eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
10.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
261 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسئول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔺دلنوشته ی جوان تازه مسلمان شده کرجی درخصوص مراسم عزاداری امام حسین(ع) جوان رهیافته که با تحقیق و مطالعه از فرقه ضاله به اسلام تشرف پیدا کرد ، دلنوشته ای از حضور خود ودوتن دیگر از جوانان در مراسم عزاداری ماه محرم در برای گروه رسانه ای ارسال کرده است که به شرح زیر می باشد. به نام خدا السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین سلام ای چشم‌هایی که آب را شرمنده نجابت خود کردی.... من جوان تازه مسلمان شده ای هستم که بعد از بیست سال و اندی امسال متولد شدم . زمانی که به دین اسلام تشرف پیدا کردم جان گرفتم و در زندگی چیزهای فراوانی دیدم ولی لذت مسلمان شدنم را نمی توانم بیان کنم چون قابل ذکر نیست ؛ در این ایام با دوستانم که آنها هم تازه مسلمان شده اند همه حال خوبی داریم و اما محرم چه ماه انسان سازی که سعادت پیدا کردیم به همراه دو تن از دوستان مسلمان شده ام به هیئت برویم اول هیچ تصوری نداشتیم ، با همراهی یکی از دوستان خوبمان که از قبل مسلمان بود قرار شد برویم هیئت مکتب الزهرا سلام الله علیها در شهر تهران که آقای محمد طاهری مداح نورانی و مهربان این مراسم بود . وارد شدیم، جمعیت همینطور زیاد و زیاد تر میشد مراسمی که سعادت میخواهد در آن حاضر شویم برایم تعجب داشت این همه آدم این همه عزادار و مشکی پوش . لحظه شماری میکردم برای شروع مراسم چه افراد باعزت و مهربانی به عنوان خادم هیئت از ما استقبال کردند تا به محل اصلی مراسم وارد شدیم. بعد چند لحظه ای آقای طاهری شروع به خواندن کرد ، روضه ای پر معنا از کربلا و شخص حضرت عباس (ع). وای بغض گلویم را گرفته بود حس خاصی بود حس سبک شدن چه اندوهی چه دردی ، موهبت درک اهل بیت را فرقه پوشالی به نام بهائیت در ایام قبل از تشرف به اسلام از من سلب کرده بود . حرف هایی شنیده بودم که باطل بود ولی آن شب برایم دانشگاهی بود که تمام جواب سوالاتم را در روضه حضرت عباس (ع) گرفتم. آری اشک بر چشمانم حلقه زده بود و صدای ناله ها که از واقعه عاشورا در ذهنم تداعی میشد، تمام وجودم را پرکرده بود . آری باروضه نفسم تازه شد امیدی گرفتم تاکه بگویم کاش منم مانند جوانان بنی هاشم شوم وای من دگر از امشب یک هیئتی هستم ممنون ازآقای عزیز که در این مراسم قسمت شد از نزدیک در کنارشان باشم و یک خواهش دارم که تا دعایی کنن تا پدر و مادرم راهشان را پیدا کنند و آنها هم ازتشکیلات پوشالی بهائیت خارج شوند و من هم روزی با آنها بتوانم به روضه حضرت ابوالفضل العباس (ع) بیایم. به امید آنکه تمام گمراهان بهائیت واقعیت را پیدا کنند. جوان مسلمان عاشق اهل بیت محرم 1397