🔻قانون جذب🔻
یکی از بزرگترین خرافه های موجود در جهان که از آموزه ها و مبانی مهم در عرفان های نوظهور، به خصوص عرفان های سکولار و اومانیستی و جنبش عصر جدید، می باشد"فرضیه جذب" است که از آن به "قانون #جذب" تعبیر می شود و سالهاست توسط سخنرانان و نویسندگان، مطابق فرهنگ و مذهب مخاطبان، تبلیغ و ترویج می گردد.
خلاصه ادعای معتقدین به "فرضیه #جذب" این است :
🔺افکار و اندیشه انسان، بر پدیده های خارجی اثرگذارند از نوع تاثیر علت تامه برمعلولش.
یعنی انسان تنها کافی است به گوشه ذهن خود چسبیده و به تصاویر ذهنی متمرکز شود، تا آن تصاویر در دنیای خارج، به صورت واقعیتی عینی جلوه گر شوند. مثلا اگر کسی به ماشین خاصی علاقه دارد کافی است تمام فکر و ذهنش آن ماشین شود تا بالاخره بتوان صاحب ماشینی که می خواهد بشود و آن را به سوی خود جذب نماید.
🔻یکی از مروجین غربی فرضیه جذب می گوید:
عمل تجسّم، تو را به هر چه بخواهی متصل می کند. تجسم خواسته ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می کند و این نیرو، خواسته ات را به سوی تو جذب می کند. (قدرت، راندا برن.ص 68)
🔻یکی دیگر از مروجین ایرانی فرضیه جذب می گوید:
هميشه به ثروت هاي بيكراني كه در آينده به دست خواهيد آورد، بينديشيد... همواره بگوييد من ثروتمندم ...كاري كنيد كه واقعا كودك دورن شما، يعني ضمير نا خواگاه شما ثروت را احساس كند و همان شرايط را براي شما فراهم نمايد. احساس كنيد، ثروت خود را و احساس كنيد رفاه خود را ... به نمادهايي از ثروت، مثل اسكناس، چك، و تصاوير شمش هاي طلا خيره شويد و با آن معاشقه كنيد.
با تصور و افکار شما، تمام دنيا يک کاتالوگ در دست شما مي شود. انگار شما داريد به جهان سفارش مي دهيد. هر انتخابي که بکنيد درست است. قدرت تماماً در اختيار شماست.
(تكنولوژي فكر ص 238)
🔷فعالیت های مروجین این آموزه :
متاسفانه مستندی به نام "راز" از شبکه چهار در ترویج و تبلیغ قانون جذب پخش شد.
برخی از روانشناس های مشهور ایرانی با برگزاری کلاس در تالار های بزرگ کشور، به حمایت و تبلیغ از این نظریه می پردازند. همچنین کتاب های فراوانی در این موضوع به رشته تحریر در آمده است.
🚫مهمترین نقد و اشکالات فرضیه جذب :
1_وحیانی نبودن این آموزه
2- باقی ماندن این قانون در حد یک فرضیه و عدم رسمیت آن در مجامع علمی
3- جایگزین کردن مراقبه ذهنی در عوض عبادات شرعی
4- اصالت داشتن ذهن و انسان مداری، زیرا در این نظریه، انسان ها، مدار و کانون عالم هستی بوده و تمام اشیاء را به سمت خود جذب می کنند درحالیکه در ادیان الهی کانون جهان هستی خدا و اراده و قضا و قدر الهی می باشد .
5_فرو بردن انسان در گرداب آرزوها و افسردگی شدید بعد از نا امیدی از رسیدن به آنها
6_از آن جایی که هیچ زمان بندی برای رسیدن به شیء مورد نظر بیان نمی شود، شخص تا واپسین لحظات زندگی اش باید منتظر بماند.
7_ مشابهت تعالیم این فرضیه با تعالیم سحر و جادوگری
لازم به تذکر است که :
🔻در آموزه ها و تعالیم دین اسلام، چیزی که اهمیت دارد، تفکر و تعقل در آیات الهی برای معرفت بیشتر و در نتیجه وصول به سعادت است و نباید این موضوع را با تمرکز و توهم و تخیل که در مکاتب دیگر سفارش شده است یکی دانست زیرا دامنه فعالیت هر کدام با یکدیگر متفاوت است، تفکر انسان در محدوده عقل و تمرکز او در محدوده "وهم" می باشد.
✔️نکته :
عبور از حیطه و دامنه عقل گرایی و ورود به عالم خیال و توهم، نقطه مشترک تمامی عرفان های دنیاست. در تصوف نیز، تقویت قوه خیال سبب ورود به عالمی دیگر می شود که آن را عالم مثال (عالم جن و شیاطین) می نامند. در این عالم انسان هرچه تصور کند را به وضوح در پیش چشم خود مشاهده می کند. آنها تمرکز فراوان همراه با تلقین را کلید ورود به این عالم می دانند. در این عالم است که شخص، توانایی دیدن امور مخفی را پیدا کرده و با دیگر موجودات ارتباط بر قرار می کنند.
#نقد_عرفان_های_کاذب
#قانون_جذب
https://eitaa.com/antihalghe
🔺معنویت کاذب وین دایر‼️
❓کدام عرفان؟(قسمت اول)
👁🗨نقد و بررسی کتاب «درمان با عرفان»، نوشته «وین دایر»
✍سراسر نوشتههای دایر، از جمله کتاب «درمان با عرفان»(که به عنوان یکی از پرفروشترین کتابها در امریکا مطرح شده) اشاره به حوادث و وقایعی با مضمون کشف و شهود میباشد که دایر مدعی است در زندگي شخصیاش آنها را تجربه کرده. این کتاب -نیز همچون دیگر آثار وی- مکتوبِ سخنرانیهای اوست و بیشتر به خطابهای مطول شباهت دارد تا کتابی مستدل و دارای پشتوانه عقلی، علمی و یا نقلی.
👈دایر برخلاف اغلب نویسندگان حوزه موفقیت که دیدگاهی خنثی یا حتی منفی نسبت به وجود خداوند و هدفمند بودن هستی دارند، به وجود خالق مطلق و پوچ نبودن هستی اعتقاد داشته و در آثار خود ازجمله کتاب اخیر، فصولی را به این امر اختصاص داده تا مخاطبِ –به ویژه غربی- خود را متقاعد سازد که خالقی قدرتمند، او را آفریده و رسالتی نیز بر عهده دارد و زندگیاش پوچ و بیهدف نیست.
↙️اشاره به سجایای اخلاقی و ابعاد الهی وجود انسانی(مانند عشق، سعادت، کمال و...) و تشویق به آنها، شکرگزاری و سپاس به درگاه خداوند، قناعت و سادهزیستی، گذشت و ایثار، عدم قضاوت دیگران، خدمت به همنوع، راز و نیاز با خالق و...، ازجمله ویژگیهای متمایزساز معنویت دایر است. منتها هر یک از این ویژگیها که باید آنها را اخذشده از فرهنگ و برخی آیینهای شرقی دانست، از مجرای دیدگاه خاص او تبلیغ و تشویق گردیده و فاقد نظام منسجم اخلاقی توصیهشده در ادیان آسمانی و توحیدی، بهویژه دین مبین اسلام میباشد. بهگونهای که دایر بعضی جاها با سخنان خود، عملاً برخی از این شاخصها را زیر پا نهاده و بدان پایبند نبودهاست. برای نمونه میتوان به قناعت و سادهزیستی اشاره کرد.
👈دایر در جایجای سخنانش ضمن نقد اندیشه مادیگرایانه فرهنگ غربی و تفکرات ثروتاندوزانه حاکم بر آن، مخاطبان را به سادهزیستی و زندگی همراه با قناعت تشویق کرده و برای اقناع مخاطب، مصادیقی از این سادهزیستی و تلاش برای آن را در زندگی شخصیاش به عنوان شاهد مثال ذکر میکند اما هر جا لازم باشد به اقتضای موضوع، از بیان مصادیقی دیگر در باب موفقیتهای مادی و تلاشهایش برای کسب درآمد بیشتر اِبایی ندارد. مواردی چون تلاش برای حضور در شبکههای تلویزیونی تا سفر به نقاط مختلف امریکا و دنیا به منظور تبلیغ کتابهایش. ضمن اینکه در سراسر کتاب درمان با عرفان -واغلب کتابهایش- به تبلیغ ضمنی دیگر آثار خود نیز پرداخته و مخاطب را به مطالعه آنها و گوش دادن به سخنرانیهایش تشویق میکند. البته نفس تلاش برای کار و کسب درآمد، مذموم نیست اما استفاده از یک تریبون برای تبلیغ غیرمستقیم و در عینحال ادعای سادهزیستی و قناعتپیشگی داشتن، ناسازگار مینماید.
#نقد_عرفان_های_کاذب
#وین_دایر
https://eitaa.com/antihalghe
🔺کدام عرفان؟ (بخش دوم)
✍️نقد و بررسی کتاب «درمان با عرفان»، نوشته «وین دایر»
↙️مقوله بخشش و گذشت که در اندیشه دایر، معنایی متفاوت دارد. دایر بحث گذشت و بخشش را با تلاش برای بخشش خویشتن (در درجه نخست) مطرح میکند، اما آن را نه به سبب ارتکاب گناهان یا احساس گناه افراد از اعمال بد خویش، بلکه فقط و فقط برای ایجاد آنچه «حس آزادی» میخواند، تشویق مینماید.
👈به عقیده دایر، دایره ارزشهای تحمیلشده از سوی سنتها و ادیان اعتقادی افراد، سخیفتر از آن است که نیازی به مقوله عفو و بخشش را مطرح کند و اساساً افراد نباید خود را به سبب این ارزشهای تحمیلی مورد مؤآخذه قرار داده و احساس گناه کنند، لذا اولین مرحله بخشش را که از قضا مهمترین مرحله هم تلقی میکند، همین بخشش بهظاهر آزادیبخش اعلام میدارد. وی مینویسد: «...افرادی به نام بزرگترها و از ما بهترها [باید] به آنها [مردم] بگویند چه باید بکنند، از چه بپرهیزند...، نسبت به احساسات جنسی خود بیاعتنا باشند، همه فرهنگها و آداب و رسوم متفاوت از خود را مردود شمارند و لعن کنند، هرگز طلاق نگیرند و طلاق ندهند و... . آیا اینها ارزشهای اصیل شماست یا ارزشهای تحمیلشده دیگران؟... در اینجا یکبار دیگر مزخرف بودن و بیمعنی بودن نیاز به عفو نمودار میشود؛ شما نیازی به عفو خویشتن به لحاظ گناهان مرتکبنشده ندارید و چیزی برای عفو وجود ندارد... اگر رفتار شما مغایر با این مقررات قطعی و برگشتناپذیر است، مرتکب عمل غیراخلاقی نشدهاید و تنها مبادرت به عملی کردهاید... با پذیرفتن خود به صورت تمام و کمال، دیگر نیازی به عفو خویشتن ندارید... این شما را آزاد میگذارد و حق تعیین سرنوشت را میدهد.»(1) بدینسان، مآلاً ارزشها و سنتها را زیر سؤال برده و پایبندی بدان را مانع پیشرفت میخواند.
⛔️این پرهیز از حس گناه که دایر آن را نشانه زوال معنویت میخواند، دقیقاً با مبانی اعتقادی ادیان الهی از جمله دین مبین اسلام، در تضاد است. مفاهیمی چون «نفس لوامه» در متون اسلامی، درواقع به مثابه عامل و موتور محرکی است برای بیدار شدن حس معنویتخواهی و بیرون آمدن از منجلاب فساد و اندیشههای پلید و لذا میتوان آن را موهبتی از جانب حقتعالی دانست.
📚پینوشت:
1.دایر، وین، درمان با عرفان، ترجمه جمال هاشمی، تهران: شرکت سهامی انتشار، چ نهم، 1384، صص352-350.
#نقد_عرفان_های_کاذب
#وین_دایر
https://eitaa.com/antihalghe
ناگفته نماند که مروجین یوگا بسیاری از کرامات و معجزات اولیای الهی را به نفع خود تبیین می کنند و آن را به گونه ای با کندالینی یا چاکرا. پیوند می زنند. چنان که دریکی از این کتاب ها نه فقط معجزه حضرت عیسی از این منظر توجیه شده است بلکه به صلیب رفتن عیسی هم با همین منطق لازم شمرده شده است.
« اثری را که حضرت مسیح (ع) ۲۰۰۰ سال پیش بر مردم می گذاشت در نظر بگیرید. او از واسطه ها، یعنی بدن حواریون استفاه می کرد و آتش کندالینی این حواریون بر اثر حضور فوری حضرت مسیح (ع) تشدید می گردید. اما همین امر برای بقیه مردم نیز پیش می آمد، در حالی که آنها تسلط کافی بر خویشتن نداشتند تا در برابر فشار نیروی گسترده کندالینی که از بدن حضرت مسیح (ع) ساطع می شد مقاومت کنند. چندتن از حواریون این کار را برای رسیدن پیام مسیح به نسل های آینده انجام دادند، ولی از مردم دیگر در آن زمان هیچ انتظاری وجود نداشت، زیرا این نیرو برای آنها بسیار زیاد بود. زمانی که از وجود چند تن افرادی که بتوانند پیام مسیح (ع) را به نسل های آینده برسانند، اطمینان حاصل شد باید بدن مادی حضرت مسیح (ع) نابود می شد تا بر افراد عادی اثرات بدی گذاشته نشود… در کتابهای مسیحی از آتش کندالینی به عنوان سه جنبه پدر ، پسر، و روح القدس یاد شده است»
منبع:کتاب آفتاب و سایه ها،دکتر فعالی
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
ناگفته نماند که مروجین یوگا بسیاری از کرامات و معجزات اولیای الهی را به نفع خود تبیین می کنند و آن را به گونه ای با کندالینی یا چاکرا. پیوند می زنند. چنان که دریکی از این کتاب ها نه فقط معجزه حضرت عیسی از این منظر توجیه شده است بلکه به صلیب رفتن عیسی هم با همین منطق لازم شمرده شده است.
« اثری را که حضرت مسیح (ع) ۲۰۰۰ سال پیش بر مردم می گذاشت در نظر بگیرید. او از واسطه ها، یعنی بدن حواریون استفاه می کرد و آتش کندالینی این حواریون بر اثر حضور فوری حضرت مسیح (ع) تشدید می گردید. اما همین امر برای بقیه مردم نیز پیش می آمد، در حالی که آنها تسلط کافی بر خویشتن نداشتند تا در برابر فشار نیروی گسترده کندالینی که از بدن حضرت مسیح (ع) ساطع می شد مقاومت کنند. چندتن از حواریون این کار را برای رسیدن پیام مسیح به نسل های آینده انجام دادند، ولی از مردم دیگر در آن زمان هیچ انتظاری وجود نداشت، زیرا این نیرو برای آنها بسیار زیاد بود. زمانی که از وجود چند تن افرادی که بتوانند پیام مسیح (ع) را به نسل های آینده برسانند، اطمینان حاصل شد باید بدن مادی حضرت مسیح (ع) نابود می شد تا بر افراد عادی اثرات بدی گذاشته نشود… در کتابهای مسیحی از آتش کندالینی به عنوان سه جنبه پدر ، پسر، و روح القدس یاد شده است»
منبع:کتاب آفتاب و سایه ها،دکتر فعالی
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
🔺 طاهری در این فایل مدعی است کلیاتی بر پیامبر نازل شده و پیامبر این کلیات را بنابر نظر خودشان نوشتند و واژه ها از پیامبر است نه کلام الهی:
طاهری:« کلیتی آمده واژه ها دست شماست که چطور بیان کنید»
در واقع طاهری با تشبیه قرآن به کتب اسمانی تحریف شده که به دست یاران پیامبران نوشته شده،مدعی می شود این تناقضات در قرآن ناشی از نوع نگارش و برداشت پیامبر از کلیت دریافت شده است و به وضوح الهی بودن واژه های قرآن را نفی میکند و ان را نوشته بشری می داند.
نیرومنش می گوید:« پیامبر اینها را دیده برای خودش واضح بوده،،همین جوری گفته...»‼️
طاهری پاسخ می دهد:
« بله پیامبر خودش نوشته، نفهمیده چی نوشته...!!!!»😳😡
⬅️طاهری در این فایل می گوید:
«مشکلی که هست این است که قرآن خودش با خودش مشکل داره،تناقض در خود قرآن است»😳
ظاهرا طاهری مدعی است مشکلی در قرآن پیدا کرده که کسی تاکنون برای رفع این مشکل چاره ای نیندیشیده و طاهری با بیان بحث ناظرهای متفاوت این مشکل را حل کرده است.
در واقع طاهری معتقد به تناقض در قرآن است و به وضوح می گوید:
«مشکلی که هست تناقض در خود قرآن به وجود می اورد نه کار ما...»
و با یک توضیح مبهم از ناظر در لازمان و جهان دوقطبی سعی در توجیه تناقضات قرآن را دارد.
این ادعای طاهری صریحا با سخن مولا علی ع در نهج البلاغه در تضاد است.
در این بخش از سخن مولا ادعای دیگر طاهری مبنی بر عدم وجود مجازات آتش برای گناهان در جهنم نیز رد می شود.
سوال👈 آیا معصومین که معلمین اصلی قرآن و به بیانی قرآن ناطق هستند به این تناقضات پی نبرده بودند و در صدد توضیح و تبیین آن نبوده اند؟
آیا اگر با بحث ناظرهای متفاوت تناقض ادعایی قرآن قابل حل بود نباید در منابع دینی توضیح داده می شد؟
بحث ناظر در کدام منبع دینی بیان شده که باید به قرآن از دید دو ناظر بالا و پایین نگریست تا به درک آن رسید و دچار تناقض نشد؟
💢 طاهری چرا آیات متناقض در قران را بیان نکردند و به روشنی منظورشان را از تفاوت نگاه ناظر بالا و پایین به آیات توضیح ندادند؟
چرا با بیان ادعای تناقض و بحث مبهم ناظر ،سعی دارند مدعی شوند مشکلات کلام خدا قرآن را حل کرده و کشف رمز کرده اند؟
#نقد_عرفان_های_کاذب
#نقد_عرفان_حلقه
https://eitaa.com/antihalghe
🔰در بحث فوق چندین اشکال وارد است.
مهمترین ایراد این است که معصومیت طبق تعریف طاهری با وجود آیات و روایات متعددی که در این مورد است متناقض و متفاوت است.
آیه ی « إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا، همانا خداوند میخواهد هرگونه پلیدی را،(فقط)از شما اهل بیت دور گرداند و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» (احزاب/33) در قرآن محکمترین دلیل قرآنی بر معصومیت اهل بیت (ع) است.
تعاریف طاهری از معصومیت، بی اساس و برخاسته از آگاهیها و الهامات شیطانی اوست.
طبق این آیه شریفه، اهل بیت که همان امامان معصوم و حضرت فاطمه زهرا(س) هستند، از هرگونه پلیدی و گناه به دورند. این همان معنای عصمت است که خداوند متعال طبق گفته خودش آنها را به بهترین شکل ممکن پاک گردانیدهاست، همچنین در کتابهای معتبر شیعی و سنی نیز آمدهاست که این آیه فقط در شأن خود پیامبر(ص)، امام علی (ع)، حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بودهاست و نه هیچ کس دیگر. در قرآن آیات بسیاری در خصوص عصمت انبیاء و دلایل عقلی و کلامی بسیاری بر این امر مهم وجود دارد
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
❓چرا معنویت های نوظهور، پرجاذبه هستند؟
☯️هجمه شبهعرفان های شرقی و غربی و انزوای عرفان اسلامی
دهه ۷۰ شمسی، مصادف بود با سیل ترجمه و ورود معنویت های وارداتی نوظهور به کشور. این برهه زمانی را باید دوران اقبال جهانی و رونق این گونه جریان های معنوی کاذب در سراسر جهان به شمار آورد که کشور ما نیز از سایرین مستثنی نبود و خیلی زود اسامی چون «کارلوس کاستاندا، دون خوان، پائولو کوئیلو، اشو، پال توئیچل و به دنبال آن، برایان تریسی و ویندایر و...» بر سر زبان ها افتاد و ردپای آثار آن ها در بازار نشر پیدا شد.
☮️برخی از این عرفان واره های نوپدید، منشأ جریان هایی نیز شدند و بعضی فرصتطلبان با دستمایه قرار دادن مبانی فکری و تعالیم آن ها، جریان هایی –به ظاهر- معنوی و انحرافی بنیان نهادند و گروهی را نیز همراه با خود به انحراف کشاندند؛ جریان هایی چون «راه معرفت»، «رام ا...» و «عرفان کیهانی یا حلقه» که آثار برخی هنوز هم از دامان جامعه، زدوده نشدهاست. به هر حال با گذشت یه دهه و عیان شدن آسیب های این فرق و کتب، روشنگری هایی صورت گرفت و چاپ و نشر این قبیل آثار انحرافی در کشور ممنوع شد. اما امروز با گذشت بیش از دو دهه، با واقعیتی تلخ مواجه هستیم و آن اقبال برخی مخاطبان به این گونه معنویت های کاذب است. هنوز هم آثار اشو و پال توئیچل در بازار زیرزمینی رونق دارد، کتاب های کوئیلو و تریسی هم که نقل هر محفل است!
⁉️پرسش این است که چرا با وجود عیان شدن باطن انحرافی و باطل این جریان ها و آسیبهای آن ها، هنوز هم شاهد گرایش و جذب افراد بدان هستیم؟ شاید وقت آن رسیده که یکبار برای همیشه نقطه ضعف خود را عدم ارائه عرفان اسلامی به صورت کاربردی و جذاب، پذیرفته و برای مرتع ساختن این ضعف، آگاهانه و با تمام توان اقدام نماییم. حقیقت آن است که تا زمانی که ما –اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی- نتوانیم عرفان اسلامی و معنویت را آنگونه که الگوهای راستینش عرضه داشتند، برای جامعه امروزی و متناسب با نیازهای آن ارائه دهیم، «پائولوکوئیلو و اشو و تریسی»ها همچنان میان جوانان تشنه معنویت دست به دست می شوند(فقط قالب ها متفاوت است؛ گاهی مکتوب و زمانی در فضای مجازی).
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
🔻قانون جذب🔻
یکی از بزرگترین خرافه های موجود در جهان که از آموزه ها و مبانی مهم در عرفان های نوظهور، به خصوص عرفان های سکولار و اومانیستی و جنبش عصر جدید، می باشد"فرضیه جذب" است که از آن به "قانون #جذب" تعبیر می شود و سالهاست توسط سخنرانان و نویسندگان، مطابق فرهنگ و مذهب مخاطبان، تبلیغ و ترویج می گردد.
خلاصه ادعای معتقدین به "فرضیه #جذب" این است :
🔺افکار و اندیشه انسان، بر پدیده های خارجی اثرگذارند از نوع تاثیر علت تامه برمعلولش.
یعنی انسان تنها کافی است به گوشه ذهن خود چسبیده و به تصاویر ذهنی متمرکز شود، تا آن تصاویر در دنیای خارج، به صورت واقعیتی عینی جلوه گر شوند. مثلا اگر کسی به ماشین خاصی علاقه دارد کافی است تمام فکر و ذهنش آن ماشین شود تا بالاخره بتوان صاحب ماشینی که می خواهد بشود و آن را به سوی خود جذب نماید.
🔻یکی از مروجین غربی فرضیه جذب می گوید:
عمل تجسّم، تو را به هر چه بخواهی متصل می کند. تجسم خواسته ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می کند و این نیرو، خواسته ات را به سوی تو جذب می کند. (قدرت، راندا برن.ص 68)
🔻یکی دیگر از مروجین ایرانی فرضیه جذب می گوید:
هميشه به ثروت هاي بيكراني كه در آينده به دست خواهيد آورد، بينديشيد... همواره بگوييد من ثروتمندم ...كاري كنيد كه واقعا كودك دورن شما، يعني ضمير نا خواگاه شما ثروت را احساس كند و همان شرايط را براي شما فراهم نمايد. احساس كنيد، ثروت خود را و احساس كنيد رفاه خود را ... به نمادهايي از ثروت، مثل اسكناس، چك، و تصاوير شمش هاي طلا خيره شويد و با آن معاشقه كنيد.
با تصور و افکار شما، تمام دنيا يک کاتالوگ در دست شما مي شود. انگار شما داريد به جهان سفارش مي دهيد. هر انتخابي که بکنيد درست است. قدرت تماماً در اختيار شماست.
(تكنولوژي فكر ص 238)
🔷فعالیت های مروجین این آموزه :
چندی پیش مستندی به نام "راز" از شبکه چهار در ترویج و تبلیغ قانون جذب پخش شد.
برخی از روانشناس های مشهور ایرانی با برگزاری کلاس در تالار های بزرگ کشور، به حمایت و تبلیغ از این نظریه می پردازند. همچنین کتاب های فراوانی در این موضوع به رشته تحریر در آمده است.
🚫مهمترین نقد و اشکالات فرضیه جذب :
1_وحیانی نبودن این آموزه
2- باقی ماندن این قانون در حد یک فرضیه و عدم رسمیت آن در مجامع علمی
3- جایگزین کردن مراقبه ذهنی در عوض عبادات شرعی
4- اصالت داشتن ذهن و انسان مداری، زیرا در این نظریه، انسان ها، مدار و کانون عالم هستی بوده و تمام اشیاء را به سمت خود جذب می کنند درحالیکه در ادیان الهی کانون جهان هستی خدا و اراده و قضا و قدر الهی می باشد .
5_فرو بردن انسان در گرداب آرزوها و افسردگی شدید بعد از نا امیدی از رسیدن به آنها
6_از آن جایی که هیچ زمان بندی برای رسیدن به شیء مورد نظر بیان نمی شود، شخص تا واپسین لحظات زندگی اش باید منتظر بماند.
7_ مشابهت تعالیم این فرضیه با تعالیم سحر و جادوگری
لازم به تذکر است که :
🔻در آموزه ها و تعالیم دین اسلام، چیزی که اهمیت دارد، تفکر و تعقل در آیات الهی برای معرفت بیشتر و در نتیجه وصول به سعادت است و نباید این موضوع را با تمرکز و توهم و تخیل که در مکاتب دیگر سفارش شده است یکی دانست زیرا دامنه فعالیت هر کدام با یکدیگر متفاوت است، تفکر انسان در محدوده عقل و تمرکز او در محدوده "وهم" می باشد.
✔️نکته :
عبور از حیطه و دامنه عقل گرایی و ورود به عالم خیال و توهم، نقطه مشترک تمامی عرفان های دنیاست. در تصوف نیز، تقویت قوه خیال سبب ورود به عالمی دیگر می شود که آن را عالم مثال (عالم جن و شیاطین) می نامند. در این عالم انسان هرچه تصور کند را به وضوح در پیش چشم خود مشاهده می کند. آنها تمرکز فراوان همراه با تلقین را کلید ورود به این عالم می دانند. در این عالم است که شخص، توانایی دیدن امور مخفی را پیدا کرده و با دیگر موجودات ارتباط بر قرار می کنند.
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
⚠️ عرفان کاذب پائولو کوئیلیو
⛔️ پائولو در بیان اهداف الهیات مکتب خود خداوند را خطاکار، ظالم و بیحکمت معرفی میکند. وی خداوند را این گونه توصیف میکند تا بگوید: انسان معنوی هم میتواند چنین باشد. در اینجا به توصیف خداوند به این صفات از منظر وی میپردازیم:
🔺خدای خطاکار
👈خدایی که پائولو ترسیم میکند، خدایی بینقص و بی عیب نیست. خدای او، گاه اشتباه میکند و گاه بندگانش تاوان اشتباهات او را بر دوش میکشند.
👈 یکی از اشتباهات خدا در مکتب پائولو در داستان آفرینش بوده است:
ایزد زمان، پس از خلق گیتی هماهنگی آفرینش را یافت. اما کمبود بسیار مهمی را احساس کرد. یک همراه، که در این زیبایی با او سهیم شود. یک هزار سال برای آوردن پسری نیایش کرد.
آنگاه که ایزد زمان به تمنای دلش دست یافت، پشیمان شد؛ زیرا دریافت تعادل جهان بسیار ناپایدار شده است. اما دیگر دیر شده بود و پسرش در راه بود. پشیمانیاش تنها به یک نتیجه انجامیده، پسر دیگری نیز در زهدانش پدید آمد. اسطوره میگوید: از نیایش آغازین خدای زمان، نیکی پدید آمد و از پشیمانیاش بدی.
👈در داستان «شیطان و دوشیزه پریم»، وقتی خارجی با ندای درونش گفتگو میکند تا علت و منشأیی برای شرّ بیابد، ندای درونش به او میگوید: «تلاش برای کشف دلیل وجودیات بیفایده است. اگر توضیحی میخواهی میتوانی به خودت بگویی من روشی هستم که خدا برای تنبیه خودش یافته است؛ تنبیه خودش به خاطر اینکه در یک لحظه غفلت، تصمیم گرفت جهان را خلق کند.»
⚠️ هدف از ترسیم چنین خدایی، که اشتباه میکند، این است که به انسان در راه معنویت القاء شود: خداوند هم اشتباه میکند. از اینرو، او نباید نگران اشتباهات خود باشد. انسان در مناجاتش با خداوند میتواند بگوید: خدایا اگر فهرست گناهان مرا به گناهان خودت مقایسه کنی، میبینی که تو به من بدهکاری. اما امروز روز آمرزش است. پس بخشش خود را نثارم کن و من نیز تو را میبخشم، تا همچنان در کنار هم حرکت کنیم.‼️
#نقد_عرفان_های_کاذب
https://eitaa.com/antihalghe
🔺 طاهری در این فایل مدعی است کلیاتی بر پیامبر نازل شده و پیامبر این کلیات را بنابر نظر خودشان نوشتند و واژه ها از پیامبر است نه کلام الهی:
طاهری:« کلیتی آمده واژه ها دست شماست که چطور بیان کنید»
در واقع طاهری با تشبیه قرآن به کتب اسمانی تحریف شده که به دست یاران پیامبران نوشته شده،مدعی می شود این تناقضات در قرآن ناشی از نوع نگارش و برداشت پیامبر از کلیت دریافت شده است و به وضوح الهی بودن واژه های قرآن را نفی میکند و ان را نوشته بشری می داند.
نیرومنش می گوید:« پیامبر اینها را دیده برای خودش واضح بوده،،همین جوری گفته...»‼️
طاهری پاسخ می دهد:
« بله پیامبر خودش نوشته، نفهمیده چی نوشته...!!!!»😳😡
⬅️طاهری در این فایل می گوید:
«مشکلی که هست این است که قرآن خودش با خودش مشکل داره،تناقض در خود قرآن است»😳
ظاهرا طاهری مدعی است مشکلی در قرآن پیدا کرده که کسی تاکنون برای رفع این مشکل چاره ای نیندیشیده و طاهری با بیان بحث ناظرهای متفاوت این مشکل را حل کرده است.
در واقع طاهری معتقد به تناقض در قرآن است و به وضوح می گوید:
«مشکلی که هست تناقض در خود قرآن به وجود می اورد نه کار ما...»
و با یک توضیح مبهم از ناظر در لازمان و جهان دوقطبی سعی در توجیه تناقضات قرآن را دارد.
این ادعای طاهری صریحا با سخن مولا علی ع در نهج البلاغه در تضاد است.
در این بخش از سخن مولا ادعای دیگر طاهری مبنی بر عدم وجود مجازات آتش برای گناهان در جهنم نیز رد می شود.
سوال👈 آیا معصومین که معلمین اصلی قرآن و به بیانی قرآن ناطق هستند به این تناقضات پی نبرده بودند و در صدد توضیح و تبیین آن نبوده اند؟
آیا اگر با بحث ناظرهای متفاوت تناقض ادعایی قرآن قابل حل بود نباید در منابع دینی توضیح داده می شد؟
بحث ناظر در کدام منبع دینی بیان شده که باید به قرآن از دید دو ناظر بالا و پایین نگریست تا به درک آن رسید و دچار تناقض نشد؟
💢 طاهری چرا آیات متناقض در قران را بیان نکردند و به روشنی منظورشان را از تفاوت نگاه ناظر بالا و پایین به آیات توضیح ندادند؟
چرا با بیان ادعای تناقض و بحث مبهم ناظر ،سعی دارند مدعی شوند مشکلات کلام خدا قرآن را حل کرده و کشف رمز کرده اند؟
#نقد_عرفان_های_کاذب
#عرفان_حلقه
https://eitaa.com/antihalghe