eitaa logo
آن سوی مرگ
87.3هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1هزار ویدیو
1 فایل
🌱در این کانال می‌خواهیم یاد مرگ باشیم تا نسبت به دلبستگی‌های دنیا بی‌رغبت و در مسیر بندگی سبک‌بال و زنده‌دل شویم. ___________________________ 💬 ارتباط با ما: @yafateme16 👁️‍🗨️ سفارش تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1542980287Ce13ea53958
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 پاداش کسی که ثواب آیت الکرسی را نثار اموات کند! رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: ✍کسی که آیت الکرسی را بخواند و ثواب آنرا نثار اهل قبور نماید خداوند در قبر هر مرده ای از مشرق تا مغرب چهل نور (الهی) را داخل می فرماید و به قبرهای آن مرده ها وسعت می دهد و درجات آنها را بلند می فرماید. 🍃و به خواننده آیت الکرسی ثواب شصت هزار پیغمبر کرامت می فرماید و از هر حرفی فرشته ای می آفریند که برای او تا روز قیامت تسبیح نماید. 📚منهج الصادقین، ج2، ص95،96 ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۵۵ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه کنیم نمازمان ما را بهشتی کند؟ 🎙آیت الله العظمی مظاهری ➥@ansuiemarg_ir
✍مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام : ⚠️(برحذر باش)! هیچ‌چیز تو را از عمل آخرتت باز ندارد که فرصت کم است و مدّت کوتاه! 📚فهرست غرر، ص ٦ ➥@ansuiemarg_ir
💠 سود دعاهای مستجاب نشده! ✍روایت داریم در قیامت سودهای ویژه ای برای دعاهای مستجاب نشده واریز می کنند، به طوری که افرادی که دعایشان در دنیا مستجاب شده است می گویند ای کاش دعای ما هم مستجاب نمی شد تا این پاداش را دریافت می کردیم. 🔹آنجا چهره ملکوتی دعا دیده می شود، ملکوت پشت صحنه است و علت مستجاب نشدن نیز مشخص می شود. ما نابینا هستیم نسبت به ملکوت، صلاح و مصلحت آنجاست. این حسرت عجیب است 📚بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان ➥@ansuiemarg_ir
🕊 دیدار ملائکه 🌸رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرماید: ✍کسی که به قصد شرکت در نماز جماعت، و به سوی مسجد گام بر می‌دارد، خداوند متعال در مقابل هر گامی که بر می‌دارد، هفتاد هزار حسنه به او پاداش می‌دهد و به همین میزان نیز درجات وی بالا خواهد رفت، و اگر در چنین حالتی بمیرد، ‌خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را مامور می‌نماید تا در قبر به دیدار او رفته، وی را بشارت دهند و در تنهایی قبر انیس او باشند و تا روز قیامت برای او طلب آمرزش کنند. 📚 وسائل الشیعه ج۵ص۳۷۲ ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰لوحی که خداوند برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرستاد 🎙@ansuiemarg_ir
🔴 امام علی علیه السلام در قیامت قسیم بهشت و جهنم است، یعنی چه ؟ 🔻پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند اگر مردم بر محبت امیرالمومنین(ع) اجتماع می‌کردند، اصلاً خداوند جهنم را خلق نمی‌کرد. پس خود وجود مولا می‌شود «قسیم النار والجنه» هرکس محب او باشد می‌شود اهل بهشت و هر که دشمن او باشد می‌شود اهل جهنم 🔻نکته دوم اینکه خود امیرالمومنین علیه السلام میزان اعمال است. اعمال همه بندگان خدا را با او می‌سنجند. اگر اعمالشان بهره‌ای از اعمال امیرالمومنین داشت اهل بهشتند، اگر نداشت اهل جهنم هستند. ✔️پرسمان اعتقادی @ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۵۶ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
‌💢 تعجب است از کسی که برای خوابش که مدت کوتاهی‌ست جای نرم تهیه می‌کند، اما برای آخرتش قدمی برنمی‌دارد. ✍آیت الله بهجت(ره) ➥@ansuiemarg_ir
💠پیامبر صلی الله علیه وآله : ⛓روز قیامت، بدترین مردم در پیشگاه خدا، کسانی هستند که مردم از ترس گزندشان به آنها احترام بگذارند. 📚میزان الحکمه،ج۵،ص۴۹۵ ➥@ansuiemarg_ir
🔵امام حسين علیه السلام فرمود: «گروهى خدا را از روى ميل به بهشت عبادت مى‏كنند، كه اين عبادت است. و گروهى خدا را از ترس دوزخ مى‏پرستند و اين عبادت است. و گروهى خدا را به سبب شايستگى مى‏پرستند، و اين عبادت است كه برترين عبادت است». 📚تحف العقول، ص 279 ح4 ➥@ansuiemarg_ir
🔴 پیامبرگرامی‌اسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ : اول چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال گذاشته می‌شود اخلاق نیکو است. (ترازوی اعمال با سنجش اخلاق نیکو آغاز می‌شود) 📚مواعظ عددیه، ص ٥ ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۵۷ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وقتی یک سگ جانش رو در شب عملیات فدای مدافع حرم (تجربه‌گر) می‌کنه! 🎥 زندگی پس از زندگی ➥@ansuiemarg_ir
🌏 قسمت اول 🔻جنازه من را سرازیر گور نمودند و من در ایستاده تماشا میکردم و در آن حال مرا ترس و وحشت فرا گرفته بود بویژه هنگامی که دیدم در گور هایی پیدا شدند و به جنازه من حمله ور گردیدند! و آن مردی که در گور جنازه را خوابانید متعرض آن جانورها نشد، گویا آنها را نمی‌دید و از گور بیرون شد. 🔻من از جهت علاقه مندی به آن برای بیرون نمودن آن جانوارن داخل گور شدم ولی آنها زیاد بودند و بر من غلبه داشتند. چنان گرفته بود که تمام اعضای بدنم می لرزید و از مردم دادرسی خواستم کسی به دادم نرسید و مشغول کار خود بودند گویا میان گور را نمی دیدند. ناگهان اشخاص دیگری در گور پیدا شدند که آنها کمک نموده آن جانوران گرفتند، خواستم از آنها بپرسم که آنها کیانند؟! گفتند: أن الحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ (قطعا خوبی‌ها بدی‌ها را از بین می‌برند) و ناپدید شدند. 🔻پس از فراغت از این اتفاق ملتفت شدم که مردم سر گور را پوشانیده‌اند و من را درمیان گور تنگ و تاریک کرده‌اند... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 روایت تجربه‌گر از لحظه ملاقات با فرشته مرگ!@ansuiemarg_ir
⭕️ اثر یک عصبانیت ! آیت الله سعادت پرور ره: من یک بار بیشتر در عمرم عصبانی نشدم در حالی که حق با من بود ولی بعد از آن خیلی سریع از دل طرف مقابلم در آوردم و او را شاد کردم، شب در عالم رویا دیدم که به من گفتند یک عصبانیت ۲۰ سال انسان را عقب میاندازد! نزد استادم علامه طباطبایی رفتم و اتفاق رخ داده را تعریف کردم. ایشان فرمودند: این سخن به حق است. خیلی‌ خوش اومدین 😊🌱 جهت عضویت در کانال گزینه پیوستن رو بزنید 👇
امیرالمومنین علیه السلام: اگر خواهان جهانِ باقی هستید، پس به جهانِ فانی زهد بورزید. 📚 غررالحکم ➥@ansuiemarg_ir
🔴 ماجرای عنایت امیرالمومنین به شاهزاده هندی 🌱 🔸مرحوم محدث نوری در کتاب دارالاسلام نقل می‌کند: در اشرف کنار صحن مطهر، عطاری بود که به عنوان آدم زاهد و عابد میان مردم شناخته شده بود. همه روزه در ساعت معینی مردم مقابل مغازه اش می‌شدند و او آنها را موعظه میکرد. شاهزاده ای از اهالی هندوستان به نجف آمده بود. جعبه ای داشت که جواهر بسیار گرانبهای خود را در آن می گذاشت. برایش پیش آمد و میخواست جعبه جواهر را که تنها ثروت و سرمایه اش بود در نزد کسی به امانت بسپارد. با خود گفت امین ترین فرد همین عطار زاهدی است که مورد مردم است. 🔸با کمال خاطر، جعبه جواهر را به او سپرد و رفت چند روز بعد وقتی برگشت و از او جعبه را خواست عطار با خونسردی منکر شد و گفت: اصلاً من تو را نمی‌شناسم!! هندی بیچاره شد. به حرم مطهر رفت و با گریه گفت آقا من از شهر و دیار خودم آمده ام و مجاور حرم شما شدم. تمام ثروت و سرمایه ام همین جعبه بود که به این مرد و زاهد سپردم و اکنون یک دینار آن را هم به من نمیدهد. من هیچ سند و شاهدی در دست ندارم جز خدا و شما، حال از شما پولم را میخواهم شاهزاده پس از و زاری خوابش برد در خواب به او فرمودند: فردا اول صبح از دروازه شهر بیرون برو اول کسی که دیدی، جعبه ات را از او بخواه. 🔸او بیرون رفت فکر کرد پادشاهی یا صاحب منصبی را خواهد دید اما با تعجب اول کسی که دید پیرمردی هیزم شکن بود که برای آوردن هیزم به می رفت. پیش خود گفت: این که درست نیست من بروم و از او جعبه خود را بخواهم اما گفت دستور داده اند ناچار نزد پیرمرد رفت و ماجرای خود را از اول برای او تعریف کرد فکری کرد و گفت بیا برویم مقابل مغازه همان شخص ساعتی بعد قبل از اینکه عطار موعظات خود را شروع کند پیرمرد آمد و گفت: اجازه بده من امروز مردم را کنم عطار پذیرفت. پیرمرد در مقابل مردم ایستاد و گفت آی مردم من فلانی هستم و کارم هیزم شکنی است. ای مردم من از حق الناس شديداً میترسم. به همین جهت در میان مردم خیلی دقت میکنم قصه ای دارم که برای شما می گویم. 🔸سالها پیش به خاطر مالی از یک همسایه یهودی صد دینار قرض گرفتم و قرار شد طی مدت ۲۰ روز یعنی هر روز پنج دینار قرضم را ادا کنم پنجاه دینار آن را در طی ده روز و روزی پنج تحویل دادم. روز یازدهم سراغش رفتم دیدم مغازه اش بسته است. چند روز رفتم اما نبود. گفتند به فلان محله در بغداد رفته و شده مدتی گذشت و او را ندیدم من هم با خودم گفتم اگر آمد قرضم را میدهم. یک شب در خواب دیدم قیامت برپا شده و زمان بررسی اعمال است. مردم برای حاضر می‌شدند. من هم رفتم اعمال من بررسی شد. حسابم خوب بود و گفتند بهشتی هستم. ملائک به من گفتند که از صراط عبور کنم و به بهشت بروم وارد پل که شدم دیدم خیلی ترسناک است. وحشت سرتاپای مرا گرفته بود شعله ها از زیر صراط بالا میزد ترسان و لرزان حرکت کردم مدتی که راه رفتم ناگهان دیدم از میان جهنم یک آتش بیرون پرید و روی پل صراط و سر راه من ایستاد. خوب که نگاه کردم او را شناختم همان مرد یهودی طلبکار بود جلو آمد و گفت پنجاه دینار از تو دارم بده تا بگذارم بروی. با ترس و ناراحتی گفتم من آمدم تو نبودی گفت به تو آدرس مرا دادند و چرا نیاوردی؟! التماس کردم گفت نمی شود تا طلبم را ندهی حق نداری. من گریه ام گرفت و گفتم اینجا که من چیزی ندارم به تو بدهم هرکاری میخواهی بکن. مرد یهودی گفت من سر انگشتم را به سینه تو می چسبانم بعد میتوانی بروی. ناچار شدم سینه ام را باز کردم او سر انگشت خود را روی سینه من‌گذاشت. سوختم و از سوزش آن از خواب‌پریدم دیدم سینه ام زخم شده. 🔸 هیزم فروش با گریه فریاد زد ای مردم سالها از آن ماجرا میگذرد. مدتهاست که مداوا میکنم و هنوز زخم سینه ام خوب نشده. آنگاه سینه خود را باز کرد و به نشان داد. آه و ناله و فغان از مردم بلند شد. مرد عطار که خیلی منقلب شده بود شاهزاده هندی را داخل مغازه برد و جعبه جواهر را تحویل داد و عذرخواهی کرد.🌱 📘کتاب بازگشت ➥@ansuiemarg_ir
🔹هر روز یک صفحه قرآن 🔸صفحه ۴۵۸ قرآن کریم🌷 ➥@ansuiemarg_ir
🌏 قسمت دوم 🔻میبینم خویشان و دوستان را که به خانه هایشان می‌روند حتی زن و بچه خودم که شب و روز در صدد آنها بودم. و از بی‌وفایی آنان بسی اندوهناک شدم و از خوف و گور و تنهایی نزدیک بود دلم بترکد. 🔻با حال غربت و وحشت فوق العاده و یأس از غیر در بالا سر جنازه نشستم، کم کم دیدم قبر می‌لرزد و از دیوارها و سقف لحد خاک میریزد بخصوص از پایین پای قبر که بسیار تلاطم دارد انگار جانوری آنجا را می‌خواهد بشکافد و داخل قبر شود و بالاخره آنجا شد دیدم دو نفر با چهره هایی وحشتناک و مهیب داخل قبر شدند. 🔻مثل دیو های قوی هیکل و از دهان و دو سوراخ بینی هایشان دود و شعله بیرون میزد و گرزهای آهنین که با آتش سرخ شده بود در دست داشتند و به صدای رعد آسا که گویا و را به لرزه آورده رو به جنازه گفتند... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب ❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز می‌باشد.@ansuiemarg_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این همه رحمت چطور می‌تونیم برای غیر خدا کار کنیم؟! 🎥 @ansuiemarg_ir