eitaa logo
‌〖سفـࢪه‌آسمانے!‌‌‌〗
626 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
992 ویدیو
72 فایل
هو‌المحبوب(((:🍃 السلام‌علیڪ‌یابقیہ‌اللّٰھ‌فی‌ارضه . . سر‌راهت‌در‌انتظار‌م‌برده‌هجرت‌صبر‌و‌قرارم جز‌ظهورت‌ای‌گل‌زهرا‌به‌خدا‌حاجتی‌ندارم !'
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ‌
❤️پيامبر (ص): 🌪به بادها ناسزا مگوييد كه آنها (از جانب خداوند)مأمورند، 🏔وكوهها و ساعتها و لحظات و روزها و شبها را ناسزا نگوييد كه گنهكار مى شويد و به خودتان بر میگردد. @emamgharib
هدایت شده از ‌
#مهدے_جان #امام_زمانم❤️ 🕯راحٺ از خاطرمان رفتی و خاموش شدے ❣پسر فاطمه! شرمنده... فراموش شدے...😭 🕯چقدَر پیش نگاه تو خطا ڪردم و تو... ❣گریہ ڪردے سر سجاده و بیهوش شدے...😭 تعجیل در فرج سه #صلوات #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @emamgharib
هدایت شده از ‌
✳️منتظران ظهور ✅داستانی زیبا از خدمت آقا صاحب زمان(عج) ⃣ 🔸جناب آقا شيخ حسن كاظميني فرمود:سال 1224،در كاظمين،زياد طالب تشرف خدمت حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم و به اندازه اي اين عشق و علاقه شديد شد كه از تحصيل باز ماندم و ناچاريك دكان عطاري و سمساري باز كردم . 🔹روزهاي جمعه بعد از غسل جمعه،لباس احرام مي پوشيدم و شمشير حمايل مي كردم و مشغول ذكر مي شدم.(اين شمشـير هميشه بالاي دكان ايشان معلق بود) دراين روز خريد و فروش نمي كردم و منتظر ظهور امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم. يكي از جمعه ها مشغول به ذكر بودم كه سه نفر سيد جلوي صورتم ظاهر و به در دكان تشريف فرما شدند. دو نفر از آنها كامل مرد بودند و يكي جواني در حدود بيست وچهار ساله كه در وسط آن دو آقا قرار داشت و فوق العاده صورت مباركشان نوراني بود. 🔸بحدي جلب توجه مرا نمودند كه از ذكر باز ماندم و محو جمال ايشان شدم و آرزو مي كردم كه داخل دكان من بيايند. آرام آرام با نهايت وقار آمدند تا به در دكان من رسيدند. 🌹سلام كردم . جواب دادند و فرمودند: آقا شيخ حسن ، گل گاوزبان داري؟ (و اسم دارويي را بردندكه ته دكان بود و الان اسمش در نظرم نيست. ) فورا عرض كردم: بلي دارم. حال آن كه روز جمعه من خريد و فروش نمي كردم و به كسي هم جواب نمي دادم. فرمودند: بياور. عرض كردم: چـشم و به ته دكان براي آوردن آن دارويي كه ايشان فرمودند،رفتم و آن را آوردم. وقتي كه برگشتم،ديدم كسي در دكان نيست،ولي عصايي روي ميز جلوي دكان قراردارد. آن عصا،عصايي بود كه در دست آن آقاي وسطي ديده بودم. عصا رابوسيدم و عقب دكان گذاشتم و بيرون آمدم و هر چه از اشخاصي كه آن اطراف بودند،سؤال كردم:اين سه نفر سيدي كه در دكان من بودند،كجا رفتند؟گفتند:ما كسي را نديديم. ديوانه شدم. به دكان برگشتم و خيلي متفكر و مهموم بودم كه بعد از اين همه اشتياق ،به زيارت مـولايـم شرفياب شدم،ولي ايشان را نشناختم . در اين اثناء مريض مجروحي را ديدم كه او را ميان پنبه گذاشته اند و به حرم مطهر حضرت موسي بن جعفر(ع )مي برند. آنها را برگردانيدم و گفتم:بياييد.من مريض شما را خوب مي كنم. مريض را برگردانيدند و به دكان آوردند.او را رو به قبله روي تختي،كه عقب دكان بود و روزها روي آن مي خوابيدم،خواباندم.دو ركعت نماز حاجت خواندم و با اين كه يقين داشتم كه مولاي من حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بوده است كه به دكان من تشريف آورده،خواستم اطمينان خاطر پيدا كنم.در قلبم خطور دادم كه اگرآن آقا،ولي عصر(ع ) بوده است.اين عصا را بر روي ايـن مريض مي كشم.وقتي ازروي اورد شد،بلافاصله شفا براي او حاصل و جراحات بدنش به كلي رفع شود، لذاعصا را از سر تا پايش كشيدم.في الفور شفا يافت و به كلي جراحات بدن او برطرف شد و زير عصا گوشت تازه روييد.آن مريض از شوق،يك ليره جلوي دكان من گذاشت،ولي من قبول نكردم.او گمان كرد آن وجه كم است كه قبول نمي كنم.از دكان به پايين جست و از شوق بناي رفتن گذاشت. به دنبال او دويدم و گفتم:من پول نمي خواهم و او گمان مي كرد كه مي گويم كم است.تا به او رسيدم و پول را رد كرده و به دكان برگشتم و اشك مي ريختم كه آن حضرت را زيارت كردم و نشناختم. وقتي به دكان برگشتم،ديدم عصا نيست. از كثرت هموم و غمومي كه از نشناختن آن حضرت و نبودن عصا به من رو داد فرياد زدم : اي مردم هر كس مولايم حضرت ولي عصر(ع ) را دوست دارد، بيايد و تصدق سر آن حضرت هر چه مي خواهد از دكان من ببرد. مردم مي گفتند: باز ديوانه شده اي؟ گفتم: اگر نياييد ببريد،هر چه هست در بازار ميريزم. 🔹فقط بيست و چهار اشرفي را كه قبلا جمع كرده بودم،برداشتم و دكان را رها كردم و به خانه آمدم.عيال و اولاد را جمع كرده و گفتم: من عازم مشهد مقدس هستم پ.هر كه ازشما ميل دارد،با من بيايد.همه همراه من آمدند مگر پسر بزرگم محمد امين كه نيامد.به عتبه بوسي پ(آستان بوسي)حضرت رضا(ع )مشرف شدم و قدري از آن اشرفيهاكه مانده بود،سرمايه كردم و روي سكوي درصحن مقدس به تسبيح و مهر فروشي مشغول شدم.هر سيدي كه مي گذشت و از چهره او خوشم مي آمد،مي نشاندم. و برايش چاي مي آوردم. وقتي چاي مي آوردم،در ضمن دامنم را به دامن او گره مي زدم و او را به حضرت رضا(ع ) قسم مي دادم كه آيا شما امام زمان (ع ) نيستي؟ خجالت مي كشيد و مي گفت من خاک قدم ایشان هم نیستم.تا اینکه روزی به حرم مشرف شدم و بسیار می گرید.دست به شانه اش زدم و گفتم: آقا جان،برای چه گریه می کنید؟ گفت:چطور گریه نکنم و حال آن که حتی یک درهم برای خرجی درجیبم نیست. .... ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️ 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2311716878C52740aaed2 فوروارد یادت نشه
هدایت شده از ‌
💚✨💚✨💚 🍃🌸بر چهرۀ پر ز نور مهدی صلوات 🍃🌸بر جان و دل صبور مهدی صلوات 🍃🌸تا امر فرج شود مهیّا ، بفرست 🍃🌸بهر فرج و ظهور مهدی صلوات #اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @emamgharib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ‌
✳️منتظران ظهور 💡گرمای حیات‌بخش را از ارتباط با امام زمان ارواحنافداه دریافت کنید. 🌺 خود را به امام زمانتان متّصل کنید که اگراتّصال و ارتباط پیدا کردید،دیگرمنجمد نمی‌شوید و نجات پیدا کرده‌اید. «وَ فَازَ الْفَائِزُونَ بِوِلایَتِکُمْ» به رستگاری، فوز و فیض عظیم رسیده‌اید. فیضی که در آن یخبندان زمان حضرت سیّد الشهداء علیه‌الصّلاةوالسّلام در سال ۶١ هجری، کسانی که با امام زمانشان ارتباط پیدا کردند، به آن سعادت و رستگاری رسیدند. کسانی که راه خود را کج کردند ولو اینکه شیعه بودند، از شب عاشورا خیمه‌ی امام حسین علیه‌الصّلوة‌ والسّلام را ترک کردند و رفتند. منجمد شدند، یخ زدند. ✅الآن هم همین‌طور است. اگر جانتان را دوست دارید، نباید خیمه‌ی امام زمان ارواحنافداه و این ارتباط را ترک کنید. باید سعی کنید، برقرار کنید. 🌺 استاد اخلاق، حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی 💐💗اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج💗💐 🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2311716878C52740aaed2 فوروارد یادت نشه
هدایت شده از ‌
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوتاه و شنیدنی👌 . یکی از دلایل ندیدن امام زمان (علیه السلام)😢 🎙 @emamgharib
هدایت شده از ‌
✍امام علی (ع) فرمودند: « خانه ای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برڪتش زیاد مےشود و فرشتگـان به آن خانه وارد مےشوند و شیاطین از آن دور مےشوند» 📚کافی، ج۲، ص ۴۹۹ @emamgharib
هدایت شده از ‌
#یامهــــدے❤️ یڪ روز بہ انتظار تو مے میرم در حسرٺ روزگار تو مے میرم گفتی ڪہ قرار اسٺ بیایے، پس ڪے؟ آخر سر این قرار تو مے میرم شب بخیر قرار دل بی قرار من❤️ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج @emamgharib
هدایت شده از ‌
خدایا.... امشب آمین دعاهایمان را ازتوخواهانیم سربرآستان ملکوتیت می نهیم وبرای عزیزانمان سلامتی وفردایی پر ازبهروزی خواهانیم شبتون پرازنورخدا🌙 @emamgharib
هدایت شده از ‌
♦ای کاش کسی برای آقاتب داشت یادی ز امام منتظر بر لب داشت/ قربان غریبی ات شوم مهدی جان ▪️ای کاش که صاحب الزمان زینب داشت...▪️ به رسم هرشب انتظار... الهی عظم البلا⚡️ @emamgharib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا