظه بر ترس مسافران افزوده میشد چرا که میدیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، میرود. هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه میداد و چرخهای آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند.
در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد. یکی از خلبانان به دیگری گفت: "میترسم یکی از همین روزها مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن کنند و ما نفهمیم کی باید از زمین بلند شیم، اونوقت کارهمهمون تمومه !"
🔻این داستان، شیوه مدیریتی افراد نالایقی هست که عموما با جیغ مردم تازه میفهمن باید چیکار کنن.
↶【به ما بپیوندید 】↷
@ansaroshohada_banovan💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آِیا می دانید عزرائیل قبل مرگ خبر میدهد؟!
🎤استاد عالی
✅ @ansaroshohada_banovan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 توسل همگانی به ساحت مقدس حضرت فاطمه(س) جهت ظهور و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) با قرائت همگانی حدیث کسا در سرتاسر ایران 🗓️ زمان های اعلام شده از شبکه ی یک سیما☝🏻 ▪️لطفا اطلاع رسانی شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری فوق العاده زیبا متناسب با این ایام.
🏴السلام علیک یا فاطمه الزهرا🏴
@ansaroshohada_banovan🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ: نشانه های افراد شاد
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_تراشیون
💠
@ansaroshohada_banovan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازیهای_یلدا
🧩بازی ۱
شما هم میتونید از بازی با بچههای دلبندتون فیلم بگیرید و برای ما بفرستید.☺️🌹
@ansaroshohada_banovan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔉تمثیلی از ظلمت نفسی
🗣دکتر محمد حسین فلاح
@ansaroshohada_banovan
دو فقیر ی که هرکدام ذکری بر لب دارند !
عین الدوله که از وزرای قاجار بود ... روزی از خانه بیرون آمد و دو فقیر را دید که پشت در خانه ی او نشسته اند و هرکدام ذکری بر لب دارند ؛ یکی می گوید : « کار، خوبه عین الدوله درست کنه " و دیگری می گوید : " کار، خوبه خدا درست کنه ». عین الدوله وقتی این صحبت ها را شنید ، خوشش آمد و دستور داد که یک سکه ی اشرفی درون ظرفی بگذارند و روی آن غذا بکشند و به فقیر اولی که از او تعریف می کرد ، بدهند.
آن فقیر، که به طمع پول نشسته بود ، ظرف غذا را گرفت و با ناراحتی آن را به فقیر دومی داد . فقیر دومی هم غذا را خورد، پول را برداشت ، و رفت . عین الدوله فردای آن روز، باز فقیر اولی را بر در خانه ی خود دید. گفـت : «مـگر دیـروز پول را برنـداشتی ؟ دیگر چه می خواهی؟»
فقیر گفت «ما که پولی ندیدیم ؛ اگر منظورت ظرف غذاست که آن را به فقیر دیگری دادم.» عین الدوله لبخندی زد و گفت : « بله ؛ حقیقت را همان فقیر می گفت ! کار خوبه خدا درست کنه، عین الدوله سگ کیه ؟» امام جواد (علیهالسلام) می فرماید : «الثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعَالَى ثَمَنٌ لِكُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عَالٍ. اعتماد کردن بر خدا بهاي هر چيز نفيس و گرانبها و نردباني براي هر مقام بلندي است.»
[ بدیع الحکمه، مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، انتشارات بوستان قرآن، ص194 روایت در نزهة الناظر و تنبيه الخاطر /ص 136 ]
@ansaroshohada_banovan
🏴 لوح | فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی
✍سپهبد سلیمانی: اگر این جمله معروف پیامبر (ص) را مبنا قرار بدهیم، میتوانیم این نتیجه را بگیریم که هر کس به فاطمه زهرا (س) سیلی زد، به پیامبر(ص) سیلی زده است.
@ansaroshohada_banovan
══════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════
#صحیفه_سجادیه
#دعای_اول_فراز_یکم
•ا ﷽ ا•
✨ وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ ، فَقَالَ
﴿1﴾ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ.
🌷 دعای آن حضرت است که به سپاس و ثنای خدای عزّوجلّ شروع میکرد آن هنگام که در عرصهگاه دعا قرار میگرفت، پس میگفت:
(1) همۀ ستایشها مخصوص خداست؛ آن وجود مبارکی که اوّل است، بیآنکه اوّلی پیش از او بوده باشد؛ و آخر است، بیآنکه آخری پس از او باشد.
══════❀ ⃟⃟ ⃟🌺 ⃟✤══════
@ansaroshohada_banovan
هدایت شده از هیئت انصارالشهداء یزد
💠 دوره مقدماتی
تربیت مربی کودک و نوجوان
(ویژه خواهران و برادران 18 تا 40 سال)
👥 اساتید دوره:
حجج اسلام دادآفرین، فخرالدینی، فردینژاد، عشقی و آقای مهدی قانع (مجری کشوری)
✅جهت ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره
09130026110
تماس بگیرید
➖➖➖
#هیئت_انصارالشهداء_یزد
@booyesib_ir
💕اینگونه نیکویش نما !
پيامبرخدا صلي الله عليه و آله:
🍃🌸 مِهر خداوندى از آنِ كسى باد كه فرزند خود را در نيكو شدنش يارى دهد.
روايتگر حديث مى گويد: به حضرت عرض كردم: چگونه مى تواند او را در نيكو شدنش يارى دهد؟
حضرت فرمودند:
🔸كارى را كه بآسانى انجام داده است از وى بپذيرد؛
🔹 از كارى كه انجام دادن آن برايش سخت است درگذرد؛
🔸او را به كارى بيش از توانش وا ندارد؛
🔹 و وى را نادان نپندارد
@ansaroshohada_banovan
‼️محدوده ایام فاطمیه
🔷س 5123: چه روزهایی به عنوان ایام فاطمیه(سلام الله علیها)رعایت شود؟
✅ج: مناسب است روز شهادت (۱۳ جمادی الاول و ۳ جمادی الثانی) و یکی دو روز قبل و بعد از آن را به عنوان ایام حزن و عزای صدیقه کبری (سلام الله علیها) مراعات کنند.
📕منبع: leader.ir
#ایام_فاطمیه
@ansaroshohada_banovan
هدایت شده از هیئتـــ رَیآحیـنالهُـ❤️ـدے
✨﷽✨
سلام رُفَقــــٰاااااا😍😘👋🏻
🔎خوبین⁉️
🔍چه خبرا❓
🕯فرا رسیدن ایام #فاطمیه 😢 و شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها را به همه شما عزیزان تسلیت عرض می کنم.🥀🖤
♨️ دوستان ما برگشتیم با یه #محفل_مجازی جذاب دیگه‼️
💠 موضوع اینبار محفل ما در مورد رویدادهایی هست که از رحلت پیامبر (صل الله علیه و آله) تا شهادت #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) اتفاق افتاده...💔
📆 زمان محفلمون از چهارشنبه ۱۰/۰۱ تا جمعه ۱۰/۱۰ است.📅
😎پس دهـ🔟ـه اول ❄️زمستان❄️ خود را با ما بگذرانید😌😌😌
⏰میپرسین چه ساعتی؟!🤔
محفل هر روز راس ساعت ۱۴ 🕑 به صورت آفلاین برگزار میشه.📯
📬پس اگه نتونستی اون موقع هم آنلاین بشی غصه نخور🥺 بعدا میتونی محتوا رو ببینی🤓🧐
💌حواست باشه تک خوری نکنی و دوستاتم رو به محفل ما دعوت کنی😍
🎁 راستی میدونی که طبق معمول بعد از پایان محفل مجازی مسابقه ای با جوایزی نفیس برگزار میشه...🎈
📮پسحتمامطالبکانالرودنبالکن📮📱قرارمون یادت نره رفیق💞 •[ منتظرتیـ👀ـم ]• 🌙| @dokhtarane_booyesib 🍃| @booyesib_ir
دلایل پر حرفی کودک
👧🏻🧒🏻 یکی از مهمترین علتهای
پر حرفی در کودکان، حس کنجکاوی و تمایل به دانستن همه چیز هست. كودكان باهوش زياد سوال ميپرسن؛ اما این به این معنا نیست که ما باید به تمام سوالات اونا پاسخ کامل بدیم.
🔸یکی دیگه از علتهای پرحرفی در کودکان، نیاز به جلب توجه هست.
🔸گاهی ترس کودکان هم باعث میشه زیاد صحبت کنن.
🔸اگه والدین به فرزندشون به اندازه کافی توجه کنن و واسش به طور اختصاصی وقت بذارن، اما باز هم فرزندشون به طور «غیر عادی» صحبت کنه، باید به دنبال ریشههای روانی قضیه بگردن.
البته در نودونُه درصد مواقع حرف زدن زیاد بچهها کااااملا طبیعیه! پس الکی دنبال ریشهها نباشید. برای اون مورد باید خیلی خیلی خیلی غیرعادی باشه.
بچهی شما چقدر حرف میزنه؟
چیا میگه؟
@ansaroshohada_banovan
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ای بهاری ترین آینه هستی
یوسف کنعانی من، سلام
آقاجانم...
بیا و اذان عشق بخوان
تا جهان سراسر مسلمان شود
بیا و «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ....» را فریاد کن ...
چشم انتظار ماندهام ؛
من سر خوشم از لذت این چشم به راهی
و چشم انتظار میمانم ...
▪️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@ansaroshohada_banovan
#یک_داستان_یک_پند 1
✍تاجری را شاگردش از انبار او دزدی کرد. تاجر شاگرد را صدا کرد و از او توضیح خواست. شاگرد از ترس و شرم در پاسخ از این شاخه به آن شاخه پرید. تاجر برای شرمگین نشدن بیشترش به او گفت: گم شو! تاجر را دوست مؤمنی بود که این صحنه را میدید. تاجر گفت: به او گفتم گم شو، چون نخواستم دست و پای خود را بیشتر گم کرده و شرمنده شود. دوست مؤمن گفت: بدان به کسی که از ترس تو دست و پای خویش گم کند و خود را به خاطر خطایی که کرده در خود گم کرده باشد، گفتن «گم شو» احسان و نیکی نیست.
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى (263 - بقره) (فقیر سائل را به) زبان خوش و طلب آمرزش (رد کردن) بهتر است از صدقهای که پی آن آزار کنند.
اگر به کسی نیکی نکنیم بهتر از آن است که کار نیکی برایش انجام دهیم و بر سرش منت گذاریم. به عنوان مثال، قرضی به کسی بدهیم و منت بر سرش بگذاریم. اگر نمیتوانیم قرض بدهیم و تاب تحمل از دست رفتن پولمان را نداریم از همان ابتدا بهتر است با زبان نیک عذرخواهی کنیم.
💠@ansaroshohada_banovan