eitaa logo
کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا
240 دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
10.2هزار ویدیو
237 فایل
ضمن خوشامدگویی به اعضای محترم بر خود میبالیم که پس از سالها همکاری در گروه کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا اکنون در کنار شما در امرترویج فرهنگ ایثار جهاد شهادت و فریضه جهادتبین در کانال کشوری جبهه فرهنگی انصار الشهدا با استفاده از صاحب نظران هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
(عجل الله) بر گِل نشسته ایم بدون حضورتان ای ناخدای کِشتی طوفان زده بیا...
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 "کربلا کربلا ما داریم می آییم..."🚩🚩🚩🚩 🔹 این نوای خاطره انگیز دوران دفاع مقدس شاید آن روزها که خوانده می شد برای برخی شبیه یک رویا بود. ◇ اما شد و چه شدنی. مثالش همین . ◇ ماجرای نزدیکی به هم همین است... ما همانطور که کربلا را دیدیم، بر فراز قله بودن را هم خواهیم دید. لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌عجب مداحی برای شهید رئیسی خونده.... 🌹خادم ملت یعنی آخرش مثل حسین تنها/ تنت بمونه شب توی صحرا... 🤲 🌎@Shakhes3🔜
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کار دنیا به جایی‌ رسیده که دیگر این صحنه های تکان دهنده هیچ کس را تکان نمی دهد! 🚩 فیلمی دردناک از تسلی یک کودک به برادر کوچکترش در سوگ‌ پدر در غزه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ☫ 🔴 @qods_iraa
بسم الله الرحمن الرحیم إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ. هرروز جهت سلامتی وتعجیل درظهورمولا و سه بار 🇮🇷 ♻️ ✅ به بپیوندید: 🆔https://eitaa.com/joinchat/1021444294C53b3d3fba3
فرض کنید دختر یک خانواده ثروتمند هستید در تبریز... با یک طلبه ساده ازدواج می‌کنید و به خاطر ادامه تحصیل همان طلبه ساده راهی نجف می‌شوید گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی می‌دهد بعد این فرزند می‌میرد بعد دوباره فرزند می‌دهد دوباره در همان بچگی می‌میرد! دوباره فرزند می‌دهد دوباره‌....!! این در حالیست که فقر گریبانتان را گرفته در حدی که یکی یکی اسباب خانه را می‌فروشید حتی رختخواب!... همسر علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر می‌برد علامه درباره ایشان گفته بودند من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم و نیز گفتند اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمی‌توانستم ادامه تحصیل بدهم صبر حیرت انگیز؛ نوشتن المیزان علامه نه تعارف داشته و نه اغراق می‌کند علامه در جایی فرموده بودند ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه (سلام الله علیها )سلام می‌دادند من جواب خانم را می‌شنیدم و همچنین هنگامی که زیارت عاشورا می‌خواندند من جواب سلام امام حسین علیه السلام را می‌شنیدم همیشه به جایگاه او حسرت می‌خورم
هدایت شده از جهاد مقدس
❣ ديــدن روی تـو بـر ديـده جـلا مـی‌بـخـشد.. قـــــدم يـار بـه هــر خـانه صـفا می‌بـخشد.. بــدتر از درد جــدايی به خدا دردی نيست خــاک پـــــاهای تـــو گـفـتند دوا می‌بخشد.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ السلام_علیک_یا_بقیه_الله 🤲
هدایت شده از شیخ رضا زروندی
«اعمال شب هجدهم ماه مبارک رمضان»🍃 1_اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: هر کس در شب هجدهم ماه رمضان *چهار* ركعت نماز بخواند هر ركعت سوره *حمد* یک مرتبه و سوره *كوثر* بیست و پنج مرتبه 👈 از دنیا خارج نمی شود تا اینکه ملک الموت به او بشارت دهد که خدا از او راضی است 2_دعای پیامبر اکرم صلى الله عليه واله در امشب: *الْحَمْدُللهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِشَهْرِنَا هذَا وَأَنْزَلَ عَلَيْنَا فِيهِ الْقُرْآنَ وَعَرَّفنَا حَقَّهُ وَالْحَمْدُ للهِ عَلی الْبَصِيرَةِ فَبِنُورِ وَجْهِكَ يَا إِلهَنَا وَإِلهَ آبَائِنَا الأَوَّلِينَ ارْزُقْنَا فِيهِ التَّوْبَةَ وَلاَ تَخْذُلْنَا وَلاَ تُخْلِفْ ظَنَّنَا بِكَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَارْحَمْنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْجَلِيلُ الْجَبَّارُ.* 📚الدعاء والزيارة ╔🔻══════╗ @Zarvandi_ir ╚════════╝
یه داستان تکراری جیگر حال بیار بخونید حال اومد التماس دعا بسم الله الرحمن الرحیم خاطره‌ای، جذاب، شنیدنی، درس آموز از شاعر معاصر، دکتر شفیعی کدکنی، استاد نامدار ادبیات ایران و عضو هیئت دانشگاه تهران ●آخر سال تحصیلی بود، بیشتر بچه‌ها غایب بودند، یا اکثراً به شهرها و شهرستان‌های خودشان رفته و یا گرفتار کارهای عید بودند، اما استاد بدون هیچ تأخیری سرکلاس آمد و شروع به درس دادن کرد. بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از شاگردان خیلی آرام گفت: «استاد آخر سال است؛ دیگر بس است!» استاد هم دستی به سر خود کشید و عینکش را از روی چشمانش برداشت‌ و همین طور که آن را روی میز می‌گذاشت، خودش هم برای اولین بار روی صندلی جا گرفت. ●استاد ۵۰ ساله‌ با آن کت قهوه‌ای سوخته‌ که به تن داشت، گفت: حالا که تونستید من را از درس دادن بی‌اندازید، بگذارید خاطره‌ای را برای‌تان تعریف کنم. من حدوداً ۲۱ یا ۲۲ ساله بودم، مشهد زندگی می‌کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند، با دست‌های چروک خورده و آفتاب سوخته، دست‌هایی که هر وقت آنها را می‌دیدم دلم می‌خواست ببوسم‌شان، بویشان کنم، کاری که هیچ وقت اجازه به خود ندادم با پدرم بکنم! اما دستان مادرم را همیشه خیلی آرام بو می‌کردم و در آخر بر لبانم می‌گذاشتم. ●استاد اکنون قدری با بغض کلماتش را جمله می‌کند. نمی‌دانم شما شاگردان هم به این پی‌برده‌اید که هر پدر و مادری بوی خاصّ خودشان را دارند یا نه؟ ولی من بوی مادرم را همیشه زمانی که نبود و دل‌تنگش می‌شدم از چادر کهنه سفیدی که گل‌های قرمز ریز روی آن نقش بسته بود حس می کردم. چادر را جلوی دهان و بینی‌ام می گرفتم و چند دقیقه با آن نفس می‌کشیدم... اما نسبت به پدرم؛ مثل تمام پدرها، هیچ وقت اجازه ابراز احساسات پیدا نکردم جز یک بار، آن هم نه به صورت مستقیم! نزدیکی‌های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار منزلمان تا برای شستن ظروف صبحانه، آب بیاورم. از پله‌ها بالا می‌آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه‌ای را شنیدم، از هر پله‌ای بالا می‌آمدم، صدا را بلندتر می‌شنیدم... ●استاد حالا خودش هم گریه می کند... پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد، می‌گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمی‌گذارد ما پیش بچه‌ها کوچک شویم! فوقش به بچه‌ها عیدی نمی‌دهیم!... اما پدر گفت: خانم! نوه‌های ما در تهران بزرگ شده‌اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما... حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه‌های پدر را از مادرم بپرسم. دست کردم توی جیبم، ۱۰۰ تومان بود؛ کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم. روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود، بوسیدم. آن سال، همه خواهر و برادرام از تهران آمدند مشهد، با بچه‌های قد و نیم قد که هر کدام به راحتی با لفظ "عمو" و "دایی" خطابم می‌کردند. پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها ۱۰ تومان عیدی داد. ۱۰ تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد. اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس. بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛ رفتم. بسته‌ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد. گفتم: این چیست؟ گفت: باز کنید؛ می فهمید. باز کردم، ۹۰۰ تومان پول نقد بود! گفتم: این برای چیست؟ گفت: از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند. راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟! فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید ۱۰۰۰ تومان باشد، نه ۹۰۰ تومان! مدیر گفت: از کجا می دانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟ گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین. در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می دهد. روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود، که خودم رفتم از او گرفتم؛ اما دادنش یک شرط دارم... گفتم: "چه شرطی؟" گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟! گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند، گمان کردم شاید درست باشد. ..! ✍ پی نوشت: آری! خداوند تبارک و تعالی در سوره انعام آیه ۱۶۰ به صراحت می فرماید: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا؛ ترجمه: هر کس کار نیک انجام دهد، پاداش آن ده برابر است.
ای بهانه ترین خواهش دلم فڪری بڪن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه ی می‌زنم حضرت آرامش دلم روشنیِ دیده‌ی احرار ...
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موشک خیبر شکن که صهیونیست ها را به آتش بس وادار کرد........ کانال ضدصهیونیستی مشتاقان شهادت /ایتا ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓ 🆔️@mostagansahadat ┗━━─━━━━⊰✾✿✾⊱━┛ تبلیغات 👈 @hosyn405
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهمترین سوال قیامت چیست ؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیایید هر روز یه کاری یا دعایی برای امام زمان داشته باشیم. 🌱