eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
9.8هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
256 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسئول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
هواپونوپونو روشی است که این روزها از آن به‌عنوان راهکاری برای رسیدن به آرامش، شفابخشی و پاک‌سازی یاد می‌شود و از سوی افراد مختلفی در کشور ترویج می‌شود. Hoʻoponopono، در اصل یک سنت قبیله‌ای برای بخشش و شفایابی بوده که در بین بومیان هاوایی رواج داشته است. pono یعنی خوبی، فضیلت و رفاه. پیشوند hoʻo  این واژه را به فعل تبدیل می‌کند؛ بنابراین عبارت ”Hoʻoponopono”  به معنای اصلاح کردن، برقراری خیر و فضیلت، دوباره نظم بخشیدن و پاک‌سازی روان است. قبایل بومی در جزایر هاوایی اعتقاد دارند که خطاهای فرد (به زبان محلی hara) باعث بیماری می‌شود و برای درمان بیماری باید طلب بخشش کرد. برخی از آنان معتقدند که خطاها، خدایان را خشمگین می‌کند یا ارواح شریر و خدایان بدخواه را جلب می‌کند. افراد این قبایل برای طلب بخشش و شفابخشی، آیین هواپونوپونو را برگزار می‌کنند. در این آیین، اعضای خانواده دور هم جمع می‌شوند و با اعتراف و طلب بخشش سعی می‌کنند که مشکل را برطرف نمایند. پنهان کردن و مخفی نمودن خطا، آن را نیرومند می‌سازد و اعتراف کردن موجب از بین رفتن نیروی گناه می‌شود. آیین هواپونوپونو معمولاً توسط عضو ارشد خانواده انجام می‌شود. اگر بزرگ‌تر خانواده به هر علتی نتواند این برنامه را اجرا کند، از یک شخص خارجی محترم کمک می‌گیرند. برنامه با دعا آغاز می‌شود؛ سپس مشکل پیش آمده مطرح می‌گردد؛ آنگاه تخلفی که ممکن است سبب آن باشد، مورد بحث قرار می‌گیرد. از اعضای خانواده انتظار می‌رود که اگر خطایی داشته‌اند که در بروز مشکل نقش داشته، بیان کنند. البته اعتراف اعضا به‌عنوان همکاری جمعی برای حل مشکل انجام می‌شود، نه به‌عنوان مقصری که بخواهد مجازات شود. یک یا چند دوره سکوت برای تأمل در احوال درونی، احساسات و آسیب‌ها داده شود. احساسات همه تصدیق می‌شود، سپس اعتراف و بخشش صورت می‌گیرد. در مواردی این مراسم با جشن تشریفاتی همراه شده است. از نظر این قبایل بومی، بیشترین علت بیماری‌ها رفتار نادرست جنسی یا عصبانیت است. برخی از بومیان اظهار کرده‌اند که اگر سه روز عصبانی باشی، بیماری فرامی‌رسد. تجمّع خطاها موجب بیماری‌های مهلک می‌شود و ممکن است فرد خطاکار را بکشد. آنان معتقدند که گناه پدر بر دوش فرزند خواهد افتاد و اگر کودکی بیمار باشد، والدین مشکوک به گناهکاری هستند. در باور آنان انباشت خطاها موجب اختلال در اجتماع یا بروز بلایای طبیعی می‌شود، همچنین هماهنگی دوباره در خانواده و اجتماع یا نظم و آرامش در طبیعت، با اعتراف و عذرخواهی برقرار می‌گردد؛ لذا گفته شد که این آیین که هواپونوپونو نامیده می‌شود، به معنای اصلاح کردن و دوباره نظم بخشیدن است.
⛔️هواپونوپونو مدرن در اواخر قرن ۲۰، دادگاه‌ها در هاوایی دستور دادند که بزهکاران نوجوان و بزرگسال، برای حل اختلافات، با بزرگ‌ترهای خانواده هواپونوپونو کار کنند. برخی از پزشکان بومی هاوایی هم به مشتریانی که می‌خواستند به پزشک خانواده مراجعه کنند، این روش را توصیه می‌کردند. «مورنا سیمئونا» یکی از بومیان هاوایی است که این روش را به صورتی مدرن درآورد. او معتقد بود که لازم نیست هواپونوپونو را به‌صورت گروهی انجام دهیم، بلکه به طور فردی می‌توان از آن استفاده کرد. به این ترتیب این کار به روشی برای خودیاری و حل مسائل شخصی تبدیل شد. البته او سمینارهایی با نام «اقیانوس آرام» برای پاک‌سازی برگزار می‌کرد و به افراد کمک می‌کرد تا خطاها و اشتباهات را با نور خالص جایگزین کنند. سیمئونا تحت تأثیر فلسفۀ هندی، کارما و تناسخ‌های گذشته را ریشۀ مشکلات دانست و هدف هواپونوپونو را آزادکردن تجارب ناخوشایند و منفی در تناسخ‌های گذشته و رفع آسیب‌ها از «بانک‌های حافظه» عنوان کرد. او معتقد بود که «شما خالق شرایط زندگی خود هستید» و خودتان می‌توانید آن را تغییر دهید. از نگاه او پاک‌سازی لازمۀ گسترش آگاهی و تغییر از درون است. «جو ویتال» و افرادی دیگر پس از سیمئونا این روش را به سلیقۀ خودشان تغییر دادند و مانترا(ذکر)هایی را به آن وارد کردند. آنها بر چهار مانترای اصلی تأکید داشتند که عبارت‌اند از: «من تو را دوست دارم»؛ «متأسفم»؛ «لطفاً مرا ببخش»؛ «متشکرم». این مانتراها کمک می‌کنند که خود را پاک‌سازی کنید و به حالت صفر یا هیچ‌هویتی برسید؛ حالتی که دیگر هیچ خطایی در ذهن و حافظه باقی نمانده و ریشۀ همۀ مشکلات و بیماری‌ها بیرون ریخته شده است.
⚠️هواپونوپونو در ایران ایران در سال‌های اخیر محل فعالیت افرادی بوده است که می‌کوشند هواپونوپونو را به‌عنوان روشی اسلامی ارائه نمایند. آنها می‌خواهند توبه و استغفار را با روش هواپونوپونو تطبیق دهند و توبه را به این نام معرفی نمایند؛ اما در اینجا چند مشکل وجود دارد: یکم، این روش در اصل با اعتقادات بدوی به خدایان شر و شیطان‌گونه آمیخته است. دوم، صورت مدرن این روش، با باور به کارما و تناسخ ترکیب شده که با اعتقادات اسلامی سازگار نیست. سوم، مهم‌ترین موضوع این است که توبه در فرهنگ اسلامی بازگشت به‌سوی خداوند و پیوند دوباره با منبع نامحدود پاکی و بخشندگی است و این ظرفیتی است که هیچ‌کدام از مدل‌های هواپونوپونوی بدَوی و هواپونوپونوی مدرن ندارند. چهارم، ذکرها و دعاهایی که برای استغفار وجود دارد، بسیار زیبا، پرمعنا و شورانگیزند؛ به‌طوری‌که با چهار مانتراهای هواپونوپونوی مدرن قابل قیاس نیست. پنجم، آموزه‌های دینی در بارۀ توبه و استغفار بسیار غنی، جذاب و گسترده هستند. در اسلام انواع روش‌ها مانند غسل توبه، نماز توبه و دعاهای گوناگونی وارد شده که بسیار جذاب‌تر، متنوع‌تر و عمیق‌تر از هواپونوپونو هستند. ششم، در فرهنگ ما مراسم مذهبی برای توبه مانند: شب‌های قدر، دعای کمیل و انواع برنامه‌هایی که برای توبه و پاک‌سازی درون می‌توان از آن استفاده کرد، کامل و جذاب و غیر قابل‌مقایسه با روش‌های محدود و ابتدایی هواپونوپونو است. در این مراسمات که معمولاً در محیطی با نور کم برگزار می‌شود، درعین‌حال که هر کس به‌تنهایی با خداوند ارتباط برقرار می‌کند، از نیرو و برکت جمعی بهره‌مند است و از دیگران اثر مثبت می‌گیرد. هفتم، در فرهنگ اسلامی برای توبه و استغفار لازم است که هر کس به‌تنهایی اعتراف کند و اجازه ندهد دیگران از خطاهای او آگاه شوند. همین‌گونه خداوند در نهان و با حفظ عزت و کرامت انسان، او را می‌بخشد. اگر افرادی می‌خواهند با این عناوین عجیب و غریب برای معنویت الهی جذابیت ایجاد کنند، به نظر می‌رسد بسیار در اشتباه هستند. آیا درست است که ما جواهرات را در بسته‌بندی شکلات ارائه دهیم، چون فکر می‌کنیم مردم قدر جواهرات را نمی‌دانند و شکلات را ترجیح می‌دهند؟ آیا بهتر نیست که با آگاهی‌بخشی صحیح، دیگران را مستقیم با گنجینه‌های بی‌نظیر فرهنگی و معنوی آشنا کنیم تا با آگاهی روشن و واضح به زندگی معنوی خود سر و سامان بدهند؟ با شناخت حقایق الهی می‌توانیم در تحول زندگی خود و دیگران نقش مؤثری داشته باشیم. می‌توانیم بدون حاشیه‌روی و آمیختن باورهای درست و نادرست، به قلمرو پاکی و روشنایی وارد شویم و شادی پایدار و آرامش عمیق را تجربه کنیم. https://eitaa.com/antihalghe
🔴 هشدار ⛔️ ترویج عقدهای آریایی با جهت‌گیری بهائیت رئیس کانون سردفتران طلاق و ازدواج: 🔸مدتی قبل از رواج عقد آریایی پیام‌هایی در فضای مجازی با جهت‌گیری فرقه منتشر می‌شد که همان عقد آریایی بود و جوانان را تشویق می‌کردند که عبارات عربی و بی‌معنی را قرائت نکنند. 🔸این فرقه به دنبال این بود که عقد بهائی را به جای عقد شرعی در بین مردم جا بیندازند. 🔸ما از یک سال پیش به این موضوع ورود کردیم در حالی که مربوط به صنف ما نبود اما به عنوان یک موضوع خانوادگی نمی‌شد آن را نادیده گرفت. به همین دلیل توضیح دادیم که این عقدی که به اصطلاح می‌گویید آریایی؛اصلاً آریایی نیست. مفهوم جعلی را مستند به آریایی کرده‌اند. 🔸رواج عقدهای آریایی با جهت‌گیری بهائیت موجب شده تا پرونده ۲۵ موسسه و تالار عروسی در دادسرا مفتوح شود. عقد بهائی چیست؟ چه تفاوتی با عقد آریایی و عقد شرعی دارد؟ اینجا بخوانید👇 bit.ly/2SqbUo8 ⭕️معاون رئیس قوه قضائیه :دفاتری که عقد آریایی انجام دهند،بسته می شوند 💠معاون رئیس قوه قضائیه ورئیس سازمان ثبت اسناد واملاک کشورگفت :عقد آریایی شرعا وقانونی وجود ندارد ؛ازاین رو ،هردفتری که این اقدام در آن انجام شود،بسته می شود. https://eitaa.com/antihalghe
⛔️ متن خطبه عقد آریایی 👇 از طرف داماد برای عروس میخونن: ترا من برگزیدم از طرف... (اسم داماد رو میارن) از میان این همه خوبان میان این همه گواهان بر لب آرم این سخن با تو، برای زیستن با تو وفادار تو خواهم بود در هر لحظه هر جا پذیرا می شوی؟ توبا من اینچنین هستی که من با تو؟ از طرف عروس برای داماد میخونن: به نام نامی یزدان از طرف....(اسم عروس) پذیرا میشوم مهر ترا از جان، هم‌اکنون باز می گویم میان این انجمن باجان وفادار تو خواهم بود در هر زمان و هرجا برای زیستن با تو، تو هم با مهر با من همچنان پیوند کن مبارکباد این آشیان مبارک باشد این وصلت فیلم سر سفره عقد است بدون حضور عاقد، مادرشوهراین جملات برای عروس و داماد میخونه https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازدواج آریایی محمدرضا گلزار این فیلم از ازدواج محمدرضا گلزار منتشر شده دین ستیزی به شیوه سلبریتی ها‼️ https://eitaa.com/antihalghe
رهبر معظم انقلاب اسلامی: رسوخ دادن تفکرات الحادی و تضعیف اقتصاد سناریوی دشمنان اسلام است. حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین اهمیت هوشیاری در مقابل طرحهای پنهان و آشکار نظام سلطه، تصریح کردند: تضعیف اقتصاد ایران، ایجاد اختلاف میان مسئولان و کمرنگ کردن اعتقادات و احساسات اسلامی سناریوی دشمنان اسلام است. رهبر انقلاب اسلامی، کمرنگ کردن اعتقادات و احساسات اسلامی و رسوخ دادن تفکرات الحادی و شبه الحادی در میان ملت ایران و ملتهای مسلمان را هدف سناریوی دشمنان اسلام در شرایط کنونی برشمردند. ایشان در همین زمینه به تبلیغات بسیار گسترده نظام رسانه ای غرب برای تأثیرگذاری در افکار جوانان کشورهای منطقه اشاره کردند و افزودند: ترویج انواع فساد و ایجاد تردید در عقاید دینی، هدف مشخص سناریوی جامع نظام سلطه در قبال ایران و حرکت بیداری اسلامی در منطقه است. رهبر انقلاب اسلامی در تبیین چگونگی مقابله با این سناریو تأکید کردند: بدون تردید نظام اسلامی با مایه های فلسفی و عقیدتی قوی و نیروهای انسانی علاقه مند و کارآمد، کفایت مقابله با این سناریوی چند بَعدی را داراست به شرط اینکه دو نکته را مد نظر داشته باشیم. حضرت آیت الله خامنه ای، پرهیز از غفلت و غرور را دو نکته ضروری برای پیروزی در مقابله هجوم برنامه ریزی شده دشمنان خواندند و افزودند: اگر با غفلت از کارهای اصلی به مسائل حاشیه ای سرگرم شویم و یا مغرورانه، دشمن را کوچک و بیچاره فرض کنیم، شکست در مقابل دشمن، خطری واقعی است.(۱۳۹۰/۳/۸) https://eitaa.com/antihalghe
ایشون پائولو کوئلیو است نویسنده رمان کیمیاگر یه عالمه کتاب نوشته اما فقط ترجمه رمان کیمیاگرش نزدیک به دو میلیون نسخه در ایران فروش داشته. یعنی بالاترین عددی که یه کتاب می تونه داشته باشه. می دونم که شما هم مثل من فکر می کنین که چنین رقمی یه مقدار غیر عادیه. پائولو اولین نویسنده منحرف خارجی هست که به لطف آقای مهاجرانی وزیر ارشاد وقت، طبق قرارداد کپی رایت ارشاد، شما هر نسخه ترجمه رمانی که می خرین، یه درصد از پول شما به جیبش واریز می شه. کسی که اسلام رو مسخره کرده، به حضرت زهرا سلام الله علیها توهین کرده، یه معنویت من در آوردی عرضه کرده و حالا در تصویر فوق این رهبر معنوی رو می بینین که داره از شهرتش برای تبلیغ تی شرت زنانه یه برند مشهور تبلیغ می کنه. چقدر پول گرفته برای این کارش خدا می دونه. از این نویسنده منحرف بیشتر خواهیم گفت... https://eitaa.com/antihalghe
⚠️ پائولو کوئیلیو نویسنده روان پریش ✍️ 🔶 پائولو کوئلیو (paulo coelho) در سال‌ 1947، به‌ دنیا آمد. کوئیلو کتاب های گوناگونی نوشته است، و سبک خاصی دارد و قلم خوب، که کتاب هایش به زبان های مختلف ترجمه شده است وی در کتاب اعترافات یک سالک کتاب هایش را بازتاب افکار و زندگیش می شمارد . 🔹 اما بخوانید برخی از ابعاد زندگی وی را که تا 17 سالگی‌، سه بار در بیمارستان‌ روانی‌ بستری‌ شده و اذعان می کند که کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را در بیمارستان روانی به نگارش در آورده است. وی که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده در این کتاب نسخه خود کشی کردن را به خوانندگانش تجویز می کند. 🔸 وی تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است. 🔹 در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود. 🔸 به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد. 🔹 پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی وی بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد. 🔻یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود. 🔸 کوئیلو برای جهان های تشنه ی معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آنها تحقق دارد. و سفرهای تخیلی رمان هایش را نه به عنوان نمونه ای از یک سیر معنوی بلکه جایگزین سیر حقیقی مردم می کند.هیچ کس با خواندن آثار کوئیلو نمی تواند گامی به سوی خداوند بر دارد. و خوانندگان آثار او حتی نمی توانند زندگی خود را تغییر دهند، زیرا او اصلاً چنین پیشنهادی طرح نمی کند. 🔹 وی می گوید: عادی باشید و در همین عادی بودن راز زندگی را بجوید. او می کوشد از لحظات زندگی حتی ساعات افسردگی و پریشانی شاهدی دلربا بسازد و سر خوشی موهمی جایگزین رنج هایی سازد که اگر با استفاده از داروهای مخدر و توهم زا یا مشروبات همراه شود، بهتر نتیجه می دهد. 🔸حداکثر تحولی که وی برای زندگی پیشنهاد می کند این است که در برابر دیگران بایستید و کاری که دوست دارید انجام دهید، از خطا کردن، سرزنش شدن، گناه و آبروریزی نهراسید.(پائولو كوئیلو، افتتاحیه نمایشگاه كتاب فرانكفورت) 🔹 کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با ناملایمات زندگی و گناه کاری خود کنار می آید؛ در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم بسیار آرامش بخش تر و در رنج های زندگی گوارا کننده تر است. 🔻منابع جهت مطالعه ی بیشتر و نقد پائولو ؛ جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور/ حمید رضا مظاهری سیف/ پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی. پائولو کوئیلیو - حمید رضا مظاهری سیف بررسی افکار پائولو-دکتر فعالی عرفان حقیقی و کاذب - احمد حسین شریفی نقد اندیشه های معنوی کوئیلیو - حمزه شریفی دوست نگاهی متفاوت به پائولو -شریفی دوست، مظاهری https://eitaa.com/antihalghe
پائولو کوئیلیو نسبتی با معنویت ندارد❗️ 📚برش‌هایی از روایت بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب سی‌ودوم 🔹«بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه» ناشر بعدی بود. جوان‌های غرفه‌دار به رهبر انقلاب سلام کردند. ایشان اولین کتابی که دیدند کتابی از پائولو کوئیلو بود؛ پرسیدند «این کتاب درباره‌ی چیست؟» 🔹فروشنده گفت «درباره‌ی یک سفر معنوی است» رهبر انقلاب گفتند «اما این نویسنده اصلا اهل معنویت نیست!» https://eitaa.com/antihalghe
کتاب های نویسنده منحرف پائولو‌ کوئیلیو در نمایشگاه کتاب تهران امسال!!!!! https://eitaa.com/antihalghe
☑️☑️ عرفان کاذب پوششی برای سبک زندگی امریکایی ✍️ در کشورهای غربی با وجود خلاء معنوی و زندگی به سبک مدرن، که شاهد آن هستیم زمینه های پیدایش عرفان‌های جعلی امری طبیعی است و دارای دلایل فراونی می تواند داشته باشد. اما در کشور اسلامی ما که ظرفیت معنوی بالایی در پرتو تعالیم اسلامی دارد، وجود شبه‌معنویت ها و عرفان های کاذب نشان دهنده اهدافی برای از بین بردن دین حقیقی و عرفان ناب است. 🔻 هر جریان جدیدی که با ظاهر معنوی در جهان غرب و یا شرق شکل می‌گیرد به صورت دیگری در ایران مشاهده می شود! و آسیب های آن نسبت به نوع آن جریان در خاستگاه خودش در غرب و یا شرق، به صورت افراطی تر و جدی تر در ایران نمایان می شود. ▪️ متاسفانه شبه معنویت هایی که در ظهور و بروز دارد به نوعی بومی شده و ایرانیزه شده اند. این روش ها معمولا خود را با ادیان و مذاهب مختلف سازش می‌دهند ولی تفکرات خویش را بیان می‌کنند. 🔻 این روش در حقیقت یک تکنیک مهم است که تفکرات ناصواب و کاملا بی مبنا در عرفان های کاذب را مستند به مباحث درون دینی می‌کنند و با استفاده از جهل گرایش یافتگان در تلاش برای رشد و جذب بیشر حرکت می کنند. ▪️ متاسفانه کشور ما بعد از نتوانسته با نهادینه سازی دستورات اسلامی، سبک زندگی دینی را پیاده کند و حال اسیر عرفان های دروغینی است که مانند قارچ از زمین سر بر می آروند و سبک زندگی غربی که پایه شکل گیری این عرفان‌هاست را ترویج می کنند... https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥نخستین همایش بین‌المللی 🖇به مناسبت دومین سالگرد رحلت استاد محمدحسین فرج‌نژاد ⏰زمان برگزاری: 23 تیرماه 1402 ⏱ مهلت ارسال آثار: 6 تیرماه 1402 👈جهت ارسال آثار و کسب اطلاعات بیشتر به آی دی ایتا @f_mhfaraji یا سایت زیر مراجعه فرمایید: 🌐farajnejad.ir/hamayesh http://eitaa.com/joinchat/1842479109C6a0ba6652b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شناسایی هنجارشکنان با دوربین های چهره زنی 🔹این تصاویر در خیابان ولیعصر تهران و در چند روز گذشته ضبط شده است. ضابطان پلیس از زنان بی‌حجاب تصویر گرفته و با استفاده از هوش مصنوعی هویت آن‌ها را شناسایی می‌کنند. در برخی موارد نیز پرونده قضایی تشکیل و به قوه‌قضائیه ارسال شده است. لطفا منتشر کنید https://eitaa.com/antihalghe
⚠️مینیمالیسم، سبک زندگی با ادعای معنوی‼️ آمیخته شدن ساده‌زیستی با مینیمالیسم، عملاً گونه‌ای جدید از تجمل‌گرایی را خلق کرده که اتفاقاً دلایل استفاده از ساده‌زیستی را نیز برای خود بازتعریف کرده است. به‌طوری‌که مینیمالیسم به عنوان گونه‌ای از معنویت‌گرایی و دستیابی به معرفتی مقدس شناخته می‌شود.
سبک زندگی ساده زیستی [یا در غلط مصطلح امروزی: مینیمالیسم] به شیوه‌هایی از مدیریت محیط پیرامونی گفته می‌شود که سادگی را در سبک زندگی فرد ترویج می‌کند. شیوه‌های معمول زندگی ساده شامل کاهش تعداد دارایی‌هایی است که به شخص تعلق دارد. در این سبک زندگی اشخاص بسته به فناوری و خدمات کمتر، هزینه کمتری را خرج می‌کنند. علاقه‌مندان به این سبک زندگی، ممکن است زندگی ساده را به دلایل مختلفی ازجمله دستورات دینی، افزایش سلامتی، صرفه‌جویی در زمان، بهبود روابط با خانواده و دوستان، تعادل در کار و زندگی، سلیقه شخصی، پایداری مالی و مواردی ازاین‌دست انتخاب کنند. در دوران جدید سبک زندگی ساده‌زیستی را به‌عنوان واکنشی به مدرنیته و توسعه فرهنگ مصرف‌گرایی که از عناصر لیبرالیسم فرهنگی است، معرفی می‌کنند. سبک زندگی ساده‌زیستی قدمتی به درازای تاریخ دارد و واکنشی به تجمل‌گرایی در تمامی اعصار است. اما در دوران امروزی آمیخته شدن ساده‌زیستی با مینیمالیسم، عملاً گونه‌ای جدید از تجمل‌گرایی را خلق کرده که اتفاقاً دلایل استفاده از ساده‌زیستی را نیز برای خود بازتعریف کرده است. به‌طوری‌که مینیمالیسم به عنوان گونه‌ای از معنویت‌گرایی و دستیابی به معرفتی مقدس شناخته می‌شود.
چلسی فیگن، نویسنده و بنیان‌گذار Financial Diet blog در یادداشتی که برای روزنامه گاردین نوشته است، به نقد سبک زندگی مینیمالیستی و تضادهای آن به شعارهای معنویت‌گرایانه پرداخته است. وی در این یادداشت نشان می‌دهد که سبک زندگی مینیمالیستی نه‌تنها یک ضدروایت علیه لیبرالیسم فرهنگی نیست، بلکه گونه‌ای جدید از فرهنگ مصرف‌گرایی با رنگ و لعابی جدید است. یادداشت خانم چلسی فیگن توسط وب‌سایت ترجمان به زبان فارسی ترجمه شده است و متن زیر، ترجمه یادداشت وی در این وب‌سایت است که در اختیار شما خواننده محترم قرار گرفته است.
من از مینیمالیسم متنفرم. از مینیمالیسم متنفرم، نه صرفاً بدین خاطر که قطعه‌ای فوق‌العاده کسالت‌بار از نمایشِ اجرامحورِ شخصی و باب‌شده در جامعۀ ماست، بلکه حتی از زیبایی‌شناسی مینیمالیسم هم متنفرم: یک زندگی «سفید روی سفید روی سفید». لباس‌های ظریف‌دوختی که فقط می‌تواند کارِ شرکت‌های اوِرلِین یا آریتسیا باشد، بی‌تعارف، همان تصوری است که تُردنمکی‌ها از پوشش یک «دختر باحال» دارند. این مینیمالیسم گلچین‌شدۀ شسته‌رفته، از نظر امتیازات بصری، تنها یک چیز را نشان می‌دهد: «می‌خواستم برای شیک‌بودن، مطمئن‌ترین راه رو انتخاب کنم که اشتباه و ریسک توش نباشه. مقاله‌های ’فرِنچ گِرل شیک‘ رو دیدم و با خودم گفتم این‌ها دیگه خیلی یه‌شکلن … اما اون پیرهن‌های خط‌خطی هم زیادی تُو چشمن. وقتشه که ظاهرم رو ساده‌تر و سبک‌تر کنم، اون‌قدر که تک‌تک چیزهایی که می‌خرم داد بزنن که: ’می‌تونستم چیزای خفن‌تری بخرم، ولی اون‌قدر پول دارم که تصمیم بگیرم که نخرمشون‘». آخر بیایید ببینیم، اصول زیبایی‌شناسی مینیمالیستی، دست‌کم در انتخاب سبک شخصی، واقعاً چیست: ادای ساده‌زیستی درآوردن و حتی تا حدی، تظاهر به پرهیزکاری، بی‌آنکه واقعاً لازم باشد که نشانه‌های طبقاتی خوشایندمان را رها کنیم. این‌طور مینیمالیست‌بودن که «پولت رو پای مزخرفات آیکیا هدر نده! با این میز نهارخوریِ چهارهزاردلاری که کارِ دستِ یه نویسندۀ دماغ‌سوختۀ اسکاندیناویاییه، دیگه اسباب‌اثاثیه‌ای لازم نداری!»، صرفاً یعنی شما پول اضافه‌ای دارید تا آن را «خرجِ» لباس و اثاث کنید. اکتفا به تنها چند تاپِ نخی، واقعاً فقط وقتی ممکن است که بتوانید یکجا هزار دلار برای ساخت «کپسول لباس» (یا «کمد کپسولی») خود کنار بگذارید. تمام الگوهای بصری و گرایش‌های نهفته به برتریِ اخلاقی که این مینیمالیسم ادای آن‌ها را درمی‌آورد -‌«آرایشِ بی‌آرایشی» به این دلیل که ۲۵۰ دلار پول پای محصولات تقریباً نامرئی «گلاسیِر»۴ داده‌اید، یا دکورِ مثلاً ژاپنیِ خانه، چون ما خیال می‌کنیم هر چیزی که نقش و رنگ ندارد خودبه‌خود ژاپنی است-، تمامشان، صَرفِ یک‌عالمه وقت و توجه است تا چنین به نظر برسد که انگار اصلاً به آن فکر هم نکرده‌اید. خیلی هم خوب! حالا می‌توانید کِیف کنید از اینکه دقیقاً ده تا پولیور در طیف رنگیِ قهوه‌ای‌خاکستری دارید، یا از اینکه ظروفِ ناهارخوریِ تمام‌سفیدتان را روی قفسه‌های بازِ تمام‌سفید نگه می‌دارید، هرچند این دکور تلویحاً می‌گوید که دست‌کم هفته‌ای یک‌ بار کل آشپزخانه را گردگیری می‌کنید. اما مسئله این است که دارید وانمود می‌کنید این‌طور خرج‌کردنِ پول راهی شرافتمندانه و اخلاقاً مثبت است. این شکل دیگری است از ولخرجی متظاهرانه؛ راهی است تا به همۀ عالَم بگوییم: «به من نگاه کنید! نگاه کنید به همۀ چیزهایی که حاضر نشدم بخرم، چون در عوض، برای چیزهای خیلی‌خیلی گران‌قیمت و کمیاب ارزش قائل بودم!». حق ماست که هرچه دوست‌داریم بخریم، اما مسخره است که وانمود کنیم اشارۀ صریح و عمدی به زندگی شیکِ مینیمالیستی چیزی است جز قیافۀ طبقۀ مرفه را به‌خودگرفتن. اما من معتقدم که ما این چیزها را به این دلیل احساس می‌کنیم که «مینیمالیسم به‌مثابۀ پدیدۀ تجملی مطلوب» شدیداً درگیر شده است با «مینیمالیسم به‌مثابۀ پدیدۀ معنویت‌گرایی قلابی»، که خود مسئلۀ پیچیده‌ای است.
خلاصۀ کلام اینکه حدوداً در ده سال اخیر، در جوابِ سرمایه‌داریِ شدیداً مصرف‌گرای متأخر ما، یکی از حال‌به‌هم‌زن‌ترین پاسخ‌هایی را به ما قالب کرده‌اند که به‌طرزعجیبی منطقی است: مینیمالیسم به‌مثابۀ دینی سکولار، به‌مثابۀ افزونه‌ای به فرهنگ‌های یوگا، آب‌میوه‌های سبز، زندگی سالم با معجونی از اَعمال فرهنگی و معنوی، بی ‌التزام کامل به هیچ‌کدام. مقدمات چنین مینیمالیسمی آن‌قدر مبهم و متغیر هست که با سلایق فرد و میل او به یکپارچگی و انسجام وفق پیدا کند، اما نظریۀ کلی همان است: هرچه فعالانه‌تر از زندگی‌تان بزنید، بی‌شک از آنچه اضافه می‌آید لذت بیشتری خواهید برد؛ این وسط، حکمت مهمی هم یاد می‌گیرید که جان می‌دهد در آینده از آن‌ها برای محتوای خفنِ رسانه‌ای و خودمهم‌پندارانه استفاده کنید. هزاران شکل مختلف هست: وسایل را توی یک جعبه یا خانۀ کوچک جادادن، قطع همه‌جانبۀ استفاده از فناوری و فعالیت‌های اجتماعی و غیره. اما همۀ این‌ها همان حد از برتری را به‌طور ضمنی و مبهم مفروض می‌گیرند. همۀ این اَشکال تلویحاً می‌گویند که بر زندگیِ «مصرف‌گرایانۀ احمقانه» اخلاقاً به‌نحوی برتری دارند، و تازه به شما این امکان را می‌دهند که به‌دلخواه چند اصل از زیبایی‌شناسی و اخلاقیات فقر را بپذیرید، بی آنکه هرگز لازم باشد که فقیر باشید. شما بی‌خانمان نیستید، در خانۀ نُقلی‌تان راحت نشسته‌اید؛ شما در خرید مایحتاج اولیۀ خانه درنمانده‌اید، بلکه انتخاب می‌کنید که از وسایلتان کم کنید تا توی یک کارتن جا بگیرند! اگر فرضاً زندگی یک بازی ویدئویی باشد -و هستند دانشمندانی که ظاهراً معتقدند که هست- معنویت مینیمالیستی راهی عالی است که تمامِ سکه‌های طلاییِ فقر را به دست بیاورید، بی آنکه لازم باشد یکی از آن بیچاره‌های یک‌لاقبا باشید.