eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
225 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 -به-رای-آیات توسط سرکرده عرفان  مقدمه یکی از ترفندهای بنیان گذار عرفان حلقه (محمدعلی ) برای موجّه نشان دادن آموزه های انحرافی خود،استفاده از آیات قرآن است،او با زیرکی برای جذب مخاطب مسلمان خود،آیات قرآن را دست آویز قرار داده و با تفسیرهای غلط،قصد دارد عقاید انحرافی خود را با کلام الهی تایید کند. یکی از آیاتی که توسط طاهری مورد سوء استفاده قرار گرفته و تفسیر به رأی شده،آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم ) است. خداوند قرآن کریم را با این آیه آغاز کرده تا نشان دهنده آغاز نمودن اعمال و گفتار با نام خدا ادب است و عمل را خدایی و نیک فرجام میکند. این معنا در کلام خدا نیز جریان یافته و خدا کلام خود را با نام خود که عزیزترین نام است، آغاز کرده تا آنچه در کلامش است، مارک او را داشته و مرتبط با نام او باشد و نیز ادبی باشد تا بندگانِ خود را به آن ادب، مؤدب کند و بیاموزد که اعمال و افعال و گفتارشان را با نام او آغاز کنند تا به سرانجام برسد. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر امری از امور که اهمیتی داشته باشد،اگر با نام خدا آغاز نشود، ناقص و ابتر می ماند و به نتیجه نمی رسد (تفسیر صافی،ج 1،ص 52) در اینجا باید یادآور شد هرچند طاهری سرلوحه عرفان خود را بسم الله الرحمن الرحیم معرفی میکند، اما در عمل این آیه را از گفتار و عمل شاگردان خود حذف میکند و به جای آن عبارت(به نام بی نام او) را با توجیهات بی اساس قرار می دهد. در فایل های صوتی و تصویری که از او در دست است،در آغاز کلام بجای آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم) عبارت (به نام بی نام او)آورده شده و این سنتی است که شاگردان او هم پیروی میکنند. معنای کلمه (اسم) کلمه(اسم) که معادل (نام) در زبان فارسی است، بر آنچه نام گذاری شده (مسمّی) دلالت میکند، این از نظر لفظی؛ اما کاربرد و معنای دیگر (اسم) صفتی است که در ذات کسی وجود دارد. در این مورد کلمه (اسم) دیگر لفظ نیست، بلکه حقیقتی در وجود کسی است، که در بارهاش صحبت میکنیم. مثلا کلمه (عالِم: دانا، که یکی از اسامی خداست) اسمی است که دلالت میکند بر ذاتی که علم دارد یعنی ذات الهی از این نظر که صفتِ عِلمش را در نظر گرفته و توصیف و ستایش کردهایم. این کلمه اسم است برای ذاتی که از خود آن ذات جز از مسیر صفاتش خبری نداریم. پس در این مورد دوم اسم لفظ نیست بلکه ذاتی است، برخوردار از صفتی حقیقی. با این توضیح توجیه پیروان حلقه که میگویند اسامی لفظ است و خدا برابر با لفظ نیست رد میشود. آنها پنداشته اند که اسامی خدا مثل اسامی ما انسان ها قرار دادی و شناسنامه ای است که چیزی بیش از یک لفظ نیست و چه بسا کسی صفاتش کاملاً برخلاف اسمش باشد. لفظ جلاله الله لفظ جلاله (الله) اسم خاص خداوند است، و این نام را حتی عرب جاهلیت میشناختند و آن را اسم خاص خداوند میدانستند و بر چیز دیگری اطلاق نمیکردند. قرآن نیز  این مطلب را تأیید کرده است: وَلَئِن سَأَلتَهُم مِن خَلقِهِم لَیَقولُّنّ الله: و اگر از ایشان بپرسی چه کسی ایشان(عرب جاهلی) را خلق کرده هرآینه خواهند گفت الله(سوره زخرف،آیه 87) فقالوا هذاالله بِزَعمِهِم وَ هذا لشُرَکائنا: پس درباره قربانیان خود گفتند:این مال الله و این مال شریکانی که ما برای خدا داریم(سوره انعام،آیه 136) (الله) نام خاص خداوند است و بر هیچ چیز دیگری دلالت ندارد و از آنجا که وجود خداوند اِله تمامی موجودات است،خودش خلق را به سوی صفاتش هدایت می کند و می فهماند که از اوصاف کمالی برخوردار است و از چه راهی می توان او را شناخت. الله دلالت بر همه صفات کمالی او دارد و جامع ترین نام خداست. نام های دیگر خدا که در قرآن آمده هرکدام یکی از صفات خدا را بیان می کند. تنها نامی که به تمام صفات و کمالات الهی اشاره می کند، یا به تعبیر دیگر جامعِ صفات جلال و جمال است همان (الله) است. مثلا غفور و رحیم به جنبه آمرزش خدا اشاره دارد( فَانَّ الله غَفور رحیم،بقره 226) و یا بصیر علم او را با صفت بینایی و دانایی معرفی میکند( والله بَصیر بِما تعملون،حجرات،18)  حال چگونه است که در عرفان حلقه گفته شده است خدا نام ندارد؟آیا منظور نفی کلمه الله است؟و اینکه این نام را برای خدا نمی پسندند و خدا را الله (ذات دارای جمیع صفات کمالی) نمی دانند؟آیا این کلام طاهری ناشی از عدم شناخت خداوند و اسماءو صفات الهی نیست؟ او که تخصصی در عرفان و علوم قرآن ندارد چگونه به خود اجازه می دهد اینگونه با عقاید دینی مقابله کند و نامی را که خاص خداست و هیچ کس غیر او سزاوار آن نام نیست، نفی کند و خدا را موجودی بدون نام بداند و مدّعی شود همه نام ها و صفات را بندگان به خدا نسبت داده اند؟ آیا او الفاظ قرآن را از جانب خدا نمیداند؟ پس چگونه می تواند این همه آیات قرآن و نام های خدا که در کلام الهی بیان شده را انکار کند؟ و آن را  نسبتی از جانب بندگان به خدا می پندارد؟ این
📝 -به-رای-آیات توسط سرکرده عرفان  مقدمه یکی از ترفندهای بنیان گذار عرفان حلقه (محمدعلی ) برای موجّه نشان دادن آموزه های انحرافی خود،استفاده از آیات قرآن است،او با زیرکی برای جذب مخاطب مسلمان خود،آیات قرآن را دست آویز قرار داده و با تفسیرهای غلط،قصد دارد عقاید انحرافی خود را با کلام الهی تایید کند. یکی از آیاتی که توسط طاهری مورد سوء استفاده قرار گرفته و تفسیر به رأی شده،آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم ) است. خداوند قرآن کریم را با این آیه آغاز کرده تا نشان دهنده آغاز نمودن اعمال و گفتار با نام خدا ادب است و عمل را خدایی و نیک فرجام میکند. این معنا در کلام خدا نیز جریان یافته و خدا کلام خود را با نام خود که عزیزترین نام است، آغاز کرده تا آنچه در کلامش است، مارک او را داشته و مرتبط با نام او باشد و نیز ادبی باشد تا بندگانِ خود را به آن ادب، مؤدب کند و بیاموزد که اعمال و افعال و گفتارشان را با نام او آغاز کنند تا به سرانجام برسد. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر امری از امور که اهمیتی داشته باشد،اگر با نام خدا آغاز نشود، ناقص و ابتر می ماند و به نتیجه نمی رسد (تفسیر صافی،ج 1،ص 52) در اینجا باید یادآور شد هرچند طاهری سرلوحه عرفان خود را بسم الله الرحمن الرحیم معرفی میکند، اما در عمل این آیه را از گفتار و عمل شاگردان خود حذف میکند و به جای آن عبارت(به نام بی نام او) را با توجیهات بی اساس قرار می دهد. در فایل های صوتی و تصویری که از او در دست است،در آغاز کلام بجای آیه مبارکه (بسم الله الرحمن الرحیم) عبارت (به نام بی نام او)آورده شده و این سنتی است که شاگردان او هم پیروی میکنند. معنای کلمه (اسم) کلمه(اسم) که معادل (نام) در زبان فارسی است، بر آنچه نام گذاری شده (مسمّی) دلالت میکند، این از نظر لفظی؛ اما کاربرد و معنای دیگر (اسم) صفتی است که در ذات کسی وجود دارد. در این مورد کلمه (اسم) دیگر لفظ نیست، بلکه حقیقتی در وجود کسی است، که در بارهاش صحبت میکنیم. مثلا کلمه (عالِم: دانا، که یکی از اسامی خداست) اسمی است که دلالت میکند بر ذاتی که علم دارد یعنی ذات الهی از این نظر که صفتِ عِلمش را در نظر گرفته و توصیف و ستایش کردهایم. این کلمه اسم است برای ذاتی که از خود آن ذات جز از مسیر صفاتش خبری نداریم. پس در این مورد دوم اسم لفظ نیست بلکه ذاتی است، برخوردار از صفتی حقیقی. با این توضیح توجیه پیروان حلقه که میگویند اسامی لفظ است و خدا برابر با لفظ نیست رد میشود. آنها پنداشته اند که اسامی خدا مثل اسامی ما انسان ها قرار دادی و شناسنامه ای است که چیزی بیش از یک لفظ نیست و چه بسا کسی صفاتش کاملاً برخلاف اسمش باشد. لفظ جلاله الله لفظ جلاله (الله) اسم خاص خداوند است، و این نام را حتی عرب جاهلیت میشناختند و آن را اسم خاص خداوند میدانستند و بر چیز دیگری اطلاق نمیکردند. قرآن نیز  این مطلب را تأیید کرده است: وَلَئِن سَأَلتَهُم مِن خَلقِهِم لَیَقولُّنّ الله: و اگر از ایشان بپرسی چه کسی ایشان(عرب جاهلی) را خلق کرده هرآینه خواهند گفت الله(سوره زخرف،آیه 87) فقالوا هذاالله بِزَعمِهِم وَ هذا لشُرَکائنا: پس درباره قربانیان خود گفتند:این مال الله و این مال شریکانی که ما برای خدا داریم(سوره انعام،آیه 136) (الله) نام خاص خداوند است و بر هیچ چیز دیگری دلالت ندارد و از آنجا که وجود خداوند اِله تمامی موجودات است،خودش خلق را به سوی صفاتش هدایت می کند و می فهماند که از اوصاف کمالی برخوردار است و از چه راهی می توان او را شناخت. الله دلالت بر همه صفات کمالی او دارد و جامع ترین نام خداست. نام های دیگر خدا که در قرآن آمده هرکدام یکی از صفات خدا را بیان می کند. تنها نامی که به تمام صفات و کمالات الهی اشاره می کند، یا به تعبیر دیگر جامعِ صفات جلال و جمال است همان (الله) است. مثلا غفور و رحیم به جنبه آمرزش خدا اشاره دارد( فَانَّ الله غَفور رحیم،بقره 226) و یا بصیر علم او را با صفت بینایی و دانایی معرفی میکند( والله بَصیر بِما تعملون،حجرات،18)  حال چگونه است که در عرفان حلقه گفته شده است خدا نام ندارد؟آیا منظور نفی کلمه الله است؟و اینکه این نام را برای خدا نمی پسندند و خدا را الله (ذات دارای جمیع صفات کمالی) نمی دانند؟آیا این کلام طاهری ناشی از عدم شناخت خداوند و اسماءو صفات الهی نیست؟ او که تخصصی در عرفان و علوم قرآن ندارد چگونه به خود اجازه می دهد اینگونه با عقاید دینی مقابله کند و نامی را که خاص خداست و هیچ کس غیر او سزاوار آن نام نیست، نفی کند و خدا را موجودی بدون نام بداند و مدّعی شود همه نام ها و صفات را بندگان به خدا نسبت داده اند؟ آیا او الفاظ قرآن را از جانب خدا نمیداند؟ پس چگونه می تواند این همه آیات قرآن و نام های خدا که در کلام الهی بیان شده را انکار کند؟ و آن را  نسبتی از جانب بندگان به خدا می پندارد؟
مهم‌ترین وجوه مشترک این افراد، بازی کردن با و توجیه و این روایات بر اساس تفسیر به رأی و بخصوص تقطیع روایات است. یعنی اصل روایت و را به‌درستی مطرح می‌کنند اما از این روایت، نتیجه‌ای ساختگی و مورد نظر و منفعت خود می‌گیرند و مثلاً می‌گویند نشانه‌هایی که در این روایت بیان شده به من برمی‌گردد! یا روایت را تقطیع می‌کنند و بخشی از آن را به صورت ناقص بیان می‌کنند و سپس نتیجه انحرافی خود را می‌گیرند. روش دیگر این‌ها تمسک به و است. مثلاً غلام‌ مردم را با خواب به امامت خود دعوت می‌کرد یا علی‌محمد باب هم خواب را عَلم می‌کرد و مدعیان دروغین امروزی مانند که خود را سید یمانی می‌خواند هم با دلایلی مانند خواب و استخاره، مردم را فریب می‌دهند. این‌ها یک سری مطالب را به صورت کلی‌ بیان می‌کنند و با سوءاستفاده از احساسات دینی مردم، ابتدا از راه دین وارد می‌شوند و سپس مطامع پست دنیوی خود را دنبال می‌کنند و موجب انحراف برخی افراد ناآگاه می‌شوند. 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe