eitaa logo
آنسویِ نگاهِ من✨
160 دنبال‌کننده
520 عکس
44 ویدیو
2 فایل
و آنگاه که خدا قلب مرا میسرشت، فلسفه و هنر و ادبیات و عاطفه را کنار هم نهاد... و اینگونه قلبِ ناآرامم پیوسته در تکاپوست... 🙏کپی نوشته ها با لینک کانال آزاد 👇راه ارتباطی👇 @Adminnegaheman https://harfeto.timefriend.net/17055053878307
مشاهده در ایتا
دانلود
به زور داشت وسایلش را جا میکرد در کیفِ کوچکش🧶 آخرش با گریه آمد سمتم، کیف را گرفت سمتم.🎈 _این کتاب خیلی بزرگه، این کیف کوچیکه انطباع کبیر هم در صغیر محاله...‼️ با تیله ی چشمانش داشت مرا میپایید، چقدر دلم میخواست آنقدر بزرگ بود که متوجه حرف هایم میشد، آنوقت باهم فلسفه میخواندیم✨ هوسِ فلسفه و اصطلاحاتش را کردم، رفتم سراغِ جزوه هایم... صدایِ استاد در مغزم میپیچید:  اگر ماهیت اشیاء خارجی در وجود‌های ذهنی هم محفوظ بماند، لازم می‌آید انطباع کبیر در صغیر، و التالی باطل فالمقدم مثله. https://eitaa.com/ansoyenegaeman
تصمیم گرفته بودم این دفعه ناراحت نشم! حتی گریه هم نکنم! میخواستم خودم رو مهک بزنم که چقدر به امامم اعتماد دارم! بالاخره اتفاق افتاد و این ماه هم نتیجه ی منفی گرفتم...🥀 اشک سمجی که گوشه ی چشمم بهم پوزخند میزد، در تلاش بود که سیل بارون راه بندازه!🌨 اما من... سرسختانه بغض و اشکمو دعوا کردم و لبخند رو مهمون لب های بی رمقم!🌱 شاید لبخندم از سر همون اعتمادی بود که سعی میکردم به امامم داشته باشم!💚 خاطرات مشهدی که دو سه هفته پیش رفته بودیم قطاروار از مسیر ذهنم عبور کرد... چهارمین باری بود که مشهد رفتم و از امامم ملتمسانه درخواست مادرشدن کردم! این بار حتی بیشتر از بار های قبل دلم شکسته بود... این از حالِ خرابِ بارونی دلم مشخص بود... وقتی رسیدم فقط و فقط آغوش امامم آرومم کرد!🫀 اونجا بود که با خودم عهد بستم با وجود تماااام دعاها و نذر و نیازها و توسلات اگه نشد، ناراحت و ناامید نمیشم!💫 چند ساعتی جلوی همون اشک سمج کذایی رو گرفتم اما بالاخره پیروز شد و شروع کرد به غلت خوردن روی صورتم! شاید دلش به حالم سوخت و در واقع میخواست یکم سبک بشم! گریه کردن که همیشه بد نیست؟ نه؟ گریه کردن که همیشه نشونه ی ناشکری و ناامیدی نیست؟ نه؟ برای اینکه شکستم تو گریه نکردن رو موجه کنم مدام با امامم نجوا میکردم؛ ناراحت نیستما! ناامید نمیشما! میدونم هرتصمیمی که امامم برام بگیره بهترینه! ایمان دارم به هرچی که شما برام رقم میزنید!🤍 اما راستش... برای خودم نه، برای همسرم غمناک شد! که طاقت دیدن یک قطره اشک منو هم نداره و هردفعه احساس میکنم با گوهرهای جانم که ناخودآگاه میچکن، عذابش میدم!❤️‍🩹 امروز تا جریانِ رودِ گوشه ی چشمام رو دید گفت: اگه یه روزی بچمونو تو خواب ببینم، بهش میگم باهات قهرم! مامانتم باهات قهره!💔 حرفش لبخند محوی روی لبام آورد و گفتم: ولی من باهاش قهر نیستم!💘 مامانا هیچوقت نمیتونن قهر کنن حتی اگه باباها قهر کنن! حتی اگه از ندیدن و بغل نکردن نی نی شون غصه‌دار باشن! چون مامانا عاشق ترین موجودات روی زمین هستن!🫀 حتی اگه هیچوقت مامان نشن و هیچ بچه ای نباشه که داستان تلاش ها و سختی هاشون تو مسیر مامان بابا شدن، براش تعریف کنن!
موقعیت: در شبِ قدرِ انقلاب چند قدمی از غدیر دور شده ایم و به سرنوشت انقلاب نزدیک... وسطِ موجِ حسرت و تخریب و تحلیل و توسل، به انسان ساز بودنِ این شب ها فکر میکنم✨ و مینویسم و مینویسم و مینویسم تا یادم نرود که تفرقه چه تلخی هایی را مهمانِ کامِ انقلاب میکند... مینویسم: و من قد کشیدنِ جوان هایِ دهه هشتادی را شاهد بودم، آن لحظاتی که نفس هایشان ذره ذره در ساعاتِ شب حبس میشد.🌑 من قد کشیدنِ ذخایرِ انقلاب را دیدم که چطور به آب و آتش میزدند که کشور دست نا اهل نیافتد... من به عینه سرنوشت تزویر و تفرقه را دیدم... هرچند سخت هرچند تلخ هرچند زهر میگذرد، اما این تجربه تا ابد در تارکِ جبینِ انقلابیون میماند: که تفرقه اولین مانعِ صعودِ انقلاب است... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
در محل رای گیری فضایِ جالبی حاکم بود... هرکس که داشت رایش را مینوشت ذکر میگفت و با تمامِ خلوصش آرزویش را داخلِ صندوق میانداخت🫀 خدایا؛ به حقِّ همان ذکر هایِ نجواگونه ی ملت، خودت برایمان اصلح را انتخاب کن🌱 دیگر ظرفیتِ سکوت و دندان رویِ دندان ساییدن وسطِ فتنه هایِ بنفش را نداریم... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
امروز صبح ساعتِ ۹ صبح زنِ جوان با حالِ نه چندان مناسب تویِ صف ایستاده بود. صفِ دور و درازی برای رای دادن به پا بود. انگار چشم هایش سیاهی میرفت، چشم چرخاند و آمد کنارم رویِ صندلی نشست. لبخندی نثارم میکند و میگوید تازه از بیمارستان مرخص شده، خدا به او بچه داده بود. آمده بود برایِ آینده ی فرزندش تصمیم بگیرد، خودش که هیچ خانواده اش را هم آورده بود تا رای بدهند. انگار همسرش با حرف هایِ همسرش مجاب شده بود برای رای دادن. او حرفش را زد و رفت اما من همچنان به زن های کشورم فکر میکنم. به زن هایی که با دستان قدرتمندشان پرچم انقلاب را سفت نگه داشته اند. https://eitaa.com/ansoyenegaeman
☘والحق معکم و فیکم و منکم و الیکم https://eitaa.com/ansoyenegaeman
_برایِ انتخابات برنامت چیه + تو ایتا دارم فعالیت میکنم _ایتا؟ +گاهی تلگرام و اینستا هم سر میزنم... +وقت و اعصابتو برای اکانت هایِ مجازی تلف نکن... مردمِ کفِ جامعه تشنه ی دونستن و فهمیدنن✋🏻 https://eitaa.com/ansoyenegaeman
-294969600_2853009.opus
10.83M
وویس شماره ۱ آموزشی روانشناختی فضای مجازی بر اساس روانشناسی شناختی و نوروسوشیال . مخصوص این هفته دور دوم انتخابات. برای ادمین های جبهه انقلاب
-690741504_-684329007.opus
4.87M
وویس شماره ۲ آموزشی روانشناختی فضای مجازی بر اساس روانشناسی شناختی و نوروسوشیال . مخصوص این هفته دور دوم انتخابات. برای ادمین های جبهه انقلاب
یکی از اشکالاتی که جوامعِ مذهبی دارن ضعف تو برقراریِ ارتباط با قشر های غیر مذهبیه. این هفته فرصتِ خوبی برایِ تمرینه☘ از دستش ندید. https://eitaa.com/ansoyenegaeman
دو تا راه استراتژیک: ۱: آرایِ خفته رو به نفع خودمون بیدار کنیم ۲:کسایی که به پزشکیان رای دادنو شناسایی کنیم و سعی کنیم اقناعشون کنیم. برایِ صرفنظر از رای دادن به دکتر پزشکیان: ۱: مسکن بیشتر جوونا الان دارن با طرح رئیسی خونه دار میشن، بیشتریا هنوز تحویل نگرفتن. اول از همه مسئله رو باز کنید که پزشکیان به پشتوانه روحانی و خاتمی و آخوندی اومده. و طبعا مدل حکومتداریش مثلِ دولت روحانیه. آخوندی وزیر مسکن دولت روحانی همون خونه های نیمه ساز رو تحویل ملتِ منتطر نداد و گفت افتخار میکنم که یک خونه نساختم. شهید رئیسی استارت خونه هارو زده اما هنوز تکمیل نشده و در حقیقت دست خودمونه که کیو امتخاب میکنیم. ۲: آشنایی با امور خارجه: پزشکیان صرفا یه وزیر ضعیف بوده، چندان کارآمد نبوده اما جلیلی سابقه درخشانی تو وزارت امور خارجه داشته. دوران شهید رئیسی به خصوص این اواخر یک سری قرار داد و معاهده های خاص راهبردی بین ایران و کشورهای دیگه بسته شده. ادامه ی این قرار داد ها که بحث اقتصاد کشوره بستگی به انتخاب ما داره. طبعا پزشکیان هم مثلِ روحانی یه وزیر خارجه بی کفایت مثل صریف رو میاره سرِ کار... اینجا میتونین با اسناد و مدارکی که کم هم نیست از ناکارآندی و آسیب های ضریف پرده برداری کنین👍 ۳: مدل حکومت سرمایه داری: مدلِ حکومت شهید رئیسی سرمایه داری نبود، مثلا مغان رو از شیرین عسل پس گرفت کارگرارو سر کار آورد و برای همین سرمایه دارا با ادامه راهش مخالفن مدل حکمتی روحانی و امثالهم سرمایه داریه یعنی ثروتمندا ثروتمند تر میشه قشر ضعیف ضعیف تر. مدل برخوردِ روحانی با مردمو مقایسه کنید با مدل برخورد رئیسی با ملت. پ.ن: حتتما تو تبلیغ چهره به چهره دانش بالا داشته باشید و همچنین تمام حرفاتون با سند باشه. جلوه ی بصری خییلی تاثیر گزاره یعنی با خودتون عکس و شاهد مثال داشته باشید حالا یا به صورت چاپ شده یا تو گوشی هوشِ هیجانی بالا داشته باشید، زود ناامید عصبی پرخاشگر نشید اولِ بحث سعی کنید بیشتر گوش کنید، بعد از تخلیه هیجانی، راحتتر میتونین فرد رو اقناع کنید. https://eitaa.com/ansoyenegaeman
_آدرسِ تریبون آزادِ پزشکیانو داری؟🔊 +دارم اما به دردِ دخترا نمیخوره❌ اگه از هو کردن و توهین و تخریب شدن نمیترسی یه سر بیا🚨به روحیه دخترای مذهبی نمیخوره _از هو شدن و تخریب شدن و فحش شنیدن بترسم؟ مگه دخترای مذهبی تو اوج کرونا از کفن کردنِ کرونایی ها و مرگ ترسیدن؟📛 مگه تو دوران جنگِ سوریه از تنهایی و بیوه شدن ترسیدن؟ مگه مادرامون از اسلحه دست گرفتن و جنگیدن ترسیدن؟ مگه از کفن کردنِ بچه هایِ خودشون ترسیدن؟ قدمتِ نترسیدن هایِ ما به درازایِ تاریخه🔖 دخترایِ انقلابی تو جنگ از مرگ هم نمیترسن، فحش شنیدن و اختلافِ سلیقه که چیزی نیست🪄 https://eitaa.com/ansoyenegaeman
هیچ تصوری از قرآن به نیزه زدن نداشتم؛ تا قبل از دیدنِ مناظره امشب🪄 آوردنِ آیاتِ بی ربط با موضوع هدفی جز فریبِ مردم داره؟ https://eitaa.com/ansoyenegaeman
هدایت شده از مکروبه !
سجاده‌ام هنوز پهن بود. یک تکه پارچه‌ی سبز متبرک ضریح. باد پنکه‌ می‌خورد به صورتم. انگار کسی فوت می‌کرد روی باریکه‌ی جا مانده از رد قطره‌های اشک‌‌‌‌‌. سرما نشسته بود میان جانم. چادرم سُر خورد روی شانه‌ام. درستش نکردم. صفحه‌ی پیام را باز کردم. خاطره‌ی یک خانم بود از پویش بیستکال. انگار خدا برایم کارت دعوت به همکاری فرستاده بود‌‌. جمله‌ایی که سر ظهر به خواهرم گفته بودم توی ذهنم مرور شد:《 اگه یه قدم برای خدا برداری خدا برات صدتا قدم بر می‌داره‌.》 وقتی برنامه ریزی‌مان برای تبلیغ چهره به چهره خورده بود به بن بست، این را گفته بودم. خدا راه حلش را بعد از نماز گذاشته بود توی دامنم؛ تبلیغ تلفنی‌! گوشه چادرم را گرفتم توی مشتم. راستش را بخواهی دست پاچه شدم. قلبم مثل گنجشک اشی مشیِ قصه‌های مادرم افتاد توی حوض. بال زد و بال زد. تند و تند و هراسان. آدم‌ خجالتی نبودم. اما آخر گفتگوی چالشی انتخاباتی از پشت تلفن؟! چشمم که به خط ریز زیارت عاشورای سجاده‌ام افتاد آرام‌تر شدم. بسم الله گفتم. نیت کردم. ربات بله پیام داد:《سلام 👋 🏻 به «پویش بیستکال!» خوش اومدین❤️》 شماره تماس و نام و نام‌خانوادگی‌ام را نوشتم. و اولین شماره را برایم فرستاد. از چابک سر بود‌. تماس گرفتم. صدای ظریف زنانه‌ایی با لهجه‌ی شیرینی گفت: بله بفرمایید؟ _سلام خداقوت. از ستاد مردمی انتخابات تماس می‌گیرم. می‌تونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم. _سلام عزیزم، بله دخترم بفرمایید. دخترم که خطابم کرد آرامش نشست به جانم. _می‌تونم بپرسم در انتخابات دور اول شرکت کردید؟ مهربان گفت: بله عزیزم. _ممنون از مشارکتتون، ممنون که نسبت به این مسئولیت اجتماعی بی تفاوت نیستید. می‌تونم بپرسم آیا در دور دوم شرکت می‌کنید؟ _والا دخترم دور اول به آقای قالیباف رای دادم. الان نمیدونم به کی رای بدم. با لبخندی گفتم: چه خوب. می‌دونستید بین این دو کاندید، آقای جلیلی نزدیک ترین تفکر به آقای قالیباف رو دارند. در مناظرات هم آقای قالیباف هم آقای جلیلی هر دو معتقد بودند که می‌شه با برنامه ریزی درست از مشکلات عبور کرد؟ برخلاف برخی که از همون اول سنگ بنای کارشون رو با "نمی‌شه" و "نمی‌تونیم" شروع کردند. تاییدم کرد و گفت: درسته‌. با نا امیدی که نمی‌شه کشور رو اداره کرد مادر. باید یکی بیاد امید بده به این جوون‌هامون. از محبت صدایش گونه‌هایم گرم شد. گفتم: مادرجون دعا کنید کسی بیاد که مثل شهید رئیسی درد ملت داشته باشه‌. شبانه روز برای مردم کار کردند. خستگی نمی‌شناختن... گفت: الهی خدارحمتش کنه‌. خیلی زحمت کشید برای ما‌. گفتم: بله ان‌شاءالله به برکت خون شهید انتخاب درستی داشته باشیم. گفت: ان‌شاءالله جمعه به آقای جلیلی رای میدم مادر. ان‌شاءالله خدا حفظت کنه مادر. در پناه امام زمان باشی. گفتگویم که تمام شد‌. به سجده رفتم. حس خوب اولین تماسم باعث شد شجاع تر و مصمم تر ادامه دهم... از شما هم دعوت می‌‌کنم که در روزهای پایانی رقابت سرنوشت ساز انتخابات بی تفاوت نباشید و به پویش بیستکال بپیوندید. نگاه شهید برکت می‌دهد به گفتگوی شما. مطمئن باشید اثرش را خواهید دید. زهرا سادات
یاس کنارم آرام خوابیده... تنها که بیدار میمانم اگر هایِ زیادی پشتِ مخچه ام هجوم میآورمد. بی دعوت میریزند داخلِ کاسه ی سرم تا زمینه ی آشوب قلبم را مهیا سازند🫀 این چند هفته خیلی سخت گذشت، از رفتنِ شهید رئیسی گرفته تا مناظره هایی که داغِ پشتِ داغ بود. بعضی حرف ها بو دارند🗣 بویِ متعفنِ مغزِ پوسیده میدهند. بعضی حرف ها صدا دارند👂 صدایِ شکستنِ بلور انسانیتی که همراه میشود با صدای مکارانه ی روباه. اگر او منتخب شود اگر او صبح شنبه رئیس جمهور شود اگر بازهم برگردیم به دوران نحسِ بنفش اگر... اگر... کلافه میشوم، ذکرِ یونسیه میخوانم تا قلبم آرام بگیرد. دلم صدایِ آرامِ رهبر را میخواهد که بگوید آرام باشید، با قدرت جلو بروید... آرام بودن حلم و ایمانِ توام میخواهد، چیزی که خیلی از جوان ها ندارند. چیزی که شور و حیاتِ جوانی کمرنگش میکند. نمیدانم تاثیرِ ذکر یونسیه است یا صدایِ سید علی اما قلبم آرام گرفته. هرکس رئیس جمهور شود تکلیف مشخص است؛ ما تا آخرسربازیم، تا صبح ظهور https://eitaa.com/ansoyenegaeman
سید مرتضی؛ جایت خالیست، کاش بودی و از دویدن ها و تلاطم هایِ این روزها برایمان مینوشتی🫀 همین جوان هایی که هزار جور برچسبِ نامعقول رویشان میزدند آمده اند کفِ خیابان و با هزار جور حرف میخواهند به سهم خودشان کاری برای انقلاب کنند... هرگدام یک گوشه ی کار را گرفته اند تا انقلاب دستِ نا اهل نیافتد✋🏻 یکی پوستر میچسباند آن یکی تبلیغ چهره به چهره میکند دیگری تلفن به دست ساعت ها با ملتی که نمیشناسد بحث میکند برایِ انقلاب سید مرتضی، ساعاتِ سختی را میگذرانیم، این بار انگار تاوانِ اشتباهِ برخی از خواص را عوام دارد میدهد... عجب درسی‼️ سید مرتضی، کجایی که ببینی امشب ولوله ی شبِ عملیات در دلمان میگذرد. آخرین فشنگ هایمان را داریم خرج میکنیم... امشب عجیب دلمان آهنگ صدایت را میخواهد، برایمان آیه ای بخوان... بخوان: ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم https://eitaa.com/ansoyenegaeman
خیلی حرف ها هست، ما که به استخوان در زخم عادت کرده ایم... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
دل آشوب خسته میانِ برزخ امید و پذیرش دست و پا میزنم... غوغایِ درونم را میگذارم به حسابِ جوانی و خامی... هزار جور اگر تجمع میکنند در مغزم، نادیده گرفتنشان سخت است. سعی میکنم بپذیرم عوضش در این یک هفته رشد کردیم، عوضش یاد گرفتیم اختلاف چه بر سر انقلاب میآورد، عوضش عیارِ آدم های به ظاهر مذهبیِ مداح و سخنران را فهمیدیم، عوضش رشد میکنیم... با همین استخوان لای زخم... https://eitaa.com/ansoyenegaeman
شهید حسن باقری میگه: ما اومدیم بجنگیم، جنگ یه روزش پدافنده، یه روزش صبره، یه روزش مقاومته، یه روزش استقامته، یه روزش هم شوق و پیروزیه! اگر ما وابسته به شوق پیروزی باشیم معلوم میشه برای دنیا داریم می جنگیم برای حساب کتاب‌ های خودمون می جنگیم، برای حساب کتاب‌ هایی که خدا برامون قرار داده برای اونها نمی جنگیم .. https://eitaa.com/ansoyenegaeman
🚪خانه دو هفته ای بود که شبیهِ خانه نبود... 🪄شده بود ستاد و کتابخانه ای برای گذراندنِ ایام امتحانات. تلفیق ِانتخابات و امتحانات در جای جایِ خانه به چشم میخورد. جزوه ها و کتاب ها، پرسشنامه هایِ انتخاباتی، ظرف هایِ در انتظارِ شسته شدن، به هم ریختگی هایِ عمیقِ خانه، همه را جمع کردم... حالا نوبتِ ذهنِ به هم ریخته ام رسیده🧠 باید خانه را حسینی کنم... نیت کرده بودم این محرم را لهوف بخوانم، نیت کرده بودم امسال روضه هارا زندگی کنم‌🫀 https://eitaa.com/ansoyenegaeman
نمیدانم چه اصراریست که تمامِ اشتباهاتمان را بندازیم گردنِ مردم؟ هزار جور آیه و روایت پخش شده که ملت ایران را با ملت کوفه مقایسه میکنند. این ملت کوفی نیستند، در تشییع پیکرهای شهدا نشان داده اند... کم کاری اگر بود از طرفِ ما بود، انتظار داشتیم یک هفته ای ملت به ما اطمینان کنند و شکاف ها جبران شود؟ هزار جور سخنران و مداحِ سابقه دار اشتباه کرده اند، آنوقت از ملتِ ساده ای که هنوز تبیین نشده اند انتظارِ انتخاب درست داریم✍ این انتخاب، نتیجه ی اتحاد نداشتنِ ماست نه جهلِ مردم... https://eitaa.com/ansoyenegaeman